سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ کس به لاغ نپرداخت جز که اندکى از خرد خود بپرداخت . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مجله آرامش-آبان1392-شماره نهم ، مجله آرامش-بهمن1392-شماره دهم ، «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}» ، « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} » ، مجله آرامش-اسفند1391-شماره اول ، مجله آرامش-اسفند1392-شماره یازدهم ، «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}» ، «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}» ، « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } » ، « {ش18-اسفند1396خورشیدی} » ، قرآن،آزادی و حقوق بشر ، مشاوره و روانشناسی ، مجله آرامش-فروردین1392-شماره دوم ، شعر و ادبیات متعهد و مردمی ، پرتوی از قرآن ، پهلوی اول ، تاریخ ایران زمین ، « مجله آرامش-شهریور1393-شماره17 » ، « مجله آرامش-مهر93-شماره18» ، مجله آرامش-فروردین1393-شماره دوازدهم ، مجله آرامش-خرداد1392-شماره چهارم ، مجله آرامش-خرداد1393-شماره چهاردهم ، مجله آرامش-اردیبهشت1393-شماره سیزدهم ، رضاشاه ، مجله آرامش-مهر1392-شماره هشتم ، مناسبتها ، (مجله آرامش-تیر1393-شماره 15) ، «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}» ، مجله آرامش-تیر1392-شماره پنجم ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، اخلاق در قرآن ، اخلاق در قرآن ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، تاریخ ایران زمین ، پهلوی اول ، رضاشاه ، « {دوره جدید،ش11،اسفند 1395خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} » ، « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } » ، مجله آرامش-مرداد1392-شماره ششم ، تاریخ معاصر ایران ، تاریخ عصر پهلوی ، شبه مدرنیته مستبدانه ، مجله آرامش-اردیبهشت92-شماره سوم ، « {ش17-بهمن1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-آذر93-شماره19» ، پهلوی اول ، رضاشاه ، پهلویها ، رضاخان ، پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی ، آیاتی از کتاب نور و روشنایی ، «مجله آرامش-مرداد1393-شماره16» ، « {ش16-آذر1396خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش9،دی1395} » ، « {دوره جدید،ش10،بهمن 1395خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } ، « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } » ، « {جدید-ش14-خرداد96ش} » ، « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } » ، روان شناسی،روان درمانی اگزیستانسیال ، مناسبتهای ملی و میهنی ، ویروس کرونا؟! ، مناسبتهای ملی و دینی ، تبریک و تهنیت دوستانه... ، رضاشاه ، پهلوی اول ، سرگرمی ، عکسهای یادگاری ، فال روزانه ، « { ش 29 ، فروردین 1399خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، #نیکا_شاکرمی ، #مهسا_امینی،#ژینا_امینی ، « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی ، «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}» ، «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}» ، تاریخ تحلیلی ایران زمین ، تاریخ تحلیلی ایران ما ، توحید و رهایی ، توحید،عرفان،رهایی ، جملات زندگی ساز ، خسرو گلسرخی ، دکتر شفیعی کدکنی ، دکتر علی شریعتی،هیهات مناالذله ، دکتر محمد مصدق ، دکترشفیعی کدکنی ، رضاخان ، تاریخ دوران پهلوی ، تاریخ زندان، پهلویها، پهلوی دوم ، پهلویها ، پیام توحید و رهایی ، آرامش ، آرامش جسم و روان ، آرامش و زندگی ، احمدشاملو ، اخبارروانشناسی و روانپزشکی ، اختلالات خواب ، پرتوی از قرآن حکیم ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی} » ، « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} » ، « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } » ، « { ش25 ، اردیبهشت 1398خورشیدی } » ، « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، دی ماه 1398خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، « { ش20- مرداد ماه1397خورشیدی } » ، فال روزانه حافظ ، فال ، شعر و زندگی ، رضاشاه ، پهلوی اول ، ، روان درمانی اگزیستانسیال ، روان شناسی ، تسلیت ، روزها و یادها ، گفتگو و مصاحبه ، محمدرضاشاه پهلوی ، مجله آرامش-شهریور1392-شماره هفتم ، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتها، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتهای ملی و باستانی ، مشاوره و روانشناسی ، رهایی از اعتیاد ، مطالب دینی و اعتقادی ، مطالب روانشناسی ، مقالات جامعه شناسی ، کلمات راهگشاء و طلایی ، هنر و ادبیات متعهد ایران ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :60
بازدید دیروز :234
کل بازدید :486440
تعداد کل یاداشته ها : 481
103/2/19
9:22 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
aramesh[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
