چه روزگار غریبی شده است، برای مال و منافع زودگذر دنیا براحتی دروغ می گوییم-قسم می خوریم.انگار نه انگار ما مسلمانیم و پیرو آن بزرگ مرد عدالت، مولای متقیان حضرت امام علی(ع) مردی که هیچگاه حق را فدای دنیا و مصلحت نکرد-و عاقبت شهید راه عدالت و انسانیت شد. آیا هیچ شده از خود بپرسیم که چرا و چگونه برخی از ما زنان اسیر روزمرگی ها و این همه تجمل گرایی-مدگرایی و عاشق و مفتون زندگی اشرافی شده ایم؟! مگر یادمان رفته الگو و اسوه راستین زن موحد و مسلمان مترقی کسی جز حضرت فاطمه(ع)نیست؟/همان دلاور زنی که در هنگام وظیفه زناشویی یک زن نمونه و عاشق امام علی(ع)/ در زمان انجام وظیفه مادری یک مادری دلسوز برای حسنین و زینب و ام کلثوم / در عرصه اجتماعی یک فریادگر و افشاء کننده بیدادگران و فتنه گران تاریخ خود بود؟! آیا این مقدار که جوش اتوموبیل شیک فلان همسایه و آشنا را می زنیم،چشم و گوشمان را کمی مسلمان وار همچون انسانی حقنگر و تیز بین باز کرده ایم تا مرحمی باشیم بر زخمهای روحی دخترکان و پسرکان مظلوم و زرد رو که قربانی دعوا و نزاعهای والدین بی تدبیرشان شده اند-گاه مادرانشان از شوهران پولهای هنگفت برای لوازم آنچنانی آرایش-عمل جراحی چند باره بینی و ...خشمگین و بی هیچ انصاف و ادبی می طلبند، و گاه مردانی اسیر آلودگیهای نفسانی از نوع ارتباطهای نامشروح ماهواره ای چه از جنس غربی و یا شرقی آن شده اند-و هر چه دارند و ندارند را پای مشروبات الکلی و یک شب فساد انگیز تباه می نمایند؟! واقعا چرا دنیا را آب می برد و ما را خواب می برد، چرا؟؟؟!!!! براستی چرا تا این حد برخی از ما اصالت خود را فراموش نموده ایم؟ مگر پیامبر عشق و رحمتمان حضرت محمد(ص)نفرمود :اگرکسی صدای مسلمانی را بشنود که از او کمک می خواهد ولی به دادش نرسد مسلمان نیست؟ آیا وقت آن نرسیده برخیزیم،2رکعت نماز توبه بخوانیم؟ آیا زمان آن نرسیده کتاب مقدس قرآن را از طاقچه های گرد و غبار گرفته برداریم،غبار را از آن بتکانیم و آنگاه با تدبیر و تعقل آیه به آیه آن را با معنی و تفکر عمل نماییم؟ آیا وقت آن نشده اینهمه افکار آرزومند مرض گونه یک زندگی اشرافی،روز مرگی و تجمل گرایی را ترک نماییم و ساده و بی ریا زندگی کنیم؟ آری ای برادران و خواهران مسلمان و آزاده! چاره این همه درد،ایمان و عشق به خدا و همنوعان است و بس.عشقی که در آن بتوانیم خود شاد و آرام زندگی نماییم-و دیگران را هم شاد و آرام بخواهیم. بیاییم با بازگشت به اصالتمان-با بازگشت به قرآن کریم-خداگونه تفکر کنیم و مردمی و الهی گونه عمل نماییم. بیاییم عاشقانه زندگی کنیم تا هم دنیایمان را آباد گردانیم و هم ادامه این زندگی زبیا را در آخرت ادامه دهیم-زیرا دنیا مزرعه آخرت است. آری بیاییم فردای خود را آباد کنیم.
هنگامی که جوان بودم زندگی خانوادگی وحشتناکی داشتم.
تنها به این دلیل به مدرسه میرفتم که بتوانم چند ساعتی از خانه دور باشم
و خودم را میان بچه های دیگر گم کنم. عادت کرده بودم مثل یک سایه، بی سر و صدا
به مدرسه بیایم و به همان شکل به خانه برگردم. هیچ کس توجهی به من نداشت
و من نیز با کسی کاری نداشتم. ترجیح میدادم هیچ توجهی را به خود جلب نکنم
زیرا باور داشتم همه از من بدشان میآید. گرچه در خلوت خود تمنای دیده شدن و توجه را داشتم.
زندگی سایه وار من به همین شکل میگذشت تا اینکه لنی (Lenny )به مدرسه ما آمد.
لنی دبیر ادبیات انگلیسی در دبیرستان ما بود. 42 ساله، با ریش کم پشتی که تمام
صورتش را پوشانده بود و لبخند دلنشینی که همیشه بر لب داشت.
ریز نقش و پر جنب و جوش بود و اصرار داشت او را با نام کوچک صدا کنیم.
برای اولین بار در زندگی ام کسی به من توجه کرد و با من مهربان بود.
برای اولین بار در زندگی ام کسی مرا میدید، لنی!
متاهل بود و یک فرزند داشت. عاشق همسرش بود و معلوم بود که توجهش
به من رنگ دلباختگی ندارد. گاهی پس از پایان ساعت درس در مدرسه میماند
و با هم حرف میزدیم. از اینکه به حرفهایم گوش میداد تعجب میکردم و لذت میبردم
و زمانی که کیف چرمی اش را بر میداشت و میگفت: «خوب بهتر است بروم.»
هرگز لحنش به شکلی نبود که حس کنم از بودن با من خسته شده است.
برخلاف دیگران، به نظر میرسید از بودن با من خوشش میآید. حتا یک بار مرا به خانه اش دعوت کرد.
همسرش برایمان نان خانگی پخته بود و من با شگفتی دیدم که لنی برای فرزند کوچکش
کتاب داستان میخواند. رویداد عجیبی که هرگز در خانواده خودم ندیده بودم!
لنی توانست نظر مرا نسبت به خودم تغییر دهد. او به من گفت که میتوانم یک نویسنده شوم.
گفت نوشته هایم پر از احساس هستند و او از خواندنشان لذت میبرد.
ابتدا باور نکردم. خودم را موجود بی ارزشی میدانستم که کاری از او ساخته نیست
و ایمان داشتم لنی به خاطر تشویق من دروغ میگوید.
اما او یک بار در میان کلاس و در برابر چشمان تمام همکلاسی هایم،
به خاطر متن ادبی که نوشته بودم برایم دست زد و به همه گفت که من میتوانم
یک نویسنده بزرگ شوم. زمانی که به اتاق آموزگاران میرفت دیدم که در راه با سایر
دبیران در مورد من و متنی که نوشته بودم حرف میزند.
همان روز تصمیم گرفتم یک نویسنده شوم، چون لنی این طور میخواست.
اما متاسفانه اغلب میان آنچه که میخواهید و آنچه که واقعا انجام میدهید
سالها فاصله وجود دارد و من زمانی شروع به نوشتن کردم که بیست سال از آن روز میگذشت.
در همان سالی که لنی مرا تحسین کرد، به دلیل مشکلات شدید خانوادگی،
کشیدن سیگار را در پانزده سالگی شروع کردم. سال بعد، هم مشروب میخوردم
و هم مواد مخدر استعمال میکردم. هنوز هم لنی را دوست داشتم
و با اینکه دیگر معلم من نبود او را گاه گاهی میدیدم تا اینکه خبردار شدم
لنی مبتلا به سرطان شده است. از شدت غم داشتم دیوانه میشدم.
