سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مجله آرامش-آبان1392-شماره نهم ، مجله آرامش-بهمن1392-شماره دهم ، «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}» ، « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} » ، مجله آرامش-اسفند1391-شماره اول ، مجله آرامش-اسفند1392-شماره یازدهم ، «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}» ، «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}» ، « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } » ، « {ش18-اسفند1396خورشیدی} » ، قرآن،آزادی و حقوق بشر ، مشاوره و روانشناسی ، مجله آرامش-فروردین1392-شماره دوم ، شعر و ادبیات متعهد و مردمی ، پرتوی از قرآن ، پهلوی اول ، تاریخ ایران زمین ، « مجله آرامش-شهریور1393-شماره17 » ، « مجله آرامش-مهر93-شماره18» ، مجله آرامش-فروردین1393-شماره دوازدهم ، مجله آرامش-خرداد1392-شماره چهارم ، مجله آرامش-خرداد1393-شماره چهاردهم ، مجله آرامش-اردیبهشت1393-شماره سیزدهم ، رضاشاه ، مجله آرامش-مهر1392-شماره هشتم ، مناسبتها ، (مجله آرامش-تیر1393-شماره 15) ، «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}» ، مجله آرامش-تیر1392-شماره پنجم ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، اخلاق در قرآن ، اخلاق در قرآن ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، تاریخ ایران زمین ، پهلوی اول ، رضاشاه ، « {دوره جدید،ش11،اسفند 1395خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} » ، « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } » ، مجله آرامش-مرداد1392-شماره ششم ، تاریخ معاصر ایران ، تاریخ عصر پهلوی ، شبه مدرنیته مستبدانه ، مجله آرامش-اردیبهشت92-شماره سوم ، « {ش17-بهمن1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-آذر93-شماره19» ، پهلوی اول ، رضاشاه ، پهلویها ، رضاخان ، پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی ، آیاتی از کتاب نور و روشنایی ، «مجله آرامش-مرداد1393-شماره16» ، « {ش16-آذر1396خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش9،دی1395} » ، « {دوره جدید،ش10،بهمن 1395خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } ، « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } » ، « {جدید-ش14-خرداد96ش} » ، « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } » ، روان شناسی،روان درمانی اگزیستانسیال ، مناسبتهای ملی و میهنی ، ویروس کرونا؟! ، مناسبتهای ملی و دینی ، تبریک و تهنیت دوستانه... ، رضاشاه ، پهلوی اول ، سرگرمی ، عکسهای یادگاری ، فال روزانه ، « { ش 29 ، فروردین 1399خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، #نیکا_شاکرمی ، #مهسا_امینی،#ژینا_امینی ، « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی ، «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}» ، «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}» ، تاریخ تحلیلی ایران زمین ، تاریخ تحلیلی ایران ما ، توحید و رهایی ، توحید،عرفان،رهایی ، جملات زندگی ساز ، خسرو گلسرخی ، دکتر شفیعی کدکنی ، دکتر علی شریعتی،هیهات مناالذله ، دکتر محمد مصدق ، دکترشفیعی کدکنی ، رضاخان ، تاریخ دوران پهلوی ، تاریخ زندان، پهلویها، پهلوی دوم ، پهلویها ، پیام توحید و رهایی ، آرامش ، آرامش جسم و روان ، آرامش و زندگی ، احمدشاملو ، اخبارروانشناسی و روانپزشکی ، اختلالات خواب ، پرتوی از قرآن حکیم ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی} » ، « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} » ، « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } » ، « { ش25 ، اردیبهشت 1398خورشیدی } » ، « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، دی ماه 1398خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، « { ش20- مرداد ماه1397خورشیدی } » ، فال روزانه حافظ ، فال ، شعر و زندگی ، رضاشاه ، پهلوی اول ، ، روان درمانی اگزیستانسیال ، روان شناسی ، تسلیت ، روزها و یادها ، گفتگو و مصاحبه ، محمدرضاشاه پهلوی ، مجله آرامش-شهریور1392-شماره هفتم ، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتها، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتهای ملی و باستانی ، مشاوره و روانشناسی ، رهایی از اعتیاد ، مطالب دینی و اعتقادی ، مطالب روانشناسی ، مقالات جامعه شناسی ، کلمات راهگشاء و طلایی ، هنر و ادبیات متعهد ایران ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :159
بازدید دیروز :211
کل بازدید :485552
تعداد کل یاداشته ها : 481
103/2/14
9:30 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
aramesh[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
