کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در گفتگو با خبر نگار شبنم ها گفت : خشم پرشورترین و خطرناک ترین احساسات هر انسانی به شمار می آید .
پرخاشگری رفتاری است که فرد در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر بهره برده که گاهی اوقات سبب آسیب رساندن به اطرافیان نیز خواهد شد .بیشتر پرخاشگری در کودکان از نوع «وسیله ای» است. گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن). نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود.
اگر با یک کودک پرخاشگر به نحو مطلوب برخورد نشود از همان مراحل اولیه یاد می گیرد که برای جلب توجه اطرافیان و ارضای تمایلات خود از حربه پرخاشگری بهره گیرد . لذا در صورت عدم اصلاح رفتار پرخاشگرانه این رفتارها همزمان با رشد کودک تشدید خواهند شد .
لذا پرخاشگری و خشم در میان کودکان خطر فزاینده ای برای آنان شمرده می شود. اغلب والدین آگاهی لازم در خصوص رفتار با یک کودک پرخاشگر را ندارند . لذا با توجه به مقوله پرخاشگری و تاثیرات آن در زندگی فردی و اجتماعی در سالهای آتی زندگی فرد برآن شدیم تا گفتگویی چند با محمد ترکمان کارشناس ارشد روانشناسی بالینی داشته باشیم که در ادامه می خوانید/
آقای ترکمان پرخاشگری وخشم از منظر روانشناسی دارای چه تعریفی است؟
خشم و عصبانیت یک هیجان بوده واز جمله احساساتی است که انسانها در طول زندگی خود تجربه می نمایند . خشم هیجانی است که از رنجش خفیف تا حالت طغیان در نوسان است ودرست است که ما اینگونه رفتار را هیجان می نامیم اما از طرفی پرشورترین و خطرناک ترین احساسات هر انسانی به شمار می آید .هرکسی این فرآیند را تجربه کرده از جمله کودکان که در مقابل با محرکهای مختلف احساساتی متفاوت را بروزمی دهند . به عنوان مثال کودکی که احساس نماید کسی به حقوق و مالکیت او تجاوز کرده احساس خشم در او بوجود خواهد آمد . اگر چه خشم و عصبانیت یک احساس پذیرفته شده است و لیکن اگر این هیجان بیش از حد شود و خطوط قرمز را رد نماید توسط هیچ یک از والدین پذیرفتنی نیست . اگر کودکی در راستای بروز خشم اقدام به تخریب وسایل خود یا خانواده نماید یا به خود یا دیگران آسیب برساند به هیچ وجه توسط اطرافیان و بالاخص والدین پذیرفتنی نیست . کودکان در طی زمان یاد خواهند گرفت که دامنه خشم چیست وخشم با پرخاشگری متفاوت است . خشم یک احساس یا یک هیجان است اما پرخاشگری یک نوع رفتار است که از همان خشم و عصبانیت نشات می گیرد گرچه روانشناسان خشم را تایید می کنند اما به هیچ عنوان پرخاشگری را مناسب نمی دانند .
پرخاشگری به دو نوع پرخاشگری خصمانه و پرخاشگری وسیله ای تقسیم می شود .در پرخاشگری خصمانه کودک از خشم خود برای آسیب رساندن به دیگران استفاده می کند به عنوان مثال در بازیها کودکانه اقدام به کتک زدن همبازیهای خود می کند . درپرخاشگری وسیله ای کودک از پرخاشگری برای رسیدن به هدف خود استفاده می کند .
*به نظرشما والدین در بروز پرخاشگری در کودکان نقش دارند یا خیر ؟
همیشه والدین در بروز پرخاش کودکان دخیل نیستند . گاهی کودکان با اختلالات خاص متولد می شوند . گروهی از کودکان به عنوان کودکان دشوار هستند که از همان دوران جنینی رفتارهایی خاص را ازخود بروز می دهند به عنوان مثال تولد سختی و بعد از تولد بدخواب،هستند بدخوراک و بیقرار بوده و دائما گریه می کنند. عموما این کودکان به خاطر مسائل سرشتی مستعد پرخاشگری شده ولذا باید والدین رفتارهای مناسبی را در برخورد با این کودکان از خود بروز دهند .برخی کودکان با اختلال خاص نظیر : بیش فعالی ، نقص توجه ( که گاها این کودکان پرخاشگر تکانشی هستندیعنی سریع عصبانی شده و سریع هم عصبانیت آنها فروکش می کند) . اختلال سلوک یا نافرمانی نیزاز جمله اختلالاتی است که سبب پرخاش خواهد شد. این کودکان قوانین را زیر پا گذاشته و از منبع قدرت تبعیت نمی کنند . کودکانی که اختلالات خلقی واضطرابی همانند وسواس و افسردگی دارند هم بیشتر در معرض رفتارهای پرخاشگرانه هستند . کم توانی ذهنی کودکان نیز در بروز پرخاشگری موثر است. اوتیسم ، صرع و ... هم از اختلالاتی است که کودکان را در معرض پرخاش قرار می دهند .