« اسفند1391-شماره اول »[32] « فروردین1392-شماره دوم »[11] « اردیبهشت1392-شماره سوم »[4] خرداد1392-شماره چهارم[10] « تیر1392-شماره پنجم »[7] « مرداد1392-شماره ششم »[6] « شهریور1392-شماره هفتم »[1] « مهر1392-شماره هشتم »[8] « آبان1392-شماره نهم »[107] « بهمن1392-شماره دهم »[66] « اسفند1392-شماره یازدهم »[26] « فروردین1393-شماره دوازدهم »[10] « اردیبهشت1393-شماره سیزدهم »[9] « خرداد1393-شماره چهاردهم »[9] « مجله آرامش-تیر1393-شماره 15 »[7] « مجله آرامش-مرداد1393-شماره 16 »[3] « مجله آرامش-شهریور1393-شماره 17 »[11] « مجله آرامش-مهر93-شماره18»[13] « مجله آرامش-آذر93-شماره19»[5] « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 »[4] «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}»[45] «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}»[7] «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}»[2] «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}»[19] «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}»[2] «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}»[21] « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} »[5] « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} »[1] « {دوره جدید،ش9،دی 1395} »[2] « {دوره جدید،ش10،بهمن1395} »[4] « {دوره جدید،ش11،اسفند1395} »[6] « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} »[36] « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} »[2] « {جدید-ش14-خرداد96ش} »[3] « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} »[1] « {ش16-آذر1396خورشیدی} »[3] « {ش17-بهمن1396خورشیدی} »[4] « {ش۱۸-اسفند1396خورشیدی} »[16] « {ش19-اردیبهشت ماه1397خ»[4] « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } »[3] « { ش21- مرداد ماه1397خورشیدی } »[1] « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } »[2] « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } »[6] « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } »[4] « { ش25 ، اردیبهشت1398خورشیدی } »[1] « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } »[1] « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } »[17] « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 29 ، دی ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 30 ، فروردین 1399خورشیدی } »[7] « { ش 31 ، اردیبهشت 1399خورشیدی } »[2] 《 ش32-شهریور 1399خورشیدی 》[1] 《 ش33-مهر 1399خورشیدی 》[1] 《 ش34-آبان 1399خورشیدی 》[4] 《 ش35- آذر 1399خورشیدی 》[2] « ش36 ، اسفند 1399خورشیدی »[1] « شماره37، فروردین1400خورشیدی »[18] « شماره 38،اردیبهشت1400خورشیدی »[32] « شماره 39، خرداد 1400خورشیدی »[1] « شماره 40 ، مردادماه 1400خورشیدی »[3] « شماره 41 ، شهریور 1400خورشیدی »[3] « شماره 42 ، آبان ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره 43 ، دی ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره44 ، بهمن ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره45 ، فروردین 1401خورشیدی »[1] « شماره46 ، خرداد ماه 1401خورشیدی »[5] « شماره47 ، مرداد ماه 1401خورشیدی »[2] « شماره48 ، شهریورِ1401خورشیدی »[6] « شماره49 ، مهرماه1401خورشیدی »[2] «شماره50،اسفندماه1401خورشیدی»[9] «شماره51،فروردین1402خورشیدی»[3] «شماره52،اردیبهشت1402خورشیدی»[1] «شماره53،خرداد1402خورشیدی»[7] «شماره54تیرماهِ1402خورشیدی»[3] «شماره55مرداد1402خورشیدی»[2] مرداد 2[1] آبان 2[2] آذر 2[4]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
مجله آرامش یا صاحب الزمان (عج) « تارنمای شخصی مهدی گل محمدی » پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قاصدک جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مجله پیام توحید مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان نشریه حضور مسیر عرشیان تراوشات یک ذهن زیبا پاتوق دوستان غزل عشق کلینیک تخصصی پوست و تناسب اندام-ایده آل بابای آسمانی محمد قدرتی یه دختره تنها شاه تورنیوز Note Heart غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... wanted دفتر احسان رویابین تینا!!!! عرفان وادب کاروجدان allah is my lord منتظر باران فرهنگی بهار عشق شناخت کافی ღای دریغاღ خط خطی ها عدالت جویان نسل بیدار سینا حاج زاده HADAFE SORKH ghamzade رویایی زندگی کردن... جامع ترین وبلاگ خبری مقاله های تربیتی ارتــــش ســــرخ///AK زازران ♥®♥شایگان خواندنی های ایران جهان دانشجو دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر آسمان آبی پنجره ای رو به باغ مجله پارسی نامه سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ مجله الکترونیکی گوناگون مجله جهان داستان آموزش زبان دات کام مجاز نیوز طب سنتی خبرگزاری آریا تارنمای مهدی گل محمدی-2 سرزمین عجایب-برترین ترفندهای وب آموزش بورس

