سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توکّل، دژ حکمت است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مجله آرامش-آبان1392-شماره نهم ، مجله آرامش-بهمن1392-شماره دهم ، «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}» ، « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} » ، مجله آرامش-اسفند1391-شماره اول ، مجله آرامش-اسفند1392-شماره یازدهم ، «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}» ، «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}» ، « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } » ، پهلوی اول ، شعر و ادبیات متعهد و مردمی ، « {ش18-اسفند1396خورشیدی} » ، قرآن،آزادی و حقوق بشر ، مشاوره و روانشناسی ، مجله آرامش-فروردین1392-شماره دوم ، تاریخ معاصر ایران ، رضاشاه ، پرتوی از قرآن ، تاریخ ایران زمین ، « مجله آرامش-شهریور1393-شماره17 » ، « مجله آرامش-مهر93-شماره18» ، مجله آرامش-فروردین1393-شماره دوازدهم ، مجله آرامش-خرداد1392-شماره چهارم ، مجله آرامش-خرداد1393-شماره چهاردهم ، مجله آرامش-اردیبهشت1393-شماره سیزدهم ، مجله آرامش-مهر1392-شماره هشتم ، مناسبتها ، (مجله آرامش-تیر1393-شماره 15) ، «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}» ، مجله آرامش-تیر1392-شماره پنجم ، رضاخان ، تاریخ عصر پهلوی ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، اخلاق در قرآن ، اخلاق در قرآن ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، تاریخ ایران زمین ، پهلوی اول ، رضاشاه ، « {دوره جدید،ش11،اسفند 1395خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} » ، « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } » ، پهلویها ، مجله آرامش-مرداد1392-شماره ششم ، شبه مدرنیته مستبدانه ، مجله آرامش-اردیبهشت92-شماره سوم ، « {ش17-بهمن1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-آذر93-شماره19» ، احمد شاملو ، «مجله آرامش-مرداد1393-شماره16» ، آیاتی از کتاب نور و روشنایی ، پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی ، « {ش16-آذر1396خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش9،دی1395} » ، « {دوره جدید،ش10،بهمن 1395خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } ، « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } » ، « {جدید-ش14-خرداد96ش} » ، « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } » ، روان شناسی،روان درمانی اگزیستانسیال ، مناسبتهای ملی و میهنی ، مناسبتهای ملی و دینی ، ویروس کرونا؟! ، سردار سپه ، سرگرمی ، تبریک و تهنیت دوستانه... ، رضاشاه ، پهلوی اول ، فروغ فرخزاد ، عکسهای یادگاری ، فال روزانه ، « { ش 29 ، فروردین 1399خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، #نیکا_شاکرمی ، #مهسا_امینی،#ژینا_امینی ، « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی ، تاریخ تحلیلی ایران زمین ، تاریخ تحلیلی ایران ما ، توحید و رهایی ، «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}» ، «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}» ، آرامش ، آرامش جسم و روان ، آرامش و زندگی ، احمدشاملو ، اخبارروانشناسی و روانپزشکی ، اختلالات خواب ، اندیشه های متعهد و انسانی ، انقلاب مشروطیت ایران ، توحید،عرفان،رهایی ، جملات زندگی ساز ، خسرو گلسرخی ، دکتر شفیعی کدکنی ، دکتر علی شریعتی،هیهات مناالذله ، دکتر محمد مصدق ، دکترشفیعی کدکنی ، راه انسانیت ، تاریخ دوران پهلوی ، تاریخ زندان، پهلویها، پهلوی دوم ، پرتوی از قرآن حکیم ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی} » ، « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} » ، « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } » ، « { ش25 ، اردیبهشت 1398خورشیدی } » ، « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، دی ماه 1398خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، « { ش20- مرداد ماه1397خورشیدی } » ، فال روزانه حافظ ، فال ، فلسفه و عرفان ، گفتگو و مصاحبه ، رضاشاه ، پهلوی اول ، ، روان درمانی اگزیستانسیال ، روان شناسی ، تسلیت ، پیام توحید و رهایی ، سیاوش کسرایی ، شعر و زندگی ، علیمردان خان بختیاری ، روزها و یادها ، کلمات راهگشاء و طلایی ، مناسبتهای ملی و مذهبی ، هموطن تسلیت و یاری ، مناسبتهای غم انگیز ملی ، ، هنر و ادبیات متعهد ایران ، مناسبتها، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتهای ملی و باستانی ، محمدرضاشاه پهلوی ، مرتضی کیوان ، مجله آرامش-شهریور1392-شماره هفتم ، مشاوره و روانشناسی ، رهایی از اعتیاد ، مطالب دینی و اعتقادی ، مطالب روانشناسی ، مقالات جامعه شناسی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :110
بازدید دیروز :35
کل بازدید :498892
تعداد کل یاداشته ها : 483
103/9/1
6:14 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
aramesh[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
