سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چشم ، نشستنگاه را چون رشته سر بند است چون خواب در چشم آید بند بسته بگشاید . [ و این از استعاره‏هاى شگفت است . گویى نشستنگاه را به آوند و چشم را به سر بند همانند فرموده و چون سربند بگشاید آنچه در آوند است برون آید ، و این سخن در گفته مشهورتر و ظاهرتر از سخنان پیامبر ( ص ) است و گروهى آن را از امیر مؤمنان علیه السّلام دانسته‏اند و از جمله گفته مبرد است در کتاب مقتضب در باب لفظ به حروف و ما در کتاب خود که مجازات آثار نبوى نام دارد از این استعاره سخن گفته‏ایم . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مجله آرامش-آبان1392-شماره نهم ، مجله آرامش-بهمن1392-شماره دهم ، «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}» ، « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} » ، مجله آرامش-اسفند1391-شماره اول ، مجله آرامش-اسفند1392-شماره یازدهم ، «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}» ، «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}» ، « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } » ، « {ش18-اسفند1396خورشیدی} » ، مشاوره و روانشناسی ، قرآن،آزادی و حقوق بشر ، شعر و ادبیات متعهد و مردمی ، مجله آرامش-فروردین1392-شماره دوم ، پرتوی از قرآن ، پهلوی اول ، تاریخ ایران زمین ، « مجله آرامش-شهریور1393-شماره17 » ، « مجله آرامش-مهر93-شماره18» ، مجله آرامش-فروردین1393-شماره دوازدهم ، مجله آرامش-خرداد1392-شماره چهارم ، مجله آرامش-خرداد1393-شماره چهاردهم ، مجله آرامش-اردیبهشت1393-شماره سیزدهم ، رضاشاه ، (مجله آرامش-تیر1393-شماره 15) ، مجله آرامش-مهر1392-شماره هشتم ، مناسبتها ، مجله آرامش-تیر1392-شماره پنجم ، «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}» ، اخلاق در قرآن ، اخلاق در قرآن ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، تاریخ ایران زمین ، پهلوی اول ، رضاشاه ، « {دوره جدید،ش11،اسفند 1395خورشیدی} » ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، مجله آرامش-مرداد1392-شماره ششم ، « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} » ، « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } » ، تاریخ معاصر ایران ، پهلوی اول ، رضاشاه ، پهلویها ، رضاخان ، « {ش17-بهمن1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-آذر93-شماره19» ، مجله آرامش-اردیبهشت92-شماره سوم ، شبه مدرنیته مستبدانه ، تاریخ عصر پهلوی ، روان شناسی،روان درمانی اگزیستانسیال ، مناسبتهای ملی و میهنی ، « {ش16-آذر1396خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش9،دی1395} » ، « {دوره جدید،ش10،بهمن 1395خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } ، « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } » ، « {جدید-ش14-خرداد96ش} » ، « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } » ، پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی ، آیاتی از کتاب نور و روشنایی ، «مجله آرامش-مرداد1393-شماره16» ، «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}» ، «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}» ، تبریک و تهنیت دوستانه... ، تاریخ تحلیلی ایران زمین ، تاریخ تحلیلی ایران ما ، رضاشاه ، پهلوی اول ، « { ش 29 ، فروردین 1399خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، #نیکا_شاکرمی ، #مهسا_امینی،#ژینا_امینی ، « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی ، ویروس کرونا؟! ، مناسبتهای ملی و دینی ، سرگرمی ، عکسهای یادگاری ، فال روزانه ، فال روزانه حافظ ، فال ، گفتگو و مصاحبه ، شعر و زندگی ، روزها و یادها ، پرتوی از قرآن حکیم ، مجله آرامش-شهریور1392-شماره هفتم ، محمدرضاشاه پهلوی ، مشاوره و روانشناسی ، رهایی از اعتیاد ، مطالب دینی و اعتقادی ، مطالب روانشناسی ، مقالات جامعه شناسی ، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتها، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتهای ملی و باستانی ، کلمات راهگشاء و طلایی ، هنر و ادبیات متعهد ایران ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی} » ، « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} » ، « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } » ، « { ش25 ، اردیبهشت 1398خورشیدی } » ، « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، دی ماه 1398خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، « { ش20- مرداد ماه1397خورشیدی } » ، رضاشاه ، پهلوی اول ، ، روان درمانی اگزیستانسیال ، روان شناسی ، تاریخ دوران پهلوی ، تاریخ زندان، پهلویها، پهلوی دوم ، تسلیت ، توحید و رهایی ، جملات زندگی ساز ، خسرو گلسرخی ، دکتر علی شریعتی،هیهات مناالذله ، دکتر محمد مصدق ، دکترشفیعی کدکنی ، رضاخان ، آرامش ، آرامش جسم و روان ، آرامش و زندگی ، اخبارروانشناسی و روانپزشکی ، اختلالات خواب ، پهلویها ، پیام توحید و رهایی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :80
بازدید دیروز :103
کل بازدید :483079