« اسفند1391-شماره اول »[32] « فروردین1392-شماره دوم »[11] « اردیبهشت1392-شماره سوم »[4] خرداد1392-شماره چهارم[10] « تیر1392-شماره پنجم »[7] « مرداد1392-شماره ششم »[6] « شهریور1392-شماره هفتم »[1] « مهر1392-شماره هشتم »[8] « آبان1392-شماره نهم »[107] « بهمن1392-شماره دهم »[66] « اسفند1392-شماره یازدهم »[26] « فروردین1393-شماره دوازدهم »[10] « اردیبهشت1393-شماره سیزدهم »[9] « خرداد1393-شماره چهاردهم »[9] « مجله آرامش-تیر1393-شماره 15 »[7] « مجله آرامش-مرداد1393-شماره 16 »[3] « مجله آرامش-شهریور1393-شماره 17 »[11] « مجله آرامش-مهر93-شماره18»[13] « مجله آرامش-آذر93-شماره19»[5] « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 »[4] «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}»[45] «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}»[7] «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}»[2] «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}»[19] «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}»[2] «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}»[21] « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} »[5] « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} »[1] « {دوره جدید،ش9،دی 1395} »[2] « {دوره جدید،ش10،بهمن1395} »[4] « {دوره جدید،ش11،اسفند1395} »[6] « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} »[36] « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} »[2] « {جدید-ش14-خرداد96ش} »[3] « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} »[1] « {ش16-آذر1396خورشیدی} »[3] « {ش17-بهمن1396خورشیدی} »[4] « {ش۱۸-اسفند1396خورشیدی} »[16] « {ش19-اردیبهشت ماه1397خ»[4] « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } »[3] « { ش21- مرداد ماه1397خورشیدی } »[1] « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } »[2] « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } »[6] « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } »[4] « { ش25 ، اردیبهشت1398خورشیدی } »[1] « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } »[1] « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } »[17] « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 29 ، دی ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 30 ، فروردین 1399خورشیدی } »[7] « { ش 31 ، اردیبهشت 1399خورشیدی } »[2] 《 ش32-شهریور 1399خورشیدی 》[1] 《 ش33-مهر 1399خورشیدی 》[1] 《 ش34-آبان 1399خورشیدی 》[4] 《 ش35- آذر 1399خورشیدی 》[2] « ش36 ، اسفند 1399خورشیدی »[1] « شماره37، فروردین1400خورشیدی »[18] « شماره 38،اردیبهشت1400خورشیدی »[32] « شماره 39، خرداد 1400خورشیدی »[1] « شماره 40 ، مردادماه 1400خورشیدی »[3] « شماره 41 ، شهریور 1400خورشیدی »[3] « شماره 42 ، آبان ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره 43 ، دی ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره44 ، بهمن ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره45 ، فروردین 1401خورشیدی »[1] « شماره46 ، خرداد ماه 1401خورشیدی »[5] « شماره47 ، مرداد ماه 1401خورشیدی »[2] « شماره48 ، شهریورِ1401خورشیدی »[6] « شماره49 ، مهرماه1401خورشیدی »[2] «شماره50،اسفندماه1401خورشیدی»[9] «شماره51،فروردین1402خورشیدی»[3] «شماره52،اردیبهشت1402خورشیدی»[1] «شماره53،خرداد1402خورشیدی»[7] «شماره54تیرماهِ1402خورشیدی»[3] «شماره55مرداد1402خورشیدی»[2] مرداد 2[1] آبان 2[2] آذر 2[4]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
مجله آرامش یا صاحب الزمان (عج) « تارنمای شخصی مهدی گل محمدی » پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قاصدک جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مجله پیام توحید مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان نشریه حضور مسیر عرشیان تراوشات یک ذهن زیبا پاتوق دوستان غزل عشق کلینیک تخصصی پوست و تناسب اندام-ایده آل بابای آسمانی محمد قدرتی یه دختره تنها شاه تورنیوز Note Heart غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... wanted دفتر احسان رویابین تینا!!!! عرفان وادب کاروجدان allah is my lord منتظر باران فرهنگی بهار عشق شناخت کافی ღای دریغاღ خط خطی ها عدالت جویان نسل بیدار سینا حاج زاده HADAFE SORKH ghamzade رویایی زندگی کردن... جامع ترین وبلاگ خبری مقاله های تربیتی ارتــــش ســــرخ///AK زازران ♥®♥شایگان خواندنی های ایران جهان دانشجو دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر آسمان آبی پنجره ای رو به باغ مجله پارسی نامه سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ مجله الکترونیکی گوناگون مجله جهان داستان آموزش زبان دات کام مجاز نیوز طب سنتی خبرگزاری آریا تارنمای مهدی گل محمدی-2 سرزمین عجایب-برترین ترفندهای وب آموزش بورس

