آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب (آسمانی) داشتند، به سوی کتاب الهی دعوت شدند تا در میان آنها داوری کند، سپس گروهی از آنان، (با علم و آگاهی،) روی میگردانند، در حالی که (از قبول حق) اعراض دارند؟ (23) این عمل آنها، به خاطر آن است که میگفتند: «آتش (دوزخ)، جز چند روزی به ما نمیرسد. (و کیفر ما، به خاطر امتیازی که بر اقوام دیگر داریم، بسیار محدود است.)» این افترا (و دروغی که به خدا بسته بودند،) آنها را در دینشان مغرور ساخت (و گرفتار انواع گناهان شدند). (24) پس چه گونه خواهند بود هنگامی که آنها را برای روزی که شکی در آن نیست ( روز رستاخیز) جمع کنیم، و به هر کس، آنچه (از اعمال برای خود) فراهم کرده ، بطور کامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زیرا محصول اعمال خود را میچینند). (25) بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی; به هر کس بخواهی، حکومت میبخشی; و از هر کس بخواهی، حکومت را میگیری; هر کس را بخواهی، عزت میدهی; و هر که را بخواهی خوار میکنی. تمام خوبیها به دست توست; تو بر هر چیزی قادری. (26) شب را در روز داخل میکنی، و روز را در شب; و زنده را از مرده بیرون میآوری، و مرده را زنده; و به هر کس بخواهی، بدون حساب، روزی میبخشی.» (27) افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند; و هر کس چنین کند، هیچ رابطهای با خدا ندارد (و پیوند او بکلی از خدا گسسته میشود); مگر اینکه از آنها بپرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیه کنید). خداوند شما را از (نافرمانی) خود، برحذر میدارد; و بازگشت (شما) به سوی خداست. (28) بگو: «اگر آنچه را در سینههای شماست، پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را میداند; و (نیز) از آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه میباشد; و خداوند بر هر چیزی تواناست. (29) روزی که هر کس، آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر میبیند; و آرزو میکند میان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانی زیادی باشد. خداوند شما را از (نافرمانی) خودش، برحذر میدارد; و (در عین حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است.» (30) بگو: «اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد; و گناهانتان را ببخشد; و خدا آمرزنده مهربان است.» (31) بگو: «از خدا و فرستاده (او)، اطاعت کنید! و اگر سرپیچی کنید، خداوند کافران را دوست نمیدارد.» (32) خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. (33) آنها فرزندان و (دودمانی) بودند که (از نظر پاکی و تقوا و فضیلت،) بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند; و خداوند، شنوا و داناست (و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه میباشد) . (34) (به یاد آورید) هنگامی را که همسر «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، برای تو نذر کردم، که «محرر» (و آزاد، برای خدمت خانه تو) باشد. از من بپذیر، که تو شنوا و دانایی! (35) ولی هنگامی که او را به دنیا آورد، (و او را دختر یافت،) گفت: «خداوندا! من او را دختر آوردم -ولی خدا از آنچه او به دنیا آورده بود، آگاهتر بود- و پسر، همانند دختر نیست. (دختر نمیتواند وظیفه خدمتگزاری معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مریم نام گذاردم; و او و فرزندانش را از (وسوسههای) شیطان رانده شده، در پناه تو قرار میدهم.» (36) خداوند، او ( مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت; و به طرز شایستهای، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد); و کفالت او را به «زکریا» سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او میشد، غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: «ای مریم! این را از کجا آوردهای؟!» گفت:«این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بی حساب روزی میدهد.» (37) در آنجا بود که زکریا، (با مشاهده آن همه شایستگی در مریم،) پروردگار خویش را خواند و عرض کرد: «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهای (نیز) به من عطا فرما، که تو دعا را میشنوی!» (38) و هنگامی که او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود، فرشتگان او را صدا زدند که: «خدا تو را به» یحیی «بشارت میدهد; (کسی) که کلمه خدا ( مسیح) را تصدیق میکند; و رهبر خواهد بود; و از هوسهای سرکش برکنار، و پیامبری از صالحان است.» (39) او عرض کرد: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که پیری به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟!» فرمود: «بدین گونه خداوند هر کاری را بخواهد انجام میدهد. سذللّه (40) (زکریا) عرض کرد: «پروردگارا! نشانهای برای من قرار ده!» گفت: «نشانه تو آن است که سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهی گفت. (و زبان تو، بدون هیچ علت ظاهری، برای گفتگو با مردم از کار میافتد.) پروردگار خود را (به شکرانه این نعمت بزرگ،) بسیار یاد کن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبیح بگو! (41) و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته; و بر تمام زنان جهان، برتری داده است. (42) ای مریم! (به شکرانه این نعمت) برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده بجا آور! و با رکوعکنندگان، رکوع کن! (43) (ای پیامبر!) این، از خبرهای غیبی است که به تو وحی میکنیم; و تو در آن هنگام که قلمهای خود را (برای قرعهکشی) به آب میافکندند تا کدامیک کفالت و سرپرستی مریم را عهدهدار شود، و (نیز) به هنگامی که (دانشمندان بنی اسرائیل، برای کسب افتخار سرپرستی او،) با هم کشمکش داشتند، حضور نداشتی; و همه اینها، از راه وحی به تو گفته شد.) (44) (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خداوند تو را به کلمهای ( وجود باعظمتی) از طرف خودش بشارت میدهد که نامش «مسیح، عیسی پسر مریم» است; در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود; و از مقربان (الهی) است. (45) و با مردم، در گاهواره و در حالت کهولت (و میانسال شدن) سخن خواهد گفت; و از شایستگان است.» (46) (مریم) گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که انسانی با من تماس نگرفته است؟!» فرمود: «خداوند، اینگونه هر چه را بخواهد میآفریند! هنگامی که چیزی را مقرر دارد (و فرمان هستی آن را صادر کند)، فقط به آن میگوید: «موجود باش!» آن نیز فورا موجود میشود. (47) و به او، کتاب و دانش و تورات و انجیل، میآموزد. (48) و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها میگوید:) من نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام; من از گل، چیزی به شکل پرنده میسازم; سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص ( پیسی) را بهبودی میبخشم; و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم; و از آنچه میخورید، و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم; مسلما در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید! (49) و آنچه را پیش از من از تورات بوده، تصدیق میکنم; و (آمدهام) تا پارهای از چیزهایی را که (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضی از چهارپایان و ماهیها،) حلال کنم; و نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام; پس از خدا بترسید، و مرا اطاعت کنید! (50) ادامه دارد.