تعداد کل یاداشته ها : 481
103/2/4
11:14 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
aramesh[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
« اسفند1391-شماره اول »[32] « فروردین1392-شماره دوم »[11] « اردیبهشت1392-شماره سوم »[4] خرداد1392-شماره چهارم[10] « تیر1392-شماره پنجم »[7] « مرداد1392-شماره ششم »[6] « شهریور1392-شماره هفتم »[1] « مهر1392-شماره هشتم »[8] « آبان1392-شماره نهم »[107] « بهمن1392-شماره دهم »[66] « اسفند1392-شماره یازدهم »[26] « فروردین1393-شماره دوازدهم »[10] « اردیبهشت1393-شماره سیزدهم »[9] « خرداد1393-شماره چهاردهم »[9] « مجله آرامش-تیر1393-شماره 15 »[7] « مجله آرامش-مرداد1393-شماره 16 »[3] « مجله آرامش-شهریور1393-شماره 17 »[11] « مجله آرامش-مهر93-شماره18»[13] « مجله آرامش-آذر93-شماره19»[5] « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 »[4] «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}»[45] «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}»[7] «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}»[2] «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}»[19] «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}»[2] «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}»[21] « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} »[5] « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} »[1] « {دوره جدید،ش9،دی 1395} »[2] « {دوره جدید،ش10،بهمن1395} »[4] « {دوره جدید،ش11،اسفند1395} »[6] « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} »[36] « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} »[2] « {جدید-ش14-خرداد96ش} »[3] « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} »[1] « {ش16-آذر1396خورشیدی} »[3] « {ش17-بهمن1396خورشیدی} »[4] « {ش۱۸-اسفند1396خورشیدی} »[16] « {ش19-اردیبهشت ماه1397خ»[4] « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } »[3] « { ش21- مرداد ماه1397خورشیدی } »[1] « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } »[2] « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } »[6] « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } »[4] « { ش25 ، اردیبهشت1398خورشیدی } »[1] « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } »[1] « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } »[17] « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 29 ، دی ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 30 ، فروردین 1399خورشیدی } »[7] « { ش 31 ، اردیبهشت 1399خورشیدی } »[2] 《 ش32-شهریور 1399خورشیدی 》[1] 《 ش33-مهر 1399خورشیدی 》[1] 《 ش34-آبان 1399خورشیدی 》[4] 《 ش35- آذر 1399خورشیدی 》[2] « ش36 ، اسفند 1399خورشیدی »[1] « شماره37، فروردین1400خورشیدی »[18] « شماره 38،اردیبهشت1400خورشیدی »[32] « شماره 39، خرداد 1400خورشیدی »[1] « شماره 40 ، مردادماه 1400خورشیدی »[3] « شماره 41 ، شهریور 1400خورشیدی »[3] « شماره 42 ، آبان ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره 43 ، دی ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره44 ، بهمن ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره45 ، فروردین 1401خورشیدی »[1] « شماره46 ، خرداد ماه 1401خورشیدی »[5] « شماره47 ، مرداد ماه 1401خورشیدی »[2] « شماره48 ، شهریورِ1401خورشیدی »[6] « شماره49 ، مهرماه1401خورشیدی »[2] «شماره50،اسفندماه1401خورشیدی»[9] «شماره51،فروردین1402خورشیدی»[3] «شماره52،اردیبهشت1402خورشیدی»[1] «شماره53،خرداد1402خورشیدی»[7] «شماره54تیرماهِ1402خورشیدی»[3] «شماره55مرداد1402خورشیدی»[2] مرداد 2[1] آبان 2[2] آذر 2[2]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) مجله آرامش « تارنمای شخصی مهدی گل محمدی » پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قاصدک جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مجله پیام توحید مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان نشریه حضور مسیر عرشیان تراوشات یک ذهن زیبا پاتوق دوستان غزل عشق کلینیک تخصصی پوست و تناسب اندام-ایده آل بابای آسمانی محمد قدرتی یه دختره تنها شاه تورنیوز Note Heart غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... wanted دفتر احسان رویابین تینا!!!! عرفان وادب کاروجدان allah is my lord منتظر باران فرهنگی بهار عشق شناخت کافی ღای دریغاღ خط خطی ها عدالت جویان نسل بیدار سینا حاج زاده HADAFE SORKH ghamzade رویایی زندگی کردن... جامع ترین وبلاگ خبری مقاله های تربیتی ارتــــش ســــرخ///AK زازران ♥®♥شایگان خواندنی های ایران جهان دانشجو دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر آسمان آبی پنجره ای رو به باغ مجله پارسی نامه سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ مجله الکترونیکی گوناگون مجله جهان داستان آموزش زبان دات کام مجاز نیوز طب سنتی خبرگزاری آریا تارنمای مهدی گل محمدی-2 سرزمین عجایب-برترین ترفندهای وب آموزش بورس