داستان زندگی حضرت نوح (ع)

زندگینامه حضرت نوح (ع)::

 
وى نوح‌ فرزند لامک‌ فرزند متوشلخ‌ فرزند اخنوخ‌ (ادریس‌) است‌. و نسب‌ او به ‌شیت‌ فرزند آدم‌ (ع‌) مى‌رسد تاریخ‌ نویسان‌ بر این‌ باورند که‌ حضرت‌ نوح‌ (ع‌) اولین‌ رسولى است‌ که‌ خداى سبحان‌ او را به‌ سوى اهل‌ زمین‌ فرستاد، و به‌ او فرمان‌داد تا قومش‌ را آگاه‌ کند و آنان را از عذاب‌ خدا برحذر نماید .

چنان که‌ در قرآن‌ مجید‌ آمده‌ است‌ : «ما نوح‌ را به‌ سوى قومش‌ فرستادیم‌ (وگفتیم‌) ‌ آگاه‌ کن‌ قوم‌خود را قبل‌ از آن که‌ ایشان را عذابى دردناک‌ بیاید»[1] .
و در آیة‌ دیگرى آمده است :«و ما تا رسولى نفرستیم‌ هرگز کسى را عذاب‌ نکنیم»[2] .
در برخى از روایت‌ها آمده‌ است‌ که‌ نوح‌(ع‌) نخستین‌ هشدار دهندة‌ و رسول‌ بود ولى از آیة :«و چون‌ قوم‌ نوح‌ رسولان‌ راتکذیب‌ کردند آنها را غرق‌ کردیم.» چنین بر مى‌آید، که‌ قبل‌ از نوح‌ نیز فرستادگانى وجود داشته‌اند .
امام‌ محمّد باقر (ع‌) در حدیثى که صاحب‌ کتاب‌ اکمال‌ الدین‌ و اتمام‌ النعمه‌ روایت‌کرده‌ است‌ مى‌فرماید : «ما بین آدم‌ و نوح‌ ده‌ نسل‌ بود که‌ همة‌ آنان پیامبر بودند.»[3] . نام نوح‌ (ع‌) درچهل‌ و سه‌ مورد در قرآن‌ کریم‌ ذکر شده‌ است‌ و داستان‌ کامل او در بسیارى از ‌سوره‌هاى قرآن‌ آمده‌ است‌ که از جملة این سورها،‌ ‌ اعراف‌ ، هود ، مؤمنون‌ ، شعراء ، و قمر هستند . وهم چنین سورة‌خاصى به نام او وجود دارد. و تمام‌ این‌سوره‌ اشاره‌ دارد به‌ بعثت‌ ، رسالت‌ و روش‌ دعوت‌ او و گفتگوهایى که‌ با قومش‌ داشته‌است‌.
 پرستش‌ بت‌ها
پرستش‌ بت‌‌ها در بین‌ قوم‌ نوح‌ رایج بود . و آنان در گم‌راهى و کفر به‌‌سر مى‌بردند .پس‌ خداوند نوح‌ (ع‌) را به‌ سوى قومش‌ فرستاد، تا آنان‌ را به‌ سوى خدا دعوت‌ کند. او چنین‌ کرد و در میان‌ آنان‌ «نهصد و پنجاه‌ سال‌  درنگ‌ کرد.» [4] ولیکن‌ این‌ مدت‌ طولانى نتیجه‌ بخش‌ نبود .
تنها عده‌ کمى از آنان به‌ رسالت او ایمان‌ آوردند ، و اکثریت قوم‌ بر پرستش‌ بت‌ها باقى‌ماندند؛ بتهایى که‌ مشهورترین‌ آنها «ود ، سواع، یغوث‌، یعوق،‌ ویسرا » بوده‌اند.
نوح‌ (ع‌) تمام تلاش خودرا به کاربست تا قوم خود را به راه راست بازگرداند. اما پندهاى وى تنها بر کفر و سرکشى آنان افزود. سرکشى آنان تا به‌ این‌ حد رسید که‌ پدر به‌ فرزند خود‌ توصیه‌ مى‌کرد تا هنگامى‌که‌ زنده‌ است‌ از نوح‌ (ع‌) پیروى نکند .
دلایل‌ روگردانى قوم نوح (ع):
نوح‌ (ع‌) قومش‌ را برحذر کرد که‌ اگر به‌ خداى یکتا ایمان‌ نیاورند عذابى بر آنان فرود خواهد آمد .
نوح (ع) به سبب بیم از این که‌ اگر قومش‌ به‌ خدا مشرک‌ شوند در هلاکت‌ مى‌افتند ، راه‌هاى سعادت و نیکبختى ‌ را براى آنان بیان‌ کرد . اما قوم‌ وى به‌ جاى این که‌ به‌ پندهاى او گوش‌بدهند و از او اطاعت‌ کنند تا خدا وند آنان را شامل‌ آمرزش‌ و امداد‌ خود گرداند، دچار غرور و گمراهى گشتند .