بنام خدا

 

 

 

مراقب افکارت باش که به گفتارت تبدیل می شوند.

 

مراقب گفتارت باش که آنها به کردارت تبدیل می شوند.

 

مراقب کردارت باش که آنها به عادت تبدیل می شوند.

 

مراقب عادتت باش که آنها به شخصیتت تبدیل میشوند.

 

مراقب شخصیتت باش که آنها به سرنوشتت تبدیل می شوند.


  
آیاتی از کتاب نور و روشنایی
سوره لقمان(31 ) : جزء 21-آیات مبارکه یک الی 10. 
ترجمه : استاد محمدمهدی فولادوند
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الم (1)
الف لام میم (1)

 

تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ (2)
این است آیات کتاب حکمت‏ آموز (2)

 

هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ (3)
[که] براى نیکوکاران رهنمود و رحمتى است (3)

 

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4)
[همان] کسانى که نماز برپا مى دارند و زکات مى‏ دهند و [هم] ایشانند که به آخرت یقین دارند (4)

 

أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5)
آنانند که از جانب پروردگارشان از هدایت برخوردارند و ایشانند که رستگارانند (5)

 

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ (6)
و برخى از مردم کسانى‏ اند که سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] بى[هیچ] دانشى از راه خدا گمراه کنند و [راه خدا] را به ریشخند گیرند براى آنان عذابى خوارکننده خواهد بود (6)

 

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّى مُسْتَکْبِرًا کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ (7)
و چون آیات ما بر او خوانده شود با نخوت روى برمى‏ گرداند چنانکه گویى آن را نشنیده [یا] گویى در گوشهایش سنگینى است پس او را از عذابى پر درد خبر ده (7)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ (8)
در حقیقت کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏ اند باغهاى پر نعمت‏ خواهند داشت (8)

 

خَالِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (9)
که در آن جاودان مى‏ مانند وعده خداست که حق است و هموست‏ شکست‏ ناپذیر سنجیده‏ کار (9)

 

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ (10)
آسمانها را بى‏ هیچ ستونى که آن را ببینید خلق کرد و در زمین کوههاى استوار بیفکند تا [مبادا زمین] شما را بجنباند و در آن از هر گونه جنبنده‏ اى پراکنده گردانید و از آسمان آبى فرو فرستادیم و از هر نوع [گیاه] نیکو در آن رویانیدیم (10)

  

هر کس از آن روی گردان شود، روز قیامت بار سنگینی (از گناه و مسؤولیت) بر دوش خواهد داشت! (100)

 

در حالی که جاودانه در آن خواهند ماند; و بد باری است برای آنها در روز قیامت! (101)


