فال روزانه سه شنبه 14 بهمن 1393 امروز بر شما چگونه خواهد گذشت ؟ :::: فروردین: با اینکه امروز نسبت به زندگی خوش بین هستید، اما میتوانید احساس کنید که اتفاقاتی دارد میافتد که نگرانی و اضطراب برای شما ایجاد میکنند. اما به این معنی نیست که شما از تغییر میترسید و مخالف آن هستید؛ فقط به این خاطر است که دلواپس این هستید که مبادا طرحها و برنامههایی که برای خودتان دارید خراب شوند. انرژی تان را صرف این نکنید که با تلاش و کوشش بسیار بخواهید روال زندگی را به همان شیوه قدیمی برگردانید. به جای جنگیدن با تغییر و دگرگونی، با آغوش باز به استقبالشان بروید. منتظر چه هستید؟ از همین حالا شروع کنید! اردیبهشت: الان زمان این است که با همکارانتان تصمیم بگیرید که توان تان را با هم روی یک کار واحد بگذارید تا بهتر به نتیجه دلخواه برسید، این کار گروهی بهتر و سودمندتر از این است که هر کس بخواهد کار خودش را بکند و کاری به دیگران نداشته باشد. شما خیلی راحت میتوانید با دیگران روابط خصمانهای داشته باشید، اما این روابط برای هیچ کدامتان سودی ندارد. توجه کنید که در کار، دیگران چه پیشنهاداتی میدهند و این را هم مدنظرتان قرار دهید که نیازهای شما چیست. سپس میتوانید تصمیم بگیرید که از کجا شروع کنید. خرداد: سیاره حاکم شما عطارد، امروز به خاطر اینکه اورانوس از مسیر خودش خارج شده و سد راه او شده، دچار استرس و ناراحتی شده است. اگر در محل کارتان پیغامی گرفتید که شما را آشفته و ناراحت کردسعی کنید که آن لحظه هیچ تصمیمی نگیرید تا کارها را خرابتر نکنید. در عوض، اجازه دهید که این درگیری و ناراحتی راه خودش را برود. شما باید در آخر تصمیم خود را بگیرید و اجازه دهید که دیگران هم حتی اگر جواب واضح و دقیقی نداشته باشند موضع خود را آشکار کنند. پس عجله نکنید! تیر: ممکن است این روزها از اینکه نگران و مضطرب باشید از اینکه نمیدانید بالاخره از دل تان پیروی کنید یا عقل تان؛ حقایق یک طرف جمع شدهاند، اما دل شما چیز دیگری میگوید. اطلاعاتی که امروز دریافت میکنید محکم و مورد اعتماد نیستند. ممکن است آنچه که فکر میکنید امروز درست است، فردا اشتباه از آب دربیاید. ممکن است حتی در تضاد با عقایدتان باشد، اما شما به احساستان اعتماد کنید. مطمئن باشید که غریزه شما هیچ وقت گمراه تان نمیکند. مرداد: شما میتوانید هیجان نشاطی را که دارد به سمت تان میآید، در هوا حس کنید، که نیازتان به ثبات و پایداری را به بارزه دعوت میکند. معمولا، شما میخواهید که به خودتان خوش بگذرانید، مخصوصا اگر اخیرا به سختی کار کرده باشید. پس احتمالا نمیتوانید در مقابل یک دعوت جالب توجه ایستادگی کنید. در نهایت، بهتر آن است که کاری غیر ازکارهای معمولی انجام دهید که اجازه نمیدادند شما کمی تفریح کنید. شهریور: شما با حجمی از اطلاعات روبرو هستید که برایتان سخت است که بخواهید همه آنها را جمع و جور کنید و سر و سامان دهید. فقط زمانی که فکر میکنید چه باید بکنید، میتوانید چیزهای دیگری یاد بگیرید که راه متفاوتی را پیش پایتان بگذارد. تصمیمات لجوجانه نگیرید. به خاطر اینکه مجبور میشوید که به محض اینکه خواستید کارتان را