به خودم، دنیا و به خدا بد و بیراه میگفتم. نمیدانستم چرا مردی به این خوبی باید
در جوانی از دنیا برود (زمانی که جوان هستیم انتظار داریم دنیا به همان شکلی باشد که ما میخواهیم).
به دیدنش رفتم. برخلاف آنچه که تصور میکردم با اینکه لاغر و رنگ پریده شده بود،
آرام و خوشرو بود. همان لبخند همیشگی را بر لب داشت و مثل همیشه از دیدن
من خوشحال شد. رفته بودم تا به او دلداری بدهم و به زندگی امیدوارش کنم
اما گریه امانم را برید و نتوانستم هیچ حرفی بزنم. در عوض او بود که مرا دلداری میداد
و میخواست به زندگی امیدوارم کند. از من خواست اعتیاد را ترک کنم و زندگی را دوست بدارم
چون ارزش دوست داشته شدن را دارد.
از خانه اش که بیرون آمدم تصمیم داشتم مانند او زندگی کنم.
دوست داشتم زمانی که هنگام مرگ من نیز فرا میرسد بتوانم مانند لنی
به همین اندازه آرام، صبور و راضی باشم. اما نشد. نتوانستم در برابر مشکلات خانوادهام
دوام بیاورم و تنها چند روز بعد از ملاقاتم با لنی از خانه فرار کردم و به لندن رفتم.
بیست سال گذشت. تمام روزهای این بیست سال را در اعتیاد و فساد غوطه خوردم.
از تمام مردم و از خودم متنفر بودم. هیچ اعتقاد، هیچ باور و هیچ ایمانی را قبول نداشتم.
در زندگی هیچ هدف، هیچ امید و هیچ آیندهای نمیدیدم و زندگی برایم تنها عبور کُند روزها بود.
روزی به طور اتفاقی و برای اینکه از سرما فرار کنم وارد یک گالری نقاشی شدم.
درون گالری یکی از همکلاسیهای قدیمی ام را دیدم. قبل از اینکه بتوانم از دیدش فرار کنم،
مرا دید و به طرفم آمد. هیچ اشتیاقی نداشتم که از شهری که در گذشته در آن
زندگی میکردم برایم حرف بزند اما او آدم پرحرفی بود و از همه کس و همه چیز حرف زد.
تقریبا به حرفهایش گوش نمیدادم تا اینکه نام لنی را در میان حرفهایش شنیدم.
گفت، لنی تنها یک سال پس از فرار من، با زندگی وداع کرده است.
گفت، یک بار همراه با سایر بچه ها به دیدن لنی رفته بود. تنها یک هفته قبل از مرگش.
لنی به آنها گفته بود که ایمان دارد من روزی نویسندهی بزرگی خواهم شد.
نویسنده ای که همکلاسی هایم به آشنایی با او افتخار میکنند. برای اینکه نگاه تمسخر آمیز
همکلاسی سابقم بیش از آن آزارم ندهد به سرعت از گالری بیرون آمدم و به آپارتمان کوچک،
کثیف و حقیرم پناه بردم. ساعتها گریه کردم. برای اولین بار احساس کردم لیاقتم
بیش از این زندگی نکبت باری است که برای خودم درست کردهام.
برای اولین بار دعا کردم و از خدا خواستم کمکم کند تا بتوانم همان کسی شوم که لنی انتظار داشت.
قبل از اینکه بتوانم به رویای آموزگارم جامه عمل بپوشانم، دو سال طول کشید
تا توانستم اعتیادم را ترک کنم و خودم را به طور کامل از منجلابی که در آن گرفتار شده بودم نجات دهم.
در تمام این مدت، هر روز این جمله لنی را با خود تکرار میکردم: «روزی نویسنده بزرگی خواهم شد.»
زمانی که برنده جایزه بزرگ ادبی انگلستان شدم، در مصاحبه مطبوعاتی ام
گفتم: «هرگز از قدرت کلمات غافل نشوید. گاه یک جمله ساده میتواند زندگی فردی را
به طور کامل دگرگون کند، میتواند به او زندگی ببخشد و یا زندگی را از او دریغ کند.
خواهش میکنم مراقب آنچه که میگویید باشید!»
داستان زندگی کاترین رایان Catherine Ryan نویسندهی داستانهای کوتاه و برندهی جایزهی بزرگ ادبی انگلستان!
منبع= http://www.ashpazonline.com/forum/forum-f19/topic-t20890-375.html
پاییز سال1389
امید: مامان دیگه حسابی خسته شدم ، دیگر تحمل اینهمه بدبختی رو ندارم ، همسایه یک جور زخم زبون-فامیل یکجور توهین ، ولی همه اینها به یکطرف حرف آرزو یک طرف حرفهاش به قلبم خنجر زدش.
مامان : پسرم توکلت به خدا باشه.خدا زنتو بیامرزه و اون دختر گلت رو برایت نگهداره.
امید: مادر اگر آرزو نبود،خودمو یه جورایی نفله می کردم.
مامان: باز داری از اون حرفها می زنی ها ، مگه خواهرت نگفته تو اینترنت خونده ، ترک تدریجی بهترین راه...
امید سرس تکان داد و به اطاقی که دخترش خوابیده بود رفت ، چشمان معصوم آرزو قلبش را به طپش انداخته بود.دستاشو تو دست دخترش گذاشت و سپس با نجوا به خودش گفت: باید اینبار تو ترکم 100درصد موفق بشم.من تریاک رو ترک میکنم.اندازه مصرفم رو مشخص میکنم و تدریجی این سم کثیف را ترک میکنم.من موفق می شم.من با توکل به خدا و تلاش خودم-100درصد پیروز میشم.خدا هم صددرصد کمکم میکنه.من این مواد لعنتی رو ترک میکنم.
دقایقی بعد امید در آشپزخانه بود با یک نایلون کوچک که روی آن وعده های تریاک روزهای آتیه اش را مرتب کرده بود.
فروردین سال 1391
امید: مادر بلند شو باید بریم سوار هواپیما بشیم.دیگه وقته رفتنه...
مامان: یا الله.دیدی پسرم خدا دعای منو و نذرترا قبول کرد-تازه مارا به خونه خودش هم طلبیده....
امید: آره حق با تو و آبجی سمیه بود-وقتی خیلی تلاش کنیم و در کنارش حضرت حق را از ته دل و جان صدا کنیم-محاله آرزوی مون بر آورده نشه...
نیم ساعت بعد امید-مادرش و دخترش آرزو سوار هواپیما شده بودند تا به سمت مدینه المنوره حرکت کنند......
بنام خداوند جان و خرد
با تکیه و توکل به خداوند یگانه و فریادرس-وبا امید به نگارش مطالبی متنوع ، جالب و آرامش بخش-سخن اول را آغاز می نماییم.
خوانندگان محترم مجله آرامش، سلام!
دوستان عزیز: : در این جهان پهناور، آنچه ما انسانها بیشتر از هر زمان دیگربه آن احتیاج داریم، آرامش و آسایش جسمی و روحی می باشد.
این مطلب مشخص و واضح است-انسانهای موفق در آرامش-صبر و تلاش مستمر بهتر و زودتر به آرزوهایشان دست می یابند.
هموطنان اندیشمند: : با جواب دادن به 3پرسش زیر، می توان راه رسیدن به آرامش را هموارتر نمود.