همان روزی که در «صور» دمیده می‏شود; و مجرمان را با بدنهای کبود، در آن روز جمع می‏کنیم! (102)


آنها آهسته با هم گفتگو می‏کنند; (بعضی می‏گویند:) شما فقط ده (شبانه روز در عالم برزخ) توقف کردید! (و نمی‏دانند چقدر طولانی بوده است!) (103)


ما به آنچه آنها می‏گویند آگاهتریم، هنگامی که نیکوروش‏ترین آنها می‏گوید:«شما تنها یک روز درنگ کردید!» (104)


و از تو درباره کوه‏ها سؤال می‏کنند; بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشی کرده) برباد می‏دهد! (105)


سپس زمین را صاف و هموار و بی‏آب و گیاه رها می‏سازد... (106)


به گونه‏ای که در آن، هیچ پستی و بلندی نمی‏بینی!» (107)

 

در آن روز، همه از دعوت کننده الهی پیروی نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگی از قبرها برمی‏خیزند); و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع می‏شود; و جز صدای آهسته چیزی نمی‏شنوی! (108)


در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمی‏بخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است. (109)


آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را (در دنیا) پشت سرگذاشته‏اند می‏داند; ولی آنها به (علم) او احاطه ندارند! (110)


و (در آن روز) همه چهره‏ها در برابر خداوند حی قیوم، خاضع می‏شود; و مایوس (و زیانکار) است آن که بار ستمی بر دوش دارد! (111)


(اما) آن کس که کارهای شایسته انجام دهد، در حالی که مؤمن باشد، نه از ظلمی می‏ترسد، و نه از نقصان حقش. (112)


و این گونه آن را قرآنی عربی ( فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذارها) را در آن بازگو نمودیم، شاید تقوا پیشه کنند; یا برای آنان تذکری پدید آورد! (113)


پس بلندمرتبه است خداوندی که سلطان حق است! پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مکن، پیش از آنکه وحی آن بر تو تمام شود; و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن!» (114)


پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم; اما او فراموش کرد; و عزم استواری برای او نیافتیم! (115)


و به یاد آور هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» همگی سجده کردند; جز ابلیس که سرباز زد (و سجده نکرد)! (116)


پس گفتیم: «ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و (دشمن) همسر توست! مبادا شما را از بهشت بیرون کند; که به زحمت و رنج خواهی افتاد! (117)


(اما تو در بهشت راحت هستی! و مزیتش) برای تو این است که در آن گرسنه و برهنه نخواهی شد; (118)


و در آن تشنه نمی‏شوی، و حرارت آفتاب آزارت نمی‏دهد!» (119)


ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت: «ای آدم! آیا می‏خواهی تو را به درخت زندگی جاوید، و ملکی بی‏زوال راهنمایی کنم؟!» (120)


سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتیشان فرو ریخت،) و عورتشان آشکار گشت و برای پوشاندن خود، از برگهای (درختان) بهشتی جامه دوختند! (آری) آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و از پاداش او محروم شد! (121)


سپس پروردگارش او را برگزید، و توبه‏اش را پذیرفت، و هدایتش نمود. (122)


(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می‏شود، و نه در رنج خواهد بود! (123)


و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت; و روز قیامت، او را نابینا محشور می‏کنیم!» (124)


می‏گوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم!» (125)


می‏فرماید: «آن گونه که آیات من برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی; امروز نیز تو فراموش خواهی شد!» (126)


و این گونه جزا می‏دهیم کسی را که اسراف کند، و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد! و عذاب آخرت، شدیدتر و پایدارتر است! (127)


آیا برای هدایت آنان کافی نیست که بسیاری از نسلهای پیشین را (که طغیان و فساد کردند) هلاک نمودیم، و اینها در مسکنهای (ویران شده) آنان راه می‏روند! مسلما در این امر، نشانه‏های روشنی برای خردمندان است. (128)


و اگر سنت و تقدیر پروردگارت و ملاحظه زمان مقرر نبود، عذاب الهی بزودی دامان آنان را می‏گرفت! (129)