لذا گاها کودکان با یک اختلال خاص متولد می شوند که در بروز اختلال پرخاشگری موثربوده و والدین نقشی ندارند اما روابط والد و کودک همانند بسیاری از رابطه ها مانند خیابان دو طرفه است عموما کودکانی که پرخاش می کنند والدین به مرور زمان از فرزندان جدا شده و اقدام به تنبیه فرزند خود می نمایندو ازتحقیر کردن وسایر روشهای منفی جهت تربیت فرزند خود استفاده می کنند که بر شدت و دوام پرخاشگری در کودک می افزاید . به عنوان مثال شیوه تربیت والدین درمدیریت رفتار کودک بیش فعال سبب شده تا علاوه بر بیش فعالی دچار نافرمانی مقابله شوند که پرخاشگری را تشدید می نماید . والدین اگر در ایجاد پرخاشگری نقش نداشته باشند در تشدید پرخاش کودکان نقش خواهند داشت و لذا گاها والدین مستقیم در پرخاشگری کودکان خود نقش دارند از جمله اینکه والدین از اقتدار لازم برخوردارنبوده و تربیت دوگانه اتخاذ می کنند . والدین الگوهای سالمی برای فرزندان نیستندو این امر نیز دلیل دیگریست که سبب بروز و ادامه پرخاشگری در کودکان خواهد بود لذا والدین گاها مستقیم یا غیر مستقیم در بروز رفتار پرخاشگرانه در کودکان خود نقش خواهند داشت .
آقای ترکمان همیشه این سوال در ذهن والدین وجود دارد که چگونه برخوردی با کودکان پرخاشگر خود داشته باشند، لطفا چند راهکار ارائه دهید ؟
اقدامات و راهکار در کاهش پرخاشگری شامل اقدامات تربیتی ، رفتاری و آرام سازی است .
منظور از اقدامات تربیتی اینست که والدین همیشه باید شرایطی را پیش آورند که پرخاشگری ظهور نیابد یا کمتر اتفاق بیفتد .
منظور از اصول رفتاری نیز مداخلاتی است که والدین در حین پرخاشگری کودکان از آن بهره بگیرند لذا برای مدیریت خشم کودک قبل ، هنگام و بعد از پرخاشگری باید دست به یکسری اقدامات بزنیم
اقداماتی که قبل از پرخاشگری باید صورت دهیم تا به حداقل برسداینست که والدین مشاجرات خود را به حداقل برسانند یا درحضور کودک این رفتار را نشان ندهند و تمام تلاش خودرا جهت آرامسازی محیط خانه داشته باشند . برای فرزندان وقت گذاشته و ارتباط مثبت با کودکان برقرار کنند و از تهدید ، تبعیض و سرکوفت کودکان پرهیز نمایند . از دیگر راهکارها اینست که به رفتارهای مطلوب کودک توجه کرده و هر گاه رفتار ثبت از کودک دیده از مکانیزم تشویق و تایید استفاده کنند. تنبیهات بدنی را حذف نمایند و رفتارهایی که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است را تقویت کنند. اجازه دهند کودک فرصت لازم را جهت تخلیه هیجانی داشته باشدو احساس مسئولیت را در کودکان ارتقاء دهند . فیلم و انیمیشن هایی که محرک پرخاشگرانه دارد را حذف نمایند یا به حداقل برسانند .