1-آرامش چیست؟
2-چگونه به آرامش دست یابیم؟
3-چه عواملی موجب تقویت و یا تخریب آرامش روحی و جسمی در انسان می شود؟
*** سخن دوستانه=لطفا برای استفاده از مطالب وبلاگ مجله آرامش-نام منبع را ذکر نمایید.متشکرم.مدیریت مجله آرامش ***
دوستان گرامی، با پیشنهادات و انتقادات خود این مجله را در ارائه مطالبی زیبا و پربار یاری رسانید.
تاریخ نگارش=جمعه 1391.12.4
با تشکر=مدیریت وبلاگ مجله آرامش
14وادی کنگره 60
وادی اول : با تفکر ساختارها آغاز میگردد. بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود.
وادی سوم : باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند .
وادی چهارم : در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن ، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن .
وادی پنجم : در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست .بلکه توام با رفتن و رسیدن ، آن را کامل می نماید .
وادی ششم : حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم .
وادی هفتم : رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است ، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می داریم .
وادی هشتم : با حرکت راه نمایان میشود!
وادی نهم : وقتی نیرویی از کم شروع می شود و به درجه بالا و بلاتری برسد نقطه تحمل پیدا می کند .
وادی دهم : صفت گذشته در انسان صادق نیست ، چون جاری است .
وادی یازدهم : چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند .
1. لطفا خودتان را معرفی کنید- چند سال تخریب داشتید – چه آنتی ایکس هایی.
نادر فراهانی هستم ، 34 سال سن دارم ، تحصیلاتم دیپلم است ، متاهل هستم و یک دختر به نام صبا دارم ، 8 سال تخریب داشتم و الکل ، تریاک و کراک مصرف می کردم.
2.آیا قبلا ترک سیگار داشته اید؟ چه مدت و چگونه؟
بله- به صورت ناگهانی به مدت کمتر از یک ماه.
2. چه شد که به فکر ترک سیگار افتادید؟
بعد از درمان اعتیادم در کنگره 60 تنها دغدغه من سیگار بود. حضور در میادین ورزشی و در جامعه با بوی بد سیگار همخوانی نداشت و از همه مهمتر احساس می کردم که با وجود سیگار هنوز کاملا درمان نشده ام.
4.آیا ترک سیگار با متد D.S.T آسان بود؟
من فکر می کنم مساله ای که ترک سیگار با متد D.S.T را آسان کرده تدریس جهان بینی و حضور در لژیون ویلیام وایت بود.
5.حضور در لژیون ویلیام وایت چگونه به شما کمک کرد؟
همانطور که لازمه درمان مواد مخدر حضور در گروه می باشد ، لژیون ویلیام وایت نیز گروهی را با خواسته ی مشترک ترک سیگار به دور هم جمع کرده است ، لذا بزرگترین کمک را به مسافران سیگار می کند.
6.امروز چه تغیراتی را در خود مشاهده می کنید؟
علاوه بر تغییر رنگ پوست ، سفید شدن دندان و مسائل ظاهری ، کاهش اضطراب و تنظیم خواب شب و از همه مهمتر بازگشت به زندگی و عرصه ورزش بدون مصرف دخانیات.
7.پیشنهاد شما برای افرادی که اعتیاد خود را درمان کرده اند اما سیگار می کشند چیست؟
همانطور که گفتم به نظر من درمان اعتیاد با وجود مصرف سیگار معنا ندارد چرا که هنوز وابستگی به چیزی وجود دارد ، ما در کنگره صحبت از رهایی و آزادی از بند اعتیاد می کنیم. بعد از رهایی از اعتیاد مصرف سیگار فقط یک توجیه است.
8. چرا باید سیگار ترک شود؟ دلیل شما برای ترک سیگار چیست؟
چرا نباید ترک شود؟ خوشبختانه امروز در کنگره و با علم جهانبینی یاد گرفته ایم دلیل انجام یا عدم انجام هرکاری را بدانیم ، واقعا چه دلیلی برای مصرف سیگار می تواند وجود داشته باشد؟ علاوه بر آسیب هایی که به بدن وارد می شود شان و شخصیت یک فرد با در دست داشتن سیگار شاید زیر سوال برود. مانند دختر خودم که زمانی که سیگار می کشیدم به من نزدیک نمی شد اما امروز دیگر اینگونه نیست.
9.آیا داشتن انگیزه برای ترک این کار را آسان تر می کند؟
فکر می کنم انگیزه زمانی به وجود می آید که آگاهی باشد و چه انگیزه ای بزرگتر و قوی تر از جناب مهندس دژاکام.
10.آیا ترس برای ترک کردن سیگار داشتید؟
به هیچ عنوان. در مورد خودم چون تجربه سفر کردن در مقوله اعتیاد را داشتم، ایمان داشتم که در مورد سیگار هم در کنگره 60 نتیجه خواهم گرفت.
11. سخن آخر با آقای ویلیام وایت.
از راه دور دست ایشان را می فشارم و خوشحالم که در لژیون ویلیام وایت حضور دارم. زمانی که نظر آقای وایت را درباره کشتی در کنگره 60 دیدم (در سایت فارسی بخش مکاتبات حسین و بیل) بسیار خوشحال شدم و این باعث دلگرمی تمام مسافران است.
ویلیام وایت(2012)، قطع سیگار در یک گروه ریکاوری:
ویلیام وایت(2012)، قطع سیگار در یک گروه ریکاوری:
بسم الله الرحمن الرحیم
دستور جلسه این هفته :
تجربیات من از روش های ترک اعتیاد و روش درمان ( DST ) و بهترین راه ؛
دستور جلسه این هفته از جمله دستور جلساتی است ، که مستقیماً به تجربیات ما مربوط می شود .در اینجا موضوع دستور جلسه ، فراتر از تجربیات شخصی ، مورد بررسی قرار می گیرد ؛ اما در کارگاه های آموزشی ، همه ما فرصت داریم با بیان تجربیات شخصی ، موضوع را بررسی نماییم .
همه انسان ها تصور می کنند بهترین راه کوتاه ترین راه است ، در نتیجه ، به درستی یا نادرستی آن تفکر ندارند ، راهی را می روند که زودتر به خواسته های خود برسند ، لذا ، مشقهایشان همیشه ناتمام و بی محتوا باقی می ماند و مجبورند دوباره بنویسند ؛ غذای نیمه پخته و یا به عبارتی خام ، قابل خوردن نیست .
کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر ، صفحه 254
از زمانی که بشر ، پدیده ای به نام اعتیاد به مواد مخدر را شناسایی کرد ، تا به امروز ، همواره به دنبال راهی برای از بین بردن این وابستگی بوده است . در صده های اخیر ، آنگونه که تاریخ حکایت می کند ، روش ها و رویه های مختلف و متفاوتی برای رفع این وابستگی به کار گرفته شده است . در زمان های قدیم ، حکما و طبیبان از داروهای گیاهی زمان خود برای از بین بردن علایم ناشی از قطع مصرف مواد مخدر ، استفاده می کردند .
با گذشت زمان و ظهور داروهای شیمیایی در قرن 18 میلادی ، اسفاده از این داروها به تدریج جایگزین داروهای گیاهی گردید .