پس در برابر آنچه می‏گویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن; تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور; و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی; باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی! (130)


و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادی، که به گروه‏هایی از آنان داده‏ایم، میفکن! اینها شکوفه‏های زندگی دنیاست; تا آنان را در آن بیازماییم; و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است! (131)


خانواده خود را به نماز فرمان ده; و بر انجام آن شکیبا باش! از تو روزی نمی‏خواهیم; (بلکه) ما به تو روزی می‏دهیم; و عاقبت نیک برای تقواست! (132)


گفتند: «چرا (پیامبر) معجزه و نشانه‏ای از سوی پروردگارش برای ما نمی‏آورد؟! (بگو:) آیا خبرهای روشنی که در کتابهای (آسمانی) نخستین بوده، برای آنها نیامد؟! (133)


اگر ما آنان را پیش از آن (که قرآن نازل شود) با عذابی هلاک می‏کردیم، (در قیامت) می‏گفتند: «پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه‏ذلیل و رسوا شویم!» (134)


بگو: «همه (ما و شما) در انتظاریم! (ما در انتظار وعده پیروزی، و شما در انتظار شکست ما!) حال که چنین است، انتظار بکشید! اما بزودی می‏دانید چه کسی از اصحاب صراط مستقیم، و چه کسی هدایت یافته است! (135)

 

پایان سوره مبارکه طه.

 

ادامه دارد.


  

مومیایی فرعون و تحول یک پروفسور؟!

 


 مومیایی فرعون مصر و اسلام آوردن پروفسور فرانسوی :: 
 خداوند متعال می فرماید :
 « وَ جاوَزْنا بِبَنی‏ إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْیاً وَ عَدْواً حَتَّى إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ (90) آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدینَ (91) فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَ إِنَّ کَثیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُونَ ـــــ و بنى اسرائیل را از دریا عبور دادیم؛ و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند؛ هنگامى که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودى، جز کسى که بنى اسرائیل به او ایمان آورده ‏اند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم» (90) الآن,در حالى که قبلاً عصیان کردى، و از مفسدان بودى(91) پس امروز، بدنت را نجات میدهیم، تا نشانه ای باشی براى آیندگان؛ در حالی که بسیارى از مردم، از آیات ما غافلند » (سوره یونس) هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981 میلادی زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت،ازمصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون رامسس دوم را برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرنسه منتقل کند. جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستان شناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند. رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور "موریس بوکای" بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد را داشتند، در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود. تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد؛ بقایای نمکی که پس از ساعت‌ها تحقیق بر جسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است؛ و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. لازم به ذکر است که طبق نوشته های مصری او در جنگ کشته است؛ امّا هیچ گونه آثار جراحت بر پیکر او دیده نمی شود؛ و در میان مومیایی ها، سالمترین آنهاست. نوشته های مصری از او به بزرگی یاد نموده و او را خدای بی همتا خوانده اند؛ ولی نگفته اند که او در جنگ با چه کسی و چگونه مرده است. اما مسأله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حدّ پروفسور بوکای شده بود این مسأله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده، در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است؛ و قاعدتاً باید تا زمان مومیایی شدن تا حدودی فاسد می شده است؛ و این فساد اوّلیّه باید در طول این مدّت چند هزار ساله، مومیایی او را از دیگر مشابه های خودش فرسوده تر می کرده است . حیرت و سر در گمی پروفسور دو چندان شد وقتی دید نتیجه ی تحقیق او کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون و نجات یافتن بدن او از آب است؛ و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898 میلادی و تقریبا در حدود 200 سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان حدود 1400 سال پیش نوشته شده است؟! چگونه ممکن است بشری چنین گزارش دقیقی از ماجرا داده باشد در حالی که نه عرب و نه هیج انسان دیگری از مومیایی شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسأله نمی گذرد؟! پروفسور موریس بوکای تورات و انجیل را بررسی کرد امّا آنها فقط به غرق شدن او اشاره داشتند و هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بودند. پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر بازگرداندند؛ ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم گرفت به کشورهای اسلامی سفر کند تا از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمینان حاصل کند. یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و آیه 92 سوره یونس را برای او تلاوت نمود. این آیه او را بسیار تحت تاثیر قرار داد و اظهار کرد: من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم. موریس بوکای با تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و دهها سال در مورد تطابق حقایق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه‌های قرآن تحقیق کرد. وی حاصل تحقیقات چندین ساله ی خود را در کتابی به نام « مقایسه ای میان: تورات، انجیل، قرآن و علم » ثبت نمود. این کتاب توسّط ذبیح الله دبیر به زبان فارسی ترجمه شده است. این کتاب با عنوان « عهدین، قرآن و علم» نیز معروف است. ترجمه ی دیگری از محمود نورمحمدی نیز برای این کتاب وجود دارد که توسّط انتشارات سایه‌گستر، در سال 1386 منشر شده است.
 سرچشمه : کانال تلگرام #هنر_تهی 
پایان.

