ترجمه و تدوین
دکتر نازی اکبری عضو هیئت علمی کنگره 60
متادون چیست ؟
متادون اولینبار در زمان جنگ جهانی دوم در کشور آلمان ساخته شد. زمانی که عرضة تریاک در اروپا به دلیل آغاز جنگ جهانی دوم متوقف شد مصرف کنندگان تریاک دراروپا و خصوصاً در آلمان که تعدادشان کم نبود با مشکل جدی مواجه شدند. در میان مصرف کنندگان آلمانی ، مقامات عالیرتبه نظامی نیز از جمله هرمانگورینگ (جانشین هیتلر) به چشم میخوردند. شیمی دانان و شرکتهای داروسازی آلمان به سفارش مسئولین کشور مادهمخدر مصنوعی جدیدیی تولید کردندکه به خشخاش متکی نبود. شیمیدانان موفق به تولید دارویی شدند که نه تنها مؤثر بود بلکه ماندگاری آن نیز در بدن بیشتر از سایر مواد مخدر بود.
مدت زمان تأثیر هروئین در بدن حدود 2 ساعت است در نتیجه مصرف کنندگان نیاز دارند که چندینبار در روز از این ماده استفاده کنند درحالیکه این دارو میانگین بین 24 تا 74 ساعت ، با درنظر گرفتن میزان مصرف و سوخت و ساز بدن افراد ، تداوم دارد . نام این دارو یا ماده مخدر مصنوعی متادون بود. با گذشت زمان متادون داروی منتخب پزشکانی شد که سعی در درمان بیماری اعتیاد و وابستگی به موادمخدر داشتند و دارند .
متادون به چه شکل استفاده میشود ؟
متادون مادهمخدر مصنوعی است که به صورت قرص ، شربت و آمپول مورد استفاده قرار میگیرد و نوع قرص و شربت آن با دوزهای مشخص به طور خوراکی مصرف میشود. این ماده میتواند معمولاً خماری و اشتیاق معتادان به هروئین را تا 24 ساعت کنترل کند. بیماران معمولاً از نظر فیزیکی به همان اندازه به متادون وابسته هستند که به هروئین و یا هر مادهمخدر دیگری وابسته بودند .
معتادان پس از هر بار استفاده از هروئین و گذشت ساعات اوج نشئگی ، مدت زمان کوتاهی حالات طبیعی داشته و پس از آن با خماری روبرو میشوند . این خماری و حس نیاز میتواند عوارضی شبیه به آنفلوآنزا با درد ، اضطراب و افسردگی.......... داشته باشد .
این دوره یا سیکل تکراری ، هر 4 تا 8 ساعت با استفاده از هروئین تکرار میشود. برخی از متخصصین بر این باورند که این دوره یا سیکل با استفاده از متادون قابل کنترل است. از نظر علمی احتمال چنین امری وجود دارد چرا که متادون با سرعت کمتری به سیستم بدن وارد و رها میشود و مدت طولانیتری از هروئین و یا هر موادمخدر دیگری در بدن باقی میماند. موادمخدر با گیرایی کوتاه مدت مانند هروئین و مرفین باعث ایجاد و تداوم نوعی فرایند غیرطبیعی در مغز شده که باعث اختلال در احساس سلامتی و روند عملکرد طبیعی بدن میشوند .
استفاده از متادون در شرایط قطع مصرف مواد مخدر باعث قطع بسیاری از این روندهای تخریبی شده و بسیاری از عملکردهای بیولوژی سیستم عصبی را به حالت طبیعی در میآورد .
اما آنچه که باید درنظر گرفته شود این است که متادون به عنوان جایگزینی برای دیگر موادمخدر استفاده شده و به خودی خود نوعی اعتیاد است نه درمان !!
تأثیرات متادون
از معمولترین عوارض استفاده از متادون میتوان از خوابآلودگی ، منگی ، ضعف ، ناخوشی ، خشکی دهان ، اختلال دریچه پروستات و تأخیر در روند ادرار طبیعی ، یبوست و یا نوسان تنفسی نام برد .
حساسیت پوستی ، کهیر ، خارش ، سردرد ، سرگیجه ، فقدان تمرکز ، احساس مستی ، گیجی ، افسردگی ، ضعف بینایی ، رنگ پریدگی ، عرق کردن ، طپش قلب ، حالت تهوع و استفراغ از عوارض احتمالی استفاده از متادون میباشند.
از غیرمعمولترین عوارض استفاده از متادون میتوان از حساسیت آنافیلاکسی (نوعی مسمومیت خونی) ، اُفت فشار خون که باعث ضعف و از حالرفتگی میشود ، سردرگمی ، توهم ، عدم تعادل در راه رفتن ، رعشه ، پرش عضلات و ضعف عضلانی نام برد. استفاده از متادون خطر انسداد و از کار افتادگی کلیهها را نیز همراه دارد .
علائم استفاده مفرط (overdose) یا استفاده بیش از حد متادون شامل موارد ذیل می باشد:
خوابآلودگی ، گیجی ، رعشه ، تشنج ، منگی که منجر به کما میشود ، سرمای بدن ، افت فشار خون و کندی نسبی ضربان قلب میباشد .
سم زدایی با متادون چیست ؟
سمزدایی با متادون معمولاً تحت نظر متخصصین صورت میگیرد. در طول این دوره درمان هر زمانی که شخص معتاد علائم خماری را تجربه کند به وی متادون داده میشود. این علائم عبارتند از عطسه ، خمیازه ، آبریزش چشمها ، آبریزش بینی ، عرق شدید ، تب ، گشادی مردمک چشمها ، دلپیچه ، حالت تهوع ، بدن درد ، رعشه و تندخویی .
پس از چندین هفته تنظیم میزان و مقدار استفاده و با وضعیت ثابت حال درمانجو، میزان متادون به تدریج کاهش مییابد. میزان کاهش متادون بستگی مستقیم به عکسالعملهای جسمی شخص دارد. هدف استفاده از متادون نگهداری عوارض خماری در حد قابل تحمل ، برای درمانجوست .
آیا متادون اعتیادآور است ؟
پاسخ به این سؤال مثبت است. در طی تحقیقاتی که در جهت کشف میزان اعتیاد به متادون در کشور انگلستان انجام شد این موضوع به اثبات رسید. به عنوان مثال در یکی از این آزمایشها به درمان جویانی که چشمانشان بسته بود متادون و هروئین داده شد. هیچیک از آن ها قادر به تشخیص بین تأثیر این دو مادهمخدر نبودند. این تحقیق نشان داد که مشکل اضافی که مصرفکنندگان متادون برای رهایی از هروئین تجربه میکنند ترک خود متادون است ! ترک اولیه هروئین شاید در مدت یک هفته تا 10 روز میسر باشد ولی ترک متادون میتواند ماهها یا سالها طول بکشد .
عجیب آنکه متادون که به عنوان مادهای برای ترک موادمخدر باید استفاده شود مرتباً در بازار سیاه و به طور غیرقانونی خرید و فروش شده و باعث ایجاد شمار گوناگونی از مرگ در اثراستفاده بیش ار حد یا (overdose) شده است .
اعتیاد به متادون بسیار خطرناک بوده و ترک آن هم بسیار مشکل. در تحقیقات NHSDA در آمریکا بسیاری از افراد رها شده از مصرف هروئین معتقد بودند که ”وحشت“ ترک هروئین به مراتب کمتر از ”عذاب“ ترک متادون است .
بسیاری افراد از اعتیاد به هروئین به اعتیاد به متادون منتقل میشوند و تنها وحشت عذاب ترک متادون باعث میشود که طول درمان سالها ادامه یابد.
آیا متادون راه چاره است ؟
تحقیقات در گلاسگو بریتانیا
دکتر راسلنیوکومب مطالعه و تحلیل خاصی را در مورد میزان مرگ و میر در اثر استفاده از متادون در شهر لیورپول انگلستان به انجام رساند . بر مبنای این تحقیق وی به این نتیجه رسید که طرح استفاده از متادون برای کاهش صدمات به معتادین ممکن است باعث افزایش تعداد قربانیان شود تا پیشگیری و درمان اعتیاد .
وی یادآور میشود که متادون ماده بیخطری نیست. تأثیر متادون بر افراد مختلف متفاوت است. میزان مصرفی متادون یک شخص میتواند برای شخص دیگر مسمومیت ایجاد کند. این به این معناست که شخص با استقامت بدنی بالا میتواند از متادون استفاده و به زندگی عادی خود ادامه دهد و همان مقدار متادون میتواند برای شخص دیگری با استقامت پائینتر مرگآور باشد .
این تحقیق باعث بروز بحث ، گفتگو ، انتقاد و تبادلنظر در میان متخصصین در این زمینه شد. با اینکه عدهای با نظرات و یافتههای دکتر نیوکومب موافق بودند ، عدهای نیز اعتبار تحقیقات وی را زیر سؤال بردند چرا که معتقد بودند از تعداد مرگ و میر ذکر شده در تحقیقات کلاسگو تعداد کثیری از ترکیب داروهای مختلف استفاده میکردند و نمیتوان به صحت این تحقیق تکیه کرد .
چکیدهای از تحقیق و یافتههای دکتر نیوکومب :
در دهه 1970 در انگلستان (35 سال پیش) سمزدایی در انگلستان معمول بوده ولی از دهه 80 با شیوع بیماری ایدز استفاده از سوزن مشترک یکی از راههای انتقال این بیماری شناخته شده و درمان از طریق متادون به طور قانونی آغاز شد .
هدف درمان از طریق متادون
ـ بهبود بخشیدن به وضع سلامتی معتادین با استفاده از مواد کم خطر و خالص و اندازهگیری شده و تحت نظر متخصصین .
ـ پائین آوردن میزان دزدی و جنایت با در اختیار گذاردن متادون به صورت مجانی. به این شکل که آنان برای پرداخت هزینه مواد به دزدی و جنایت دست نزنند .
ـ بهبود بخشیدن به وضعیت اجتماعی معتادین ، روابط خانوادگی ، مالی ، کاری ، خانه و قوانین مسکن (مثلاً افرادی که در یکی از مراکز مخصوص با استفاده از متادون اقدام به ترک میکنند در لیست اولویت واگزاری خانههای دولتی قرار میگیرند. به این شکل از وضعیت کارتنخوابی نجات پیدا میکنند. وقتی آدرس و مسکن داشته باشند میتوانند پول بیکاری بگیرند ـ جهت کاریابی به آنان کمک میکنند و با داشتن آدرس مشخص پلیس به راحتی میتواند آنان را زیر نظر داشته باشد.
ـ در واقع استفاده از متادون و حتی مرگ و میر ناشی از آن حداقل بهایی است برای مهار کردن شیوع بیماری HIV یا ایدز .
در سال 1988 ، 971مورد مرگ در اثر مسمومیت با موادمخدر کنترلی اعلام شد. تا سال 1992 این تعداد به 1001 رسید و سه مورد مواد مشخص تجویزی یعنی متادون ، مرفین و هروئین شناخته شد .
در طول 10 سال یعنی سال 82 تا 92
ـ مرگ در اثر متادون از 16 مورد در سال به 131 مورد رسید
ـ مرگ در اثر مرفین از 27 مورد در سال به 95 مورد رسید
ـ مرگ در اثر هروئین از 11 مورد در سال به 51 مورد رسید
منتقدین معتقدند با اینکه در گلاسگو تعدادی از افراد در اثر اُوردوز با متادون جان خود را از دست میدهند ، در اثر نبود متادون این احتمال وجود دارد که تعداد بیشتری در اثر ترکیب مواد متعدد خیابانی جان خود را از دست دهند .
دکتر نیوکومب در برآورد تحقیقی خود به این نتیجه میرسد که :
ـ اگر به طور کلی میزان مرگ و میر در اثر استفاده از هروئین را با متادون مقایسه کنیم ـ میزان تلفات در اثر استفاده متادون در سال 1990 شش برابر ، در سال 1991 سه برابر و در سال 1992 چهار برابر بیشتر از استفاده از هروئین بود. همچنین اگر میزان مرگ و میر اتفاقی در رابطه با هروئین را با متادون مقایسه کنیم میزان تلفات در اثر استفاده از متادون در سال 1990 چهار برابر ، سال 1991 سه برابر و در سال 1992 چهار برابر بوده است .
لازم به توضیح است با وجود اینکه ارقام ذکر شده در بالا نیاز به تفسیر و توضیحات و حتی بررسی بیشتری دارد ، اما به طور شفاف نشانگر این واقعیت است که میزان تلفات و مرگ و میر در بین مصرفکنندگان متادون به مراتب بیشتر از مصرفکنندگان هروئین است .
دکتر نیوکومب در نتیجهگیری پایانی این تحقیق متذکر میشود که یکی از سؤالات مطرح در این تحقیق این است که چرا دستاندرکاران امر ، توجه لازم را به عواقب استفاده از متادون معطوف نمیدارند ؟
وی معتقد است که دولت میبایست بیش از آنکه به مهار کردن موادمخدر به طور کل تمرکز کند در سیاستهای خود ، به چگونگی کمک به معتادان و شناسایی چگونگی کاهش آسیب و ایجاد خطر برای سلامتی آنان بپردازد. یکی از نمایشهای کلیدی در جهت تشخیص این آسیبها پرداختن و تحت نظر گرفتن روند استفاده از مواد جایگزین و عوارض آن و تعداد مرگ و میر در اثر استفاده از مواد است .
از دید دکتر نیوکومب برای مقابله با مرگهای ناشی از مصرف متادون ، شاید میبایست از رژیم و درمان با استفاده از موادمخدر دیگری به جای متادون استفاده کرد. به طور مثال مورفین یا دیامورفین. این نظریه مورد بررسی مدیرکل مراقبتهای بالینی در کینگر کالج لندن قرار گرفت. وی در یکی از بیانیههای مطبوعاتی خود گفت :
« معتادین میزان صحیح متادون تجویز شده را استفاده نمیکنند و شاید میبایست به آنان مواد دیگری مانند هروئین تزریقی تجویز شود. ما میبایست به دنبال راهی برای توقف روند استفاده و مصرف بیش از حد متادون و همزمان درمان ایمن معتادین باشیم. »
در پایان دکتر نیوکومب یادآوری میکند که استفاده از متادون به یادآورندة این مَثَل در بین پزشکان است که میگویند : عمل جراحی با موفقیت انجام شد ولی مریض درگذشت ! اگر افرادی که از هروئین به متادون روی میآورند در معرض خطر و ریسک بیشتری قرار میگیرند ، با چه معیاری میتوان تصمیم گرفت که چه تعداد مرگ و میر قابل قبول است ؟
نظر به اینکه دیدگاه دکتر نیوکمب و مدیرکل مراقبتهای بالینی در کینگرکالج لندن که میگوید شاید بایستی به جای متادون برای درمان اعتیاد به معتادان مواد مخدر دیگری مثل هرویین تجویز کرد و این برنامه به صورت پروژه تحقیقاتی در حال اجرا می باشد ، خوب است نظرمهندس خودمان آقای دژاکام که در سخنرانی خودش در کنگره سراسری اعتیاد در دانشگاه سیستان و بلوچستان در 8 سال پیش ارائه کرد را بنویسم.
مهندس دژاکام در پایان مقاله خود که تحت عنوان صورت مسئله اعتیاد مطرح گردید چنین میگوید :
خارج از بحثهای قانونی و حقوقی ، من به تجربه دانستم هیچ دارویی مناسبتر، قویتر ، کم خطرتر ، ارزانتر و مفیدتر از خود تریاک برای ترک اعتیاد یک معتاد وجود ندارد.
همچنین با صحبتی که با ایشان داشتم با نظر آقای دکتر نیو کمب کاملاً موافق هستند ولی می گویند ، هرویین به دلیل طول عمر و ماندگاری کوتاهش مناسب نیست اما تریاک با 25 نوع آلکالویید قوی و نیرومندش جایگزین بسیار مناسبی میباشد.
به هرحال استفاده از تریاک برای درمان اعتیاد که شامل پروتکل درمان به صورت کاهش تدریجی و پلهای در طول 11 ماه میباشد به صورت جامع برای اولینبار در تاریخ 1997 توسط کنگره 60 در ایران مورد آزمایش قرار گرفت که نتایج بسیار مطلوبی را تاکنون به ارمغان آورده است که غیرقابل تصور میباشد و بر همین مبنا کنگره 60 معتقد است که اعتیاد کاملاً قابل درمان میباشد و من خودم در سفری که در چندین مرحله به ایران داشتم از نزدیک با این موضوع برخورد نمودم و با افراد متعددی از کنگره 60 که با این روش درمان شده بودند مصاحبه داشتهام و هماکنون نیز در حال تحقیق در کنگره 60 میباشم .
لازم به توضیح است مشروح پروتکل درمان اعتیاد با موادمخدر در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر به زبان فارسی در سال 1997 توسط مهندس حسین دژاکام که خودشان هفدهسال مصرفکننده موادمخدر بودهاند ، نوشته شده است و تاکنون 6 مرحله تجدید چاپ شده است .
منابع :
_ www.drugscope.org.uk
_ NHSDA housedrug policy.gov/drugfact
_ Release Publications,National Drugsd legal,London
خاکستری که کنار گونی بود گویای همه چیز بود، کنار خاکستر یک لول کاغذی و چند تا تکه سیم افتاده بود، سیمی که بر روی آتش سیاه شده بود تا صورتی را سرخ کند.
شب جمعه بود و من هم یکمی بیشتر بیدار موندم و دیرتر خوابیدم، بر عکس همه آدمها که جمعه ها بیشتر می خوابن، من باید برای آماده کردن زمین و مسابقه فوتبال صبح زود بیدار بشوم، طبق معمول تا از خواب بیدار شدم، موبایل رو برداشتم و به همسرم زنگ زدم، اون هم طبق معمول بیدار بود، ساعت 5:30 صبح بود که مقداری نون و پنیر خوردم و از درب منزل بیرون زدم، با دیدن اینکه دیشب بارون اومده یخورده حالم گرفته شد، آخه بازی در زمین خیس آنهم روی آسفالت هم خطرناکه هم جذابیت و قدرت مانور بازکینان را کم می کنه، بگذریم ...
هوا خیلی سرد بود، توی ماشین نشستم و اولین کاری که کردم بخاری رو روشن کردم ولی بیشتر شبه کولر بود، راه افتادم، نزدیک منزل پدر خانومم که رسیدم به همسرم زنگ زدم تا دیگه معطل نشوم.
سوار ماشین که شد صورتش از سرما قرمز شده بود، یخورده که از مسیر گذشت با تعجب و مقداری هم ترس، ناگهان زدم روی ترمز، همسرم پرسید چی شده؟
گفتم اون گونی که کنار خیابان افتاده تکون خورد!
خندید و گفت: توهم زدی! تو این سرما گربه ها هم بیرون نمی آین!
گفتم به جون خودت تکون خورد!
تا اینو گفتم گونی تکون خورد و همسرم هم این صحنه رو دید! گفتم: دیدی تکون خورد دیدی راست می گم!
همسرم گفت حتمأ سگ طفلکی اما حس عجیبی به من می گفت که داستان از قرار دیگر است ...
راستش رو بخواین اولش ترسیدم برم جلو ولی از ماشین پیاده شدم و به سمت گونی بزرگی که سر آن هم بسته بود حرکت کردم.
زمین از باران دیشب و سرمای شدید یخ زده بود، هرچه نزدیکتر می رفتم ضربان قلبم تندتر و پاهایم سست تر می شد، نزدیک گونی که شدم صدای ناله و زوزه ای ضعیف توأم با لرزشی از گونی به گوشم رسید، زانوهایم قفل شد و همانجا خشکم زد!
مطمئن شدم که توی گونی یک آدم هست! اما این که چرا!؟
پیش خودم هزاران فکر کردم؛ نکنه یکی این فرد رو کشته باشه و حالا داره جون می ده، نکنه کمک می خواد، نکنه ...
یک دفعه تمام افکارم نقش بر آب شد، خاکستری که کنار گونی بود گویای همه چیز بود، کنار خاکستر یک لول کاغذی و چند تا تکه سیم افتاده بود، سیمی که بر روی آتش سیاه شده بود تا صورتی را سرخ کند، کاسه پلاستیکی کوچی هم که آش در آن قرار داشت یخ زده بود، از کنار گونی دست جوانی که معلوم بود تازه کار است بیرون زده بود و از سرمای شدید سیاه شده بود، زیر گونی یک کارتن مقوایی بود که خیس آب شده بود، آن فرد متوجه من شد و سرش را که با چند پلاستیک پوشانده بود از گونی درآورد و با تعجب پرسید؟
چیزی می خوای؟
تا چند دقیقه پیش فکر می کردم من می خواهم به این فرد کمک کنم اما ...
گفتم چایی می خوری از تو ماشین برات بیارم، گفت برو بابا دلت خوشه، چایی کی می خوره!
با همان لحن آرام گفت: سیگار داری؟
اشک در چشمانم حلقه زد و سرمای آن بر روی گونه ام، من را به خودم آورد!
چند نخ سیگارو مقداری پول بهش دادم و راه افتادم به سمت ماشین، توی ماشین که نشستم همسرم پرسید؛ مصرف کننده بود؟
سکوت کردم اما او با دیدن اشکهای من جواب خود را گرفت.
با تو ام، آری با خود تو که این مطلب را خواندی ...
یا مسافری یا همسفر ...
به این فکر کرده ای که اگر کنگره نبود من و شما جایمان کجا بود؟
من که با این وضعیت فاصله چندانی نداشتم، شما را نمی دانم!
نویسنده: مسافر کامران رک
نه تنها مسافرم بلکه من نیز رهایی گرفتم، رهایی از نادانی، تاریکی، ناامیدی و ترس، ما هم به رهایی رسیدیم و زندگیمان پر شد از رنگ های شادی.
مسافر من وقتی یک مصرف کننده بود، نه تنها خود او در تاریکی بود بلکه تأثیر زیادی روی زندگی من و پسرم گذاشته بود، زندگی در تاریکی مطلق.
از کلمه تاریکی می توان پی برد که زندگی ما چگونه بود، همه چیز تیره و تار حتی لباس هایی که انتخاب می کردیم مشکی و تیره بود، در زندگی ما رنگ شاد دیده نمی شد، اعتیاد همسرم باعث شده بود ما حتی از خانواده هایمان طرد بشویم همینطور از جامعه، دوستان، از همه جا و همه کس، همسرم بارها اقدام به ترک کرد و هربار با شکست روبرو می شد و دوباره مصرف می کرد، ترک های گوناگون او که نتیجه ای نداشت، من را ناامید کرده بود، ناامید از این که دیگر هیچوقت رنگ خوشی در زندگی نمی بینیم.
ترس از این که این زندگی دوامی ندارد و بالاخره متلاشی می شود، ترس از توهمی که نکند همسرم بلایی سر من و بچه ام بیاورد، اعتیاد آرامش و حتی خواب شب را از ما گرفته بود، اعتیاد خیلی تخریب ها با خودش داشت که در زندگی مشترکمان تأثیر زیادی گذاشته بود، دوست داشتم حتی برای یک روز یا یک شب آرامش داشته باشم و راحت بخوابم.
با ترس زندگی سختی داشتیم ولی همیشه ته قلبم یک چیزی بود که به من امید می داد، پیش خودم می گفتم که بالاخره همه چیز تمام و درست می شود، یک روز خیلی ناراحت بودم و داشتم به خاطر غصه هایم گریه می کردم، از خدای خودم کمک می خواستم، یک لحظه دلم خواست که تلویزیون را روشن کنم، داشت برنامه شروع خوب را نشان می داد، وقتی به صحبت های آنان گوش کردم حس خوبی پیدا کردم و خدای خودم را خیلی شکر کردم که صدای من را شنید و راهی جلوی پای من گذاشت و همان شد که وارد کنگره 60 شدیم.
با توکل به خدا و کمک، کمک راهنماهای کنگره 60 اعتیاد مسافرم درمان شد، کنگره 60 مانند یک روزنه نوری بود که در اعماق تاریکی زندگیمان، زندگی که هر لحظه اش امکان متلاشی شدن داشت ولی آموزش هایی که از کنگره گرفتیم نه مسافرم بلکه من نیز رهایی گرفتم، رهایی از نادانی، تاریکی، ناامیدی و ترس و بالاخره ما هم به رهایی رسیدیم و زندگیمان پر شد از رنگ های شادی.
نویسنده: همسفر نرگس
مضرات اعتیاد:
-اعتیاد، عقل را ضایع، اراده را سست می نماید.
اعتیاد در ابتدا موجب بی خیالی مقطعی و گذرا می شود، ولی در صورت ادامة
مصرف، شخص بیمار را گرفتار روزمرگی و پوچ گرایی و در نهایت مرگ و نیستی می
نماید.
-اعتیاد، موجب تضعیف و از بین رفتن ایمان می شود.
اعتیاد غیرت و انسانیت و معرفت را کمرنگ می نماید، تا آنجا که شخص بیمار برای
بدست آوردن مواد مصرفی روزانه اش، از بسیاری از امور انسانی و اخلاقی صرف
نظر می کند و بر روی آنها خط بطلان می کشد و این خود مقدمه ای است برای
راهیابی به دنیای حیوانیت و پستی.
-بیماری اعتیاد، موجب از دست رفتن فرصتهای گرانبهایِ مادی و معنوی در طول
مسیر زندگی
میشود، به طوری که فرصتهای ترقی و پیشرفت، یکی یکی به راحتی از لایِ
انگشتان دستان شخص معتاد، بیرون می رود.
-اعتیاد موجب سلب اعتماد و ایجاد سوءظن اطرافیان چه در محیط خانه و چه در
اجتماع، بویژه محل کار می شود.
-ترک تحصیل، افت تحصیلی، عدم موفقیت در تحصیلات عالیه از نتایج مخرب اعتیاد است.
-اعتیاد، شادی، عشق و امید را می سوزاند و در عوض ناامیدی، غم، افسردگی، تنفر و ناامیدی را به ارمغان می آورد.
-اعتیاد، موجب رشد چشمگیرِ بزهکاری در میان مردم، بویژه جوانان می شود.
-اعتیاد، انسان را به قدری روبه صفت و خائن می نماید که برای رفع خماری و
بدست آوردنِ مواد مصرفیِ روزانه به انواع حیله و دروغ متوسل می شود. شخص
وابسته به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی، حتی از بکار بستن انواع حیله ها و
بیان دروغ به نزدیکترین اعضای خانواده خویش، هیچ گونه شرم و اکراهی ندارد.
بلکه دزدی از وسائل خانه و دروغ گفتن به اعضای خانواده را برای رفع نیاز روزانه خود،
مجاز می شمارد.
-اعتیاد، یک جوان خوش استعداد، پرانرژی و فعال را تبدیل به انسانی تنبل، دروغگو و شیاد می نماید.
-اعتیاد موجب بروز درگیریها و مشکلات عدیده ی خانوادگی بخصوص مابین زن و
شوهر می شود و در نتیجه فرجامی جز شکست، طلاق و نفرت را به ارمغان نمی
آورد.
-اعتیاد موجب تضعیف نیروی جنسی که خود عامل مهمی برای تکثیر نسل و ایجاد
عشق و دوستی در همسران است، می شود.
-شخص معتاد، نسبت به حوادث و اتفاقاتی که در پیرامونش می گذرد، بی اعتنا می
شود. او به اوضاع اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی هیچ توجهی نشان نمی دهد.
چرا که او فقط به فکر برطرف کردن نیاز روزانه اش در ارتباط با مواد مصرفی اش می
باشد. اگر دنیا را آب ببرد، معتاد را هم آب و هم خواب می برد.
-مواد مخدر و انواع مشروبات الکلی، همانند کرمهای کوچک و ریزی هستند که در
تنة یک درخت بزرگ و تنومند لانه می کنند و یواش یواش و به مرور آن درختِ تنومند
را از پای درمی آورند و او را از درون پوک و پوسیده می نمایند.
-اعتیاد موجب ضعف قوای ایمنی بدن و آسیب پذیر شدن آن در مقابل انواع امراض و
بیماریها میشود.
-در برخی از موارد، اعتیاد، موجب تسکین و پنهان ماندن علت و نشانه های بیماری
می شود. از این رو شخص بیمار، هیچ گونه علائمی از بیماری را احساس نمی کند
تا در پی درمان آن برآید به همین دلیل، میکروبهای هلاک کننده، امراض در بدنش
مخفی می ماند و با تسکین مقطعی که از مصرف مواد حاصل می شود، مجال ظهور
و بروز پیدا نمی نماید، تا جایی پیش می رود که موجب مرگ زودهنگام می گردد.
-اعتیاد، موجب از دست رفتن آب بدن، یبوست چروک دست و صورت و بدکار کردن
اعضای بدن، همچون کبد و کلیه و معده می شود.
-اعتیاد موجب شکل گیری خواب مصنوعی و اضافی در معتاد می شود. از این رو
شخص معتاد، ساعتهای طولانی از عمر خود را در خواب خرگوشی سپری می
نماید. خواب زیاد و اضافی و عدم تحرک کافی جسمی، موجب انباشته شدنِ
ناخالصیها و چربی های اضافه در بدن او می گردد.
-اعتیاد موجب زرد و پوسیده شدن دندانها و آسیب رسیدن به لثه و مینای دندانها
می شود.
-اعتیاد موجب شکل گیری اضطراب، افسردگی، عذاب وجدان، پوچ گرائی، بی
هدفی، ناامیدی، انفعال و در نهایت میل به از بین بردن خود، برای رهائی از دردها و
مشکلات عدیدة ذهنی، روحی و جسمی می شود.
از این رو میل به خودکشی و یا انجام آن، در بین معتادان کاری رایج و شایع است.
-اعتیاد به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی، همانند باتلاقی هست که هر چه
شخص بیمار برای جبران کاهش تأثیر مواد، به افزایش آن می پردازد، بیشتر در
اعماقِ مرداب فرو می رود و هر چه که بیشتر در باتلاق اعتیاد فرو رود به همان اندازه
به خود و اطرافیانش ضرر می رساند.
«برای ترک اعتیاد چه باید کرد؟»
(1) در کتاب قدرت پول، قسمتِ تحلیلی دربارة اعتیاد علاوه بر تأکید نمودن نویسنده
به بیمار بودن شخص معتاد و هراس او از زندگی می خوانیم: برای رهایی از اعتیاد
این بلا و آفتِ خانمانسوز بار دیگر توجه به معتادان را به این موضوع جلب می کنیم
که ابتدا بایستی جسم و جان را آرامش نسبی بخشید و سپس به تمرینهای زیر
پرداخت:
1-در روی یک مبل راحت بنشینید و یا روی نیمکت نرمی دراز بکشید، در حالی که با
روشِ تلقین آرام سازی از تنش خود می کاهید، وارد حالت پینکی و چرت بشوید. در
این حالت آرامش و بدون اضطراب که آمادگی پذیرش هر فکری را خواهید داشت،
حال می دانید که ضمیر باطن آن فکر را در خود رسوخ خواهد داد و بر لوح خو ثبت
خواهد کرد.
2-حال به ضمیر باطن خود بگوئید: من اعتیاد خود را ترک کرده ام و آرامش روحی پیدا
کرده ام. آن حالتی را در نظر مجسم کنید که از قید اعتیاد خلاص شده اید و آن
احساس رضایت و شادی باطنی است که باید پیش دیده تصویر کنید. این حالت را
به مدت 5 دقیقه ادامه بدهید.
3-در آن حالت فردی را که سخت به او علاقه دارید و برایتان بسیار عزیز است، خواه
شوهر یا زن یا حتی پزشک معالجتان را در نظر آورید که جلورویتان ظاهر شده است
و این سخنان را از زبان او می شنوید:
به شما تبریک می گویم! ... من به شما توصیه می کنم که این تمرین را دو تا سه
دفعه در روز تکرار کنید. شب نیز در وقت خواب تمرین را انجام بدهید.
همیشه پیشگیری، بهتر از درمان است. ولی وقتی که بیماری اعتیاد، گریبانگیر ما
شد، چاره ای جز یک ترک درست و علمی باقی نمی ماند.
یک فرهنگ غلطی که در بین برخی از مردم شایع شده است، مبنی بر این می
باشد که شخص معتاد، یا سریع و ضربتی اعتیادش را کنار بگذارد و یا باید از جامعه و
خانواده طرد شود. در قبال این افرادی که نادرست می اندیشند، باید اذعان کرد،
بیمار معتادی که به مضراتِ اعتیاد خویش آگاهی یافته است و روز و شب، بی قرار و
مصمم است تا اینکه دریچه ای بر روی وی گشوده شود تا او بتواند از این دام پربلا و
خانمانسوز رهایی یابد، آیا منصفانه و انسانی است که این گونه انسانها را بی
دفاع و بی یاور باقی بگذاریم؟
آیا این بیماری که سالهای سال عمر خود را، چه در شادی و نشاط و چه در غم و
ناراحتی، در شب و روز، تمام خاطرات و زندگی خود را با مواد مخدر و یا الکل آغاز
نموده و به پایان برده است، می تواند سریع و ضربتی، این بیماری خزنده و کشنده
را که آرام آرام و به طور نامحسوس در تمام ذرات وجودش، رخنه نموده ترک نماید؟
و آیا، یک ترک ضربتی و غیرعلمی به نتیجه ای مثبت و دلخواه راه می برد؟
جواب این سوالها این است که بهترین روش ترک اعتیاد، لاجرم سریعترین روش
نیست و در عین حال یک ترک زمانی موفقتر است که بصورت آرام و تدریجی توأم با
مشاوره و درمان روحی و جسمی، زیر نظر یک پزشک متخصص و یک مشاور یا روان
شناسی آگاه و دلسوز، صورت پذیرد.
ادامه دارد.
(1) سازمان بهداشت جهانی مادة مخدر را این گونه تعریف می کند: هر ماده ای که پس از وارد شدن به درون ارگانیسم بتواند بر یک یا چند عملکرد از عملکردها، تأثیر بگذارد مادة مخدر است.» (2) « معتاد کسی است که در اثر مصرف مکرر و مداوم متکی به مواد مخدر یا دارو شده باشد، یا به عبارتی دیگر، قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر معتاد شناخته می شود. » (3) در سال 1964، سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح اعتیاد (addiction) دیگر اصطلاحی علمی نیست و وابستگی داروئی (drugdependence) را به جای آن توصیه نمود. (4) مراحل اعتیاد: 1-مرحلة آشنایی: در این مرحله شخص در اثر مسامحه یا تشویق دیگران یا میل به انجام یک کار تفریحی یا کنجکاوی یا علل دیگر مانند کسب لذت، به مصرف مواد مخدر آشنا می شود. 2- مرحلة میل به افزایش مواد: در این مرحله، بدن هر روز به مواد بیشتری نیاز پیدا می کند بعد از مدتها استفادة نامرتب از مواد مخدر، شخص دچار شک و تردید شده، برای رهایی از آن با امیال خود دست به مبارزه می زند. 3-مرحلة اعتیاد (بیماری): در این مرحله، بعد از شک و تردید و شاید مدتی ترک اعتیاد، شخص سرانجام به مرحلة اعتیاد واقعی می رسد که اگر مواد مخدر کم یا بدون رعایت ترتیبات لازم ناگهان قطع شود نشانه های (سندرم) محرومیت بروز می کند.» -وابستگی به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی، دلایل بسیار زیادی دارد. ولی در اینجا به برخی از دلایل به ثبت رسیده، در مورد وابستگی به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی، می پردازیم: -آشنایی و مراوده با دوستان ناباب. -عدم اطلاع والدین و فرد بیمار، از عوارض و مضرات وابستگی دارویی و ... -درگیریهای خانوادگی، و اهمیت ندادن والدین به تربیت درست فرزندان -وابستگی به الکل و یا هر گونه مواد مخدر، توسط یکی از اعضای خانواده، به ویژه پدر و یا مادر. -شکست در امور عشقی و عاطفی در اوائلِ سنین جوانی و نداشتن یک همراز و محرم برای بازگو کردن احساساتِ درون. -افسردگی، اضطراب، بیکاری، پایبند نبودن به امورات اخلاقی و معنوی و ضعف ایمان و اعتقاد به خدای یگانه و فریادرَس -حاکم بودن احساساتِ فانی و زودگذر بر ذهن و روان به جای استفاده از عقل و تدبیر و علم. -لذت جویی و ایجاد احساس شادی و آرامش سریع و زودهنگام. -فرزند طلاق بودن و یا دارا بودن از یک خانواده بی مسئولیت -مشکلات مادی و اجتماعی و تبعیض و فاصله طبقاتی در جامعه. -ماجراجویی و حس کنجکاوی -دردهای جسمی و مشکلات روحی و روانی، همچون افسردگی، اضطراب، ترسو بودن، خجالتی بودن و ... -عوامل اجتماعی- فرهنگی- زیست شناختی و ژنتیک (5) «تقسیم بندی مواد مخدر» 1-مواد افسرده کننده: برای تسکین، درمان اضطراب، استراحت، به خواب رفتن، تسکین تنش، دلشوره -الکل (آبجو، شراب و مشروبات الکلی قوی) -باربیتورات ها (آرام بخشها مانند نمبوتال و فنوباربیتال) -تسکین دهنده ها (والیوم، لیبریوم، تورازین) -خواب آورها (انواع قرص های خواب آور) 2-مواد مخدر: کنترل درد -داروهای مخدر 3-مواد تنفسی: برای ایجاد سرگیجه، بی خیالی و سردرگمی -حلال ها (بنزین، تینر نقاشی، مواد غلط گیری) -گازها (فرئون، نیترواکسیدها، افشانه ها) -چسب ها (لاک، سیمان پلاستیکی، چسب هواپیما) -شوینده ها (لکه بَرها، مواد خشک شویی، پاک کننده گریس) 4-مواد توهم زا: ایجاد حالت وهم آلود، احساس شناوری، دریافتهای عجیب -کانابینول ها (ماری جوانا، حشیش، THC ) -توهم زاها (L.S.D ، مسکالین، پسیلوسیبین) 5-محرکها: برای افزایش آگاهی، کاهش خستگی، از بین بردن افسردگی، کاهش اشتها، سرعت دادن به فعالیتهای جسمی، ارتقای عملکردهای جسمی و سلامت بدنی، ایجاد حس شادی و بلندپروازی. -آمفتامین (شادی بخش هایی مانند بنزدرین و دکسدرین) -مواد کاهش دهندة وزن (دکساتریم) -متامفتلین -MDMA (اکستسی یا مواد خلسه آور) -مواد ضد افسردگی (الاویل، ریتالین، پروزاک) -کافئین (قهوه، نوشابه های گازدار، چای NODOZ ) -کوکائین (کوکائین، Crack ) -نیکوتین (سیگار، پیپ، انفیه) 6-سایر مواد: -استروئیدها (برای افزایش حجم ماهیچهها که موجب دمدمی مزاجی و بروز حالت تهاجمی میشود.) -کتامین (داروی بی هوشی حیوانات، به عنوان داروی کاهش ترس) -داروهای مجاز (برطبق گفته شاکیت، بعضی از داروهای خواب آور می توانند شامل مواد ضد حساسیت یا ضد اضطراب باشند، بعضی از داروهای تجویز شده برای تورم بینی، می توانند تأثیر تحرک بخشی داشته باشند؛ برخی از داروهای سینه دارای الکل هستند؛ پاره ای از داروهای ضدسرفه نیز دارای تأثیر مواد مخدرند. ادامه دارد. 1-کتاب مقدمه ای بر آسیب های اجتماعی، مؤلف: هدایت الله ستوده، ترجمه: دکتر نصرت الله ؟؟؟؟؟؟؟؟ صفحة 217 2-همان، صفحة 218 3-خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری- روانپزشکی بالینی- صفحة 12. 4-مقدمه ای بر آسیب های اجتماعی، مولف: هدایت الله ستوده- صفحة 219 و 220. 5-کتاب کلیدهای پیشگیری و مقابله با اعتیاد در نوجوانان و جوانان. دکتر کارل، پیگهات، ترجمه: مسعود هومان. صفحة 25 و 26 نویسنده : : مدیر مجله آرامش{ متن بالا و برخی از مطالب دیگر انتشار یافته-در کتاب اصول آرامش و خوشبختی-نوشته مدیر وبلاگ مجله آرامش درج شده است.}