اولین دارویی که برای درمان اعتیاد به صورت تخصصی ، ساخته و عرضه شد ، دارویی به نام دی استیل مرفین یا هرویین بود که در سال 1896 توسط کمپانی داروسازی بایر آلمان ساخته شد . در قرن 18 و 19 میلادی ، در اروپا استفاده از تریاک برای درمان بعضی از بیماری ها مرسوم بود . در آن زمان ، عمدتاً به دلیل بیماری های ناشی از ضعف سیستم های بهداشتی و فاظلاب ، بیماری های عفونی در شهرهای بزرگ اروپایی مثل لندن ، شیوع زیادی داشت و استفاده از تریاک برای درمان این بیماری ها رواج داشت . در نتیجه ، اعتیاد به تریاک نیز گسترش می یافت و کس نمی دانست برای درمان این وابستگی چه باید کرد .
با ورود هرویین به عنوان داروی ترک اعتیاد ، طولی نکشید که اعتیاد به هرویین معزلی شد شدیدتر و بزرگتر از معزل اعتیاد به تریاک . همزمان با جنگ جهانی دوم و مسدود شدن راه های ورود تریاک به اروپا ، دانشمندان آلمانی ، سخت در تلاش بودند تا جایگزینی دارویی برای تریاک پیدا کنند . آن ها موفق شدند با الگو برداری از ساختار مولکولی مخدرهای گیاهی ، دارویی شیمیایی به نام متادون را ساخته و عرضه نمایند . در ابتدا تصور می شد که این دارو می تواند جایگزینی مناسب برای مواد افیونی از جمله تریاک و هرویین باشد و نقش داروی درمان کننده را به عهده گیرد، اما گذشت زمان نشان داد که متادون از عهده وظیفه خود بر نیامده است .
تجربه سال ها و دهه های متوالی استفاده از متادون نشان داد که این دارو ، خود اعتیاد سنگینی به دنبال دارد ، آن هم به گونه ای که مصرف کننده متادون ، دیگر نمی تواند به مصرف قبلی خود بازگردد به عبارت دیگر ، مخدر مصرفی او در گذشته ، دیگر جوابگوی او نیست . این مسئله به این مفهوم بود که متادون نه تنها کمکی به درمان نکرد ، بلکه اعتیاد سنگین تری را به وجود آورد و معلوم نبود با این اعتیاد جدید ، چه باید کرد .
اگر بخواهیم با زبان ساده ، عملکرد متادون را تشریح کنیم ، باید بگوییم ، متادون آستانه تحمل را نسبت به مصرف مواد افیونی بالا می برد ، طوری که ماده مصرفی قبلی ، دیگر جوابگوی فرد نخواهد بود و شخص مجبور است مصرف متادون را ادامه دهد و مصرف متادون او نیز به تدریج بالا می رود .
البته اگر از زوایه کاهش آسیب به موضوع نگاه کنیم ، متادون از این نقطه نظر ، موفق بوده است . برای مثال : اگر مصرف کننده هرویین یا کراک که در روز چندین بار هرویین یا کراک تزریق می کند ، با مصرف متادون ، تزریق کراک یا هرویین را کنار بگذارد ، باید بگوییم متادون در اینجا نقش یک داروی نگهدارنده و کاهش دهنده آسیب را خیلی خوب به عهده گرفته است و از این بابت دارویی موفق به شمار می رود .
اما برای درمان اعتیاد به متادون ، هنوز پروتکل و روش خاصی ارائه نشده است و مصرف کنندگان متادون در کاهش آن ، دچار مشکل می شوند و پس از قطع مصرف نیز با مشکلات متعدد رو برو هستند و از عدم تعادل رنج می برند .
به هر حال با نگاهی گذرا به سیر تاریخی ظهور و استفاده از داروهای ترک اعتیاد می بینیم که همه این داروها ، خود به وجود آورنده اعتیادی جدید بوده اند . این مسئله فقط شامل هرویین و متادون نیست . داروهای بیشمار دیگری نیز وجود دارند که به همین شکل عمل کرده و می کنند .
روش های ترک اعتیاد ، از قطع ناگهانی مصرف گرفته ، تا طب سوزنی ، آب درمانی ، شوک برقی ، تعویض خون ، سم زدایی سریع ، استفاده از داروهای شیمیایی و گیاهی و عطاری ، همه و همه ، مصرف کننده را به جایی می رسانند که چند صباحی را در قطع مصرف مواد سپری می نماید ، آن هم با وضعیت نامتعادل و حال نامناسب ، به طوری که هر روز ممکن است به مصرف باز گردد .
این نتایج باعث شده است تا بعضی متخصصین ، صریحاٌ می گویند ، اعتیاد درمان مشخص و شناخته شده ای ندارد ، اعتیاد درمان قطعی ندارد ، اعتیاد بیماریی عود کننده و پیش رونده است و پپس از قطع مصرف ، شخص بایستی همیشه تحت نظر و کنترل باشد و هیچ گاه بی نیاز از پیگیری درمان نخواهد بود ، مثل بیماری فشار خون یا دیابت ، فقط می توان ان را کنترل کرد نه اینکه قطعاً درمان کرد.
امروزه هر وقت صحبت از روش های ترک اعتیاد یا درمان اعتیاد می شود ، بی درنگ گفته می شود که تنوع روش های درمان اعتیاد یک امر ضروری و اجتناب ناپذیر است و بایستی روش های گوناگون وجود داشته باشد و هر فردی با توجه به شرایطی که دارد با استفاده از یکی از این روش ها بتواند اقدام به ترک یا درمان کند .
البته کنگره 60 مخالف با این دیدگاه و نظریه نیست و اعتقاد دارد که قرار نیست همه مصرف کنندگان مواد مخدر با استفاده از یک روش به درمان و رهایی برسند ، اما نظر علمی ، کنگره 60 اعتقادی به تنوع روش های درمان اعتیاد ندارد . اگر کنگره 60 در مورد بعضی از روش های ترک یا درمان اعتیاد از دیدگاه مخالف صحبت می کند ، این مخالفت یک بحث علمی و چالش علمی است و موضوع از نظر علمی مورد بررسی قرار می گیرد .
اکنون با دلایل علمی و متقن می گوییم که دوران این سخنان به سر آمده است . این تعابیر مربوط به زمانی بود که صورت مسئله اعتیاد ، کشف نشده بود ، مربوط به زمانی بود که مثلث درمان اعتیاد طراحی نشده بود . مربوط به زمانی است که سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی یا سیستم ایکس شناسایی نشده بود . مربوط به زمانی است که پروتکل DST با استفاده از داروی اپیوم تینکچر Ot تدوین نگردیده بود .
مربوط به زمانی است که کنگره 60 وجود نداشت ، مربوط به زمانی است که مهندس حسین دژاکام روش خود را ابداع نکرده بود .
از آن زمان ، یعنی از زمانی که اولین فرد توانست با استفاده از داروی اپیوم و روش کاهش تدریجی و پله ای مصرف یا ریداکشن استپر ( Reduction stepper ) ، اعتیاد خود را درمان کند ، معادلات درمان اعتیاد دگرگون شد .
اکنون سال هاست که ما درمان قطعی اعتیاد را می بینیم ، خودمان با این روش درمان شده ایم . صدها و هزاران نفر با این روش درمان شده اند و برگشت نکرده اند .
برای ما ، اعتیاد ، مرموز ، لاعلاج ، پیش رونده و عود کننده نیست .
برای ما ، وسوسه یا کریوینگ و ریلپس ، معنا و مفهومی ندارد . برای ما فراری بودن ، معنا و مفهومی ندارد . ما تحت کنترل و مراقبت نیستیم ، کسی مواظب ما نیست . در فکر این نیستیم که ممکن است فردا برویم و مصرف کنیم . دیگر تمام شد . این دفتر برای همیشه در زندگی ما بسته شد .