 

29اسفند،سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران ، به رهبری دکتر محمد مصدق کبیر ، پیشوای نهضت ملی و ضد استعماری مردم آزاده ایران زمین ، و همچنین فرارسیدن بهار و نوروز ملی و باستانی 1396خورشیدی را ، به همه هموطنان عزیز و آزاده ،در تمامی نقاط جهان ، تبریک و شادباش عرض می نماییم.

از طرف :: مهدی گل محمدی و دیگر نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش.


  

در باب چیستی جامعه‌شناسی مردم‌مدار
جامعه‌شناسی برای گروه‌های مردمی

هربرت گانز، از روسای پیشین انجمن جامعه‌شناسی آمریکا، نخستین جامعه‌شناسی است که اصطلاح جامعه‌شناسی مردم‌مدار را در سال 1988 پیشنهاد کرد البته امروز مایکل بوروی را چهره‌ای شاخص و موثر در بسط و گسترش و نیز تثبیت جایگاه این نوع جامعه‌شناسی باید دانست.

از محوری‌ترین نکات در رویکرد به جامعه‌شناسی مردم‌مدار، دو پرسش اساسی است؛ جامعه‌شناسی برای چه کسی؟ و جامعه‌شناسی برای چه؟ درواقع، در پاسخ به این دو پرسش است که بوروی به یک نظام تقسیم کار در جامعه‌شناسی می‌رسد و بر این اساس چهار نوع جامعه‌شناسی حرفه‌ای، سیاستگذار، انتقادی و مردم‌مدار را از هم متمایز می‌سازد.

 


مایکل بوراووی، رئیس انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی با طرح جامعه‌شناسی مردم‌مدار اهالی جامعه‌شناسی را متوجه نکته مهمی کرد. در کنار جامعه‌شناسی برخاسته از آکادمی و دانشگاه، در کنار جامعه‌شناسی انتقادی و روشنفکرانه، در کنار جامعه‌شناسی‌ای که طرح‌های بازار و دولت را پیش می‌برد، جای جامعه‌شناسی‌ای خالی است که مردم را مشاهده کند، هدف را گروه‌های مردمی دانسته و برای مردم تولید کند. این جامعه‌شناسی جدید دغدغه‌اش مردم یا به تعبیری درست‌تر، گروه‌های مردمی است.

 


روند موردنظر جامعه‌شناسی مردم‌مدار راهی برای شناسایی مسائل و موضوعات جامعه‌اش است و در برابر دستورکار جامعه‌شناسی حرفه‌ای قرار می‌گیرد که مساله‌یابی را به خلاقیت و اکتشاف شخصی دانشجویان و پژوهشگران واگذار کرده‌است. از این‌روست که جامعه‌شناسی مردم‌مدار طی گفت‌وگویی دوطرفه با مردم به شناسایی مسائل و موضوعات گروه‌های مردمی پرداخته و به معنای دقیق‌تری به «جامعه»شناسی روی می‌آورد. در مقاله‌ای مهدی حاجی‌مهریان جامعه‌شناسی مردم‌مدار را اینگونه مثال می‌زند که «جامعه همانند پیکری است که پزشکان/ جامعه‌شناسان با ابزار و سنجش‌های مختلف همواره میزان فشار خون، نوار قلب، دمای بدن و وضعیت این پیکر را ارزیابی و رصد می‌کنند.» جامعه‌شناسی مردم‌مدار چنین رصدی را طی همین گفت‌وگوی توامان و دوطرفه با گروه‌های مردمی انجام می‌دهد.
دکتر محمدامین قانعی‌راد در سخنرانی خود درخصوص جامعه‌شناسی مردم‌مدار می‌گوید: «جامعه‌شناسی مردم‌مدار باید در خدمت مردم و جامعه مدنی باشد، مخاطبش را مردم بداند، برای آنان و به کمک آنان به تولید دانش جامعه‌شناختی بپردازد و مقیاس‌هایش را نیز متناسب با چنین شرایطی تنظیم کند.» قانعی‌راد معتقد است بازخوانی مقالات پژوهشی به زبان همه‌فهم، که البته باید آن را متمایز از عوامانه کردن جامعه‌شناسی دانست، ازجمله اهدافی است که در قالب جامعه‌‌شناسی مردم‌مدار دنبال می‌شود.

 


 جامعه‌شناسی مردم‌مدار، همچنان ریشه‌های خود را در جامعه‌شناسی حرفه‌ای می‌بیند و بدون توجه و نگاه به جامعه‌شناسی حرفه‌ای نمی‌تواند دوام آورده و بقای خود را تضمین کند. سی‌رایت میلز که ازجمله متفکرانی است که در سنت جامعه‌شناسی مردم‌مدار به آن توجه می‌شود، پیوند میان مسائل شخصی با مسائل عام اجتماعی و رایج کردن چنین باورداشتی را برای مردم از مهم‌ترین اهداف جامعه‌شناسی مردم‌مدار می‌داند. جامعه‌شناسی مردم‌مدار دانش را نه برای آکادمی، نه برای دولت‌ها و بازار و نه برای نقد آثار علمی، بلکه توجهش را مستقیما به گروه‌های مردمی معطوف می‌کند. این درحالی است که به باور وی این مواجهه با مردم نه یک‌سویه بلکه دوطرفه و در قالبی گفت‌وگویی شکل می‌گیرد. این در شرایطی است که تصور غالبی که از سنت جامعه‌شناسی مردم‌مدار وجود دارد، عمدتاً معطوف به نوع «سنتی» آن بوده که قالبی تک‌گویانه به خود می‌گیرد، حال آنکه با برداشتی ارگانیک، جامعه‌شناسان مردم‌مدار از طریق گفت‌وگو با مردم، توامان از مردم می‌آموزند و به ‌آنها نیز آموزش می‌دهند. این نوع جامعه‌شناسی «روش»، «نظریه» و «تاریخ» خود را دارد. در واقع، جامعه‌شناسی مردم‌مدار همچون چتری عمل می‌کند که در آن رویکردهای روش‌شناختی و تئوریکی را که متناسب با پروژه‌اش است، از دل تاریخ جامعه‌شناسی بیرون می‌کشد و برجسته می‌سازد.