« اسفند1391-شماره اول »[32] « فروردین1392-شماره دوم »[11] « اردیبهشت1392-شماره سوم »[4] خرداد1392-شماره چهارم[10] « تیر1392-شماره پنجم »[7] « مرداد1392-شماره ششم »[6] « شهریور1392-شماره هفتم »[1] « مهر1392-شماره هشتم »[8] « آبان1392-شماره نهم »[107] « بهمن1392-شماره دهم »[66] « اسفند1392-شماره یازدهم »[26] « فروردین1393-شماره دوازدهم »[10] « اردیبهشت1393-شماره سیزدهم »[9] « خرداد1393-شماره چهاردهم »[9] « مجله آرامش-تیر1393-شماره 15 »[7] « مجله آرامش-مرداد1393-شماره 16 »[3] « مجله آرامش-شهریور1393-شماره 17 »[11] « مجله آرامش-مهر93-شماره18»[13] « مجله آرامش-آذر93-شماره19»[5] « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 »[4] «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}»[45] «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}»[7] «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}»[2] «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}»[19] «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}»[2] «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}»[21] « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} »[5] « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} »[1] « {دوره جدید،ش9،دی 1395} »[2] « {دوره جدید،ش10،بهمن1395} »[4] « {دوره جدید،ش11،اسفند1395} »[6] « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} »[36] « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} »[2] « {جدید-ش14-خرداد96ش} »[3] « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} »[1] « {ش16-آذر1396خورشیدی} »[3] « {ش17-بهمن1396خورشیدی} »[4] « {ش۱۸-اسفند1396خورشیدی} »[16] « {ش19-اردیبهشت ماه1397خ»[4] « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } »[3] « { ش21- مرداد ماه1397خورشیدی } »[1] « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } »[2] « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } »[6] « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } »[4] « { ش25 ، اردیبهشت1398خورشیدی } »[1] « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } »[1] « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } »[17] « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 29 ، دی ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 30 ، فروردین 1399خورشیدی } »[7] « { ش 31 ، اردیبهشت 1399خورشیدی } »[2] 《 ش32-شهریور 1399خورشیدی 》[1] 《 ش33-مهر 1399خورشیدی 》[1] 《 ش34-آبان 1399خورشیدی 》[4] 《 ش35- آذر 1399خورشیدی 》[2] « ش36 ، اسفند 1399خورشیدی »[1] « شماره37، فروردین1400خورشیدی »[18] « شماره 38،اردیبهشت1400خورشیدی »[32] « شماره 39، خرداد 1400خورشیدی »[1] « شماره 40 ، مردادماه 1400خورشیدی »[3] « شماره 41 ، شهریور 1400خورشیدی »[3] « شماره 42 ، آبان ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره 43 ، دی ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره44 ، بهمن ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره45 ، فروردین 1401خورشیدی »[1] « شماره46 ، خرداد ماه 1401خورشیدی »[5] « شماره47 ، مرداد ماه 1401خورشیدی »[2] « شماره48 ، شهریورِ1401خورشیدی »[6] « شماره49 ، مهرماه1401خورشیدی »[2] «شماره50،اسفندماه1401خورشیدی»[9] «شماره51،فروردین1402خورشیدی»[3] «شماره52،اردیبهشت1402خورشیدی»[1] «شماره53،خرداد1402خورشیدی»[7] «شماره54تیرماهِ1402خورشیدی»[3] «شماره55مرداد1402خورشیدی»[3] «ش56آبان1402خورشیدی»[2] «ش57-آذر1402خورشیدی»[4] «ش58-دی1402خورشیدی»[3] «ش59 -اسفند1402خورشیدی»[3] «ش60-فروردین1403خ»[1] «ش61-اردیبهشت1403خ»[1] «ش62-شهریور -1403خ»[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) مجله آرامش « تارنمای شخصی مهدی گل محمدی » لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قاصدک جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مجله پیام توحید مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان نشریه حضور مسیر عرشیان تراوشات یک ذهن زیبا پاتوق دوستان غزل عشق کلینیک تخصصی پوست و تناسب اندام-ایده آل بابای آسمانی محمد قدرتی یه دختره تنها شاه تورنیوز Note Heart غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... wanted دفتر احسان رویابین تینا!!!! عرفان وادب کاروجدان allah is my lord منتظر باران فرهنگی بهار عشق شناخت کافی ღای دریغاღ خط خطی ها عدالت جویان نسل بیدار سینا حاج زاده HADAFE SORKH ghamzade رویایی زندگی کردن... جامع ترین وبلاگ خبری مقاله های تربیتی ارتــــش ســــرخ///AK زازران ♥®♥شایگان خواندنی های ایران جهان دانشجو دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر آسمان آبی پنجره ای رو به باغ مجله پارسی نامه سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ مجله الکترونیکی گوناگون مجله جهان داستان آموزش زبان دات کام مجاز نیوز طب سنتی خبرگزاری آریا تارنمای مهدی گل محمدی-2 سرزمین عجایب-برترین ترفندهای وب آموزش بورس