زیرا ما درمان شده ایم ، زیرا جسم ، روان و جهانبینی ما به درمان و تعادل رسیده است .
زیرا سیستم ایکس یا سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی ما در دستگاه عصبی و هورمونی به عملکرد مطلوب خود رسیده است ، ما دیگر نیازی به مصرف مواد مخدر نداریم که به دنبال آن ، وسوسه یا میل به مصرف داشته باشیم . ما درمان شده ایم . با متد DST و داروی اپیوم تینکچر Ot درمان شده ایم و خوب می دانیم که اپیوم تینکپچر یا شربت تریاک ، تنها داروی درمان اعتیاد است که اعتیاد ما را سنگین تر نمی کند . با اطمینان می گوییم که تمام مواد مخدر اعتیاد آور ، اعتیادشان از تریاک سنگین تر است و با اطمینان می گوییم که اپیوم ، سبک ترین ، کم عارضع ترین ، سالمترین ، با راندمانترین داروی درمان اعتیاد است که اعتیاد سنگین تری به دنبال خود ندارد و تاکنون بشر نظیر آن را ندیده است و نخواهد دید .
بهترین راه ، همیشه کوتاهترین را نیست ، متد DST با استفاده از داروی اپیوم تینکچر یا شربت تریاک ، اصل زمان را در درمان اعتیاد بسیار مهم می داند و معتقد است حداقل زمان برای درمان اعتیاد 10 ماه است .
متد DST در کنار اصل زمان ، از بهترین داروی موجود نیز استفاده می کند ، یعنی اپیوم تینکچر .
متد DST با استفاده از زمان مناسب و داروی مناسب ، پروسه درمان را همزمان با تمرکز روی سه مولفه جسم ، روان و جهانبینی پیش می برد .
متد DST عملیات درمانی و کاهش پله ای مصرف را طوری پیش می برد که شخص نه تنها با مشکل مواجه نمی شود ، بلکه بدون نیاز به استراحت ، به امور زندگی خود رسیدگی می کند .
متد DST در کنار زمان مناسب و داروی مناسب ، آموزش مناسب را برای تغییر جهانبینی و تفکرات و دیدگاه ها نیز به کار می گیرد .
متد DST در کنار همه این ها ، ورزش را نیز به عنوان مکمل درمان اعتیاد به کار می گیرد .
این ها مشخصات بهترین راهی است که ما با آن درمان شده ایم .
ما تعصب نداریم و از خودمان تعریف نمی کنیم ، این ها حقایقی است که ما درک کرده ایم و این پیام را با تمام وجودمان به همه انسان های دربند اعتیاد و نیازمند به راه درمان خواهیم رساند . از زرد و سفید و سرخ سیاه و در هر گوشه ای که از این عالم باشند .
با احترام ، مسافر علی خدامی
.....*آقای مهندس دژاکام ، جامعه بیماران معتاد همواره برای انتخاب یک روش اصولی ، منطقی وعملی جهت ترک واقعی اعتیاد با مشکل روبرو هستند . چه روش هائی برای ترک وجود دارد و روش پیشنهادی شما چیست ؟
امروزه در اکثر کشور های پیشرفته دنیا ، اعتیاد را به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفته اند و تلاش می کنند تا توزیع مواد مخدر مورد نیاز بیماران معتاد را از طریق نسخه پزشکان و دارو خانه ها تامین کنند نه این که به دست قاچاقچیان و اعمال آنان بسپارند تا علاوه بر تقلب و افزودن ترکیبات خطر ناک به جای مخدر اصلی ، بزهکاری های اجتماعی و فساد را در جامعه ترویج دهند . در حالی که قاچاقچیان خرده پا برای تامین خرج اعتیاد و کسب درآمد ، در مد ارس و دانشگاه ها به دنبال مشتریان جدید می گرند و روز به روز به تعداد جوانان آلوده اضافه می کنند، توزیع مواد مخدر توسط سیستم داروئی و تحت نظارت دولت و مراجع ذیصلاح مانع بروز ناهنجاری های اجتماعی بیشتر و کنترل معضل اعتیاد خواهد شد .
علنی تر و آشکار تر می گویم . شایسته است تا مسئولان امر و دولت نظیر بعضی از کشورها ، با گروه بندی مواد مخدر در دسته های 1- مخدر های سنگین ( تریاک – شیره – هروئین- مورفین – کوکائین ) 2- مخدر های خطر ناک مصنوعی ساخته شده در لابراتوار ها ( LSD یا اسیدها و ... ) 3- مخدر های سبک ( حشیش – گراس – چرس و ...) با قدرت و شهامت توزیع بعضی از مواد مخدر را در دست گیرند و توسط داروخانه ها یا مراکز شناخته شده و تحت کنترل نیاز چند میلیون بیمار معتاد را تامین کنند. در کنار آن با آموزش صحیح و اصولی در جامعه ، مانع افزایش شمار معتادان و تشویق و ترغیب بیماران معتاد به ترک اعتیاد شوند .
اگر این کار انجام شود ، می توان با ثبت سوابق معتادان و کنترل میزان مصرف آنان و استفاده از روش های ترک اصولی و علمی اعتیاد ، به شکل مطلوب و بدون اعمال زور و قوه قهریه ، جمع کثیری از این چند میلیون معتاد فعلی را در یک مقطع زمانی کمتر از یک سال نجات داد و بیماران معتاد که نیازشان به مواد با قیمت ارزان و تحت کنترل دولت تامین می شود ، دیگر نزد قاچاقچی و مواد فروش نمی روند و نسل این انگل ها نیز برچیده خواهد شد .
یکی از باورهای غلط اجتماعی این است که می گویند معتادان غیرت و اراده ندارند و اگر یک جو اراده در وجود آنان باشد ، اعتیاد خودرا ترک می کنند . این بینش غیرمنصفانه و ضد اخلاق از ذهن کسانی تراوش می کند که هیچ اطلاع و آگاهی از مساله اعتیاد ندارند . بیماران معتاد نظیر سایر انسان ها دارای اراده و غیرت و شرف هستند . اگرچه اعتیاد بعضی از خصلت های انسانی را تضعیف می کند اما به معنای نفی و عدم وجود این صفات در معتادان نیست .
شاید فقر و تنگدستی و مخارج سنگین اعتیاد سبب شود تا اقلیتی از بیماران معتاد به خفت و خواری و ذلت تن در داده و آلوده خلاف کاری ها شوند اما این مساله عمومیت ندارد و اکثریت از این رذایل مستثنی هستند . ترک اعتیاد به یک دانه جو اراده و غیرت نیاز ندارد بلکه شدت عوارض دردهائی که یک بیمار معتاد در حین ترک غیر اصولی تحمل کند ، از توان هر انسان صاحب اراده ای هم خارج است تا چه رسد به بدن تخریب شده یک معتاد .
با این مقدمه ، به روش های ترک اعتیاد به مواد مخدر می پردازیم . آنچه که در این مبحث مطرح می شود شامل اعتیاد به مواد مخدر نظیر تریاک ، هروئین ، شیره ، کوکائین ، مرفین و اکثر مخدر های دارای منشا گیاهی و یا نیمه صناعی است . انواع قرص هائی که دسته ای از معتادان همراه با مخدر های دیگر و یا به تنهائی مصرف می کنند به دلیل عوارض بسیار خطر ناک قطع مصرف آنها ، بطور جداگانه بررسی خواهد شد .