 


دکتر بهرنگ صدیقی، مدیر کارگروه جامعه‌شناسی مردم‌مدار در مقاله‌ای که در سایت این انجمن منتشر شده، اهداف جامعه‌شناسی مردم‌مدار را به چهار مورد، شامل گسترش مخاطبان جامعه‌شناسی، حفظ شرایط گفت‌وگویی در تولید دانش جامعه‌شناسی، رهایی‌بخشی و گسترش تخیل جامعه‌شناختی به واسطه پیوند میان گرفتاری‌های شخصی با مسائل عام اجتماعی و نیز پیوند میان سرگذشت شخصی و تاریخ اجتماعی تقسیم می‌کند و پیامد مستقیم این نوع جامعه‌شناسی را رشد مطالبات اجتماعی گروه‌های مردمی می‌داند.
اما هنگامی که صحبت از روش‌های جامعه‌شناسی مردم‌مدار می‌شود، باید یادمان باشد که صحبت از روش‌هایی است که برای گفت‌وگو و ارتباط برقرار کردن با گروه‌های مردمی به کار می‌آید و ازجمله به بهره‌گیری از ابزارهایی چون سینما و عکاسی و مطبوعات و... اشاره می‌شود.

 


دکتر فاضل از اساتید جامعه‌شناسی دانشگاه تهران نیز سه مولفه اساسی برای جامعه‌شناسی مردم‌مدار را مطرح می‌کند؛ دیالوگ، تناسب و دسترس‌پذیری. «دیالوگ» زمینه‌ساز مشارکت مردم در تولید علم جامعه‌شناسی، «تناسب» عامل پیوند جامعه‌شناسی با مسائل مردم و نیز طرح آنها بر بستری تاریخی است و «دسترس‌پذیری» نیز امکان فهم معرفت جامعه‌شناختی را برای مردم فراهم می‌آورد که البته همین امر می‌تواند دامی پیش‌روی جامعه‌شناسی مردم‌مدار نیز باشد.

 


 فاضلی در تشریح نسبت میان جامعه‌شناسی مردم‌مدار و جامعه‌شناس مردم‌مدار می‌گوید که نمی‌توان از هر یک از انواع جامعه‌شناسی پرورش جامعه‌شناس مردم‌مدار طلب کرد. مردم‌مدار بودن یک جامعه‌شناس مستلزم برخورداری از نوعی اخلاق است که مختص اینگونه از جامعه‌شناسی است. در مجموع، به تعبیر بوراووی، باید گفت جامعه‌شناس مردم‌مدار نوعی خصلت «پارتیزانی» دارد و بر مبنای همین خصلت پارتیزانی است که جامعه‌شناسی مردم‌مدار با هیچ روش و موضع روش‌شناختی برخوردی جزم‌اندیشانه ندارد. دوری از جزم‌اندیشی در مورد ارزش‌ها نیز صادق است. به عبارتی دیگر، این نوع از جامعه‌شناسی زمینه بحث در مورد ارزش‌ها را فراهم می‌کند بدون آنکه هیچ ارزشی را تحمیل کند.


در مجموع، جامعه‌شناسی مردم‌مدار را گونه‌ای از جامعه‌شناسی باید دانست که با برخورداری از صراحت مفهومی و دقت روش‌شناختی، داعیه‌هایی به اندازه یافته‌های تجربی خود دارد و با خصلتی پارتیزانی به مسائل مردم می‌پردازد.

اسماعیل حق‌پرست

پایان.


  

کودکی، شهر و فضاهای شهری؟

تاملی جامعه‌شناختی بر برنامه‌ریزی شهری در ایران


سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد: خشونت علیه کودکان در جهان گسترده است و در مواردی امری عادی به‌حساب می‌آید. در این گزارش چهارساله آمده است کودکان بسیاری با خشونت جسمی مواجه‌اند که یا پنهان می‌شود یا از نظر اجتماعی پذیرفته شده است. در این گزارش آمده است هنوز بیش از یک میلیارد کودک در جهان در معرض خطر کتک خوردن قانونی، از معلمان خود هستند. پروفسور پائولو سرجیو پین هیرو، نویسنده این گزارش گفت: زمان آن است که کودکان براساس قانون دارای حقوق، برابر با بزرگسالان شوند. وی گفت: اکنون زمان آن فرا رسیده است که کودکان را به‌عنوان افرادی تحت حمایت قانون و حقوق، به‌عنوان شهروندان کامل و نه به‌عنوان مینی انسان یا اموال خانواده‌هایشان، به رسمیت بشناسیم.
گزارش‌هایی از این دست فراوانند ولی واقعیت این است که این گزارش‌ها به هیچ عنوان یارای به‌تصویر کشیدن عمق رنج کودکی را در تمدن مدرن ندارند. فهرست عاملان خشونت علیه کودکی، در دنیای مدرن، فهرست بلند بالایی است که از بسیاری از آنها در هیچ پرونده قضایی نشانی نمی‌یابیم و شهر یکی از اصلی‌ترین عاملان خشونت علیه کودکی در دنیای مدرن است. شهرسازان، شهرها را برای شهروندانی می‌سازند که در هژمونی بزرگسالانه تعریف شهروندی، کودکان، شهروندان ناقص یا ناشهروند تعریف شده‌اند. معماری شهرها براساس اصول زیبایی‌شناسانه بزرگسالانه شکل گرفته و هدف آن ارتقای کیفیت زندگی شهروندانی است که کودکان عمدتا در شمول آن نیستند و بر این اساس حتی سوال از اینکه جایگاه کودک در شهر چیست و دیدگاه کودکان درخصوص شهر چگونه است سوالاتی ناوارد و فاقد معنایی قابل درک تلقی‌شده، بنابراین اغلب ایجاد و توسعه فضاهای شهری در غیاب هر‌گونه برداشت شهروندانه‌ای از کودک انجام می‌شود و چون چنین است شهرها، اگر هم جایی برای راحتی و شادمانی باشند، بدون شک بر اساس ارزش‌ها و آرمان‌های کسانی طراحی شده‌ است که کودک نیستند. همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهند که کودکان وجود دارند و بزرگ‌ترین سنخ جمعیتی جوامعی مثل جامعه ما را تشکیل می‌دهند.