 

سیمای امام علی (ع) در آینه قرآن و حدیث

 

مریم معینی نیا

 

دوران زندگانی علی بن ابی‌طالب(ع) در پرتو همجواری با شخص اوّل اسلام ـ‌حضرت محمد(ص)‌ـ از کودکی تا بزرگسالی و به تبع آن رشد و اعتلای روحی و فکری در نزد ایشان و برخورداری از انفاس قدسی و تعالیم نبوی؛ همچنین ایفای نقش تاریخی و حسّاس و سرنوشت‌ساز حضرت علی(ع) در مقاطع مختلف از دوران پر‌فراز و نشیب رسالت پیامبر اسلام(ص)، سبب بوجود آمدن فضایل و مناقب خاص و ویژه‌ای در وجود ایشان گردید که بعد از پیامبر(ص)، به عنوانِ شخص دوم عالم اسلام شناخته شد؛ و در این خصوصیات کسی هم تراز و هم پایه با ایشان نبوده است.


حضرت علی(ع) در تمام مراحل نبوّت، یک لحظه از یاری و پشتیبانی رسول خدا سستی و غفلت ننمود و تاریخ اسلام را سرشار از فداکاریها و شجاعت‌ها و دلاوری‌های خود کرد. تمامی این فضایل و نیز کسب مقام دامادی پیامبر(ص) که حاکی از علاقه و محبت رسول خدا به حضرت علی(ع) بود، بدون شک حسادت برخی را بر‌انگیخت و دشمنی‌هانی را علیه او فراهم ساخت که تا زمان حیات پیامبر(ص)، جرأت علنی کردن آن را نداشتند و آن را مخفی می‌داشتند. اما این دشمنی‌های پنهانی پس از رحلت پیامبر(ص)، در امر جانشینی و خلافت پس از رسول اکرم(ص) و خانه‌نشین کردن بیست و پنج ساله? حضرت علی(ع) گواه این مطلب است. لذا کتمان کردن حقایق و فضایل علی(ع) از سوی مخالفان و معاندان، امری طبیعی و بدیهی بود. لکن، علی‌رغم تمامی این تلاشها در نادیده گرفتن فضایل و مناقب علی بنِ ابی‌طالب(ع)، قرآن کریم به عنوان اوّلین و مهم‌ترین دلیل و سند ما مسلمانان، به فراخور مقاطع مهم تاریخی صدر اسلام، آیات متعددی را درباره? حضرت علی(ع) ذکر کرده که دقت و تفحّص در شأن نزول آن آیات، سیمای علی(ع) را در آن کتاب آسمانی ترسیم و شأن و مرتبت قدسی و الهی آن حضرت را بر مشتاقان حق و حقیقت مبرهن و آشکار می‌سازد. از دیگر متون معتبر در دریافت مقام والای علی(ع)، احادیث و روایات منقول از رسول خدا(ص) است که خود دریچه‌ای دیگر در اثبات فضایل آن حضرت است.
در این مقال بر‌آنیم تا سیمای علی بن ابی‌طالب(ع) را در آیات متعددی از قرآن کریم و نیز احادیث نبوی دریابیم.

 

 

شأن نزول آیاتی از قرآن در ثبوت مقام علی(ع) ::

 

1. ماجرای لیلة‌المبیت یا خوابیدن علی(ع) بر بستر پیامبر(ص) در شب هجرت، در اکثر منابع شیعی چون تاریخ یعقوبی، مروج الذهب مسعودی، الأرشاد مفید و جز آن آمده است. قابل توجه آن‌که در کتب معتبر اهل سنّت مانند ابن هشام، تاریخ طبری و کامل ابن اثیر نیز این واقعه به‌گونه مشروح ذکر شده است.