آنان نبوت‌ او را انکار نمودند و وى را آزار دادند، و به‌ او تهمت‌ دروغ‌ بستند. زیرا او را انسانى ‌ از قوم خود‌ مى‌دیدند که‌ مانند آنها مى‌خورد و مى‌آشامید . قوم نوح سپس‌ او را گمراه‌شمردند و نیز گفتند که‌ تنها فرومایگان‌ قوم‌- یعنى  فقرا و مساکین‌ و مستضعفین‌ – به‌ او ملحق‌ شدند .
قرآن‌ کریم‌ در این‌ باره‌ اشاره‌اى مى‌کند ومى‌فرماید: «پس‌ آن‌ عده‌ از قومش‌ که‌ کافر شدند گفتند ما تو را جز انسانى مانند خود نمى‌بینیم‌ و کسانى را که‌ از تو پیروى کردند جز گروهى اراذل‌ ساده‌لوح‌ نمى‌بینیم ؛ وبراى شما فضیلتى نسبت‌ به‌ خود نمى‌بینیم‌ بلکه‌ شما را دروغگو تصوّر مى‌کنیم»[5] .
قرآن مجید هم چنین در ایة دیگرى مى‌فرماید : «اشراف‌ قومش‌ به‌ او گفتند : ما تو را در گمراهى آشکارى مى‌بینیم‌؛ گفت‌ اى قوم‌ من‌! هیچ‌گونه‌ گمراهى در من‌ نیست‌ ؛ ولى من‌ فرستاده‌اى از جانب‌ پروردگار جهانیانم؛ ‌رسالتهاى پروردگارم‌ را به‌ شما ابلاغ‌ مى‌کنم‌ و خیرخواه‌ شما هستم‌ ؛ و از خداوندچیزهایى مى‌دانم‌ که‌ شما نمى‌دانید.

آیا تعجب‌ کرده‌اید که‌ دستور آگاه‌ کننده‌ پروردگارتان‌ بوسیلة‌ مردى از شما به‌ شما برسد ، تا (از عواقب‌ اعمال‌ خلاف‌) بیمتان‌دهد (و در پرتو این‌ دستور) و پرهیزکارى پیشه‌ کنید، شاید مشمول‌ رحمت‌ الهى‌گردید؟!»[6] .
با وجود این که‌ ‌ اشراف‌ و کافران مقابل‌ دعوت‌ او ایستادند ، اما نوح‌ (ع‌) در مقابل به‌ دعوت‌ و فراخوان خود ادامه‌ داد .ایشان  در حالى که‌ با وسایل‌ مختلف‌ و از طریق‌ گفتگو سعى مى‌کرد آنان را قانع‌ کند، انتظار پاداش‌ عملش‌ را به‌ صورت‌ مال‌ یا مقام‌ نداشت‌ و تنها خواستة‌ او پاداش‌ وجزاى الهى بود.
اشراف‌ و کفّار بین‌ خود و بین‌ فقرا و وتهیدستانى که‌ از نوح‌ تبعیت ‌مى‌کردند تفاوت‌هاى مالى و اجتماعى مى‌دیدند و از قبول‌ دعوتش‌ امتناع‌ مى‌نمودند. آنان شرط‌هایى براى نوح تعیین کردند؛ که مى‌بایست‌ شرط‌ها را به‌ اجرا در بیاورد ، تا آنان‌ ایمان‌ بیاورند .

