سلونی قبل ان تفقدونی :: تا مرا از دست نداده اید با من سخن گویید. 1-چون روزگار آشفته بینید،چنان باشید که شتربچگان باشند.همچون,ابن لبون, نه پشتی دارد که بار بردارد و نه پستانی که شیر بفشارند. 2-خود تباه ساخت آن کس که طمع کرد. بخواری رضا داد،آن کس که پیش ناکس گریبان درید. خویش را کوچک شمارد،آنکس که نیندیشیده سخن گفت. 3-مگر نشنیده باشید که تنگ چشمی فرو مایگیست؟ مگر نشنیده باشید که نابردباری نامردی است؟ مگر نشنیده باشید که تهیدستی منطق را در دهان بشکند و برهان را ناچیز سازد و سخنور را از ادای سخن بازدارد. 4-درویشان{نیازمندان}هم در سرای خویش بیگانه باشند. 5-آن تن آسانی که جان ترا از کسب فضیلت باز دارد،آفت جان تست، و آن بردباری که در برابر شهوت و هوس حصار بر آورد،شجاعت است ، و آن پارسایی که نفس را از انحرافات ایمن سازد ، ثروت است ، و بگذاریم بگوییم که :: پرهیزگاری از نا پرهیزی ها مطمئن ترین سپر در مقابل حوادث و مخاطرات است.
7-اندیشه خردمندان آیینه ای روشن است که حقایق را در خود منعکس سازد و سینه دانشوران گنجینه اسرار است.
8-چهر ه های گشاد و خندان بدان میمانند که دوست بربایند و دوستی بیفزایند و حوصله های وسیع که دیرتر لبریز شود،عیب ها را پنهان دارد.
9-آنان که از خویشتن رضا باشند،دشمن بسیار خواهند داشت، و آنچه که در این جهان با دست و زبان به کار برید، در آن جهان با دل و جان بپذیرید.
10-اوه،بدین آدمی بنگرید که در پرتو یک پاره پیه جهان را بنگرد و با جنبش یک قطعه گوشت سخن را بیاراید و در خمیدگی یک تکه استخوان بشنود و همی خود را گویا و بینا و شنوا بشمارد و بر خویشتن ببالد !
منبع :: سخنان امیرالمومنین علی(ع) از نهج البلاغه{ترجمه فارسی نهج البلاغه} :: زنده یاد استاد جواد فاضل-صفحه=456 و 457
ادامه دارد.