سه روش متداول ترک اعتیاد وجود دارد : 1- ترک اعتیاد با قطع سریع مصرف مواد مخدر بدون استفاده از دارو 2- ترک اعتیاد با قطع سریع مصرف مخدر و استفاده از دارو 3- ترک اعتیاد به روش سنتی با کاهش تدریجی مصرف مواد مخدر .
1- در روش اول ، بیمار به یک باره مصرف مواد را قطع می کند بدون آنکه دارو یا ترکیبی را جایگزین مصرف مواد بکند . به این روش ترک ؛ سقوط آزاد ؛ یا ترک یابوئی گفته می شود . از این جهت آن را ترک یابوئی می گویند که در واقع تحمل عوارض و درد های ناشی از قطع سریع مواد به حدی است که قدرت و توان حیوانی چون یابو را طلب می کند اما بهتر است که به جای این اصطلاح نامانوس ، از واژه ترک سقوط آزاد استفاده شود .
در روش ترک سقوط آزاد به علت قطع مصرف مواد ، مرحله عکس العمل های آشکار که 1 تا 2 هفته طول می کشد بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود اما نشدنی نیست و کسانی هستند که این عوارض را تحمل می کنند . بزرگترین عیب این روش اینست که یک شوک مخرب جسمی و روحی به بیمار وارد می گردد .
سیستم های تولید مواد شبه افیونی در بدن ، حدود ده ماه زمان نیاز دارند تا باز سازی شوند لذا پس از گذرا نسختی های دو هفته اول ، مشکلات بی خوابی – افسردگی – کم حوصلگی – گریه کردن – کند ذهنی فراموشی تنبلی – عدم میل به زندگی و غیره در بیماران وجود داشته و طی این مدت شخص قادر به کار کردن نیست و یا راندمان کاری مساعدی ندارد . حتی تجویز می کنن دکه در این در این دوره ده ماهه شخص را بیشتر تنها بگذارندو تختخوابش را جدا کنند .در این مدت به علت عدم تعادل جسمی و روانی ، بیمار نباید تصمیمات سرنوشت ساز بگیرد .
شوک مخربی که در این روش به بیمار وارد می شود ، سبب می گردد که بعضی از قسمت های تولید کننده مواد شبه افیونی بدن چه بسا تا آخر عمر هیچ وقت فعال نشود . این مطلب به تائید پروفسور آرتور گایتون رسیده و در عمل ما هم به این تجربه رسیده ایم که بین کسانی که با روش سقوط آزاد ترک کرده اند درصد کمی به مرحله تعادل پایدار می رسند و اکثراً دچار عدم تعادل در دراز مدت هستند و یا به تیک های عصبی دچار می شوند .
2- روش دیگرترک “ شبه سقوط آزاد “ است . بدین ترتیب که پس از قطع فوری مصرف مواد و در طول یک هفته اول ، برای کاهش عوارض و دردهای بیمار از دارو استفاده می شود . این همان روش رایج بین العملی منجمله در ایران و همچنین اگهی های ترک اعتیاد است . به دلیل نادیده گرفتن زمان ده ماه بازسازی سیستم های تولید مواد شبه افیونی در بدن این روش فرق چندانی با روش سقوط آزاد و عوارض حاصل از آن ندارد . مثال علمی آن اینست که در روش روش سقوط آزاد شخص از بالای ساختمان ده طبقه به پائین می پرد ولی در شبه سقوط آزاد کمی تخفیف داده و ازیکی دو طبقه پائین تر سقوط می کند .
3- روش بعدی ترک اعتیاد ، کاهش تدریجی مصرف مواد است که به آن “ ترک سنتی “ گفته می شود و از زمان های قدیم تاکنون مرسوم بوده است . در ترک سنتی ، هر روز مقداری از مصرف مواد مخدر کم می شود تا بتدریج به صفر برسد . مثلاً مقداری تریاک یا شیره را در ظرف آبی حل کرده و سپس به جای مصرف مواد ، روزانه چند پیمانه مشخص از این شربت می خورند و به جای مقدار خورده شده آب می ریزند تا شربت رقیق تر شود .
اگر مقدار مواد مخدر در شربت اولیه طوری انتخاب که ظرف حدود 15 روز مصرف مواد مخدر به صفر برسد در واقع مشابه ترک سقوط آزاد خواهد بود ولی اگر با حجم و مقدار بیشتر شربت عمل کنند به طوری که بیش از 40 روز طول بکشد در این صورت نتیجه بهتری عاید شده و عوارض کمتری به جای می گذارد . عده بسیاری ازبیماران معتاد ، از روش ترک سنتی و کاهش تدریجی مصرف مواد استفاده کرده و نتیجه گرفته اند .
از روش ترک سنتی برای ترک اعتیاد به هروئین نیز می توان استفاده کرد مشروط بر آن که بیمار به مدت 24 الی 48 ساعت از مواد مخدر استفاده نکرده و عوارض خماری آنرا تحمل کند و بعد به جای مصرف هروئین ، از تریاک یا آب شیره استفاده کرده و به تدریج میزان مصرف را کاهش داده و به صفر برساند . سنگین ترین عمل و مصرف بالای هروئین ، پس از 48 ساعت از قطع مصرف مواد با نیم گرم تریاک یا شیره قابل جبران است و البته 3 تا 4 روز طول می کشد تا بدن بیمار با تغییر نوع مواد خودرا تطبیق دهد و معمولاًپس از یک هفته ، اوضاع عادی می گردد .
هر یک از روش های ترک سه گانه دارای محاسن و معایبی است . به عنوان مثال روش ترک سقوط آزاد برای کسانی که در ابتدای راه اعتیاد هستند و به طور تفریحی و تفننی از مواد مخدر استفاده می کنند و هنوز سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی بدن آنان از کار نیفتاده است خوب جواب می دهد و چه بسا بهترین روش باشد ، اما همین روش برای آن دسته بیماران معتاد حرفه ای که سالیان متمادی به مصرف مواد مخدر با دوز بالا مشغول هستند نه تنها موثر نیست بلکه اغلب عوارض شدید و غیر قابل جبرانی به جای خواهد گذاشت . بعلاوه برای بیمارانی که به کار دائم اشتغال دارند ، استفاده از روش سقوط آزاد میسر نیست چون تا ده ماه نمی توانند کار مثبتی انجام دهند .
و یا در روش شبه سقوط آزاد ، اگر چه مصرف دارو سبب کاهش عوارض عکس العمل های آشکار در بیمار خواهد شد لیکن همین ترکیبات داروئی بعضاً خطرناک تر از خود مواد مخدر می باشند و دسته ای از آنها بسیار اعتیاد آور هستند . مثال واضح آن هروئین است . این ماده مخدر به عنوان دارو برای درمان اعتیاد اختراع و تولید شد اما در عمل خود به اعتیاد خطر ناک تری بدل گردید و یا انواع و اقسام قرص های آرام بخش و مسکن وهمچنین قرص های روان گردان و توهم زا که خود سرانه مصرف می گردد ، باعث رواج اعتیاد به قرص در بین بیماران و بخصوص جوانان شده است .