 


  

آرامش ذهن چیست؟ آرامش ذهنی یک حالت آرامش روحی و  روانی است، در این حالت شخص هیچ نگرانی، ترس و استرسی ندارد.  در این حالت ذهن آرام است و شما احساس خوشبختی و آزادی را تجربه می کنید.

 

چنین لحظات خوشایندی چندان نادر نیست. شاید شما آن ها را در گذشته تجربه کرده اید، در مواقعی که به نوعی مشغول یک فعالیت جذاب یا کار مورد علاقه تان هستید. برای رسیدن به آرامش ذهنی به متن زیر دقت کنید :

 

1- تماشای یک فیلم سرگرم کننده یا یک برنامه تلویزیونی

 

زمانی که به یاد کسی که دوستش دارید می افتید عکس ها یا فیلم هایی را که از آن دارید تماشا کنید. اگر با خواندن یک رمان آرامش می گیرید حتما یک رمان بخوانید. در تعطیلات روی ساحل دریا دراز بکشید و به رویاهایتان فکر کنید. وقتی نوعی بی حسی ذهنی را تجربه می کنید، مشغله های ذهنی خود را فراموش می کنید و گویا شما از هیچ مشکلی آگاه نیستید.

 

اینگونه فعالیت ها و فعالیت های مشابه، ذهن را از افکار معمول، نگرانی ها و تفکرات مداوم دور می کند و آن ها را با آرامش درونی جایگزین می کند.  معمولاً این حالت فقط مدتی طول می کشد، اما از ماندگاری آن لذت می برید. سوال این است که چگونه آرامش بیشتری به زندگی خود وارد کنیم و مهمتر از همه، چگونه آن را در مواقع سختی و مصیبت تجربه کنیم؟

 

همچنین ممکن است بپرسید که آیا امکان تبدیل آن به یک عادت وجود دارد و همیشه و در هر شرایطی از آن لذت ببرید؟ در واقع، چند کار وجود دارد که می توانید برای لذت بردن از آرامش بیشتر در زندگی خود انجام دهید و به مرور زمان این مهارت را کسب کنید که اغلب اوقات آرامش ذهنی را تجربه کنید.

 

2- آرامش درونی ضروری است

 

در زندگی روزمره شلوغ امروز، آرامش درونی احساسات را آرام می کند، استرس، تنش عصبی و اضطراب را کاهش می دهد و منجر به شادی می شود. از نکات و توصیه هایی که برای ذهنی آرام موثرند هنگام خواندن روزنامه یا تماشای اخبار در تلویزیون استفاده کنید.

 

از آنجا که اخبار بیشتر منفی هستند و شما نمی توانید کاری انجام دهید، نباید به آن ها فکر کنید و احساس استرس و اضطراب در خود ایجاد کنید؟ از گفتگوهای منفی با افراد نا امید و افسرده خودداری کنید. شما که نمی خواهید افکار و کلمات آن ها به ذهن ناخودآگاه شما فرو روند و بر روحیه و وضعیت ذهنتان تأثیر منفی بگذارند.