اصول رفتاری یعنی هنگامیکه کودک پرخاش می کند والدین از مکانیزم اعمال پیامد بهره گیرند دیعنی هرگاه کودک پرخاشگری کرد پیامد رفتار را به او گوشزد نمایند به عنوان مثال در صورت بروز رفتار پرخاشگرانه ( باصدای بلند صحبت کردن محروم ساختن کودک از محرکی که دوست دارد بسیار راهگشاست) وعموما کودکان برای فرار از پیامد منفی پرخاشگری را ادامه نمی دهند .یکی دیگر از روشها استفاده از رفتار نادیده گرفتن است (به عنوان مثال اگر کودک رفتار پرخاشگرانه را جهت جلب توجه یا رسیدن به هدف استفاده می کند والدین به این کار بی توجهی نمایند )
راهبرد محروم سازی یکی دیگر از راهکارهاست (کودک در هنگام پرخاشگری به اتاق خودش رفته و به مدت چند دقیقه به رفتار خودش فکر کند تا از محیطی که رفتار پرخاشی انجام داده محرومش شود)
راهبرد بعدی محدودیت جسمانی است هنگامیکه کودک پرخاش می کند از هدایت دستی استفاده کنیم یعنی کودک را با دست نگهداریم بخصوص زمانیکه به خودش آسیب می رساند .
مدیریت خشم و هیجان باید در وهله اول کودک را متوجه عصبانیتش کنیم به احساسات کودک برچسب بزنیم تا خشم کودک را کم نماییم .به عنوان مثال تنفس عمیق از راهکارمناسب محسوب شده چراکه در آرامسازی کودک نقش دارد . مهارت ارتباط را به کودکان پرخاشگر یاد بدهیم چون کودکان پرخاشگر با همسن و سالان خودشان به درستی ارتباط برقرار نمی کنند لذا طرد شده وبیشتر پرخاش می کنند. از جمله رفتارهای (درخواست کردن ، تشکر کردن ، کمک کردن به دیگران به کودکان بیاموزیم) .به آنها یاد دهیم که در صورتیکه نتوانستند رفتار پرخاشگرانه خود را در مقطعی کنترل کنند محیط را ترک نمایند . و از همه مهمتر اینکه احساسات درونی خود را بیان نمایند چراکه بیان احساسات به مدیریت هیجان کمک می کند
آیا خاموش کردن رفتار پرخاشگرانه نیازمند بازه زمانی طولانی است؟*
اگر میخواهید به مدیریت رفتار کودکان بپردازید و از روشهای مقابله مناسب بهره ببرید باید این نکته را مد نظر قرار دهید که روشهای والدین هنگامی جواب میدهد که صبر، تمرین و ثبات لازم را داشته باشید چراکه پرخاشگری یک شبه ایجاد نشده پس یک شبه از بین نخواهد رفت . لذا والدین باید در این قضیه زمان زیادی را صرف نموده و به مرور زمان شاهد این امر خواهند شد که پرخاشگری کاهش پیدا می کند و تغییرات هرچند کوچک را شاهد خواهند بود . لذا ثبات رفتار و الگوی مناسب برای فرزندان سبب کاهش رفتار پرخاشگرانه کودک خواهد شد . کودکان هنگامیکه ببینند شما رفتارهای خود را تغییر می دهید مقاومتر می شوند چراکه پی میبرند رفتار پرخاشگرانه برای رسیدن به اهدافشان موثر واقع شده است . کودکان در ابتدای امر بر رفتار پرخاشگرانه خود افزوده تا شمارا تسلیم نمایند اما به هیچ عنوان تسلیم خواسته های آنان نشوید لذا صبرو پایداری شما را دررسیدن به اهداف کمک می نماید .
با این تفاسیر بروز و ظهور خشم و رفتار پرخاشگرانه گاهی اوقات با فرزندان متولد شده و گاهی نیز در دوران زندگی بروز می یابد که در هر صورت با صبر و پایداری ، هماهنگی والدین در تربیت فرزندان ، ثبات در تربیت و بهره گرفتن از راهکارهای کنترل خشم و پرخاشگری میتواند تا حد زیادی از بروز و تشدید این رفتارها جلوگیری بعمل آورد . والدین این قضیه راهم مد نظر قرار دهند که از بین بردن رفتار پرخاشگرانه معطوف به وقت و به کار بردن شیوه های تربیتی مناسب خواهد بود .
والدین زیادی نیزهستند که به دلایل مختلف از جمله عدم اطلاع از مهارت فرزندپروری، نداشتن احساس مسوولیت در مورد آینده فرزندان، نداشتن صبر و حوصله، برخوردهای هیجانی و احساسی و... بهراحتی به درخواستهای غیرمنطقی آنها عمل میکنند نخواهند توانست به هدف مطلوب دست یابند.