ابن هشام در ابتدای خبر هجرت، به این مطلب اشاره دارد که همه? اصحاب هجرت کردند و هر کس ماند گرفتار حبس یا فتنه شد مگر علی بن ابی‌طالب و ابوبکر.1 سپس ماجرای خوابیدن حضرت علی(ع) بر رختخواب رسول خدا در شب هجرت ایشان به مدینه و پوشیدنِ جامه? سبز حضرمی ـ‌که به‌دستور پیامبر برای محفوظ ماندن علی(ع) از آسیب دشمنان بود‌ـ را آورده است. سپس از هجوم کفار قریش در صبحگاه به بستر پیامبر(ص) و دیدن علی به جای ایشان سخن گفته است.2 طبری در کتاب تاریخش ماجرای فوق را مشروح ذکر کرده است.3 ابن اثیر نیز، ضمن ذکر ماجرای لیلة المبیت، در خاتمه افزوده است، که کفّار قریش، هنگامی که علی(ع) را به جای پیامبر(ص) در بستر یافتند او را زدند و به‌سوی مسجد الحرام بردند و ساعتی او را نگه داشتند سپس رهایش کردند.4 ذکر کامل این روایت تاریخی در منابع فوق، اهمیت اقدام علی(ع) در شب هجرت را به‌عنوان یکی از فضایل خاص برای آن حضرت تصریح می‌کند.


در أمالی شیخ مفید از امام چهارم(ع) روایت شده که آیه: «و من الناس من یّشری نفسهُ ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رؤوف بالعباد» (بقره،2/ 207) درباره? علی(ع) و خوابیدن ایشان در بستر پیامبر(ص) به هنگام هجرت شبانه? رسول خدا از مکه به‌سوی مدینه نازل شده است.5 لذا اهمیّت اقدام شجاعانه? علی(ع) از نزول این آیه در شأن و منزلت ایشان، به ثبوت رسیده است.


2. یکی از سوره‌های معروف قرآن که شأن نزول آن را دربار? علی(ع) ذکر کرده‌اند، سوره عادیات در جریان سریه ذات السلاسل است.6 در پاره‌ای از مآخذ شیعی، بر‌خلاف گزارشی که از این سریّه در منابع معتبر سنّی چون ابن هشام،7 طبری8 و غیر آن آمده است، ماجرا به این صورت رخ داد که با اعزام عمروبن‌عاص کار به‌انجام نرسید و مقصود حاصل نشد. بلکه پس از مأمور شدن علی بن ابی‌طالب، دشمن از پای در‌آمد و خاطر رسول خدا و سایر مسلمانان از آنها آسوده شد. طبرسی در مجمع‌البیان آورده :


بعضی گفته‌اند سور? عادیات وقتی نازل شد که رسول خدا، علی(ع) را به جنگ ذات‌السلاسل فرستاد، و علی(ع) لشگر دشمن را شکست داد و این در حالی بود که قبل از آن در چند نوبت افرادی با لشکریانی رفته بودند و نتوانستند کاری صورت دهند و به نزد پیامبر(ص) بازگشتند. این ماجرا در حدیثی طولانی از امام صادق(ع) روایت شده است. و آن را ذات السلاسل خوانده‌اند زیرا که علی(ع) شکست فاحشی به مشرکان داد و عده‌ای را کشت، جمعی را اسیر کرد، و اسیران را در طناب آنچنان به هم بست که گویی در غل و زنجیراند. وقتی این سوره نازل شد، رسول خدا(ص) از خانه به‌میان مردم آمد و نماز صبح را خواند و در نماز همین سوره(عادیات) را تلاوت کرد. بعد از آن که نمازش تمام شد، اصحاب گفتند: ما این سوره را نشنیده بودیم، رسول خدا(ص) فرمود: بله، علی بر دشمنانش ظفر یافت و خدای‌تعالی این سوره را فرستاد و جبرییل امشب با آوردن آن، فتح علی(ع) را به من مژده داد؛ چند روز بیشتر نگذشت که علی(ع) با غنایم و اسیران رسید.9


3. از دیگر آیاتی که دربار? شایستگی و منزلت حضرت علی(ع) نازل شده است، آی?: «الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرّاً و علانیةً فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوفّ? علیهم و لا هم یحزنون» (بقره، 2/274) است. یعنی، کسانی که مال‌های خود را در شب و روز، نهان و آشکار انفاق می‌کنند، برای ایشان در نزد پروردگار پاداشی است و آنان نه ترسی دارند و نه اندوهگین می‌شوند. در مجمع‌البیان در ذیل آیه? فوق آمده است: از ابن عباس در سبب نزول این آیه چنین روایت شده که علی بن ابی‌طالب(ع) چهار درهم داشت؛ یکی را در شب، دیگری را در روز، سومی را به طور مخفیانه و چهارمی را آشکارا صدقه داد و این آیه در شأن آن حضرت نازل شد. طبرسی گوید: این معنی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت شده است؛ عیاشی در تفسیر خود و شیخ مفید در اختصاص و شیخ صدوق در عیون نیز نقل کرده‌اند.10