در اینجا به مسئولان ، دست اندکاران ، خانواده ها و مصرف کنندگان این قبیل قرص ها هشدار می دهیم که عوارض مخرب این قرص ها بدون مجوز پزشک حاذق ، از هر نوع ماده مخدر دیگری بدتروشدیدتراست .بسیاری از عوارض جانبی آنها تا آخر عمر باقی خواهد ماند و ضایعاتی در مصرف کنندگان این قرص ها با دوز و تعداد بالا مشاهده می شود که حتی از نظر ژنتیکی گریبانگیر فرزندان آنان نیز خواهد شد .وجه اشتراک روش های مرسوم ترک اعتیاد در نادیده گرفتن سیستم های مولد شبه افیونی در بدن انسان و ازکار افتادگی این سیستم ها در اثر اعتیاد است و همین کم توجهی سبب شده تا این روش ها جواب مناسب وقابل قبولی برای ترک اعتیاد ندهد و بسیاری از بیماران معتاد که با این روش ها قصد ترک داشته اند ، بعد از مدتی بار دیگر اعتیاد مجدد پیدا کنند . خود من به دفعات این روش ها را آزموده و نتیجه این گرفته ام .
روشی را که بنده به آن دست یافته و در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر مطرح کرده ام ، روش جدیدی است که تاکنون سابقه نداشته و بار اولی است که در جهان به این شکل منتشر می شود . به همین روش به همان گونه که مورد استقبال هموطنان قرار گرفته ، با استقبال خارجی هم مواجه شده است و مرتباً هیئت های علمی و تحقیقاتی که از کشور های دیگر می آیند و با شرکت در جلسات کنگره 60 در جمعیت آفتاب و و جمعیت مبارزه با اعتیاد و انجام مصاحبه ، تحقیقات گسترده ای را آغاز کرده اند .
این روش ابداعی روشی بلند مدت است که بنام روش ترک تدریجی – پله ای یا جهشی نام گذاری شده که برای خنثی کردن عوارض عکس العمل های آشکار و پنهان ، از درمان داروئی یا خود مواد مخدر استفاده می شود و اصولاً اینکه بیمار مصرف یک نوع ماده مخدر را قطع کند و برای جبران عوارض آن از یکسری دارو استفاده کند که هر کدام عوارض جدا گانه ای دارند از منطق بدور است . بنده معتقدم که بهترین دارو برای کاهش عوارض ترک هر ماده مخدری ، خود آن ماده مخدر است !
× آقای مهندس دژاکام ، به قسمت حساس مطلب شما رسیدیم و آن روش جدید ترک اعتیاد ابداعی شماست . لطفاً در این خصوص توضیح بفرمائید .
همانطور که قبلاً گفته شد این روش حاصل چند سال مطالعه و تحقیق راجع به روش های ترک اعتیاد مرسوم و بررسی عوارض آنها روی بیماران معتاد است . خود من در طول 17 سال اعتیاد ، انواع این ترک هارا به شخصه آزموده ام اما نتیجه ای نداشت. قبل از شروع به توضیح این روش ، ذکر مطالبی را ضروری می دانم . اگر در تشریح این روش استفاده از دارو مجاز دانسته شده است منظور داروهای استاندارد تائید شده توسط سازمان بهداشت جهانی ترک اعتیاد است نه دارو هائی نظیر آرام بخش ها ، خواب آو رها ، ضد افسردگی ها ، ضد اسهال ها یا داروهای فشار خون .
این قبیل داروها برای بیماری های خاص در انسان غیر معتاد ساخته شده و در جایگاه خود و تجویز پزشک حاذق می توانند کاربرد مناسب و منطقی داشته باشند ولی اگر از این دارو ها به جای داروی اصلی ترک اعتیاد استفاده شود، همانگونه که به تجربه و در عمل دیدیم ومی بینیم ، بیمار کمتر موفق به ترک اعتیاد می شود و در بازگشت به اعتیاد ، به دلیل آِشنا بودن به اثرات و خواص این دارو ها ، از آنها به عنوان تشدید کننده اثر مواد مخدر یا جایگزین مخدر اصلی ( به دلیل ارزانی و فراوانی ) استفاده می کند .
امروزه با بیماران معتادی سرو کار داریم که روزی تا 200 عدد و بیشتر از این قرص ها به همراه مواد مخدرمصرف می کنند . چنین حرکتی در باور هیچ انسان فهیمی نمی گنجد اما متاسفانه نه تنها واقعیت دارد بلکه نسبناً نیز شایع است . مصرف قرص در این بیماران بر مبنای تعددا نیست بلکه در روز 10 تا 15 بسته ده یا بیست تائی قرص می خورند . عوارض مصرف و حتی عوارض قطع مصرف این قرص ها چندین برابر خطرناک تر از هروئین و تریاک است و انشاء الله در مقاله ای جداگانه ای به بررسی عوارض این قرص ها وروش های ترک آن ها خواهیم پرداخت .
مصرف کنندگان بعضی از انواع قرص ها دچار اغتشاشات شعور می شوند و درک درستی از زمان و مکان ندارند و رفتارها و واکنش های آنان قابل پیش بینی نیست . موارد زنده ای از این بیماران پیش روی ماست که اطاق پذیرائی را با توالت منزل اشتباه می گیرند و تشخیص حد اقل معیار های اخلاقی را از دست می دهند.ممکن است بدون لباس در انظار ظاهر شوند و یا بجای باز کردن درهای شیشه ای ،باسر داخل شیشه بروند.وضع چنین معتادانی آنچنان وخیم است که معتادان آخر خطی هروئینی از آنان واهمه داشته و حذر می کنند .آنچه در قسمت روش های شناخته شده ترک اعتیاد گفته شد ، تنها راه های منحصر به فرد نیست و امروزه شاهد ابتکارات فراوان دیگری هستیم ، یکی از این ابتکارات اینست که بیمار را سه روز بیهوش کرده و در طی این مدت به اصطلاح سم زدائی می کنند و می گو یند دیگر مشکلات جسمی معتاد تمام شده یا آنکه شنیده می شود در کشور های دیگر با جراحی مغز و دستکاری در آن درصدد علاج اعتیاد هستند ! خلاصه معتاد بیچاره موش آزمایشگاهی کسانی شده است که داعیه ترک او را دارند . حتی اگر این روش های ترک اعتیاد منجر به نابودی یا نقص دائمی در وی شود . واقعاً که جای تاسف است .
نکته دیگر ، اشاره به یک اشتباه عمومی است که در مورد معتادان می شود . اغلب افراد در جامعه تصور می کنندکه بیماران معتاد ،مواد مخدر مصرف می کنند تا نشئه شوند و به عالم هپروت بروند . این مطلب شاید تا حدودی در بدو شروع به اعتیاد صادق باشد اما در ادامه وضع فرق می کند . یک معتاد حرفه ای مواد مصرف می کند تا به حالت نرمال و طبیعی برگردد و اگر مصرف نکند دچار عدم تعادل خواهد شد .
اینجاست که آموزش و نگرش صحیح نسبت به جامعه معتادان سبب خواهد شد تا باورها و القائات غلط ، با مفاهیم منطقی و علمی جایگزین گردد .
روش پیشنهادی من برای ترک اعتیاد روش طولانی مدت است و با حد اقل ضایعات جسمی و روانی ، بیمار معتاد را به سمت ترک دائمی اعتیاد هدایت می کند به طوری که در انتها ی پله ها ، خود بیمار عجله در دوره ترک دارد و نوعی زدگی نسبت به مواد مخدر پیدا می کند . در این روش چنانچه بیمار به مصرف چند نوع ماده مخدر منجمله مصرف قرص اعتیاد داشته باشد ، ابتدا لازم است ظرف مدت یک هفته تا 60 روز ( متناسب با نوع قرص یا مواد مصرفی ) مصرف چند نوع ماده مخدر را به مصرف یک نوع و ترجیحاً به تریاک تبدیل کند و سپس متوسط مصرف روزانه به مقداری که بیمار حالت متعادل و نرمال داشته باشد ، تعیین گردد .