شروع کنید افکارتان را تغییر دهید. بهتر است که کمی این احساس تعهدتان را کنار بگذارید و راهی برای خود باز نگه دارید. مهر: حتی اگر امروز یک قرار ملاقات بسیار مهم داشته باشید، ممکن است اتفاقاتی برایتان بیفتد که مجبور شوید آن را به وقت دیگری موکول کنید. شاید شما مسئول باشید که کارهای بیشماری را در اندک زمان یانجام دهید، اما ممکن است انتخاب دیگری نداشته باشید. اگر روال عادی زندگی تان امروز دچار تغییراتی شد و مجبور شدید برنامهریزی دوبارهای داشته باشید نگران و مضطرب نشوید. فقط با جریان تغییرات پیش بروید و بهترین کاری که میتوانید را انجام دهید و مطمئن باشید دیگران نیز شما را حمایت میکنند. آبان: افکار عالی و آرمانیتان امروز ممکن است که مورد آزمایش قرار گیرند. اگر بخواهید با دیگران درگیر شوید، فکر نکنید که هیچ کاری را درست انجام ندادهاید. این ممکن است به خاطر این باشد که شما تصمیماتتان را فقط و فقط براساس ارزشهای خودتان میگیرید و کاری به این ندارید که در جهان واقعی چه خبر است. نیازی به این نیست که بخواهید باورهایتان را تغییر دهید. فقط روشتان را برای رسیدن به اهداف تان تغییر دهید. آذر: شما حس ششم فوق العادهای دارید و میتوانید حدس بزنید که در آینده چه اتفاقاتی برایتان میافتد. اما امروز به مانع دشواری برخورد میکنید. حل کردن این مشکل ممکن است خیلی آسان نباشد، آن را نادیده نگیرید که ممکن است همین مشکل برایتان سرنوشت ساز باشد. به جای اینکه دنبال یک راه حل ساده و سریع برایش باشید، سعی کنید یک راه پیدا کنید که شما را در طولانی مدت به راهتان برساند. دی: امروز ممکن است به احساسی دست پیدا کنید که شما را به جایی برساند درست خلاف جهتی که تا به امروز فکر میکردید. در حقیقت، ایده جدید شما احتمالا برخلاف ایدههای دیگران خواهد بود. راه آسانی نیست چرا که احتمال آن میرود که طی روزهای آینده با ایستادگی و مقاومت روبرو شوید. بنابراین، بهتر است که حالا از غریزهتان کمک بگیرید و از راههای قدیمیدوری کنید. بهمن: عطارد حُقه باز خطوط ارتباطی دَرهم بَرهمی دارد و سعی میکند که پیامهایی را به اورانوس استوار برساند. متاسفانه، شما نمیتوانید اکنون به افکارتان اعتماد کنید؛ به خاطر اینکه قادر نیستید که تشخیص دهید کدام درست و کدام غلط است. میتوانید از فرضیاتتان استفاده کنید که درباره این اطلاعات گم شده تنها راهی است که دارید. اما نتیجهتان به خیال نزدیکتر است تا با واقعیت. تا میتوانید مشغول باشید، اما تا زمانی که هوا برایتان صاف و یکدست شود صبر کنید تا بتوانید موضع جدیدی برای موضوعی خاص اتخاذ کنید. اسفند: این خیلی گیج کننده است که ندانید به چه کسی میتوانید اعتماد کنید. توانایی ترسیم شما ممکن است امروز اطلاعات باارزشی برایتان داشته باشد. و این همه آنچه که شما تا به حال میدانستید را نقض میکند. در فرضیات دیگران غرق نشوید، حتی اگر احساس میکنید که مجبور هستید که راهی را انتخاب کنید که فکر میکنید به سختی شما را درگیر میکند. چند روزی صبر کنید تا بفهمید که چگونه جنگ تمام میشود قبل از اینکه بخواهید یک راه را از میان دیگری به اجبار انتخاب کنید. پایان.