از جمله‌ این که‌ فقرا و مستمندان‌ را ازخود دور کند و آنها را از دعوت‌ خارج‌ سازد. ولى نوح‌ (ع‌) خواست‌ آنان را نپذیرفت‌؛ زیرا فقرا به‌ او و دعوتش‌ ایمان آورده او براین‌ باور بودند که‌ بازگشت‌ حقوق‌ از دست‌ رفتة شان‌ که‌ بوسیله طبقه‌ ستمگر چپاول‌ شده‌ بود، به‌دست‌ نوح (ع) وبا دعوت او محقق ‌مى‌شود .

نوح‌ (ع‌) خواستة‌ اشراف‌ را نپذیرفت؛‌ زیرا  به‌ آنچه‌ که‌ انجام‌ مى‌داد آگاه‌ بود و بصیرت مند. و‌ اشراف‌ و کفار به‌هیچ‌ وجه‌ نمى‌توانستند او را در صورتى که‌ به آنان روى آورد  از جزا و عقاب‌ اخروى نجات‌ دهند . ‌ روشى که‌ نوح‌ برگزید توانست‌ تمایز و تفاوت‌ طبقاتى (اجتماعى‌) را از بین‌ ببرد، و تنها الگوى مورد قبول‌ در تفاوت‌ گذاشتن‌ و برترى جویى را ‌ تقواى الهى ونزدیکى به‌ خداوند قرارداد‌ :
قرآن مجید کلام خدا نوح را چنین ذکر مى‌کند : «اى قوم‌ من‌ ! به‌ من‌ خبر دهید اگر من‌ دلیل‌ روشنى از پروردگارم‌ داشته‌ باشم‌ ، و از نزد خودش‌ رحمتى به‌ من‌ داده‌ و بر شما مخفى مانده‌ باشد، آیا ما مى‌توانیم‌ شما را به‌ پذیرش‌ این‌ دلیل‌ روشن‌ مجبور سازیم‌ ، با این که‌ شما کراهت‌ دارید ؟ ! اى قوم‌ من‌ به‌خاطر این‌ دعوت‌ اجر و پاداشى از شمانمى‌طلبم؛ اجر من‌ تنها بر خداست‌. و من، آنها را که‌ ایمان‌ آورده‌اند ، بخاطر شما از خود طرد نمى‌کنم.

چرا که‌ آنها پروردگارشان‌ را ملاقات‌ خواهند کرد (اگر آنها رااز خود برانم‌ در دادگاه‌ قیامت‌ خصم‌ من‌ خواهند بود)؛ ولى شما را قومى جاهل مى‌بینم. اى قوم‌ من‌ چه‌ کسى مرا در برابر (مجازات‌) خدا یارى مى‌دهد اگر آنان‌ را طرد کنم‌ ؟ آیا اندیشه‌ نمى‌کنید ؟ !»[7] .
نوح‌ در آیات‌ زیر خود را به‌ قومش‌ هشداردهنده‌ وبیم‌ دهنده‌ معرفى مى‌کند:  «اى قوم‌ من، من‌ براى شما بیم‌ دهنده‌ آشکارى‌هستم.»[8]‌ وى آنان را به‌ پرستش‌ خداوند دعوت‌ مى‌نماید: «که‌ خدا را پرستش‌ کنید و از مخالفت‌ او بپرهیزید و مرا اطاعت‌ نمایید»[9] .

بطوریکه‌ مطیع‌ و فرمانبردار همه‌ فرامین الهى باشند. نوح‌ (ع‌) آنان را به‌ تقواى الهى وپانهادن‌ در مسیر راستین‌ و مقیّد شدن‌ به‌ طاعت‌ خداوند متعال‌ دعوت‌ نمود؛ چرا که‌او فرستاده‌ و رهبرى است‌ که‌ نهى و فرمان‌ او آنان را به‌راه‌ هدایت‌ و استقامت‌ دعوت‌مى‌نماید .
هم چنان که خداوند گناهان‌ آنان‌ را که‌ با گناه‌ کفر شروع‌ شده‌ و با آشوبگرى و جنایت‌ در رفتار عملى منحرف ادامه یافته است مى‌بخشد ، و آنان را مهلت‌ مى‌دهد و عذاب‌ را تنها در وقت‌ معلوم‌ نازل‌ مى‌نماید. این‌ مساله‌ در قرآن‌ کریم‌ چنین‌ آمده‌ است‌ : «واگر چنین‌ کنید خداوند گناهان‌تان‌ را مى‌آمرزد و تا زمان‌ معینى شما را عمر مى‌دهد ؛ زیرا اگر مى‌دانستید، هنگامى که‌ اجل‌ الهى فرا رسد ،تأخیرى نخواهد داشت»[10] .