سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد که دو کفش وعصای آهنین برگیر و آنگاه در زمین سیاحت کن و آثار و عبرتها را بجوی تا آن جا که کفشها پاره و عصا شکسته شود . [ابن دینار]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مجله آرامش-آبان1392-شماره نهم ، مجله آرامش-بهمن1392-شماره دهم ، «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}» ، « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} » ، مجله آرامش-اسفند1391-شماره اول ، مجله آرامش-اسفند1392-شماره یازدهم ، «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}» ، «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}» ، « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } » ، « {ش18-اسفند1396خورشیدی} » ، مشاوره و روانشناسی ، قرآن،آزادی و حقوق بشر ، شعر و ادبیات متعهد و مردمی ، مجله آرامش-فروردین1392-شماره دوم ، پرتوی از قرآن ، پهلوی اول ، تاریخ ایران زمین ، « مجله آرامش-شهریور1393-شماره17 » ، « مجله آرامش-مهر93-شماره18» ، مجله آرامش-فروردین1393-شماره دوازدهم ، مجله آرامش-خرداد1392-شماره چهارم ، مجله آرامش-خرداد1393-شماره چهاردهم ، مجله آرامش-اردیبهشت1393-شماره سیزدهم ، رضاشاه ، (مجله آرامش-تیر1393-شماره 15) ، مجله آرامش-مهر1392-شماره هشتم ، مناسبتها ، مجله آرامش-تیر1392-شماره پنجم ، «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}» ، اخلاق در قرآن ، اخلاق در قرآن ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، تاریخ ایران زمین ، پهلوی اول ، رضاشاه ، « {دوره جدید،ش11،اسفند 1395خورشیدی} » ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، مجله آرامش-مرداد1392-شماره ششم ، « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} » ، « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } » ، تاریخ معاصر ایران ، پهلوی اول ، رضاشاه ، پهلویها ، رضاخان ، « {ش17-بهمن1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-آذر93-شماره19» ، مجله آرامش-اردیبهشت92-شماره سوم ، شبه مدرنیته مستبدانه ، تاریخ عصر پهلوی ، روان شناسی،روان درمانی اگزیستانسیال ، مناسبتهای ملی و میهنی ، « {ش16-آذر1396خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش9،دی1395} » ، « {دوره جدید،ش10،بهمن 1395خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } ، « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } » ، « {جدید-ش14-خرداد96ش} » ، « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } » ، پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی ، آیاتی از کتاب نور و روشنایی ، «مجله آرامش-مرداد1393-شماره16» ، «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}» ، «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}» ، تبریک و تهنیت دوستانه... ، تاریخ تحلیلی ایران زمین ، تاریخ تحلیلی ایران ما ، رضاشاه ، پهلوی اول ، « { ش 29 ، فروردین 1399خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، #نیکا_شاکرمی ، #مهسا_امینی،#ژینا_امینی ، « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی ، ویروس کرونا؟! ، مناسبتهای ملی و دینی ، سرگرمی ، عکسهای یادگاری ، فال روزانه ، فال روزانه حافظ ، فال ، گفتگو و مصاحبه ، شعر و زندگی ، روزها و یادها ، پرتوی از قرآن حکیم ، مجله آرامش-شهریور1392-شماره هفتم ، محمدرضاشاه پهلوی ، مشاوره و روانشناسی ، رهایی از اعتیاد ، مطالب دینی و اعتقادی ، مطالب روانشناسی ، مقالات جامعه شناسی ، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتها، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتهای ملی و باستانی ، کلمات راهگشاء و طلایی ، هنر و ادبیات متعهد ایران ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی} » ، « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} » ، « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } » ، « { ش25 ، اردیبهشت 1398خورشیدی } » ، « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، دی ماه 1398خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، « { ش20- مرداد ماه1397خورشیدی } » ، رضاشاه ، پهلوی اول ، ، روان درمانی اگزیستانسیال ، روان شناسی ، تاریخ دوران پهلوی ، تاریخ زندان، پهلویها، پهلوی دوم ، تسلیت ، توحید و رهایی ، جملات زندگی ساز ، خسرو گلسرخی ، دکتر علی شریعتی،هیهات مناالذله ، دکتر محمد مصدق ، دکترشفیعی کدکنی ، رضاخان ، آرامش ، آرامش جسم و روان ، آرامش و زندگی ، اخبارروانشناسی و روانپزشکی ، اختلالات خواب ، پهلویها ، پیام توحید و رهایی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :159
کل بازدید :483395
تعداد کل یاداشته ها : 481
103/2/7
1:25 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
aramesh[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
« اسفند1391-شماره اول »[32] « فروردین1392-شماره دوم »[11] « اردیبهشت1392-شماره سوم »[4] خرداد1392-شماره چهارم[10] « تیر1392-شماره پنجم »[7] « مرداد1392-شماره ششم »[6] « شهریور1392-شماره هفتم »[1] « مهر1392-شماره هشتم »[8] « آبان1392-شماره نهم »[107] « بهمن1392-شماره دهم »[66] « اسفند1392-شماره یازدهم »[26] « فروردین1393-شماره دوازدهم »[10] « اردیبهشت1393-شماره سیزدهم »[9] « خرداد1393-شماره چهاردهم »[9] « مجله آرامش-تیر1393-شماره 15 »[7] « مجله آرامش-مرداد1393-شماره 16 »[3] « مجله آرامش-شهریور1393-شماره 17 »[11] « مجله آرامش-مهر93-شماره18»[13] « مجله آرامش-آذر93-شماره19»[5] « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 »[4] «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}»[45] «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}»[7] «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}»[2] «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}»[19] «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}»[2] «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}»[21] « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} »[5] « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} »[1] « {دوره جدید،ش9،دی 1395} »[2] « {دوره جدید،ش10،بهمن1395} »[4] « {دوره جدید،ش11،اسفند1395} »[6] « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} »[36] « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} »[2] « {جدید-ش14-خرداد96ش} »[3] « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} »[1] « {ش16-آذر1396خورشیدی} »[3] « {ش17-بهمن1396خورشیدی} »[4] « {ش۱۸-اسفند1396خورشیدی} »[16] « {ش19-اردیبهشت ماه1397خ»[4] « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } »[3] « { ش21- مرداد ماه1397خورشیدی } »[1] « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } »[2] « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } »[6] « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } »[4] « { ش25 ، اردیبهشت1398خورشیدی } »[1] « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } »[1] « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } »[17] « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 29 ، دی ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 30 ، فروردین 1399خورشیدی } »[7] « { ش 31 ، اردیبهشت 1399خورشیدی } »[2] 《 ش32-شهریور 1399خورشیدی 》[1] 《 ش33-مهر 1399خورشیدی 》[1] 《 ش34-آبان 1399خورشیدی 》[4] 《 ش35- آذر 1399خورشیدی 》[2] « ش36 ، اسفند 1399خورشیدی »[1] « شماره37، فروردین1400خورشیدی »[18] « شماره 38،اردیبهشت1400خورشیدی »[32] « شماره 39، خرداد 1400خورشیدی »[1] « شماره 40 ، مردادماه 1400خورشیدی »[3] « شماره 41 ، شهریور 1400خورشیدی »[3] « شماره 42 ، آبان ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره 43 ، دی ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره44 ، بهمن ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره45 ، فروردین 1401خورشیدی »[1] « شماره46 ، خرداد ماه 1401خورشیدی »[5] « شماره47 ، مرداد ماه 1401خورشیدی »[2] « شماره48 ، شهریورِ1401خورشیدی »[6] « شماره49 ، مهرماه1401خورشیدی »[2] «شماره50،اسفندماه1401خورشیدی»[9] «شماره51،فروردین1402خورشیدی»[3] «شماره52،اردیبهشت1402خورشیدی»[1] «شماره53،خرداد1402خورشیدی»[7] «شماره54تیرماهِ1402خورشیدی»[3] «شماره55مرداد1402خورشیدی»[2] مرداد 2[1] آبان 2[2] آذر 2[2]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) مجله آرامش « تارنمای شخصی مهدی گل محمدی » پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قاصدک جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مجله پیام توحید مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان نشریه حضور مسیر عرشیان تراوشات یک ذهن زیبا پاتوق دوستان غزل عشق کلینیک تخصصی پوست و تناسب اندام-ایده آل بابای آسمانی محمد قدرتی یه دختره تنها شاه تورنیوز Note Heart غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... wanted دفتر احسان رویابین تینا!!!! عرفان وادب کاروجدان allah is my lord منتظر باران فرهنگی بهار عشق شناخت کافی ღای دریغاღ خط خطی ها عدالت جویان نسل بیدار سینا حاج زاده HADAFE SORKH ghamzade رویایی زندگی کردن... جامع ترین وبلاگ خبری مقاله های تربیتی ارتــــش ســــرخ///AK زازران ♥®♥شایگان خواندنی های ایران جهان دانشجو دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر آسمان آبی پنجره ای رو به باغ مجله پارسی نامه سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ مجله الکترونیکی گوناگون مجله جهان داستان آموزش زبان دات کام مجاز نیوز طب سنتی خبرگزاری آریا تارنمای مهدی گل محمدی-2 سرزمین عجایب-برترین ترفندهای وب آموزش بورس

 اخلاق در قرآن-قسمت نهم-9 

 

 

 ادامه نمونه آیات قرآنی در پیرامون نهی از حسادت و رشک ورزیدن 

 

 

5- پروردگار یگانه در سوره البقره ، آیه 90 می فرماید ::

 

 ئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیًا أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ مُهِینٌ (90 )

 

 وه که به چه بد بهایى خود را فروختند که به آنچه خدا نازل کرده بود از سر رشک انکار آوردند که چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد [آیاتى] فرو مى‏ فرستد پس به خشمى بر خشم دیگر گرفتار آمدند و براى کافران عذابى خفت ‏آور است (90) 

 

( ترجمه :: استاد محمد مهدی فولادوند )

 

 نکته مهم ::

حسادت و حق پوشی برخی از اهل کتاب(یهودیان ) که منکر نبوت خاتم پیامبران حضرت محمد صلی علیه و اله و سلم شدند ، از این دلیل اصلی ناشی میشد که چرا پیامبر از قوم بنی اسرائیل برنخواسته است.

در واقع با اینکه اهل کتاب بودند و در کتابشان مژده پیامبر جدید را میداد ، و آنها باید بیشتر از کافران و مشرکان دیگر به پیام نوین توحید و رهایی روی خوش نشان میدادند و از بذل مال و جان برای گسترش نوای الهی و مردمی اسلام و قرآن کوتاهی نمی ورزیدند ، ولی متاسفانه بدلیل غرور و حسادت که از باورهای دگم و نژادپرستانه آنها برمیخواست و چنین می اندیشیدند که قوم خاص و برتر خداوند هستند! ، چرا پیامبر از قوم ما یعنی بنی اسرائیل نبود؟

غافل از اینکه بزرگانی چون حضرت موسی( ع )  و حضرت عیسی( ع ) از پیروان صادق دین حنیف و توحیدی حضرت ابراهیم بزرگ بودند.

 

 

 

6-حضرت حق در سوره حشر ، آیه شریف 10 میفرماید ::

 

 وَالَّذِینَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُـولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ. 

 

 و نیز برای کسانی است که از پی آنان آمدند [=پیوستگان بعدی به پیشتازان اولیه؛ که] می‌گویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دل ما [انگیزه اختلاف و] دشمنی نسبت به مؤمنین قرار مده. پروردگارا! تو بسیار رئوف و مهربانی. 

______________

 

 

 نکته ها :: 

 

 

[ «غِل» در اصل به آبی می‌گویند که به میان مزرعه و درختان می‌رود و آن را غرق می‌کند. هر آنچه از حسد، خیانت و دشمنی که بر روابط برادرانه مسلط شود و آن را فرا گیرد، غِل نامیده می‌شود. 

(1)]مترجم :: (1)=م.ع.ب

 

بخشی از این آیه ، با یک دعای قرآنی مواجه میشویم ، که به همه انسانها صرف نظر از جنسیت و نژاد و زبان و هر آنچه موهومات طبقاتی که توسط اسلام حذف و باطل شده است ، درسی عالی و تکامل بخش میدهد.

پروردگار یکتا میفرماید ::

 

.....پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دل ما [انگیزه اختلاف و] دشمنی نسبت به مؤمنین قرار مده. پروردگارا! تو بسیار رئوف و مهربانی.

 

نکته مهمی که نباید از آن غافل بود این است که بر اساس قاعده تغلیب ، مخاطب این آیه  هم زنان و هم مردان و بطور کلی همه انسانها را در برمیگیرد.

در واقع خطاب‏های قرآن در مورد مرد و زن یکسان است؛ گرچه صیغه ‏های آن مذکر است. 

این مسأله به جهت قاعده ادبی «تغلیب» است.

 در زبان‏هایی مانند عربی که برای مرد و زن، دو گونه فعل وجود دارد (مذکر و مؤنث)، در مواردی که جمع مورد نظر باشد، صیغه مذکر به کار می‏رود. 

 

به عنوان مثال مخاطب این آیه قرآن (یا ایها الذین آمنوا) ، شامل زنان و مردان میشود.

 

از این رو بر اساس قاعده تغلیب ، تاکنون هیچ مفسر و یا آشنا به زبان و ادبیات عربی ، اذعان نکرده است که مجموعه خطاب‏های آیات قرآنی فقط اختصاص به مردان دارد ، بلکه آنرا شامل همه انسانها فارغ از جنسیت مرد و زن دانسته است. 

در پایان این مبحث از پروردگار یگانه ملتمسانه و آگاهانه و البته عاشقانه تمنا میکنیم ، همه ما را از عقده چرکین و سرطانی حسادت و رشک ورزیدن به دیگران رهایی بخشد و همه ما را به راه درست و توحیدی هدایت فرماید.

آمین.یارب العالمین. 

 

ادامه دارد.

 

 

به قلم :: #م_ایرانی 


  

 

  اخلاق در قرآن-قسمت هشتم-8 

 

 

نمونه آیات قرآنی در پیرامون نهی از حسادت و رشک ورزیدن

1-پروردگار متعال در سوره نحل ، آیات مبارکه 1 و 5 ، به  رسول اکرم از جمله میفرماید ::

سوره فلق :: آیه1

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

بگو: [من برخلاف مشرکین] به ربّ سپیده دم [=آن که تاریکی فراگیر را شکافته] پناه می‌برم،.......

...سوره فلق :: آیه5

وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ

و از شرّ هر حسودى، آنگاه که حسادت ورزد [=عقده حسدش باز شود].

2-در بخشی از سوره نساء ، آیه کریمه 54 میخوانیم ::

سوره نساء :: آیه 54

أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ.....

آیا بر مردم [=پیامبر و مسلمانان]، به خاطر آنچه خدا از فضل خویش [نبوّت و کتاب] بر آنها بخشیده، حسادت می‌کنند!؟.....

3-حضرت حق در سوره بقره ، آیه 109 فرموده ::

وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

ترجمه فارسی ::
بسیاری از اهل کتاب به دلیل حسادتی که از تَه دلشان [=در ذات و ضمیرشان؛ نسبت به شما] دارند، آرزو می‌کنند، ایکاش [می‌توانستند] شما را پس از ایمانتان، به حال کفر برگردانند!
[آنهم] پس از آنکه حق بر آنها کاملا روشن شده است، پس [با وجود این کینه‌ها و حسادت‌ها] از آنان درگذرید و چشم‌پوشی کنید تا خدا فرمان خویش را [در فرآیند عمل و عکس‌العمل و کیفر کافران] بیاورد، چه خداوند بر هر چیز توانا [=قدر و اندازه‌گذار] است.

یک نکته مهم ::
برخی از اهل کتاب در ضمیر و باطن خویش به نو موحدین حسادت و کینه میورزیدند و خواسته قلبی اینها بر این امر باطل قرار گرفته بود که آرزو
می کردند ، اینک که مومنین به نور ایمان زنده و جاوید شدند ، به سوی ظلمت و حق پوشی( کفر ) عقبگردی ارتجاعی نمایند.
این حسادت آنها در رفتارها و اعمالشان بسیار هویدا و مشخص شده بود.

پروردگار متعال در برابر آن همه سنگ اندازی ها ، کینه جویی و حسد ورزی آنها ، در فرمانی الهی  به پیامبر دستور به درگذشتن و چشم پوشی نمودن از اعمال و گفتارهای حاسدان را میدهد ، و نتیجه کار آنها را به خود واگذار میکند تا طبق قوانین هدفمند و منظم خدا در جهان با آنها برخورد شود ، زیرا خداوند توانا و اندازه گذار است.

4-خداوند یکتا در سوره بقره ، آیه 105 می فرماید ::

ا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ?105?

نه کسانى که از اهل کتاب کافر شده‏ اند و نه مشرکان [هیچ کدام] دوست نمى دارند خیرى از جانب پروردگارتان بر شما فرود آید با آنکه خدا هر که را خواهد به رحمت‏ خود اختصاص دهد و خدا داراى فزون‏بخشى عظیم است (105 )

? ترجمه :: مرحوم محمد مهدی فولادوند ?

 

به قلم :: #م_ایرانی

 

 

ادامه دارد.


100/1/27::: 5:46 ص
نظر()
  

 

  اخلاق در قرآن-قسمت هفتم-7 

توجه :: ادامه مبحث حسادت

انواع حسد

بدترین نوع حسد این است که انسان نه فقط آرزوی زوال نعمت دیگران داشته باشد، بلکه در مسیرآن گام بردارد، خواه از طریق ایجاد سوءظن و بدبینی نسبت به محسود یا از طریق ایجاد مانع در کار او.

مرحله دیگر حسد، از این قرار است که حاسد وقتی می فهمد به یک آرزوئی به هر دلیلی دست نمی یابد ، آرزو میکند که دیگری یعنی فرد محسود هم به آن موقعیت یا نعمت مادی و معنوی دست نیابد.

نوع ساده تر حسد :

انسان در این مرحله هدفش به چنگ آوردن آن نعمت از طریق سلب کردن آن نعمت از دست دیگران است.
ناگفته نماند حسادت تا آنجا میتواند خطرناک و پیشرفته شود که فرد حسود نسبت به رقیب و محسودش ، با توجه به اندازه قدرت و توان سیاسی و اقتصادی و ....‌تا آنجا پیش میرود که با انواع نقشه ها ، مکرها و حقه های از قبل پیش بینی شده به جان ، مال و ناموسِ فرد یا افراد مورد نظر ، دست به تهدید ، تعرض و تجاوزِ بی رحمانه می زند.

مرحله پایین تر حسد :

انسان فقط آرزوی سلب نعمت از دیگری می کند، بی آن که کمترین سخنی بگوید و کوچکترین گامی در این راه بردارد.

سرتیترهایِ درمان حسادت از دیدگاه روانشناسی ::

بدلیل اینکه حسادت دارای آثار ویرانگر روانی ، رفتاری و اجتماعی میباشد ، لذا در واقع ضروری است که برای درمان و غلبه کردن علمی بر آن ، چاره اندیشی علمی و عینی نمود.
چون اساساً این مطالب ، در پیرامون ارزشها و ضد ارزشهای اخلاقی از منظر و دیدگاه آیات قرآن میباشد ، شرح و توضیح زیاد از نظر روانشناسی در مجال این سلسله گفتارها نیست.
اما برای آشنائی نسبی با درمان رشک و  حسادت ، این بلایِ جان و دل و روان انسانها ، سرتیترهای آنرا قید میکنیم.

1-یادبگیرید خود را کنترل کنید و واکنش منفی از خود نشان ندهید.
برای کنترل درونی علاوه بر راهکارهای عملی نظیر ؛ مراقبه ، ورزش ، تلقین مثبت و ..... ، بهتر آن است که با آگاهی و مطالعه هدفمند و منظم آیات آزادیبخش  قرآن کریم ، سطح ایمان قلبی و باورهای مثبت و الهی را در خود تقویت کرده و بالا ببریم ، و با کمک تقویِ رهایی بخش و اخلاق توحیدی و انسانی ( سلف کنترل=کنترل درونی با لگام و افسارزدن نفس اماره ویرانگر ) ، در نهایت کنترل  هواهای نفسانی خود را بدست آوریم و حسادت را کاملاً ترک کنیم.

2-باورهای غلط ذهنی خود را اصلاح کنید.

3-شخص حسود در واقع به رفتار شخص مقابل واکنش نشان نمی‌دهد، بلکه به باورهای غلط خود واکنش نشان می‌دهد. به بیان دیگر شما نسبت به یک سناریو ذهنی واکنش نشان می‌دهید که از آن واهمه دارید اما هنوز اتفاق نیفتاده است و ممکن است هرگز نیز اتفاق نیفتد.
پس لاجرم برای درمان این بیماری مهلک حسادت ،اعتماد بنفس  و عزت نفس خود را افزایش دهید و از قضاوت کردن دیگران شدیداً پرهیز کنیم.

4-باید یاد بگیرید که زندگی دیگران، رفتارشان و داشته‌هایشان هیچ ارتباطی به شما ندارد و شما زندگی خودتان را دارید همراه با علایق و اهدافی کاملاً شخصی و متفاوت.

5-خود را با دیگران مقایسه نکنید.

6-خودخواه نباشید.

7-به دیگران اعتماد کنید.

8-و در پایان سعی کنید با افزایش آگاهی علمی و قرآنی کنترل هواها و خواهشهای نفسانی خودمان را بطور دقیق بدست آوریم  ، و در تمام مراحل زندگانی افرادی خوش اخلاق  و مردمی باشیم.
و بکوشیم همراه با تقوی الهی و نیکی نمودن به مردم بدون هیچ چشمداشت ، توام با پشتکار ، مراقبه ، تلقین مثبت و مثبت اندیشی از جریانات اطراف خود برداشتی کاملاً مثبت و سازنده داشته باشید.

ادامه دارد.

به قلم :: #م_ایرانی

 


  

 

    اخلاق در قرآن-قسمت ششم-6 

[ 2-نهی از حسد و رشک ورزیدن در قرآن کریم ]

{ ادامه مطالب از قسمت پنجم
/ یک مثال:: در مورد حسادت برخی از والدین }

 

 

خلق و خوی زشت حسد ورزی ، آنچنان در قلب و روان این گونه انسانها ریشه دوانیده که در بهترین حالت اگر فرض را به هر دلیلی بر این بگذارند که پسر یا دخترشان در کنکور سراسری احیاناً قبول نشود  ، خیلی دوست می دارند و از صمیم قلبشان آرزو میکنند ، دوست یا همکلاسی نوجوانشان امتحان کنکور را بد بدهند ، و در نتیجه در هیچ رشته ای قبول نشوند.
چرا؟
چون محصل آنها قبول نشده است!
چون عفریت حسادت و رشک ورزی در آنها به حدی قوی است که چشم دیدن مردم را ندارند و هر چه از خنده و شادی و موفقیت در دلشان آرزو میکنند ، تنها ِو تنها برای خودشان و اعضای خانواده شان میباشد.

حسادت نمودن تا این حد و حدودِ غیر اخلاقی ، نشان از درغلطیدن برخی از مردم در چاه ویل ضلالت و لغزشی بزرگ در دنیای فرد گرایی و منفعت طلبی خودخواهانه و فروبرنده اخلاقیات انسانی می دهد.

این نوع پندارها ، گفتارها و رفتارهای متکبرانه و منفعت طلبانه محض ، علاوه بر دلایل فردی و شخصی ، ریشه در یک سری ناهنجاریها و تصمیم گیریهای نادرست فرهنگی و اجتماعی دارد.

پادزهر آن هم آگاهی ، ایمان توحیدی ، توام با یک کار عملی همراه با مطالعه ، مراقبه و ترک تدریجی و گام به گام میباشد ، تا با ایمان و خودسازی ،
این اخلاقیات غیر انسانی و ضدقرآنی را بطور اصولی و کامل کامل ترک گویند.

 جنبه افتراقی حسد با غبطه 

حسد با غبطه فرق می کند؛ غبطه به معنی این که انسان آرزو کند، نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آن ها داشته باشد بی آن که آرزوی زوال نعمت کسی را در دل داشته باشد.

فرد حسود تا جائی پیش میرود که ذهن و روانش را آزار میدهد و بسوی غم و افسردگی افزون تر منحرف میسازد.

انسان حسود آنچه را خود ندارد و یا تصور میکند ، نمیتواند به آن نعمت دست یابد ، با تمامی توان و از ته قلب آرزو دارد که شخص محسود یا کسی که طرف حسادتش قرار گرفته ، تحت هیچ شرایطی به آن نعمت و موفقیت مادی و معنوی مورد نظر او دست نیابد.