آیا زمان آن فرا نرسیده است که با نگاه شهروندانه به کودکان، حقوق آنها را در طراحی و توسعه شهرها رعایت کرده و با گوش کردن به صداهای خود کودکان (نه والدین و قیم‌های آنها) شهرهایی بسازیم که علاوه بر ارزش‌های بزرگسالان، ارزش‌های کودکان را نیز مد نظر داشته باشد؟

بیان مشکل
در ماده (31) کنوانسیون جهانی حقوق کودکان و نوجوانان، حق بازی و فراغت برای کودکان به‌رسمیت شناخته شده است. در این ماده آمده است که:

1- حکومت‌ها حق کودکان و نوجوانان را برای داشتن بازی، سرگرمی، وقت آسایش و استراحت به رسمیت می‌شناسند. کودکان و نوجوانان می‌توانند به‌طور فعال و آزادانه در امور فرهنگی و هنری در‌خور سنی خودشان، شرکت جویند.

2-حکومت‌ها به حق کودکان و نوجوانان برای فعالیت‌های هنری و فرهنگی توجه داشته و با اقدام‌های خود، آن را پشتیبانی می‌کنند و امکانات مناسب را برای انجام فعالیت‌های فرهنگی- هنری و همچنین اوقات فراغت و سرگرمی کودکان و نوجوانان فراهم می‌کنند.

نگاه این قانون به کودکان و نوجوانان، نگاه از منظر شهروندی و حقوق شهروندی است. این ماده بیانگر آن است که همان‌طور که بزرگسالان حق دارند از زندگی خود لذت ببرند، کودکان و نوجوانان نیز دارای چنین حقوقی هستند و همان‌طورکه حکومت‌ها موظف‌اند تا از این حق شهروندان بزرگسال صیانت کنند، باید موانع برخورداری کودکان و نوجوانان از این حق را نیز برطرف کنند. اما چگونه زندگی لذت‌بخش برای کودکان و نوجوانان در جامعه‌ای سراسر تحت کنترل بزرگسالان امکان‌پذیر است؟ با وجود اینکه 40درصد جمعیت کشور ما زیر 18سال هستند، غیبت فضاهای مناسب با ارزش‌ها و خواسته‌های کودکان و نوجوانان در شهر‌های ما به‌شدت ملموس است و کودکان و نوجوانان نسبت به شهر، تصوری آمیخته با هراس و واهمه دارند.

نگاه از منظر شهروندی بعد دیگری نیز به مساله کودکی در شهر می‌بخشد که وظایف و مسوولیت‌های شهروندی نام دارد. نادیده انگاشتن کودکان و نوجوانان در طراحی فضاهای شهری، هم تضییع‌کننده حقوق شهروندی و هم مانعی بر سر راه مشارکت و مسوولیت‌پذیری آنهاست. چنانچه برای آحاد جامعه در دوران کودکی و نوجوانی در شهر جایگاهی دیده نشود و این جمعیت 40درصدی، فضای مناسبی در اختیار نداشته باشد، معنا و مفهوم مشارکت را به‌درستی درک نخواهند کرد و امروز و فردای جامعه تهی از شهروندان مسوول خواهد شد.

اگر چه نمی‌توان انکار کرد که کودکی و نوجوانی در عصر مدرن دچار تحولات بسیار شده‌اند ولی به نظر می‌رسد که کودکان و نوجوانان هنوز هم شهروندان درجه یک محسوب نمی‌شوند. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهند که ظهور وضعیت مدرن در دنیا، همان‌طور که فوکو مفصلا به آن پرداخته است، نه یک جریان رهایی‌بخش که جریان فزاینده‌ای از کنترل و بازدارندگی است. این جریان اگرچه جریانی فراگیر و همه جانبه است ولی به نظر می‌رسد که فشار آن بر کودکان و نوجوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان بوده است. شاید بی‌راه نباشد که وضعیت کودکان و نوجوانان را در دنیای مدرن مشابه وضعیتی تلقی کنیم که فوکو برای دیوانگی و دیوانگان به تصویر کشیده است. اگر استیلای گفتمان عقلانیت دیوانگان را از جامعه جدا و در دارالمجانینی جدا از جامعه و شهر زندانی کرد، استیلای گفتمان بزرگسالی نیز کودکان و نوجوانان را به بهانه‌هایی همچون نادانی، ناتوانی و مهم‌تر از همه شرارت، از عرصه‌های حیات اجتماعی جدا کرد و در محیط‌های محافظت‌شده‌ای نظیر مهد‌کودک‌ها و مدارس و... تحت کنترل و درنظر گرفت.

نمودهای کودک‌گریزی و به عبارتی روشن‌تر کودک‌ستیزی در تمدن مدرن بسیار است اما در این میان «شهر» مهم‌ترین عرصه تاخت‌وتاز بزرگسالی بر کودکی بوده است. اندکی توجه به فضاهای شهری ما را متوجه این واقعیت حیرت‌آور خواهد کرد که کودکان و نوجوانان از خیابان‌ها، محلات و حتی پارک‌ها غایب‌اند و دردناک‌تر اینکه بر خلاف همه شعارهایی که در حمایت از کودکان و نوجوانان سرداده شده و می‌شود، کودکان تقریبا هیچ جایگاهی در ذهنیت نظام برنامه‌ریزی شهری کشور ندارند. این وضعیت به نحوی بارز است که برخی از صاحب‌نظران بر آنند که وضعیت کودکان و نوجوانان در دوران ماقبل مدرن به مراتب، بهتر از دوره مدرن بوده است. آنها معتقدند که رهاورد مدرنیته برای کودکان و نوجوانان فقط محدودیت بیشتر بوده است.

به عنوان مثال بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهند که در اوایل عصر مدرن در انگلستان که با رشد سرمایه‌داری همراه بود، وضعیت کودکان در شهرها تقریبا همان چیزی است که چارلز دیکنز در رمان‌هایش به تصویر می‌کشد. در واقع در این دوران، کودکان در فضاهای شهری، به صورت‌های مختلف بازرگان، فروشنده، خیابان‌گرد، سارق، گدا و... به کار مشغول بودند. این در حالی است که چند سال بعد، مراقبت و کنترل کودکان در این کشور، به تدریج از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد و از آنجاکه زنان، به‌خصوص در طبقه متوسط و بالا، خانه‌نشین شدند، کودکان نیز به مثابه ضمایم زنان به گوشه‌ای در خانه تبعید شدند.

مقایسه کودکان روستایی با شهری نیز شاید ما را به فهم این مساله نزدیک‌تر کند، هر چند که این مقایسه به معنای انکار محرومیت کودکان روستایی از بسیاری امتیازات کودکان شهری نیست. اگر فرض انسان شهروند این باشد که جامعه فضایی است مرکب از فضا‌هایی که امکان زندگی در آنها فراهم می‌شود، بر این اساس بهره‌مندی و حضور در این فضا از حقوق لاینفک اعضای جامعه است و به هر مقدار که جامعه‌ای هریک از اعضا را از بهره‌مندی و حضور در این فضاها (به هر دلیلی) محروم کند به همان مقدار حقوق شهروندی را پایمال کرده و اصل عدالت شهروندی دور شده است. مقایسه تاریخی و ساختاری شهر و روستا بیانگر آن است که امکان حضور کودکان در عرصه‌های عمومی حیات اجتماعی (فضاها)، در روستاها بسی فراهم‌تر از شهر‌ها بوده و هست. حضور کودکان به همان مقدار که در فضاهای شهری امروز نادر و عجیب و ناممکن است در فضاهای روستایی طبیعی و محتمل است. ظهور و نمود کودکان روستایی در عرصه‌های عمومی و بنابراین مشارکت‌شان در حیات اجتماعی جامعه محل زندگی‌شان به مراتب بیشتر از کودکان شهری و خصوصا کلانشهرهایی نظیر تهران است.
گفته می‌شود که در تهران قدیم، کودکان به راحتی از خانه خارج می‌شدند، در خیابان‌ها پرسه می‌زدند و به قهوه‌خانه و فضاهای دیگر شهری می‌رفتند. این در حالی است که امروزه، این فضاها هر چه بیشتر از کودکان دریغ می‌شوند.

امروزه در فضاهای شهری رفت‌‌وآمد بچه‌ها دایما با سرویس یا خودروهای شهری صورت می‌گیرد و حتی به‌تازگی در برخی مراکز تجاری دیده می‌شود که حق قدم‌زدن نیز از کودکان گرفته ‌شده است. در این مراکز اغلب چیزی شبیه به کالسکه به والدین کرایه داده می‌شود تا فرزندان‌شان را به نوعی در آن زندانی کرده و به‌راحتی امکان خرید داشته باشند.

در واقع شهر در دنیای مدرن به قفس تنگ کودکان و نوجوانان تبدیل شده است و جالب اینکه سازوکارهای کنترلی شهر مدرن بر کودکان و نوجوانان همه به بهانه تامین امنیت کودکان و نوجوانان طراحی و اجرا می‌شوند. البته نباید انکار کرد که این بهانه‌ها، چندان هم بی‌اساس نیستند زیرا هر روزه اخبار و گزارش‌های بسیاری را در رسانه‌ها مشاهده می‌کنیم که حاکی از قربانی شدن و سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان در فضاهای شهری است. همه این اخبار و گزارش‌ها این تصور را تقویت می‌کند که خیابان‌ها و دیگر فضاهای شهری، مکان‌های ناامن و پرخطری برای کودکان و نوجوانان هستند و بنابران منطقی است که والدین جهت تامین امنیت فرزندان‌شان آنها را از این فضاها دور کرده و مورد محافظت و کنترل بیشتری قرار دهند.

ماجرای محمد «بسیجه» معروف به «بیجه» که در پوشش مسافربری، اقدام به ربودن کودکان و نوجوانان و زنان کرده و پس از تجاوز آنها را به قتل می‌رساند یکی از تکان دهنده‌ترین جنایات در تاریخ شهری ایران است و می‌تواند تا مدت‌های مدید توضیح‌دهنده هراس کودکان و نوجوانان و والدین از خیابان یا چیزی به نام تاکسی باشد. این واقعه، بیانگر بی‌دفاعی کودکان و نوجوانان در فضاهای شهری مدرن است و به خوبی نشان می‌دهد که خیابان‌ها تا‌چه حد برای کودکان و نوجوانان ناامن هستند.

«به نظر می‌رسد در قرن حاضر فضاهای شهری تبدیل به یکی از عوامل اصلی تهدیدکننده امنیت شهرها شده و مشکلات بسیاری را برای امنیت شهروندان ایجاد کرده‌اند. بسیاری از کارشناسان معتقدند شهرها برای اینکه ایمن باشند باید برای همه گروه‌های سنی جنسی ساخته شوند و برنامه‌ریزان شهری باید تفاوت‌های سنی و جنسیتی را در ساخت آنها مورد توجه قرار دهند.

در‌حالی‌که جامعه ما روزبه‌روز بیش از گذشته شهری می‌شود باید به نیازهای ملموس و محسوس شهروندان نیز با تاکید بر جمعیت، سن و طبقه توجه کرد. ساخت‌وساز و برنامه‌ریزی‌های شهری نه تنها می‌تواند شرایط نابرابری اقتصادی را مهیا کند، بلکه اقشار مختلف جامعه را نیز در استفاده از فضاهای عمومی تحت تاثیر قرار می‌دهد به‌طوری که گاهی به دلیل نبود توجه کافی، سالمندان، معلولان، کودکان و زنان از زندگی سالم و صحیح شهری محروم می‌مانند. حذف هرکدام از سنخ‌های اجتماعی از فضاهای شهری به معنای عدم امکان برخورداری آنها از حقوق شهروندی‌شان است و هر‌گونه تبعیض و اجحاف منجر به ایجاد نارضایتی و در نهایت ناامنی و عدم تعادل اجتماعی در جامعه خواهد شد.

امنیت اجتماعی و به‌طور کل امنیت، ارتباط مستقیمی با فضا و ساخت‌وساز شهری دارد. یک فضای شهری مناسب تا حد زیادی تامین‌کننده امنیت و یک فضای نامناسب، از بین برنده آن و زمینه‌ساز انواع آسیب‌ها و معضلات اجتماعی است. فضاهای نامناسب شهری، فضاهای بی‌دفاع، محلات ناامن، شهرهایی با معماری صرفا مردانه، همه‌وهمه از عوامل تهدیدکننده امنیت شهری و اجتماعی هستند.»1

دیر زمانی فمینیست‌ها معتقد بودند چیدمان زندگی و عرصه‌های کنش در دنیای چیدمانی، مردسالارانه است و معتقد بودند که این وضعیت محصول سیطره ذهنیت و جهان‌بینی مردسالارانه در دنیاست. آنها بر همین اساس معتقد بودند که علم نیز ماهیتی ایدئولوژیک پیدا کرده و چنین دانشی با حداکثر خوش‌بینی قادر به باز نمایی فقط نیمی از واقعیت خواهد بود. آنها توصیه می‌کردند که برای دسترسی به دانشی کامل‌تر ‌باید از چشم‌اندازهای زنانه نیز به دنیا نگاه کرد. آنها معتقد بودند که استیلای ذهنیت مردانه باعث شده است تا شهرسازان شهرها را بر اساس ارزش‌های مردانه طراحی کرده و در عمل، شهر‌ها را تبدیل به مکان‌هایی دلگیر و خطرناک برای زنان کنند.

شهر در خوش‌بینانه‌ترین تعریف خود در دنیای مدرن قفسی است که بزرگسالان و کودکان را در آن نگهداری می‌کنند ولی واقعیت این است که قفس، قفس است چه امن باشد چه ناامن.

به نظر می‌رسد که گفتمان حاکم بر ذهنیت شهر‌سازی در کشور گفتمانی علاوه بر مردانه بودن، غیرسنی هم هست و در چنین گفتمانی شهر‌سازی بر اساس ارزش‌های گروه‌های مختلف سنی بسیار سخت و حتی ناممکن است. این وضعیت در حالی است که با اقداماتی نظیر تصویب کنوانسیون جهانی حقوق کودکان و نوجوانان، که ایران نیز آن را پذیرفته است، زمان آن فرا رسیده که کودکان و نوجوانان و ارزش‌های آنها وارد معادلات شهر‌سازی شده و شهرسازان به طراحی شهرهایی بپردازند که امکان زندگی لذت‌بخش را برای تمامی سنخ‌های اجتماعی خصوصا کودکان و نوجوانان فراهم آورد. زندگی در شهر، در زمانه ما، یک مسوولیت جمعی است و طراحی و اداره شهرها بدون مشارکت هریک از بخش‌های جامعه بسیار پرهزینه و حتی ناممکن است. زمان آن فرا رسیده که ضمن تصدیق شهروندی کامل کودکان و نوجوانان به صداهای آنها گوش دهیم، هویت‌های خاص آنها را به رسمیت بشناسیم، از فرهنگ‌هایشان محافظت کنیم و به باز‌اندیشی در خصوص شهر از منظر ارزش‌ها و واقعیات کودکان و نوجوانان بپردازیم.

1- مقاله «امنیت و فضاهای شهری»، روزنامه اعتماد ملی، چهارشنبه دوم مرداد 1387
*پژوهشگر جامعه‌شناسی کودک
علی رضا کرمانی*
 
 
پایان.

  

 در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او بسیار راستگو و  پیامبر خدا بود. (41)

 

 هنگامی که به پدرش گفت ای پدر! چرا چیزی را پرستش میکنی که  نمی‏شنود و نمی‏بیند و هیچ مشکلی را از تو حل نمی‏کند؟!      (42)

 

 ای پدر! علم و دانشی  نصیب من شده است که نصیب تو نشده، بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست  هدایت کنم. (43)

 

 ای پدر! شیطان را پرستش مکن که شیطان نسبت به خداوند رحمن عصیانگر  بود. (44)

 

 ای پدر! من از این میترسم که عذابی از ناحیه خداوند رحمن به تو رسد در  نتیجه از دوستان شیطان باشی! (45)

 

 

 گفت ای ابراهیم آیا تو از خدایان من روی گردانی ؟  اگر (از این کار) دست برنداری تو را سنگسار می‏کنم، از من برای مدتی طولانی دور شو(46)

 

 

     (ابراهیم) گفت سلام بر تو! من به زودی برایت از پروردگارم تقاضای عفو می‏کنم  چرا که او نسبت به من مهربان است. (47)

 

 

و از شما و آنچه غیر از خدا می‏خوانید کناره  گیری می‏کنم، و پروردگارم را می‏خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بیپاسخ  نماند. (48)

 

 هنگامی که از آنها و از آنچه غیر خدا می‏پرستیدند کناره گیری کرد ما  اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک را پیامبر بزرگی قرار دادیم. (49)

 

 و از  رحمت خود به آنها ارزانی داشتیم و برای آنها نام نیک و مقام مقبول و برجسته (در  میان همه امتها) قرار دادیم. (50)

 

 در این کتاب (آسمانی) از موسی یاد کن، که او مخلص  بود، و رسول و پیامبر والامقامی. (51)

 

ما او را از طرف راست (کوه) طور فرا خواندیم،  و او را نزدیک ساختیم و با او سخن گفتیم. (52)

 

 و ما از رحمت خود برادرش هارون را که  پیامبر بود به او بخشیدیم. (53)

 

 در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در  وعده‏هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود. (54)

 

او همواره خانواده خود را به نماز  و زکات دعوت می‏کرد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود. (55)

 

 و در این کتاب (نیز)  از ادریس یاد کن، او بسیار راستگو و پیامبر بزرگی بود. (56)

 

 و ما او را به مقام  بلندی رساندیم. (57)

 

 آنها پیامبرانی بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود،  از فرزندان آدم و از کسانی که با نوح بر کشتی سوار کردیم، و از دودمان آنها که هدایت کردیم و برگزیدیم، آنها کسانی بودند که وقتی آیات خداوند رحمان بر آنانخوانده می‏شد به خاک می‏افتادند و سجده می‏کردند، در حالی که گریان بودند. (58)

 امابعد از آنها فرزندان ناشایسته‏ای روی کار آمدند که نماز را ضایع کردند و پیروی ازشهوات نمودند و به زودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید. (59)

 مگر آنها که توبهکنند، ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، چنین کسانی داخل بهشت می‏شوند و کمترینستمی به آنها نخواهد شد. (60)

 باغهائی است جاودانی که خداوند رحمان، بندگانش را بهآن وعده داده است، هر چند آن را ندیده‏اند، وعده خدا حتما تحقق یافتنی است. (61)

 آنها هرگز در آنجا گفتار لغو و بیهودهای نمی‏شنوند و جز سلام در آنجا سخنی نیست وهر صبح و شام روزی آنها در بهشت مقرر است. (62)

 این همان بهشتی است که ما به ارث بهبندگان پرهیزگار میدهیم. (63)

ادامه دارد.


  

  (مریم) او را در آغوش گرفته به سوی قومش آمد، گفتند: ای مریم! کار بسیار عجیب  و بدی انجام دادی! (27)

 

 ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود، و نه مادرت زن  بدکاره‏ای! (28)

 

  (مریم) اشاره به او کرد، گفتند ما چگونه با کودکی که در گاهواره  است سخن بگوئیم؟! (29)

 

  (ناگهان عیسی زبان به سخن گشود) گفت من بنده خدایم به من  کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر قرار داده است. (30)

 

 و مرا وجودی پر برکت قرار  داده در هر کجا باشم، و مرا توصیه به نماز و زکات مادام که زنده‏ام کرده است. (31)

 

   و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده، و جبار و شقی قرار نداده است. (32)

 

 و سلام    (خدا) بر من آن روز که متولد شدم و آنروز که می‏میرم و آنروز که زنده برانگیخته  می‏شوم. (33)

 

 اینست عیسی بن مریم، گفتار حقی که در آن تردید می‏کنند. (34)

 

 هرگز  برای خدا شایسته نبود فرزندی انتخاب کند، منزه است او، هر گاه چیزی را فرمان دهد  می‏گوید: موجود باش! آن هم موجود می‏شود. (35)

 

 و خداوند پروردگار من و شماست، او را  پرستش کنید اینست راه راست. (36)

 

 ولی (بعد از او) گروهها از میان پیروان او اختلاف  کردند، وای به حال کافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخیز). (37)

 

 چه گوشهای شنوا و چه  چشمهای بینائی (در آنروز) که نزد ما می‏آیند پیدا میکنند؟ ولی این ستمگران امروز درگمراهی آشکارند. (38)

 آنها را از روز حسرت (روز رستاخیز که برای همه مایه تاسف است (بترسان، روزی که همه چیز پایان مییابد در حالی که آنها در غفلتند و ایماننمی‏آورند. (39)

 ما زمین و تمام کسانی را که بر آن هستند به ارث میبریم و همگی بهسوی ما باز میگردند. (40)

ادامه دارد.


  

 

 

 

Fereshteh Bazarganانا لله و انا الیه راجعون

فرزند نخست‌وزیر دولت موقت درگذشت.

        نت شهر:  فرشته بازرگان، فعال سیاسی و سومین فرزند مهندس مهدی بازرگان، اولین نخست وزیر پس از انقلاب امروز(26/11/1395) درگذشت. 

روحش شاد باد.

پایان.