و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد; و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید! و گنهکارانه، روی (از حق) بر نتابید! سذللّه (52)
گفتند: «ای هود! تو دلیل روشنی برای ما نیاوردهای! و ما خدایان خود را بخاطر حرف تو، رها نخواهیم کرد! و ما (اصلا) به تو ایمان نمیآوریم! (53)
ما (درباره تو) فقط میگوییم: بعضی از خدایان ما، به تو زیان رسانده (و عقلت را ربوده)اند! سذللّه (هود) گفت: «من خدا را به شهادت میطلبم، شما نیز گواه باشید که من بیزارم از آنچه شریک (خدا) قرارمیدهید... (54)
از آنچه غیر او (میپرستید)! حال که چنین است، همگی برای من نقشه بکشید; و مرا مهلت ندهید! (اما بدانید کاری از دست شما ساخته نیست!) (55)
من، بر «الله» که پروردگار من و شماست، توکل کردهام! هیچ جنبندهای نیست مگر اینکه او بر آن تسلط دارد; (اما سلطهای با عدالت! چرا که) پروردگار من بر راه راست است! (56)
پس اگر روی برگردانید، من رسالتی را که مامور بودم به شما رساندم; و پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما میکند; و شما کمترین ضرری به او نمیرسایند; پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است!» (57)
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید، «هود» و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود نجات دادیم; و آنها را از عذاب شدید، رهایی بخشیدیم! (58)
و این قوم «عاد» بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند; و پیامبران او را معصیت نمودند; و از فرمان هر ستمگر دشمن حق، پیروی کردند! (59)
آنان، در این دنیا و روز قیامت، لعنت (و نام ننگینی) بدنبال دارند! بدانید «عاد»نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند! دور باد «عاد» -قوم هود- (از رحمت خدا، و خیر و سعادت)! (60)
و بسوی قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستادیم); گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابتکننده (خواستههای آنها) است!» (61)
گفتند: «ای صالح! تو پیش از این، مایه امید ما بودی! آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند، نهی میکنی؟! در حالی که ما، در مورد آنچه به سوی آن دعوتمان میکنی، در شک و تردید هستیم!» (62)
گفت: «ای قوم! اگر من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم، و رحمتی از جانب خود به من داده باشد (،میتوانم از ابلاغ رسالت او سرپیچی کنم)؟! اگر من نافرمانی او کنم، چه کسی میتواند مرا در برابر وی یاری دهد؟! پس، (سخنان) شما، جز اطمینان به زیانکار بودنتان، چیزی بر من نمیافزاید! (63)
ای قوم من! این «ناقه» خداوند است، که برای شما نشانهای است; بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود; هیچ گونه آزاری به آن نرسانید، که بزودی عذاب خدا شما را خواهد گرفت!» (64)
(اما) آنها آن (ناقه) را از پای در آوردند! و (صالح به آنها) گفت: «(مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانههایتان بهرهمند گردید; (و بعد از آن، عذاب الهی فرا خواهد رسید;) این وعدهای است که دروغ نخواهد بود!» (65)
و هنگامی که فرمان (مجازات) ما فرا رسید، صالح و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود (از آن عذاب) و از رسوایی آن روز، رهایی بخشیدیم; چرا که پروردگارت قوی و شکست ناپذیر است! (66)
و کسانی را که ستم کرده بودند، صیحه (آسمانی) فروگرفت; و در خانههایشان به روی افتادند و مردند... (67)
آنچنان که گویی هرگز ساکن آن دیار نبودند! بدانید قوم ثمود، پروردگارشان را انکار کردند! دور باد قوم ثمود (از رحمت پروردگار)! (68)
فرستادگان ما ( فرشتگان) برای ابراهیم بشارت آوردند; گفتند: «سلام!» (او نیز) گفت: «سلام! سذللّه و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد. (69)
(اما) هنگامی که دید دست آنها به آن نمیرسد (و از آن نمیخورند، کار) آنها را زشت شمرد; و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شدهایم!» (70)
و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید; پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او یعقوب دادیم. (71)
گفت: «ای وای بر من! آیا من فرزند میآورم در حالی که پیرزنم، و این شوهرم پیرمردی است؟! این راستی چیز عجیبی است!» (72)
گفتند: «آیا از فرمان خدا تعجب میکنی؟! این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است; چرا که او ستوده و والا است!» (73)
هنگامی که ترس ابراهیم فرو نشست، و بشارت به او رسید، درباره قوم لوط با ما مجادله میکرد... (74)
چرا که ابراهیم، بردبار و دلسوز و بازگشتکننده (بسوی خدا) بود! (75)
ای ابراهیم! از این (درخواست) صرفنظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسیده; و بطور قطع عذاب (الهی) به سراغ آنها میآید; و برگشت ندارد! (76)
و هنگامی که رسولان ما ( فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد; و قلبش پریشان گشت; و گفت: «امروز روز سختی است!» (زیرا آنها را نشناخت; و ترسید قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.) (77)
قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند -و قبلا کارهای بد انجام میدادند- گفت: «ای قوم من! اینها دختران منند; برای شما پاکیزهترند! (با آنها ازدواج کنید; و از زشتکاری چشم بپوشید!) از خدا بترسید; و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟!» (78)
گفتند: «تو که میدانی ما تمایلی به دختران تو نداریم; و خوب میدانی ما چه میخواهیم!» (79)
گفت: «(افسوس!) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم; یا تکیهگاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود! (آنگاه میدانستم با شما زشتسیرتان ددمنش چه کنم!)» (80)
(فرشتگان عذاب) گفتند: «ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم! آنها هرگز دسترسی به تو پیدا نخواهند کرد! در دل شب، خانوادهات را (از این شهر) حرکت ده! و هیچ یک از شما پشت سرش را نگاه نکند; مگر همسرت، که او هم به همان بلایی که آنها گرفتار میشوند، گرفتار خواهد شد! موعد آنها صبح است; آیا صبح نزدیک نیست؟!» (81)
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید، آن (شهر و دیار) را زیر و رو کردیم; و بارانی از سنگ ( گلهای متحجر) متراکم بر روی هم، بر آنها نازل نمودیم... (82)
(سنگهایی که) نزد پروردگارت نشاندار بود; و آن، (از سایر) ستمگران دور نیست! (83)
و بسوی «مدین» برادرشان شعیب را (فرستادیم); گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبود دیگری برای شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کمفروشی نزنید)! من (هم اکنون) شما را در نعمت میبینم; (ولی) از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم! (84)
و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید; و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید! (85)
ادامه دارد.
مطالب زیز نامه یک کاربر به مجله آرامش میباشد،که به بخش نظرات ارسال شده است ::
1 - سلام
من فقط برای درد و دل اومدم اینجا...
من از روزی که چشم باز کردم تا الان که 18 سالمه پدرم معتاد بوده...
یه بار تریاک یه بار شیره یه بار سوخته حالا هم رفته سراغ شربت متادون
به خدا خیلی خسته شدم خیلی
کاش من اصن به دنیا نیومده بودم به خاطر این همه رنج و غصه...
به نظرتون من با این سنم برا چی باید روی پیشونیم چروک باشه
برا چی باید زیر چشمام گود باشه؟
واسه چی همیشه هر چی.....؟
همش به خاطر پدرمه
که از24 ساعت شبانه روز همش داره چرت میزنه
خدا لعنت کنه کسی که مواد مخدر رو به وجود آورد...
خدا کنه هرکی اینا رو میده دست پدرم- به داغ دل من برسه
فقط دعا کنین پدر منم خوب شه.
2-خوانندگان محترم ،نظر زیر هم توسط یک کاربر برای تبلیغات؟! به بخش نظرات ارسال شده است ، و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.....!!! ::
فروش عمده برچسب متادن داروپخش با کاغذ اصل فرانسوی و کیفیت بالا ارسال به تمام نقاط کشور 09100000002
فروش برچسب متادن داروپخش , متادن داروپخش , برچسب متادن داروپخش , عکس متادن داروپخش ,لیبل متادن داروپخش , برچسب شربت متادن داروپخش ,برچسب شربط متادن داروپخش , برچسب متادن شربت داروپخش ,شرکت داروپخش ,برچسب متادن ,برچسب اصلی متادن داروپخش ,متادن , خرید برچسب متادن داروپخش , خرید لیبل متادن داروپخش , شربت داروپخش