 

3- یاد بگیرید که فراموش کنید و ببخشید

 

پرورش احساسات غمگین و ناراحتی ها به شما صدمه می زند و باعث کمبود خواب می شوند. به افراد دیگر حسادت نکنید، حسادت بدان معنی است که شما عزت نفس پائینی دارید و به همین دلیل خود را نسبت به افراد دیگر فرومایه می دانید. حسادت و عزت نفس پایین ، غالباً منجر به عدم آرامش خاطر می شود.

 

4- آنچه را نمی توانید تغییر دهید بپذیرید

 

اینکه بدانید، نمی توانید چیزی را تغییر دهید پس آن را به خود قبول می کنید، این کار باعث صرفه جویی در وقت، انرژی و نگرانی های زیادی می شود. هر روز با ناراحتی ها، سرزنش ها و موقعیت های بی شماری روبرو هستیم که خارج از کنترل ما است. اگر بتوانیم آن ها را تغییر دهیم، بسیار خوب است اما این همیشه ممکن نیست.  ما باید یاد بگیریم که با چنین مواردی کنار بیاییم و آن ها را با خوشحالی بپذیریم.

 

5- به گذشته نگاه نکنید

 

گذشته دیگر اینجا نیست، پس چرا در مورد آن فکر کنید؟  بگذارید گذشته ها از بین بروند.  گذشته را فراموش کنید و به لحظه حال توجه کنید. نیازی نیست که خاطرات ناخوشایند را برانگیزید و در آن ها غوطه ور شوید. بیاموزید که با خانواده، دوستان، همکاران، کارمندان و سایر افراد کنار بیایید.

 

6- به همه چیز وابسته نشوید

 

گاهی جدایی برای رشد عاطفی و روانی بسیار مفید است. این باعث ایجاد آرامش، هماهنگی و عقل سلیم در زندگی شما می شود. یاد بگیرید ذهن خود را متمرکز کنید، وقتی می توانید ذهن خود را متمرکز کنید، می توانید نگرانی ها و اضطراب ها را راحت تر رد کنید.

 

از فکر کردن به افکار منفی خودداری کنید و صدای تند و تیز ذهن خود را کاهش دهید. اگر وقت دارید و مایل هستید آن را امتحان کنید، حتی فقط چند دقیقه در روز تغییری در زندگی شما ایجاد خواهد کرد.  شما آرام تر و شادتر خواهید شد. در نهایت آرامش درونی منجر به آرامش بیرونی می شود. با ایجاد آرامش در دنیای درونی ذهن خود آن را وارد دنیای خارجی خود و زندگی دیگران می کنید.

 

منبع : سایت سلام نو

 

 پایان.


  
  

نظر آنان که نکردند درین مشتی خاک

الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند

 

عارفان هر چه ثباتی و بقایی نکند

گر همه ملک جهانست به هیچش نخرند

 

تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی

که خدا را چو تو در ملک بسی جانورند

 

این سراییست که البته خلل خواهد کرد

خنک آن قوم که در بند سرای دگرند

 

دوستی با که شنیدی که به سر برد جهان

حق عیانست ولی طایفه‌ای بی‌بصرند

 

ای که بر پشت زمینی همه وقت آن تو نیست

دیگران در شکم مادر و پشت پدرند

 

کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق

تا دمی چند که ماندست غنیمت شمرند

 

گل بیخار میسر نشود در بستان

گل بیخار جهان مردم نیکو سیرند

 

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز

مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

( سعدی )


  

چه کسی گفته است بالاتر از سیاهی

رنگی نیست؟! به وقت، که با

رویاهامان به جنگ مرگ می‌رویم،

در می‌یابیم که بالاتر از سیاهی، تازه

سرآغاز همه‌ی رنگ‌های بی‌نهایت ِ

حیات است.

 

... اگر گفته شود که این راه را هزاران

خطا در پی است، تو را چه باک! زیرا

در سرنوشتی چنین، سرشتی نیز

چنین باید. وقتی به راه برخاستی... تا

انتهای جهان برو! مکث، مرگ است.

