1-راستی حسینی هیچگاه به این نکته توجه نموده ایم،که چرا برخی از دعاهای ما مستجاب نمی شود؟
2-آیا از خود سوال نموده ایم، چرا برخی از اوقات بدون دلیل مشخصی مضطرب و آشفته می شویم و با زمان و زمین سر خصومت و لجبازی پیدا می نماییم؟
1-در استجابت دعاهایمان چند نکته اساسی نقش دارد،از جمله: مشخص بودن اصل دعایمان. عدم تناقض و ناسازگاری دعاهایمان با نظم و نظام خلقت و منافات نداشتن با حق و حقوق دیگران. خالص بودن ایمانمان به حضرت حق. استمرار دعا و خواهش از خداوند فریاد رس برای استجابت، همچون کودکی که برای خرید یک عروسک ملتمسانه و مستمر از والدینش خواهش می کند و .....
2-برخی از دلایل نا آرامی و آشفتگی ما چنین می باشد: عدم رعایت تغذیه درست و اصولی-اهمیت ندادن به ورزش و پیاده روی-نزاعهای خانوادگی-اعتیاد به دخانیات و انواع مواد مخدر-دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن و عدم رعایت اصل گرانقدر سحرخیزی-تزلزل ایمان و یا عدم اعتقاد به نیروی برتر که کسی جز خدای باریتعالی نمی باشد-عدم رعایت درست حق الناس و علتها و دلایل بسیار دیگر.
در پاسخ به دو سوال بالا موارد بسیاری را که توسط پژوهشهای گوناگون به اثبات رسیده است، می توان بیان نمود-اما شاید یک نکته مهم و اساسی در این بین می باشد، که کمتر به آن توجه نمودیم و آن عدم توجه به گناهانی است که انجام می دهیم، ولی نمی دانیم که آن عمل گناه و اشتباه می باشد و چه تبعاتی در زندگی شخصی بصورت خاص و در نظام هستی بصورت عام دارد.
به عنوان مثال: وقتی نیمه شب در مجتمع مسکونی با صدای بلند آواز می خوانیم و یا با صدایی گوشخراش سخن می گوییم، و در مقابل اعتراض اعضای خانواده جانبدارانه پاسخ می دهیم=چهار دیواری/اختیاری؟!
شاید ندانیم،این چهار دیواریهای اختیاری گاها موجب بر هم زدن آرامش و آسایش روحی و روانی همسایه هایمان از پیر و جوان و کودک و نوزاد می شود.
گناهان پنهان و یا عملکردهای نادرستی،همچون صدای خروس بی محل در محیط شهری-با صدای بلند گفتگو نمودن در خانه و یا در خیابان هنگام نیمه شب-زیاد نمودن صدای ظبط اتوموبیل توسط جوانان صرف نظر از اینکه ترانه ای شاد باشد و یا غمناک.
در اینجا بیان این رویداد خالی از لطف نمیباشد، دو ماهی بود خروس بی محل همسایه ای مردمدار و باآبرویمان حوصله مردم را سر برده بود.صاحب آن خروس بی محل مثل خیلی از ما فکر می کرد در راه صراط مستقیم قدم برمیدارد و آزارش به مورچه هم نمی رسد؟ زیرا وی آن خروس ماشینی را 2ماه قبل با این نیت خرید و در حیاط خانه اشان در لانه مرغهای دیگر قرار داد،تا غذای طبیعی مصرف نماید و هورمونهای مضر از بدنش بیرون رود.
صاحب خروس وقتی به خودش آمد،که دیروز ساعت یک بعد از ظهر صدای پیرزن همسایه را شنید که با صدای بلند می گفت: الهی بچه هایت خیر نبینند، نه شب برای من و شوهر مریضم گذاشتی نه روز...؟!
همسایه ما وقتی که متوجه این موضوع شد،به خانه تمام همسایه ها رفت و طلب بخشایش نمود.
نکته ای عبرت انگیز ماجرا این بود،آنجا که همسایه امان گفت: خدایا مرا را ببخش.یکی دو ماهی است ،بدون دلیل برای من و بچه هایم بیماری و عذاب می آید،شاید علتش همین گناهان پنهانی است که از آن خبر ندارم؟؟؟!!!!
آری همین گناهان پنهان چه بسا موجب خشم و نفرین دیگر بندگان خدا شود.پس در این دنیا باید بسیار هوشیار بود،که این جهان بر اساس نظم و نظامی هدفمند شکل گرفته است و هر عمل خوب و یا بدی به اندازه دانه ارزنی بی جواب نخواهد بود.