معنی حسادت در فرهنگ نامه دهخدا

 حسود. [ ح َ ] (ع ص ) بدخواه . (دهار). رشکور. رشک آور. رَشگن . رشگین.
بدخواه وکینه رو. (مهذب الاسماء). بدسگال . (تاریخ بیهقی ).
تنگ چشم.رشک بر=آنکه زوال نعمت کسی را تمنی کند.
صاحب حَسد. کینه ورز......

 

ادامه دارد.

به قلم :: #م_ایرانی 

 


  

اخلاق در قرآن-قسمت پنجم-5 

[ 2-نهی از حسد و رشک در قرآن کریم ]

حسد هرجا که آتش برفروزد
هم از اول حسودان را بسوزد

بعد از مبحث رباخواری و حرمت و  نهی شدید آن در قرآن مبین، به یکی دیگر از ضد ارزشهای اخلاقی ، انسانی و توحیدی میپردازیم.

موضوع این قسمت را به حسادت و رشک ورزیدن به هم نوع اختصاص داده ایم.

معنی حسد و حسادت ::

تعریف :: کلمه حسد که در زبان فارسی که از آن تعبیر به رشک می شود ، به این معنی که انسانی در دلش آرزوی زوال نعمت از دیگران میکند ، خواه آن نعمت به شخص حسود برسد یا نرسد.

بعنوان یک مثال جامع و جالب در پیرامون حسادت ، که متاسفانه این روزها در بین مردم ما بسیار گسترش یافته است ، عبارت از  حسد ورزیدن مادران و پدران جوان و امروزی ، به پسر یا دختر از میان دوستان ، آشنایان و بستگانِ نزدیک و دور ، که احیاناً در کنکور سراسری رتبه بالایی آورده و در یک رشته خاصی! قبول شده اند ، میباشد.
تازه بعد از آمدن نمرات کنکور طوفان اصلی آغاز میشود ، و وای به حال دانش آموزی که از این پُلِ نجات و بدبختی رد شده باشد و یا امتیاز چشمگیری کسب نکرده باشد ، آنگاه هر چه از طعنه زدن ، مقایسه کردن و شکستن غرور و شرف انسانی است ، نثار آن نوجوانِ پر از استعداد و آرزو میشود.
که صد البته اینگونه کارها ، از اساس باطل و نادرست است ، که علاوه بر حسادت پنهانی در نهاد برخی از والدین ، ناشی از کم اطلاعی و یا کمبود دانش در پیرامون نحوه تعامل و برخورد درست و منطبق بر قوانین اصولی در علوم روانشناسی و حوزه های مربوط به تعلیم و تربیت میباشد.

شوربختانه در دنیای به شدت مادی و فردگرایانه امروزی در کمال بهت و ناباوری مادران و پدرانی را مشاهده میکنیم ، که آن قدر غرق دنیای تحصیلی فرزندانشان شده اند ، که تمام تلاش و همت خود را در حد افراط و تندروی ، در مسیر خرجهای کلان برای کلاسهای خصوصی فرزندانشان به هدر میدهند ، و غالباً به نتیجه دلخواه که هوای نفس خودپرست و خودخواهانه آنها را ارضاء کند ، نمی رسند.
آن والدین ناآگاه آنچنان در این امید واهی غرق شده اند که در نقش یک مستبد زورگو ، هم رشته تحصیلی دانش آموزشان را یک طرفه و بدون نظرخواهی از نوجوانشان ، همراه با درنظر گرفتن سطح هوشی و  استعداد آنها ، با مشورت و گفتگو با متخصصان این علم ، انتخاب میکنند و یا از دوران کودکی با عناوین مختلف به فرزندانشان بصورت بیمارگونه تلقین و  دیکته میکنند ، که حتماً و باید در رشته های نظیر پزشکی ، دندانپزشکی ، داروسازی و .....قبول شوند.
آن والدین برای قبولی فرزندانشان در رشته خاصی در کنکورسراسری ، بدون در نظر گرفتن عوامل و پارمترهای دیگر هوشی و روانشناسی و ...، مستبدانه به نوجوان خود باصدای گوشخراشی میگویند ::   تو در این امتحان سرنوشت ساز هر طوری که هست ، بدون هیچ اما و اگری باید قبول شوی،از فلانی که کمتر نیستی ، آری برای آخرین مرتبه تذکرت میدهم که تو باید قبول شوی ، همین و ختم کلام؟!...

چنین والدینی چنان در دنیای توهمی و خوش خیالانه اشان غوطه ور هستند که تصوری نادرست از درس ، تحصیل و موفقیت شغلی دارند که گویا با انتخاب یک سری رشته های دانشگاهی خاص ، آن هم در شهرهای بزرگ کشور برای نونهالانشان موجب میگردند که آنها به قله موفقیت دست یابند ، و از حیث شغل ، شهرت ، ثروت و سایر دستاوردهای مادی ، گویِ سبقت و ترقی را از دیگر رقبا و یا دوستانشان بربایند و قله اورست تفاخر و کلاس گذاشتن را به نحو شایسته و بایسته ای فتح نمایند!

نقطه سیاه و چرکین کارهای نابخردانه این والدین در آنجا است ، علاوه بر اینکه تمام موفقیتهای ظاهری را برای فرزندانشان میخواهند ، بلکه در ذهن و روانشان عدم موفقیت و قبولی دیگر دانش آموزان آشنا و فامیل را خواستارند.

توجه :: البته نباید از خاطر برد که شکل گیری ، افزایش و گستردگی آمار حسادت و منفعت طلبی برخی از  مردم در نقش والدین ، ریشه در دیگر امورِ فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و ...دارد ، که چون مطلبمان در این قسمت عمدتاً در پیرامون عدم حسادت و رشک ورزی میباشد ، لذا بررسی کلی و عمیق در موارد دیگر را به وقتی دیگر و مجالی دیگر موکول می نمائیم.

ادامه دارد.

به قلم :: #م_ایرانی

 


100/1/26::: 9:25 ص
نظر()
  

اخلاق در قرآن-قسمت چهارم-4 

نتیجه ممنوعیت رباخواری ::

 

رباخواری و یا معامله ربوی در جامعه موجب گسترش فساد اقتصادی و شکل گیری یک طبقه کلان سرمایه داری با تمرکز روی بهره کشی و استثمار انسان از انسان میشود.

رباخواری کاری به غایت نادرست و از نظر قرآن ، عملی حرام ، ضد توحیدی و ضد انسانی است ، که کسانی به هر توجیه دروغین بقول دکتر علی شریعتی در غالب کلاه شرعی و ....به این عمل زشت و ضدقرآنی آلوده هستند ، بهتر آن است که هر چه زودتر توبه راستین و بی بازگشت بکنند ، در آن صورت با توجه به آیه صریح قرآنی ، اصل سرمایه در نزدشان باقی می ماند و هر چه از ربا باقی مانده است ، به دامان اجتماع بر میگردد ، تا در آن صورت مگر مشمول بخشایش حضرت حقتعالی قرار گیرند و آمرزیده شوند.

 

شوربختانه در پیرامون رباخواری به برخی از مسلمانان ظاهری به اصطلاح باسواد و دانشگاهی برمیخوریم ، که با فریفتن نفس خود و با این توجیه که بانکها هم چنین میکنند ، مبالغی کم یا زیادی از وام یا پول پس انداز شده را به برخی رباخواران یا همان حرامخواران ضداسلام و قرآن میدهند ، تا درصدی بالاتر به آنها بهره و سود تعلق گیرد.

متاسفانه هم ربادهنده و هم رباگیرنده ، هر دو به کار باطل و حرامی چون رباخواری مشغول هستند ، و تا وقتی از این عمل زشت و شرم آور توبه نکنند و به جبران مافات نکوشند ، باید دقیقاً بدانند که هر دم و هر لحظه به جنگ الله و رسول خدا رفته و میروند.

 

نکته پایانی ::

همچنان که در آیات قرآن کریم ، ربا گرفتن حرام است ، ربا دادن هم حرام است ، و بلکه شاهد و کاتب و نویسنده بیع و قرض ربوی هم حرام است. در انتهای این قسمت ، برای یادآوری دوباره ، در پیرامون زشتی و گناه رباخواری ، از سوره بقره ، آیات شریف 278 و 279 را مجدداً برایتان نقل میکنیم ::

 

سوره بقره :: آیه 278 

یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین

ترجمه فارسی :: [ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و اگر [به راستی] مؤمن هستید، هرآنچه را از رِبا باقی مانده است واگذارید[ از دریافت اقساط بعدی صرف نظر کنید. ]

 

سوره بقره :: آیه 279 

فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ.

ترجمه فارسی :: [ پس اگر چنین نکردید، در این صورت پذیرای جنگی از سوی خدا و رسولش باشید. و اگر توبه کردید [=از اینکار برگشتید؛ اصل] سرمایه‌های شما متعلق به خودتان؛ [در این صورت] نه ستمی می‌کنید و نه مورد ستم واقع می‌شوید. ]

 

به قلم :: #م_ایرانی

کد مطلب :: 1/4

ادامه دارد.


100/1/26::: 9:17 ص
نظر()
  

پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی-3

 

موضوع :: 

اسلام دین اجبار و زور گویی نیست-2

 

 

 

 

فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ [الغاشیة : 21] لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ [الغاشیة : 22]............ إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ [الغاشیة : 25] ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ [الغاشیة : 26]

 

پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده‌اى.21 بر آنان تسلّطى ندارى،22 ......................... در حقیقت، بازگشت آنان به سوى ماست 25 آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست.26

 

در این آیه خدا ما را متوجه میکند که کیفر اعمال نیک و بد انسانها فقط با اوست و حتی پیامبر را فقط به تذکر دادن امر میکند غیر از مواردمحدودی که حکم خدا مشخص و معلوم است مانند قانون قصاص که با خواست نزدیکان مقتول انجام میگیرد و حکم زنا که یکصد ضربه شلاق است که باید از جنس پوست باشد و حکم محارب و مفسد که این احکام بسیار محدود هستند . هیچ حکمی برای محدود کردن اندیشه و تفکر در قرآن نیامده است.

 

 

 

وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَولِیَاء اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ [الشورى : 6]

 

ترجمه فارسی ::

و کسانى که به جاى او دوستانى براى خود گرفته‌اند، خدا بر ایشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نیستى.

 

 

 

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ [قـ : 45]

 

ما به آنچه مى‌گویند داناتریم، و تو به زور وادارکننده آنان نیستى؛ پس به [وسیله‌] قرآن هر که را از وعده من‌ مى‌ترسد پند ده.   ق 45

 

 

 

وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ ......................... [الکهف : 29]

 

و بگو: «حق از پروردگارتان [رسیده‌] است. پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند، ..........................................

 

 

 

قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ [صـ : 86]

 

بگو: «مزدى بر این [رسالت‌] از شما طلب نمى‌کنم و من از تکلیف کننده گان نیستم (چیزی را بر شما تکلیف نمیکنم). 86

 

 

وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّمَاء فَتَأْتِیَهُم بِآیَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى لْهُدَى فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ [الأنعام : 35]

 

 و اگر اعراض کردنِ آنان [از قرآن‌] بر تو گران است، اگر مى‌توانى نَقْبى در زمین یا نردبانى در آسمان بجویى تا معجزه‌اى [دیگر] برایشان بیاورى [پس چنین کن‌]، و اگر خدا مى‌خواست قطعاً همه آنان را بر هدایت گِرد مى‌آورد، پس زنهار از نادانان مباش. 35

 

 

 

یعنی خدا با اینکه میتواند همه گمراهان را به اجبار بر هدایت جمعشان کند اما این کار را نمیکند زیرا آنها هستند که انتخاب میکنند

 

وَلاَ یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّواْ اللّهَ شَیْئاً یُرِیدُ اللّهُ أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِی الآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ [آل عمران : 176]

 

و کسانى که در کفر مى‌کوشند، تو را اندوهگین نسازند؛ که آنان هرگز به خدا هیچ زیانى نمى‌رسانند. خداوند مى‌خواهد در آخرت براى آنان بهره‌اى قرار ندهد، و براى ایشان عذابى بزرگ است.176

 

 

 

وَمَن کَفَرَ فَلَا یَحْزُنکَ کُفْرُهُ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [لقمان : 23]

 

و هر کس کفر ورزد، نباید کفر او تو را غمگین گرداند. بازگشتشان به سوى ماست، و به [حقیقت‌] آنچه کرده‌اند آگاهشان خواهیم کرد. در حقیقت، خدا به راز دلها داناست.31

 

 

لَّیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَـکِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ................ [البقرة : 272]

 

ترجمه ::

هدایت آنان بر عهده تو نیست، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت مى‌کند............................272 

 

سرچشمه : #بنده_خدا_اسلامی

پایان.


  
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات_قرآنی-قسمت دوم-2
موضوع :: اسلام دین اجبار و زور گویی نیست....-1 
اسلام با توجه به تعالیم خداوند در قرآن اصلآ و ابدآ دینی نیست که خود را با زور و تجاوز خود را به کسی تحمیل کند.
بلکه خدا در قرآن تجاوز کاران را دوست ندارد ، و مومنین را از تجاوز و تعدی به دیگران نهی میکند.
 بالاترین آزادیخواهی و آزاد اندیشی در تعالیم خداوند است که انسان در تفکر و انتخاب راه کاملآ مستقل و آزاد است که از هدایت بهره مند باشد یا نباشد ویا در مسیر هدایت گام بردارد یا به راه ظلالت برود.
ما انسانها بسته به نوع تربیت و تعالیم بر گرفته از محیط بسیار سطحی نگر و محدود می اندیشیم ، و به همین علت است که حتی خدا را فقط در محدوده های خود و بر اساس آموزه های محدود خود باور داریم ، 
و اگر کسی در چهار چوب و قالبهای دیگری به خدا ایمان داشت ، او را رد کرده و نمی پذیریم و این محدودیت درآموزه های الهی بسیار وسیع است،
تا جایی که خدا به انسان اختیار میدهد که با عنصر گناه و سر پیچی کردن از دستورات و احکام و انجام گناه حتی به محدوده های خدا نیز تجاوز کند ،
 زیرا اساس توحید مبتنی بر رهایی است و رستگار شدن انسان با انتخاب خود اوست و نه با اجبار و تحمیل،
که اگر چنین بود ، انسان آگاه و خردمند فرقی با جانوران نا آگاه نداشت و جایی برای انتخاب برایش متصور نبود ، بنا بر این با توجه به گسترده گی و وسعت قوانین در آفرینش اندیشه و عمل کردن به محدود سازی اندیشه و تفکرانسانی با اجبار و اکراه تفکری ضد توحیدی و رو به زوال است ،
 و با تعالیم خداوند سازگار نیست.
به برخی از آیات قرآن در تایید همین گفتار توجه کنید ::
 1- لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
 [البقرة : 256]
ترجمه ::
  در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. 256 
 2- وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ [یونس : 99] 
ترجمه :: 
 و اگر پروردگار تو مى‌خواست، قطعاً هر که در زمین است همه آنها یکسر ایمان مى‌آوردند. پس آیا تو مردم را وادار مى‌کنى که ایمان بیاورند؟  99
انسان باورمند به خدا میداند که خدا قادر و توانای مطلق است و هر کاری را بخواهد میتواند انجام دهد و این که اجازه انتخاب به انسان میدهد که گناه کند و طغیان و عصیان کند از حکمت و علم خدا ناشی میشود و از ضعف و نا توانی خدا نیست که حتی به پیامبرش هم تو صیه میکند که لازم نیست کسی را به اجبار وادار به باور و پذیرش دین کنی
 3- اِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ [القصص : 56] 
ترجمه ::
 در حقیقت، تو هر که را دوست دارى نمى‌توانى راهنمایى کنى، لیکن خداست که هر که را بخواهد راهنمایى مى‌کند، و او به راه‌یافتگان داناتر است.56 
ادامه دارد.

99/2/16::: 4:59 ص
نظر()
  
پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی-قسمت اول-1
آیا الله نام بتی در مکه بوده است؟
اصحاب خرد و اندیشمندان موحد اخیرآ برخی خدا ناباوران بدون هیچ دلیل و مدرکی میگویند که الله نام بتی در کعبه بوده لطفآ با توجه به آیات قران کریم بفرمایید آیا آیات قرآن این مطلب را تایید میکند؟
جواب سوال :: 
الله نام بتی در کعبه نبوده ، که به بررسی آن میپردازیم.
 
الله در واقع  ال + اله است به بیانی دیگر الله همان اله است که آل معرفه بر سر آن آمده و این اله را برجسته کرده تا اله های دروغین از الله حقیقی متمایز شوند و تشخیص داده شوند زیرا اله های متعددی وجود داشتند که مورد پرستش مردم بودند.
در قرآن نام 9 اله آمده که مینویسم ::
لات . منات . عزی . بعل . ود . سواع . یغوث . یعوق . نسر
اینها نام های اله ها یا به تعبیر کنونی بتهایی هستند که در قرآن نامشان مکتوب است و تمام آنها انسانهایی بودند که مرده بودند و مشرکین عقیده داشتند که آنها رابطه ی نزدیکی با خدا دارند و از آنها حاجت می خواستند و می خواستند که آن اله ها یا به بیانی دیگر آن بتان آنها را پس از مرگ نزد الله شفاعت کنند ؛ و این در حالی بود که مشرکان به خدای حقیقی الله باور داشتند بطوریکه وقتی از آنها سوال میشد که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده می گفتند الله زیرا می دانستند اله هایشان چنین قدرتی ندارند.
 
سوره عنکبوت - آیه 61 ::
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّـهُ  فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ.
61 / عنکبوت.
 ترجمه فارسی ::
و اگر از آنها (مشرکین) بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرد ؟ و خورشید و ماه را به حرکت در آورد ؟
( مشرکین ) قطعآ به شما میگویند : خدا پس به کجا به دروغ رانده میشوند.61 / عنکبوت.
الله از زمان ابراهیم نام خدای واحد است.
 نام پدر محمد رسول الله عبد الله است یعنی مردم قبل از محمد رسول الله به الله واحد و مقتدر باور داشتند   نام عربی الله به فارسی خدا و به انگلیسی GOD و به ترکی تانری و.............. در زبانهای گوناگون نام های مختلفی دارد.
در قرآن کریم صفتهایی برای الله ذکر گردیده :: علیم -حکیم- عزیز سمیع - قدیر- رحیم - کبیر - رحمان - قاهر و...............
 
سوره اعراف ، آیه 180اعراف ::
وَلِلَّـهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ.
180/ اعراف.
 
 ترجمه فارسی ::
و برای خدا اسمهای نیکوهست پس با آنها صدایش کنید و رها کن کسانی که حرمت اسمهایش را هتک میکنند بزودی کیفر داده میشوند، بدلیل آنچه عمل میکردند. 
180/ اعراف.
چرا گفتیم الله همان اله است که آل معرفه بر سر آن آمده است؟ 
 
آیات متعدد در قرآن هست که بر این نکته تاکید دارند که بعنوان نمونه بخشی از آن را مینویسم ::
 
1- وَإِلَـهُکُمْ إِلَـهٌ وَاحِدٌ لَّا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَـنُ الرَّحِیمُ. 163/بقره
 
ترجمه فارسی ::
 و خدای شما خدای یگانه است خدایی غیر از او نیست رحم کننده ی رحم گستر است. 163/ بقره
 
2- یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ إِلَّا الْحَقَّ  إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّـهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّـهِ وَرُسُلِهِ  وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انتَهُوا خَیْرًا لَّکُمْ  إِنَّمَا اللَّـهُ إِلَـهٌ وَاحِدٌ  سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ  وَکَفَى بِاللَّـهِ وَکِیلًا.
 171 /  نساء
 
ترجمه فارسی ::
ای اهل کتاب در دینتان غلوّ نکنید ( زیاده روی نکنید ) و بر خدا جز حق را نگوئید (سخن خدا را تحریف نکنید) و مطمئن باشید که مسیح عیسی پسر مریم فقط رسول خداست و کلمه ی او که آن را بسوی مریم افکند و روحی از جانب او (که بسوی مریم فرستاده شد) پس به خدا و رسولانش ایمان بیاورید و نگوئید سه تا.
اگر دست بردارید برای شما بهتر است غیر از این نیست که خدا خدایی واحد است او منزه است که برایش فرزندی باشد آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است برای اوست و کافیست که خدا وکیل باشد. 171 / نساء
 
 
3- وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُم مِّنْ إِلَـهٍ غَیْرِی فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَى الطِّینِ فَاجْعَل لِّی صَرْحًا لَّعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَى إِلَـهِ مُوسَى وَإِنِّی لَأَظُنُّهُ مِنَ الْکَاذِبِینَ.38 / قصص
 
ترجمه فارسی::
و فرعون گفت ای جماعت برای شما غیر از خودم خدایی نمی شناسم و ای هامان آتشیبر گل وخاک برایم بیفروز (برایم آجر بپز) و برایم کاخی بلند درست کن تا من بر خدای موسی اطلاع پیدا کنم زیرا که من او را از دروغگویان میدانم.
38 / قصص-
بنا بر این مطالبی که مغرضان ناباور اسلام ستیز درجهت
ایجاد شبهه مطرح میکنند و دلیلی بر گفته های خود ندارند بی اساس است و خدا نام بت نبوده و نیست.
نویسنده ::  #اسلامی 
پایان.

99/2/1::: 5:23 ص
نظر()
  

 

  ? اخلاق در قرآن-قسمت ششم-6 ?

[ 2-نهی از حسد و رشک ورزیدن در قرآن کریم ]

{ ادامه مطالب از قسمت پنجم
/ یک مثال:: در مورد حسادت برخی از والدین }

خلق و خوی زشت حسد ورزی ، آنچنان در قلب و روان این گونه انسانها ریشه دوانیده که در بهترین حالت اگر فرض را به هر دلیلی بر این بگذارند که پسر یا دخترشان در کنکور سراسری احیاناً قبول نشود  ، خیلی دوست می دارند و از صمیم قلبشان آرزو میکنند ، دوست یا همکلاسی نوجوانشان امتحان کنکور را بد بدهند ، و در نتیجه در هیچ رشته ای قبول نشوند.
چرا؟
چون محصل آنها قبول نشده است!
چون عفریت حسادت و رشک ورزی در آنها به حدی قوی است که چشم دیدن مردم را ندارند و هر چه از خنده و شادی و موفقیت در دلشان آرزو میکنند ، تنها ِو تنها برای خودشان و اعضای خانواده شان میباشد.

حسادت نمودن تا این حد و حدودِ غیر اخلاقی ، نشان از درغلطیدن برخی از مردم در چاه ویل ضلالت و لغزشی بزرگ در دنیای فرد گرایی و منفعت طلبی خودخواهانه و فروبرنده اخلاقیات انسانی می دهد.

این نوع پندارها ، گفتارها و رفتارهای متکبرانه و منفعت طلبانه محض ، علاوه بر دلایل فردی و شخصی ، ریشه در یک سری ناهنجاریها و تصمیم گیریهای نادرست فرهنگی و اجتماعی دارد.

پادزهر آن هم آگاهی ، ایمان توحیدی ، توام با یک کار عملی همراه با مطالعه ، مراقبه و ترک تدریجی و گام به گام میباشد ، تا با ایمان و خودسازی ،
این اخلاقیات غیر انسانی و ضدقرآنی را بطور اصولی و کامل کامل ترک گویند.

جنبه افتراقی حسد با غبطه

حسد با غبطه فرق می کند؛ غبطه به معنی این که انسان آرزو کند، نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آن ها داشته باشد بی آن که آرزوی زوال نعمت کسی را در دل داشته باشد.

فرد حسود تا جائی پیش میرود که ذهن و روانش را آزار میدهد و بسوی غم و افسردگی افزون تر منحرف میسازد.

انسان حسود آنچه را خود ندارد و یا تصور میکند ، نمیتواند به آن نعمت دست یابد ، با تمامی توان و از ته قلب آرزو دارد که شخص محسود یا کسی که طرف حسادتش قرار گرفته ، تحت هیچ شرایطی به آن نعمت و موفقیت مادی و معنوی مورد نظر او دست نیابد.

معنی حسادت در فرهنگ نامه دهخدا

? حسود. [ ح َ ] (ع ص ) بدخواه . (دهار). رشکور. رشک آور. رَشگن . رشگین.
بدخواه وکینه رو. (مهذب الاسماء). بدسگال . (تاریخ بیهقی ).
تنگ چشم.رشک بر=آنکه زوال نعمت کسی را تمنی کند.
صاحب حَسد. کینه ور......?

ادامه دارد.

به قلم :: #م_ایرانی
#اخلاق_در_قرآن
#قرآن_آزادی_و_حقوق_بشر
#پرتوی_از_قرآن

 


  
   1   2      >