نباید برده‌ی شرایط شد، شرایط را

باید دگرگون کرد.

 

مقدمه کتاب "ردپای برف تا بلوغ کامل گل سرخ"

شعر از : استاد سید علی صالحی


  

از حوالیِ‌ همین روزهای کُندِ بی‌خودِ

طولانی می‌گذریم

و باد فقط بر سرشاخه‌های شکسته

می‌وزد.

ما اشتباه می‌کنیم

که از چراغ، انتظارِ شکستن داریم،

شب... سرانجام خودش می‌شکند.

 

شعر از : استاد سید علی صالحی


  

سال سختی بود

صبح را به اسم عقربه‌های آفتاب رو به غروب می‌بردند

زبان در حضور شی‌ای به لکنتِ سنگین ِ اشاره میرسید

پیامبر آرام‌ترین کلمات، طاقت نوشتن نداشت

 

آن سوترِ ناپیداها، مردگان آینه پوش

هر کدام با سنگی در دست

رو به دیوار بلندِ باد ایستاده بودند

 

سال سختی بود

ما راهی جز دیدن رویا در تاریکی نداشتیم

کسانی به ندامت ِ بیهوده‌ی دنیا سنگ می‌زدند

اما نه دری گشوده می‌شد، نه پنجره‌ای می‌شکست

 

 

ما به مادران منتظر خویش گفته بودیم

پیش از غارت سپیده‌دم به دست غروب برمی‌گردیم.

ما رفته بودیم برای درماندگان دی ماه،

نان و ترانه و ماهی بیاوریم.

ما ساده بودیم

ما از کلاف هزار پیچ ِ کلمات هیچ نمی‌دانستیم.

 

از یکی پرسیدند: آیا به سپیده دم باور داری؟

گفت: بله

و دیگر غروب را ندید.

از دیگری پرسیدند: آیا به مغرب کامل آفتاب ایمان داری؟

گفت: بله

و دیگر سپیده دم را ندید.

 

ما رفته بودیم راهی برای ادامه‌ی باران بیابیم،

راهی برای ادامه‌ی صبح،

راهی برای ادامه‌ی دریا

و هیچ اسمی از ربودن رویاها نبود

سخن گفتن از گهواره و زندگی آسان بود

اما ناگهان

در فاصله بستن دو پلک اتفاق عجیبی رخ داد!

چرا؟

ما با آیین آرامش ِآدمی غریبه نبودیم

ما ترانه‌های شبتاب را تمرین کرده بودیم

ما...

اما کسی نبود به سنگ بگوید

بی انصاف به آینه امان بده!

 

 

ما می‌خواستیم از غبار حروف بگذریم

می‌خواستیم از لکنت سنگین واژه ها بگذریم

تکلم بعضی عبارات ِساده دشوار بود

ما رو به دیوار ایستاده بودیم

 

 

صبح، عقربه‌ها، اشیا، اشاره

و من، مونس ِآرام‌ترین کلمات

که دیگر طاقت نوشتنم نبود

 

شعر از :: استاد سید علی صالحی


  

درگذشت استادمحمدرضاشجریان

 


 انا لله و انا الیه راجعون

 

 بنام حضرت دوست.  ‌

 

صدای آواز ایران زمین خاموش شد. استاد محمدرضا #شجریان

پنج شنبه17 مهر 1399. خورشیدی ، در پی جانان رفت ، و جان به جان آفرین تسلیم نمود.

او هنرمندی آزاده ، متعهد و مردمی بود ، که به هنر اصیل ایرانی و به ملت هنردوست ایران زمین صمیمانه عشق میورزید.

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم ؛

راحت جان طلبم وز پی جانان بروم

 

درگذشت استاد آواز و موسیقی ایران زمین را به خانواده محترم آن تازه سفر کرده گرامی ؛

و همه شما هموطنان آزاده ؛ و خوانندگان عزیز تارنمای مجله آرامش تسلیت عرض مینمائیم.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

 از طرف مدیریت و نویسندگان مجله آرامش


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >