بسم الله الرحمن الرحیم
|
|
الف، لام، را. کتابى است با آیاتى استوار و روشن از جانب حکیمى آگاه.{1}
|
|
که جز خداى یکتا را نپرستید، من از جانب او بیمدهنده شما و نیز مژدهدهندهاى براى شما هستم.{2}
|
|
و نیز از پروردگارتان آمرزش بخواهید و به درگاهش توبه کنید، تا شما را از رزقى نیکو -تا آنگاه که مقرر است- برخوردارى دهد. و هر شایسته انعامى را نعمت دهد. و اگر رویگردان شوید، بر شما از عذاب روز بزرگ بیمناکم.{3}
|
|
بازگشتتان به خداست و او بر هر کارى تواناست.{4}
|
|
آگاه باش که اینان صورت برمى گردانند تا راز دل خویش پنهان دارند، حال آنکه بدان هنگام که جامههاى خود در سر مىکشند خدا آشکار و نهانشان را مىداند، زیرا او به راز دلها آگاه است.{5}
|
|
هیچ جنبندهاى در روى زمین نیست، جز آنکه روزى او بر عهده خداست، و موضع و مکانش را مىداند، زیرا همه در کتاب مبین آمده است.{6}
|
|
اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر روى آب بود. تا بیازماید کدام یک از شما به عمل نیکوتر است. و اگر بگویى که بعد از مرگ زنده مىشوید، کافران گویند که این جز جادویى آشکار نیست.{7}
|
|
و اگر چندگاهى عذابشان را به تأخیر بیفکنیم مىپرسند: چه چیز مانع آن شده است؟ آگاه باشید چون عذابشان فرا رسد، آن را باز نگردانند، و آنچه مسخرهاش مىکردند آنان را در بر خواهد گرفت.{8}
|
|
اگر به انسان رحمتى بچشانیم، آنگاه از او بازش گیریم، مأیوس مىشود و کفران مىورزد.{9}
|
|
و اگر پس از سختى و رنج، نعمت و آسایشى به او بچشانیم، مىگوید: ناگواریها از من دور شده است. و در این حال، شادمان است و فخر مىفروشد،{10}
|
|
مگر کسانى که شکیبایى ورزیدند و کارهاى نیکو کردند، که آمرزش و مزد بزرگ از آن آنهاست.{11}
|
|
مباد که برخى از چیزهایى را که بر تو وحى کردهایم واگذارى و بدان دلتنگ باشى که مىگویند: چرا گنجى بر او افکنده نمىشود؟ و چرا فرشتهاى همراه او نمىآید؟ جز این نیست که تو بیمدهندهاى بیش نیستى و خداست که کارساز هر چیزى است.{12}
|
|
یا آنکه مىگویند که از خود برمىبافد و به دروغ به خدا نسبتش مىکند. بگو: اگر راست مىگویید، جز خدا هر که را که توانید به یارى بطلبید و ده سوره مانند آن به هم بربافته، بیاورید.{13}
|
|
پس اگر شما را اجابت نکردند، بدانید که قرآن به علم خدا نازل شده و نیز هیچ خدایى جز او نیست. آیا تسلیم مىشوید؟{14}
|
|
آنان که زندگى و زینت این دنیا را بخواهند، پس همه مزد کردارشان را در این جهان مىدهیم و در آن نقصانى نمىبینند.{15}
|
|
اینان کسانى هستند که در آخرت جز آتش نصیبى ندارند و هر چه کردهاند ناچیز شود و هر چه به جاى آوردهاند باطل است.{16}
|
|
آیا آن کس که از جانب پروردگار خویش دلیلى روشن دارد و زبانش بدان گویاست و پیش از این کتاب موسى که خود پیشوا و رحمتى بوده است بدان شهادت داده، با آن کس که دلیلى ندارد برابر است؟ ایشان به آن کتاب روشن ایمان مىآورند. و هر گروه دیگرى که به او کافر شود، جایگاهش در آتش است. در آن شک مکن، که حق است و از جانب پروردگارت آمده است. ولى بیشتر مردم ایمان نمىآورند.{17}
|
|
چه کس ستمکارتر از آن کسى است که به خدا دروغ مىبندد؟ اینان را به پروردگارشان عرضه خواهند داشت و شاهدان گواهى خواهند داد که اینانند که بر پروردگارشان دروغ مىبستهاند. هان، لعنت خدا بر ستمکاران باد؛{18}
|
|
آنان که مردم را از راه خدا بازمىدارند و راه خدا را منحرف مىخواهند و به آخرت ایمان ندارند؛{19}
|
|
اینان نمىتوانند در روى زمین از خداى بگریزند و جز او هیچ یاورى ندارند، عذابشان مضاعف مىشود. نه توان شنیدن داشتهاند و نه توان دیدن.{20}
|
|
اینان به خویشتن زیان رسانیدند و آنچه را که به دروغ خدا مىخواندند از دست دادهاند.{21}
|
|
به ناچار در آخرت زیانکارترند.{22}
منبع :: سایت گنج نما ادامه دارد. |
غزل مولوی :: شماره 2
ای طایران قدس را عشقت فزوده بالها
در حلقه سودای تو روحانیان را حالها
در لا احب افلین پاکی ز صورتها یقین
در دیدههای غیب بین هر دم ز تو تمثالها
افلاک از تو سرنگون خاک از تو چون دریای خون
ماهت نخوانم ای فزون از ماهها و سالها
کوه از غمت بشکافته وان غم به دل درتافته
یک قطره خونی یافته از فضلت این افضالها
ای سروران را تو سند بشمار ما را زان عدد
دانی سران را هم بود اندر تبع دنبالها
سازی ز خاکی سیدی بر وی فرشته حاسدی
با نقد تو جان کاسدی پامال گشته مالها
آن کو تو باشی بال او ای رفعت و اجلال او
آن کو چنین شد حال او بر روی دارد خالها
گیرم که خارم خار بد خار از پی گل میزهد
صراف زر هم مینهد جو بر سر مثقالها
فکری بدست افعالها خاکی بدست این مالها
قالی بدست این حالها حالی بدست این قالها
آغاز عالم غلغله پایان عالم زلزله
عشقی و شکری با گله آرام با زلزالها
توقیع شمس آمد شفق طغرای دولت عشق حق
فال وصال آرد سبق کان عشق زد این فالها
از رحمه للعالمین اقبال درویشان ببین
چون مه منور خرقهها چون گل معطر شالها
عشق امر کل ما رقعهای او قلزم و ما جرعهای
او صد دلیل آورده و ما کرده استدلالها
از عشق گردون متلف بیعشق اختر منخسف
از عشق گشته دال الف بیعشق الف چون دالها
آب حیات آمد سخن کاید ز علم من لدن
جان را از او خالی مکن تا بردهد اعمالها
بر اهل معنی شد سخن اجمالها تفصیلها
بر اهل صورت شد سخن تفصیلها اجمالها
گر شعرها گفتند پر پر به بود دریا ز در
کز ذوق شعر آخر شتر خوش میکشد ترحالها
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها
ای آتشی افروخته در بیشه اندیشهها
امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی
بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا
خورشید را حاجب تویی اومید را واجب تویی
مطلب تویی طالب تویی هم منتها هم مبتدا
در سینهها برخاسته اندیشه را آراسته
هم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا
ای روح بخش بیبدل وی لذت علم و عمل
باقی بهانهست و دغل کاین علت آمد وان دوا
ما زان دغل کژبین شده با بیگنه در کین شده
گه مست حورالعین شده گه مست نان و شوربا
این سکر بین هل عقل را وین نقل بین هل نقل را
کز بهر نان و بقل را چندین نشاید ماجرا
تدبیر صدرنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی
و اندر میان جنگ افکنی فِی اصِطناعٍ لا یُریْ
میمال پنهان گوش جان مینه بهانه بر کسان
جان رَبِّ خَلِصْنی زنان والله که لاغست ای کیا
خامش که بس مستعجلم رفتم سوی پای علم
کاغذ بنه بشکن قلم ساقی درآمد الصلا
http://www.parvizshahbazi.com/
http://www.ganjnama.com/index.html
علی را چه بخوانم،
علی را چه بگویم.
در این دنیای مادی بیرحم-
توان نیست ما را بسراییم از او،-
او که همه عشق و صفا-
همه لطف به خلق خدا بود.
*****
ای قلم و ای مغز عافیت اندیش-
بگسل از نفس و هوا،
پاک شو، آزاده باش-
و از علی گو آن دم-
که از ذهنت نگذرد،
جز عشق علی و آل علی{ع}.
علی مرد عدالت-
مرد عشق و ایثار،
عالم علم و عمل-
با خودسازی و عشق به خدا،-
در مکتب وحی-
همدم و امید بندگان خدا-
تا ولی حضرت حق یافت مقام-
مقام بس والایی-
که نیاید در قلم و اذهان ما.
ما شیعیان علوی-
نیست نیازی افسانه سراییم-
علی خود بزرگ است و عزیز-
علی امام بر حق-
امام اول شیعیان علوی،
علی داماد پیغمبر-
بنده پاک و خودساخته حضرت باریتعالی-
علی ولی حضرت حق-
شفاعت گر شیعیان علوی-
همان خودساختگان-
اهل عشق و علم و عمل،
در مکتب امامت -
و ولایت علی و آل علی{ع}.
(در آغاز،) هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، مگر گروهی از فرزندان قوم او; (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش، مبادا آنها را شکنجه کنند; زیرا فرعون، برتریجویی در زمین داشت; و از اسرافکاران بود! (83) موسی گفت: «ای قوم من! اگر شما به خدا ایمان آوردهاید، بر او توکل کنید اگر تسلیم فرمان او هستید!» (84) گفتند: «تنها بر خدا توکل داریم; پروردگارا! ما را مورد شکنجه گروه ستمگر قرار مده! (85) و ما را با رحمتت از (دست) قوم کافر رهایی بخش! (86) و به موسی و برادرش وحی کردیم که: «برای قوم خود، خانههایی در سرزمین مصر انتخاب کنید; و خانههایتان را مقابل یکدیگر (و متمرکز) قرار دهید! و نماز را برپا دارید! و به مؤمنان بشارت ده (که سرانجام پیروز میشوند!)» (87) موسی گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالی (سرشار) در زندگی دنیا دادهای، پروردگارا! در نتیجه(بندگانت را) از راه تو گمراه میسازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و (بجرم گناهانشان،) دلهایشان را سخت و سنگین ساز، به گونهای که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند!» (88) فرمود: «دعای شما پذیرفته شد! استقامت به خرج دهید; و از راه (و رسم) کسانی که نمیدانند، تبعیت نکنید!» (89) (سرانجام) بنی اسرائیل را از دریا ( رود عظیم نیل) عبور دادیم; و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند; هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد; و من از مسلمین هستم! سذللّه (90) (اما به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالی که قبلا عصیان کردی، و از مفسدان بودی! (91) ولی امروز، بدنت را (از آب) نجات میدهیم، تا عبرتی برای آیندگان باشی! و بسیاری از مردم، از آیات ما غافلند! (92) (سپس) بنی اسرائیل را در جایگاه صدق (و راستی) منزل دادیم; و از روزیهای پاکیزه به آنها عطا کردیم; (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نکردند، مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قیامت، در آنچه اختلاف میکردند، میان آنها داوری میکند! (93) و اگر در آنچه بر تو نازل کردهایم تردیدی داری، از کسانی که پیش از تو کتاب آسمانی را میخواندند بپرس، به یقین، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسیده است; بنابر این، هرگز از تردیدکنندگان مباش! (مسلما او تردیدی نداشت! این درسی برای مردم بود!) (94) و از آنها مباش که آیات خدا را تکذیب کردند، که از زیانکاران خواهی بود! (95) (و بدان) آنها که فرمان پروردگار تو بر آنان تحقق یافته، (و بجرم اعمالشان، توفیق هدایت را از آنها گرفته هرگز) ایمان نمیآورند، (96) هر چند تمام آیات (و نشانههای الهی) به آنان برسد، تا زمانی که عذاب دردناک را ببینند! (زیرا تاریکی گناه، قلبهایشان را فرا گرفته، و راهی به روشنایی ندارند!) (97) چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که (ایمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفید افتد؟! مگر قوم یونس، هنگامی که آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم; و تا مدت معینی ( پایان زندگی و اجلشان) آنها را بهرهمند ساختیم. (98) و اگر پروردگار تو میخواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی به(اجبار) ایمان میآوردند; آیا تو میخواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!) (99) (اما) هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یاری و هدایت او)! و پلیدی (کفر و گناه) را بر کسانی قرارمیدهد که نمیاندیشند. (100)
بگو: «نگاه کنید چه چیز (از آیات خدا و نشانههای توحیدش) در آسمانها و زمین است!» اما این آیات و انذارها به حال کسانی که (به خاطر لجاجت) ایمان نمیآورند مفید نخواهد بود! (101) آیا آنها (چیزی) جز همانند روزهای پیشینیان (و بلاها و مجازاتهایشان) را انتظار میکشند؟! بگو: «شما انتظار بکشید، من نیز با شما انتظار میکشم!» (102) سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و کسانی را که (به آنان) ایمان میآورند، نجات میدهیم و همین گونه، بر ما حق است که مؤمنان (به تو) را (نیز) رهایی بخشیم! (103) بگو: «ای مردم! اگر در عقیده من شک دارید، من آنهایی را که جز خدا میپرستید، نمیپرستم! تنها خداوندی را پرستش میکنم که شما را میمیراند! و من مامورم که از مؤمنان باشم! (104) و (به من دستور داده شده که:) روی خود را به آیینی متوجهساز که از هر گونه شرک، خالی است; و از مشرکان مباش! (105) و جز خدا، چیزی را که نه سودی به تو میرساند و نه زیانی، مخوان! که اگر چنین کنی، از ستمکاران خواهی بود! (106) و اگر خداوند، (برای امتحان یا کیفر گناه،) زیانی به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمیسازد; و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد میرساند; و او غفور و رحیم است!» (107) بگو: «ای مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده; هر کس (در پرتو آن) هدایت یابد، برای خود هدایت شده; و هر کس گمراه گردد، به زیان خود گمراه میگردد; و من مامور (به اجبار) شما نیستم!» (108) و از آنچه بر تو وحی میشود پیروی کن، و شکیبا باش (و استقامت نما)، تا خداوند فرمان (پیروزی) را صادر کند; و او بهترین حاکمان است! (109) پایان.
او کسی است که شب را برای شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید; و روز را روشنی بخش (تا به تلاش زندگی پردازید) در اینها نشانههایی است برای کسانی که گوش شنوا دارند! (67)
گفتند: «خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! (از هر عیب و نقص و احتیاجی) منزه است! او بینیاز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچگونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی میدهید که نمیدانید؟! (68)
بگو: «آنها که به خدا دروغ میبندند، (هرگز) رستگار نمیشوند! (69)
بهرهای (ناچیز) از دنیا دارند; سپس بازگشتشان بسوی ماست; و بعد، به آنها مجازات شدید به سزای کفرشان میچشانیم! (70)
سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام که به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر تذکرات من نسبت به آیات الهی، بر شما سنگین (و غیر قابل تحمل) است، (هر کار از دستتان ساخته است بکنید.) من بر خدا توکل کردهام! فکر خود، و قدرت معبودهایتان را جمع کنید; سپس هیچ چیز بر شما پوشیده نماند; (تمام جوانب کارتان را بنگرید;) سپس به حیات من پایان دهید، و (لحظهای) مهلتم ندهید! (اما توانایی ندارید!) (71)
و اگر از قبول دعوتم روی بگردانید، (کار نادرستی کردهاید; چه اینکه) من از شما مزدی نمیخواهم; مزد من، تنها بر خداست! و من مامورم که از مسلمین ( تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم!» (72)
اما آنها او را تکذیب کردند! و ما، او و کسانی را که با او در کشتی بودند، نجات دادیم; و آنان را جانشین (و وارث کافران) قرار دادیم; و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم! پس ببین عاقبت کار کسانی که انذار شدند (و به انذار الهی اهمیت ندادند)، چگونه بود! (73)
سپس بعد از نوح، رسولانی به سوی قومشان فرستادیم; آنان دلایل روشن برایشان آوردند; اما آنها، به چیزی که پیش از آن تکذیب کرده بودند، ایمان نیاوردند! اینچنین بر دلهای تجاوزکاران مهر مینهیم (تا چیزی را درک نکنند)! (74)
بعد از آنها، موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم; اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند; چرا که) آنها گروهی مجرم بودند! (75)
و هنگامی که حق از نزد ما بسراغ آنها آمد، گفتند: «این، سحری است آشکار !» (76)
موسی گفت: «آیا درباره حق، هنگامی که به سوی شما آمد، (چنین) میگویید؟! آیا این سحر است؟! در حالی که ساحران (هرگز) رستگار (و پیروز) نمیشوند! (77)
گفتند: «آیا آمدهای که ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم، منصرف سازی; و بزرگی (و ریاست) در روی زمین، از آن شما دو تن باشد؟! ما (هرگز) به شما ایمان نمیآوریم!» (78)
فرعون گفت: «(بروید و) هر جادوگر (و ساحر) دانایی را نزد من آورید!» (79)
هنگامی که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسی به آنها گفت: «آنچه (از وسایل سحر) را میتوانید بیفکنید، بیفکنید!» (80)
هنگامی که افکندند، موسی گفت: «آنچه شما آوردید، سحر است; که خداوند بزودی آن را باطل میکند; چرا که خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمیکند! (81)
او حق را به وعده خویش، تحقق میبخشد; هر چند مجرمان کراهت داشته باشند!» (82)
ادامه دارد.
و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «عمل من برای من، و عمل شما برای شماست! شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شماانجام میدهید بیزارم!» (41)
گروهی از آنان، بسوی تو گوش فرامیدهند (;اما گویی هیچ نمیشنوند و کرند)! آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی، هر چند نفهمند؟! (42)
و گروهی از آنان، به سوی تو مینگرند (اما گویی هیچ نمیبینند)! آیا تو میتوانی نابینایان را هدایت کنی، هر چند نبینند؟! (43)
خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند; ولی این مردمند که به خویشتن ستم میکند! (44)
(به یاد آور) روزی را که (خداوند) آنها را جمع (و محشور) میسازد; آنچنان که (احساس میکنند) گویی جز ساعتی از روز، (در دنیا) توقف نکردند; به آن مقدار که یکدیگر را (ببینند و) بشناسند! مسلما آنها که لقای خداوند (و روز رستاخیز) را تکذیب کردند، زیان بردند و هدایت نیافتند! (45)
اگر ما، پارهای از مجازاتهایی را که به آنها وعده دادهایم، (در حال حیات تو (به تو نشان دهیم، و یا) پیش از آنکه گرفتار عذاب شوند،) تو را از دنیا ببریم، در هر حال، بازگشتشان به سوی ماست; سپس خداوند بر آنچه آنها انجام میدادند گواه است! (46)
برای هر امتی، رسولی است; هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری میشود; و ستمی به آنها نخواهد شد! (47)
و میگویند: «اگر راست میگوئی، این وعده (مجازات) کی خواهد بود؟» (48)
بگو: «من (حتی) برای خودم زیان و سودی را مالک نیستم، (تا چه رسد برای شما!) مگر آنچه خدا بخواهد. (این مقدار میدانم که) برای هر قوم و ملتی، سرآمدی است; هنگامی که اجل آنها فرا رسد، (و فرمان مجازات یا مرگشان صادر شود،) نه ساعتی تاخیر میکنند، و نه پیشی میگیرند! (49)
بگو: «اگر مجازات او، شبهنگام یا در روز به سراغ شما آید (،آیا میتوانید آن را از خود دفع کنید؟!)» پس مجرمان برای چه عجله میکنند؟! (50)
یا اینکه آنگاه که واقع شد، به آن ایمان میآورید! (به شما گفته میشود:) حالا؟! در حالی که قبلا برای آن عجله میکردید! (ولی اکنون چه سود!) (51)
سپس به کسانی که ستم کردند گفته میشود: عذاب ابدی را بچشید! آیا جز به آنچه انجام میدادید کیفر داده میشوید؟!» (52)
از تو میپرسند: «آیا آن (وعده مجازات الهی) حق است؟» بگو: «آری، به پروردگارم سوگند، قطعا حق است; و شما نمیتوانید از آن جلوگیری کنید!» (53)
و هر کس که ستم کرده، اگر تمامی آنچه روی زمین است در اختیار داشته باشد، (همه را از هول عذاب،) برای نجات خویش میدهد! و هنگامی که عذاب را ببینند،( پشیمان میشوند; اما) پشیمانی خود را کتمان میکنند (،مبادا رسواتر شوند)! و در میان آنها، بعدالت داوری میشود; و ستمی بر آنها نخواهد شد! (54)
آگاه باشید آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست! آگاه باشید وعده خدا حق است، ولی بیشتر آنها نمیدانند! (55)
اوست که زنده می کند و می میراند، و به سوی او باز گردانده می شوید! (56)
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است; و درمانی برای آنچه در سینههاست; (درمانی برای دلهای شما;) و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان! (57)
بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند; که این، از تمام آنچه گردآوری کردهاند، بهتر است!» (58)
بگو: «آیا روزیهایی را که خداوند بر شما نازل کرده دیدهاید، که بعضی از آن را حلال، و بعضی را حرام نمودهاید؟!» بگو: «آیا خداوند به شما اجازه داده، یا بر خدا افترا می بندید (و از پیش خود، حلال و حرام میکنید؟!)» (59)
آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره (مجازات) روز رستاخیز، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، اما اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند! (60)
در هیچ حال (و اندیشهای) نیستی، و هیچ قسمتی از قرآن را تلاوت نمیکنی، و هیچ عملی را انجام نمیدهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن می شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفی نمیماند; حتی به اندازه سنگینی ذرهای، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است! (61)
آگاه باشید (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند! (62)
همانها که ایمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز میکردند. (63)
در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور)ند; وعدههای الهی تخلف ناپذیر است! این است آن رستگاری بزرگ! (64)
سخن آنها تو را غمگین نسازد! تمام عزت (و قدرت)، از آن خداست; و او شنوا و داناست! (65)
آگاه باشید تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از آن خدا میباشند! و آنها که غیر خدا را همتای او میخوانند، (از منطق و دلیلی) پیروی نمیکنند; آنها فقط از پندار بی اساس پیروی میکنند; و آنها فقط دروغ میگویند! (66)
ادامه دارد.
او کسی است که شما را در خشکی و دریا سیر میدهد; زمانی که در کشتی قرارمیگیرید، و بادهای موافق آنان را (بسوی مقصد) حرکت میدهد و خوشحال میشوند، ناگهان طوفان شدیدی میوزد; و امواج از هر سو به سراغ آنها میآید; و گمان میکنند هلاک خواهند شد; در آن هنگام، خدا را از روی اخلاص میخوانند که: «اگر ما را از این گرفتاری نجات دهی، حتما از سپاسگزاران خواهیم بود!» (22)
اما هنگامی که خدا آنها را رهایی بخشید، (باز) به ناحق، در زمین ستم میکنند. ای مردم! ستمهای شما، به زیان خود شماست! از زندگی دنیا بهره (میبرید)، سپس بازگشت شما بسوی ماست; و ما، شما را به آنچه عمل میکردید، خبر میدهیم! (23)
مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کردهایم; که در پی آن، گیاهان (گوناگون) زمین -که مردم و چهارپایان از آن میخورند- میروید; تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته میگردد، و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهرهمند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شبهنگام یا در روز، (برای نابودی آن) فرامیرسد; (سرما یا صاعقهای را بر آن مسلط میسازیم;) و آنچنان آن را درو میکنیم که گویی دیروز هرگز (چنین کشتزاری) نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که میاندیشند، شرح میدهیم! (24)
و خداوند به سرای صلح و سلامت دعوت میکند; و هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند) ، به راه راست هدایت مینماید. (25)
کسانی که نیکی کردند، پاداش نیک و افزون بر آن دارند; و تاریکی و ذلت، چهرههایشان را نمیپوشاند; آنها اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند. (26)
اما کسانی که مرتکب گناهان شدند، جزای بدی بمقدار آن دارند; و ذلت و خواری، چهره آنان را میپوشاند; و هیچ چیز نمیتواند آنها را از (مجازات) خدا نگه دارد! (چهرههایشان آنچنان تاریک است که) گویی با پارههایی از شب تاریک، صورت آنها پوشیده شده! آنها اهل دوزخند; و جاودانه در آن خواهند ماند! (27)
(به خاطر بیاورید) روزی را که همه آنها را جمع میکنیم، سپس به مشرکان میگوییم: «شما و معبودهایتان در جای خودتان باشید (تا به حسابتان رسیدگی شود!)» سپس آنها را از هم جدا میسازیم (و از هر یک جداگانه سؤال میکنیم). و معبودهایشان (به آنها) میگویند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمیکردید!» (28)
(آنها در پاسخ میگویند:) همین بس که خدا میان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بودیم! (29)
در آن جا، هر کس عملی را که قبلا انجام داده است، میآزماید. و همگی بسوی «الله» -مولا و سرپرست حقیقی خود- بازگردانده میشوند; و چیزهایی را که بدروغ همتای خدا قرار داده بودند، گم و نابود میشوند! (30)
بگو: «چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟ یا چه کسی مالک (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه کسی زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و چه کسی امور (جهان) را تدبیر میکند؟» بزودی (در پاسخ) میگویند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پیشه نمیکنید (و از خدا نمیترسید)؟! (31)
آن است خداوند، پروردگار حق شما (دارای همه این صفات)! با این حال، بعد از حق، چه چیزی جز گمراهی وجود دارد؟! پس چرا (از پرستش او) روی گردان میشوید؟! (32)
اینچنین فرمان پروردگارت بر فاسقان مسلم شده که آنها (پس از این همه لجاجت و گناه)، ایمان نخواهند آورد! (33)
بگو: «آیا هیچ یک از معبودهای شما، آفرینش را ایجاد میکند و سپس بازمیگرداند؟!» بگو: سخللّهتنها خدا آفرینش را ایجاد کرده، سپس بازمیگرداند; با این حال، چرا از حق رویگردان میشوید؟!» (34)
بگو: «آیا هیچ یک از معبودهای شما، به سوی حق هدایت میکند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدایت میکند! آیا کسی که هدایت به سوی حق میکند برای پیروی شایستهتر است، یا آن کس که خود هدایت نمیشود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه میشود، چگونه داوری میکنید؟! سذللّه (35)
و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهای بیاساس)، پیروی نمیکنند; (در حالی که) گمان، هرگز انسان را از حق بینیاز نمیسازد (و به حق نمیرساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام میدهند، آگاه است! (36)
شایسته نبود (و امکان نداشت) که این قرآن، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود; ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی)، و شرح و تفصیلی بر آنها است; شکی در آن نیست، و از طرف پروردگار جهانیان است. (37)
آیا آنها میگویند: «او قرآن را بدروغ بهخدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید; و غیر از خدا، هر کس را میتوانید (به یاری) طلبید!» (38)
(ولی آنها از روی علم و دانش قرآن را انکار نکردند;) بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است! پیشینیان آنها نیز همین گونه تکذیب کردند; پس بنگر عاقبت کار ظالمان چگونه بود! (39)
بعضی از آنها، به آن ایمان میآورند; و بعضی ایمان نمیآورند; و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر میشناسد)! (40)
ادامه دارد.
هموطنان عزیز،فرهنگی های اندیشمند و آزاده !
دانش آموزان-دانشجویان-معلمان و اساتید محترم !
پیشاپیش فرارسیدن یک سال نو تحصیلی دیگر را به همه شما دوستداران علم و ادب و عمل ،تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
مبارک ، مبارک و صدها هزار شادباش و مبارک باد به شما خوبان.
ما نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش ، فرارسیدن سال نو تحصیلی 1393خورشیدی را،به همه شما ، دانش آموزان ، دانشجویان ، فرهنگیان ، استادان عزیز و آزاده ایران زمین تبریک و شادباش عرض می نماییم و آرزومندیم که همراه با آرامش و سلامتی جاویدان-وجود نازنینتان موجب سعادت و رشد و شکوفایی بیشتر کشور عزیزمان ایران در تمامی عرصه های علمی،فرهنگی،آموزشی و .....باشد.
مدیر مجله و دیگر نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش ، جمعه21/6/1393
موفق و پیروز باشید.
فال روزانه جمعه 21 شهریور93
امروز بر شما چگونه خواهد گذشت ؟؟؟؟؟................. ::
فروردین: شما هنوز کارهای ناتمام زیادی دارید و تا موقعی که آنها را تمام نکرده اید نمیتوانید استراحت کنید. خوشبختانه هم اکنون تمرکز کردن بر روی وظایتان زیاد کار سختی نیست. شما باید تعادلی منطقی بین مسئولیت پذیر بودن بیتفاوت بودن برقرار کنید. شما با شناختن هر دو جنبه ذات خود میتوانید در عین حال که کار میکنید از کارتان لذت هم ببرید.
اردیبهشت: امروز کارهای بیمعنی شما برای خودتان هم مایه تعجب شده است، برای اینکه دیگران به شما اعتماد دارند و میخواهند بهتان تکیه کنند. به جای تفسیر کردن موقعیتهای جدید بر اساس اولویتهای خود، شما به اندازه کافی عاقل هستید که نگرشها و ایدههای خود را از واقعیت جدا کنید. اما دلیل این کارتان فقط این است که شما ظاهر را میبینید و بر اساس آن عمل میکنید و همین موضوع بهتان اجازه نمیدهد که برنامه های افراد دیگر را هم در نظر بگیرید.
خرداد: امروز هوش و دقت فوقالعاده شما واقعاً تعجب آور است، شما امروز میتوانید بدون اینکه حتی دیگران بفهمند که شما از آنها زرنگ ترید، از پرداختن به موضوعهای نامطبوع و نادرست اجتناب کنید. امروز برایتان بهتر است که آرام تر کار کنید و حتی اگر کارهایی است که ممکن است بیشتر از آنها لذت ببرید، بهتر است که بر روی مسائل عاطفی اصرار داشته باشید.
تیر: شما در رابطههای دوستانهتان تنها کسی هستید که حساسیت زیادی دارید و از این موضوع خسته شدهاید. اگر بنشینید و به حرفهای دیگران گوش بدهید و از دید آنها به دنیا نگاه کنید ناامید خواهید شد، اما آنها ظاهراً خیلی به نقطه نظرات شما توجه نمیکنند. اگر این موضوع ناراحتتان کرده است، شاید الان وقتش باشد که در موردش وارد بحث بشوید و یا حداقل برای خودتان مرزهایی تعیین کنید که احساستان را حفظ کنید.
مرداد: حالا که ماه وارد ششمین خانه شما یعنی خانه نیازهای منظم روزانه تان شده است، واقعاً لازم است که برنامهریزی های خود را مدیریت کنید. شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارید، پس باید از مسیر اصلی خود خارج نشوید. بیشتر توجه کردن به جزئیات باعث میشود در آینده راهتان هموارتر گردد.
شهریور: امروز به حس ششم خلاقانه خود اعتماد کنید، چراکه امروز شما را در مسیر درستی هدایت میکند. به جای اینکه وقتتان را با تجزیه و تحلیل کردن مسائل تلف کنید- که البته بیشتر اوقات هم این کار را میکنید- حالا بهترین راه برای چیزهایی که بهشان شک دارید این است که فقط کاری را که احساس میکنید درست است انجام دهید. پس اصلاً بر اساس عقل و منطق تصمیم گیری نکنید و به حرف دلتان گوش دهید.
مهر: شما حتی اگر برای کمک کردن به یک نفر و حل کردن مشکلات جزئیاش با او ارتباط برقرار کنید، اگر امروز خودتان را با مسائل عاطفی درگیر کنید خیلی بی فکر عمل کردهاید. اما این سخن بدین معنی نیست که اگر حضور شما باعث به وجود آمدن مشکلاتی بشود شما باید راهتان را عوض کنید. بلکه معنی این حرف این است که شما وقتی رابطهای را آغاز میکنید حواستان باشد عقیده و ایمان خود را از دست ندهید. بیتفاوت بودن و داشتن قانون و متد خاص بهتر از کار کردن با دلشوره واضطراب است.
آبان: امروز شما حتماً باید با خواهر و برادر و یا یکی از دوستان نزدیکتان گفتگویی جدی داشته باشید. حتی اگر شما فکر کنید که همه چیز عالی و خوب است ولی باز هم مشکلی وجود دارد، مثل اینکه مسائل احساسی حل نشدهای در خفا وجود دارد. به جای اینکه چشمهایتان را به روی این موضوع ببندید، بهترین کاری میتوانید بکنید این است که بحثی صادقانه و با دیدی باز داشته باشید.
آذر: امروز مقاومت کررن در برابر خرج کردن پولتان کاری درست و منطقی است، اما باید بدانید دلیلتان برای خرید نکردن چیست؟ اگر شما واقعاً میخاوهید پولتان را پس انداز کنید، پس صرف نظر کردن از خریدهای دلبخواهی خیلی مهم است. اما اگر شما پولتان را خرج نمیکنید که روزهای آنیده بتوانید بیشتر خرج کنید، پس باید قبل از اینکه این کار را بکنید خوب فکر کنید. شما فقط باید بر اساس اولویت و نیازتان محصولی را خریداری کنید.
دی: اگر شما سعی کنید که احساسات خود را مخفی نگهداشته و ابراز نکنید، بالاخره یک روز طاقتتان تمام میشود و ممکن است تمام رازهای خود را فاش کنید. شاید شما خیلی نگران کسانی که دوستشان دارید هستید و نمیخواهید آنها را ناراحت کنید. ولی از طرف دیگر اگر احساسات خود را سرکوب کنید خودتان بیشتر ضربه خواهید خورد.
بهمن: امروز شما خیلی عجول شدهاید، ولی بهتر است چند روزی صبر کرده و درمورد احساسات خود حرفی نزنید. حتی اگر امروز آنچه که در فکرتان میگذرد را عنوان کنید، حرفهای شما تاثیر زیادی بر دیگران نخواهد گذاشت، چرا که شما با شوخی و خنده منظور خود را بیان میکنید. پس باید تا موقعی که زمان مناسب فرا نرسیده نیازها و خواسته های خود را متعادل کنید. فردا که ماه به نشانه شما باز میگردد برای صحبت کردن در مورر مکنونات قلبیتان زمان مناسب تری است.
اسفند: امروز شما بر سر دوراهی گیر کردهاید و این برایتان مثل یک برزخ است. در چند روز گذشته احساسات شما خیلی عمیقتر شدهاند و نگه داشتن دوستیهایتان در وضعیتی متعادل کار خیلی سختی است. توانایی شما تا آخر هفته بیشتر میشود. باوجود این بهتر است که همه چیز را راحت گرفته و خودتان را برای اتفاقاتی که رخ میدهد آماده کنید.
پایان.