پس از مشخص شدن نیاز به مصرف روزانه ، در اولین پله یک پنجم (20% ) این مصرف را کاهش داده و برای مدت سه هفته متوالی با همین مقدار ادامه می دهد . مثلاً اگر متوسط مصرف روزانه 5 گرم بوده است ، برای مدت سه هفته 4 گرم مواد مصرف می کند . در اتمام سه هفته اول ، مصرف فعلی را یک چهارم (25%) کم کرده و به سه گرم درروز می رساند و دوباره 21 روز ادامه می دهد و به عبارت دیگر مصرف روزانه خودرا 4 قسمت کرده و یک قسمت را کنار گذاشته وفقط سه قسمت را مصرف می کند و مجدداً در سه هفته دوم یک چهارم دیگر کم می کند وبه 25/2 گرم در روز تقلیل می دهد . پله ها را همینطور ادامه داده و در پله شانزدهم ، مصرف روزانه بیمار به 1% مقدار اولیه ( 50 میلی گرم ) خواهد رسید . خلاصه این مطالب در یک جمله چنین است : پله اول 20% کاهش و بقیه پله ها با 25% کاهش مواد نسبت به مصرف پله قبلی و سه هفته فاصله زمانی بین پله ها .
همزمان با کاهش مصرف روزانه ، تعداد دفعات مصرف نیز بایدکم شود و حتی الامکان به یک بار در روز تقلیل یابد . با این روش ظرف حدود ده ماه بیمار بدون تحمل عوارض جسمی ناراحت کننده می تواند به راحتی اعتیاد خود را کنار بگذارد و ضمناً در این مدت بیمار امکان می یابد تا جهان بینی و نگرش خود را نسبت به مواد مخدر تغییر دهید . در خلال مدت ترک اعتیاد ، سیستم تولید مواد شبه افیونی بدن به تدریج بیدار و فعال می شود و در انتهای دوره معمولاً بیش از 90 % هورمون های مخدر طبیعی توسط بدن تولید شده و بیمار می تواند نظیر افراد سالم به زندگی عادی و بدون اعتیاد ادامه دهد .
مقدار کاهش مصرف مواد در پله اول و دوم نه تنها برای همه بیماران قابل تحمل است بلکه هیچ عوارض سوئی در بر نداشته و در مقابل اثرات مثبت شگرفی دارد . به عنوان مثال یبوست های بیمار کمتر شده و وضع مزاجی بهتری پیدا می کند . رنگ و روی او باز و شاداب ، خوابش درست و فکرش بیدار می شود و از همه مهمتر اعتماد به نفسش بیشتر و قوی تر می گردد چون می بیندکه مصرفش را کم کرده ولی اثر منفی روی او نگذاشته است و کلی خوشحال و امیدوار می شود که بالاخره می تواند اعتیاد را ترک کند .
نکته مهم در این روش اینست که در طی مدت ترک اعتیاد ، نفس بیمار از مواد مخدر سیر می شود و شخص به آرامی می آموزد که اولاً به مواد مخدر به چشم یکد اروی شفابخش نگاه کند و در ثانی با وجودی که اختیار در مصرف مواد دارد فقط به اندازه تعیین شده مصرف کند نه بیشتر .
اگر بیمار تمایل داشته باشد می تواند به جای مواد مخدر از داروهای استاندارد سازمان بهداشت جهانی استفاده کند . در اینصورت رعایت پله های کاهش مصرف نیز ضروریست و نباید در کوتاه مدت مصرف را به صفر برساند . اما باید توجه داشت که بهترین دارو برای ترک اعتیاد هر مخدری ، خود همان ماده مخدر است و در مورد اعتیاد به هروئین چون این ماده از مرفین تریاک ساخته می شود لذا تریاک که حاوی 3 تا 23 % در صد مرفین است می تواند به خوبی جایگزین داروئی هروئین گردد .
جدول درصد مصرف روزانه تریاک نسبت به مقدار مصرف متوسط اولیه به شرح زیر خواهد بود :
شماره پله درصد مصرف اولیه
1 8
2 6
3 5/4
4 4/3
5 5/2
6 9/1
7 4/1
8 1
9 8
10 6
11 4.5
12 3.4
13 2.5
14 1.9
15 1.4
16 1
قیلاً پیشنهاد شد تا دولتمردان و مسئولان امر مبارزه با مواد مخدر و مجلس محترم که از وضع فعلی شیوع اعتیاد به ستوه آمده و نگران آینده مملکت و جوانان هستند ، با شهامت قدم پیش بگذارند و با توزیع کنترل شده و تحت نظارت بعضی از مخدر های مورد نیاز معتادان ، زمینه ساز مبارزه اصولی با قاچاقچیان و ترویج اعتیاد توسط عمال آنان گردند . در راستای این پیشنهاد ، چناچه صنایع داروئی تریاک را بدون نا خالصی های مرسوم فعلی و صورت قرص یا سایر اشکال داروئی عرضه کنند ، استفاده از روش ترک تدریجی – پله بسیار سهل و آسان تر خواهد شد .
با مراجعه و شناسائی معتادان و تعیین نیاز روزانه آنان در مراجع معتمد و ذیصلاح و استفاده از سیستم توزیع که مبتنی بر جدول زمان بندی ترک دریجی و پله ای باشد ، اکثر بیماران معتاد ظرف مدت کمتر از یکسال از دام اعتیاد رها خواهند شد . این حرکت اصلاً تشابهی با سیستم توزیع تریاک کوپنی در رژیم گذشته ندارد زیرا قبلاً کوپن تریاک برای مادام العمر به معتادان داده می شد ولی در این سیستم بدریج و فقط برای مصرف ده ماهه آن هم به صورت مصرف نزولی و رو به کاهش داده خواهد شد . در مجموع به هر بیمار معتاد تنها معادل 60 تا70 روز مصرف روزانه فعلی سهمیه تریاک داده می شود نه مادام العمر .
بر مبنای محاسبات انجام شده اگر یکبیمار معتاد فرضاً معادل روزی 5 گرم تریاک از مواد مخدر استفاده می کند ، در انتهای دوره 315روزه تریاک تدریجی – پله ای تنها 333 گرم تریاک به عنوان دارو مصرف کرده است که معادل مصرف 66 روز فعلی اوست در حالی که مصرف در روز ، از 945 گرم به 200 گرم در کل دوره تقلیل خواهد یافت . برای اعتیاد های سبک تر با متوسط روز ( تقریباً 50 میلی گرم در روز ) از ادامه مصرف مواد خود داری و در طول درمان اعتیاد صرفه جوئی کند اما ترجیح دارد که با ریتم کاهش یک چهارم مصرف در هر سه هفته جلو برود .
× استاد دژاکام در این مصاحبه سپاسگذاریم و آرزو می کنیم در سایه تلاش های شما و همکاران عزیزتان و استفاده از روش ابداعی ارک اعتیاد شما ، هر چه زودتر معضل اعتیاد در کشور سیر نزولی یافته و به سوی جامعه ای عاری از اعتیاد گام برداریم . به عنوان حسن ختام اگر مطلب خاصی مد نظر است بیان فرمائید .
ما هم به سهم خودم از اینکه با حوصله و علاقه فراوان به انعکاس دریدگاه ها می پردازید تشکر می کنم و ضمن آرزوی بهروزی برای گردانندگان هفته نامه امید جوان ، عرض می کنم که شکوفه های امید ظاهر شده اند و تا تبدیل آنها به میوه راهی نیست .
پایان.