در تفسیر المیزان آمده است:
افراد مختلفی از ابن عباس روایت کرده‌اند و در تفسیر آیه?: «و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً» (دهر، 76/8) گفته‌اند، این آیه در شأن علی بن ابی‌طالب(ع) و فاطمه«علیها‌السلام» دختر رسول خدا نازل شده است. و در روایتی از ابن عباس چنین آمده، حسن و حسین بیمار شدند و رسول خدا(ص) با جمعی از صحابه از ایشان عیادت کرد. مردم به علی(ع) گفتند بهتر است برای بهبودی فرزندانت نذری کنی. علی و فاطمه و فضّه کنیز آنها نذر کردند که اگر کودکان بهبود یابند سه روز روزه بدارند. بچه‌ها بهبودی یافته و اثری از آن کسالت باقی نماند. علی(ع) سه من جو قرض کرد و فاطمه?علیها‌السلام? یک من آن را دستاس و سپس خمیر کرد و پنج قرص نان به تعداد خانواده پخت، و سهم هر کس را جلویش گذاشت تا افطار کنند. در همین زمان سائلی (به در خانه آمده) گفت: سلام بر شما اهل بیت، من مسکینی از مساکین مسلمان هستم، مرا اطعام دهید که خدا شما را از موائد بهشتی طعام دهد.


خاندان پیامبر(ص) آن سائل را بر خود مقدم شمرده، افطار خود را به او دادند، و آن شب را جز آب چیزی نخوردند و شکم گرسنه دوباره نیّت روزه کردند. هنگام افطار روز دوم طعام را پیش روی خود نهادند تا افطار کنند، یتیمی بر در خانه ایستاد، آن شب هم یتیم را بر خود مقدم داشته و در شب سوم نیز اسیری آمد و همان عمل را با او کردند. صبح روز چهارم که شد، علی(ع) دست حسن و حسین را گرفت و نزد رسول خدا آمدند. پیامبر اکرم(ص) وقتی بچه‌ها را دید که از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: چقدر بر من دشوار است که شما را در چنین حالی ببینم؛ آن‌گاه با علی(ع) و کودکان به سوی فاطمه«علیها‌السلام» رفت و او را در محراب یافت که از فرط گرسنگی چشمهایش گود افتاده بود. از مشاهده? این وضع ناراحت شد؛ در همین حال جبرییل نازل شد و عرضه داشت: این سوره را بگیر، خدا تو را در داشتن چنین اهل بیتی تهنیت می‌گوید، آن‌گاه آیات را قرائت کرد.11


4. از دیگر آیات مهم نازل شده در شأن و منزلت حضرت علی(ع)، آیه?: «انّما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکوة و هم راکعون» (مائده، 5/55) است. امامیه معتقد است، این آیه نص در ولایت و خلافت آن حضرت است. زیرا تنها اوست که در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد.12 علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آورده:
اجماع علما و اهل حدیث از همه? فرق اسلام این است که تنها حضرت علی(ع) انگشتر خود را در حال رکوع نماز به تصدّق داد. از این‌رو، خداوند پاس عملش را نگه‌داشته و آن آیه را در شأن حضرت علی(ع) فرستاده است، و می‌بینیم که رسول خدا(ص)، او را از میان همه? اصحاب خود به این کلمات اختصاص داده و امر ولایتش را آشکار ساخت و فرمود: «من کنت مولاهُ فعلی? مولاهُ، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.»13


5. از دیگر آیاتی که می‌تواند بیانگر شأن و فضیلتی در‌خور توجه برای اهل‌بیت پیامبر(ص) و از جمله حضرت علی(ع) باشد، آیه? مباهله (آل عمران، 3/61) است. این ماجرا از وقایع مهم تاریخ اسلام در سال دهم هجری است. در ماجرای مباهله به‌دستور خداوند، رسول اکرم(ص) موظف شد تا با فرزندان و خاندانش در مقابل رؤسای قوم مسیحی که در پذیرش آیین جدید مقاومت کرده و حقانیت آن را زیر سؤال می‌بُردند، به ملاعنه و نفرین کردن بر یکدیگر بپردازند، و در این مراسم، اهل‌بیت ایشان یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین او را همراهی می‌کردند. وقتی مسیحیان نجران آنها را دیدند گفتند: اینها همان چهره‌هایی هستند که اگر خدا را سوگند دهند تا همه? کوه‌های جهان را از جای برکند، خدا چنان کند. بنابراین دست از مباهله برداشتند و به‌شرط پرداخت جزیه با مسلمانان از در صلح و دوستی در آمدند.14
قابل ذکر است، آیات متعددی در قرآن کریم در شأن و مرتبت حضرت علی(ع) نازل شده است که به‌طرح و بررسی مهم‌ترین و معروف‌ترین آنها پرداخته شد؛ چرا که ذکر تمامی آنها در محدوده? این مقال نمی‌گنجد.

 

مقام و منزلت علی(ع) در احادیث نبوی ::

 

1. حدیث یوم الدّار:

 بعد از نزول آیه? مبارکه? «و انذر عشیرتک الأقربین» (شعراء، 26/214)، پیامبر اکرم(ص)، علی(ع) را که در آن روز پانزده سال بیشتر نداشت خواست و به او گفت که طعامی آماده سازد و عموم خویشاوندان را که شامل همه? فرزندان عبد‌المطلب، یعنی عموها و عمو زاده‌ها و عمه زاده‌های پیامبر بودند دعوت کند. تعداد آنان از چهل نفر تجاوز نمی‌کرد. چون برای بار سوم آنها را جمع کرد و غذا صرف شد، پیامبر در جمع آنها سخن گفت و فرمود: هیچ‌کس از برای کسان خود، چیزی بهتر از آنچه من برای شما آورده‌ام، نیاورده است. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام. خدایم به من فرمان داده که شما را به‌سوی او بخوانم. کدام‌یک از شما یاور و پشتیبان من خواهد بود تا برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد. سکوت بر مجلس حاکم شد و هیچ‌کس جواب مثبت نداد. تنها علی(ع) که از همه کوچک‌تر بود از جای برخاست و اعلام پشتیبانی از پیامبر خدا کرد. چون پیامبر سه بار این سخن را گفت و هر بار علی(ع) برخاست، گردن او را گرفت و فرمود: این برادر من، وصیّ من و خلیفه? من در میان شماست؛ سخن او را بشنوید و فرمان او را ببرید.15
این حدیث بیانگر فضیلتی در خور توجه برای حضرت علی(ع) است که از همان ابتدای بعثت، آمادگی برای هر گونه فداکاری در راه حمایت از رسول خدا را اعلام می‌کند.

 


2. حدیث منزلت:

 دربار? عدم حضور علی(ع) در غزوه? تبوک و ماجرای آن آمده است: رسول خدا در سفر تبوک، علی بن ابی‌طالب را در میان اهل خویش گذاشت. منافقان گفتند: برای خلاصی از دست او، وی را همراه نبرده است! در این وقت علی(ع) سلاح گرفته و در جَرف به رسول خدا رسید و آنچه را منافقان گفته بودند به عرض آن حضرت رسانید. پیامبر(ص) فرمود: دروغ می‌گویند، من به‌خاطر آنچه در پشت سر گذاشته بودم تو را در آنجا نگه داشتم، برگرد و به جای من در اهل من و خودت بمان. آیا راضی نیستی که نسبت به من مانند هارون به موسی باشی، جز آن که پیامبری بعد از من نمی‌آید (أفلا ترضی یا علی أن تکون منی بمنزلة هارون من موسی، اِلاّ انهُ لا نبی بعدی). در این هنگام علی(ع) به مدینه بازگشت و رسول خدا به سفر ادامه داد.16
این حدیث، پس از حدیث یوم الدّار از مهم‌ترین احادیث در بیان مقام و شأن علی بن ابی‌طالب(ع) است که به حدیث منزلت مشهور شده و راویان زیادی آن را در کتب خویش ذکر کرده‌اند.17

 


3. حدیث غدیر خم:

ابن هشام که اخبار حجة الوداع را از شروع سفر تا پایان مناسک در دوازده روایت دنبال کرده است،18 در روایت سیزدهم بدون پرداختن به کیفیت مراجعت پیامبر(ص) به مدینه، فقط با عبارت: «ثم قفل رسول الله»، به برگشت اشاره‌ای کرده و آن‌گاه از اقامت آن حضرت در بقیه? ذی الحجه و صفر، در مدینه و اعزام اسامة بن زید برای جنگ با رومیان سخن به‌میان آورده است؛19 و هیچ اشاره‌ای به حدیث غدیر و مسأله امامت و جانشینی علی(ع) نکرده است.


طبری و ابن اثیر هم اخبار حجة الوداع را به تفصیل ذکر نکرده‌اند و از مسأله جانشینی و وصایت پیامبر(ص) دربار? علی(ع) و حدیث معروف غدیر خم هیچ سخنی نگفته‌اند.20 به این ترتیب، این سئوال به ذهن متبادر می‌شود که این منابع، علی‌رغم توجه عام به سیره و زندگی پیامبر(ص) که در بعضی موارد حتی کوچک‌ترین جزییات زندگی آن حضرت را به تفصیل ذکر کرده‌اند، چگونه روزهای زیادی از عمر پیغمبر را که هر دقیقه و ثانیه آن، با قول، فعل و یا تقریر آن حضرت می‌توانست مبیّن حکم جدید و دستور العمل تازه‌ای باشد، نادیده انگاشه و بدون اشاره به حادثه یا واقعه? مهمی چون غدیر خم و مسأل? امامت و جانشینی پس از رسول خدا(ص)، به قسمت دیگر پرداخته باشند؟!


ما مسلمانان معتقدیم که پیامبر اکرم‌(ص) در هیچ شرایطی، جامعه و مردم را از داشتن امام بی‌نیاز نمی‌دید، حتی اگر تعداد آنها اندک و احتمال بروز شکاف و اختلاف ضعیف باشد، و می‌فرمود: «اذا خرج ثلاثه، فی سفرٍ فلیؤمر علیهم احدهم»، اگر دو یا سه نفر در سفری بودید، یکی را به عنوان رییس و مدبّر خود انتخاب کنید.21 این امر بیانگر نیاز انسان به رهبری و نظم است.


پیامبری که از بیم اختلاف سه نفر در سفر، به آنها دستور می‌دهد تا یک نفر را به عنوان امیر و رییس خود انتخاب کنند، چگونه می‌توانسته امت اسلام را پس از خود، بدون تعیین سرپرست و زمامدار که در حلّ و فصل مشکلات مرجع باشد، رها کند و مسلمانان را در سلکی منظم در نیاورد؟! در حالی که نصّ صریح ایشان در واگذاری وصایت، جانشینی و خلافت مسلمانان به حضرت علی(ع) در بیان حدیث غدیر، نشان اهمیت فراوانی است که حضرت برای امر رهبری و پیشوایی مردم قایل بود.22 مسأله رهبری مسلمانان پس از پیغمبر آن‌قدر مهم و حساس بود که خداوند جبرییل را نزد محمد(ص) فرستاد تا آن حضرت در حال حیات خویش برای ولای علی(ع) از مردم، شاهد و گواه بگیرد و پیش از وفات خود، حضرت را به‌نام امیر‌المؤمنین نامگذاری نماید، و پیامبر(ص) نُه نفر از اصحاب مشهور و یاران خود را به‌عنوان شاهد فرا‌خواند.23 همچنین در بازگشت از حج در غدیر خم به پیامبرش فرمود: «یا ایها الرسول، بلّّغ ما انزل الیک من ربّک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته…» (مائده، 5/67)، و پس از ابلاغ خلافت و امامت علی(ع) از سوی رسول خدا(ص) با حدیث معروف: «من کنت مولاهُ فهذا علیّ? مولاهُ»24، خطاب به عموم مسلمانان و اعلام رسمی جانشین و رییس حکومت اسلامی پس از نبی، آی?: «الیوم اکملت لکم دینکم…» (مائده/3) بر پیامبر(ص) نازل شد که نزول این آیه، به‌منزله? تبریک و شاد‌باش به رسول خدا بود و اینکه وی با اعلام ولایت، کمال دین را اعلام کرد، همچنین تأکید بر این نکته بود که اگر پیامبر(ص) نصّ ولایت را بر مردم ابلاغ نمی‌کرد، دین اسلام به کمال نمی‌رسید.


به جز این سه حدیث معروف در خصوص شأن و منزلت علی(ع)؛ به‌گواهی تاریخ، در مقاطع مختلف از دوران رسالت نبوی که در تمامی آن لحظات، علی(ع) همنشین و همکار و هم‌نفس با پیامبر(ص) بود و به‌عنوان نخستین مرد ایمان آورنده، پشت سر رسول خدا نماز گزارد.25

نمونه‌های فراوانی از سخنان و روایت‌های پیامبر(ص)، در بیان ویژگی‌های مختص حضرت علی(ع) و ترسیم سیمای واقعی ایشان و مقام و مرتبت الهی وارد شده است. چنانکه در مقام دامادی پیامبر(ص)، یعقوبی آورده است: وقتی علی بن ابی‌طالب، فاطمه «علیها‌السلام» دختر رسول خدا را به‌سوی مدینه آورد، هنوز با او ازدواج نکرده بود، و دو ماه پس از هجرت، رسول خدا فاطمه «علیها‌السلام»را به او تزویج کرد.26 مسلم است که حضرت فاطمه «علیها‌السلام»خواهان بسیاری داشت و در کتب معتبر تاریخ اسلام آمده که ابوبکر و عمر هر یک خواهان فاطمه «علیها‌السلام» بودند، لیکن چون خواست خود را با پیامبر(ص) در میان نهادند، رسول خدا(ص) گفت منتظر قضای الهی است.27 و هنگامی که حضرت علی(ع)، فاطمه «علیها‌السلام» را از رسول خدا خواستگاری کرد، پیامبر(ص) پذیرفت. چون عده‌ای لب به اعتراض گشودند، فرمود: «ما أنا زوجتّه و لکن اللّه زوجّه»، من فاطمه را به علی تزویج نکردم، بلکه خدا او را تزویج کرد.28


مسأله ازدواج حضرت فاطمه «علیها‌السلام»به‌عنوان تنها دختر و بازمانده? رسول خدا با علی(ع) امری است مهم، به‌طوری که وقتی عاص بن وائلِ سهمی، به طعنه، پیامبر(ص) را ابتر و منقطع از نسل می‌خواند،29 خداوند سوره کوثر را در شأن و منزلت فاطمه زهرا «علیها‌السلام»نازل می‌کند.

 
ابن هشام روایت کاملی را دربار? حضور حضرت علی(ع) در جنگ اُحد ذکر کرده و آورده است که وقتی جنگ در اُحد شدید شد، رسول خدا(ص) در حفره‌ای که دشمن کنده بود افتاد و علی(ع) او را یاری کرد و دستش را گرفت، «فأخذ علیّ بن ابی‌طالب بید رسول اللّه»30؛ و در ادامه می‌نویسد: برخی از آگاهان به من خبر دادند که ابن ابی نجیح گفت: روز اُحد منادی ندا می‌داد: «لا سیف الاّ ذو الفقار ـ و لا فتی الاّ علی».31 طبری نیز جریان نبرد تن به تن حضرت علی(ع) با پرچمدار مشرکان یعنی ابی طلحه را آورده است.32 از حملات مکرر حضرت علی(ع) در صحنه? جنگ اُحد می‌نویسد و اینکه جبرییل گفت: ای پیامبر خدا، از خود گذشتگی این است و پیامبر گفت: او از من است و من از اویم. جبرییل گفت: من نیز از شمایم. گوید در این وقت بانگی بر‌آمد که شمشیری جز ذو‌الفقار و جوانمردی جز علی نیست.33
در جریان فتح قلعه? خیبر نیز، پیامبر(ص) به نوبت، ابوبکر و عمر را برای فتح قلعه? یهودیان خیبر فرستاد و آنان هر یک رفتند و برگشتند اما آنجا را فتح نکردند، تا آن‌که پیامبر(ص) فرمود: «فردا پرچم را به‌دست مردی می‌دهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبر خدا نیز او را دوست دارند و خدا به‌دست او قلعه‌ها را فتح می‌کند.»34 پس از آنکه علی(ع) عازم منطقه می‌شود، خیبر را فتح و از در آن به‌عنوان سپر استفاده می‌کند در حالی که هشت نفر نمی‌توانستند آن را پشت و رو کنند.35


اخبار مورخین در خصوص دلاوری و شجاعت حضرت علی(ع) در عرصه? پیکار با یهودیان خیبر، بخصوص نقل جمله? معروف پیامبر(ص) در شأن و مقام وی در فتح قلعه، بیانی دیگر از فضایل و مناقب علی بن ابی‌طالب(ع) در تاریخ اسلام است.


در خاتمه قابل ذکر است، این مقال تنها بخشی از آیات و احادیثی را که در خصوص حضرت علی(ع) در قرآن و کلام نبی اکرم(ص) آمده است، مورد بررسی و مداقّه قرار داده و در حکم گامی کوچک، در شناخت سیمای تابناک و عالم‌گیر امیر‌مؤمنان علی(ع) است.

 

پاورقیها:


1. ابن هشام، عبد‌الملک، سیرة النبویّه، 2/480 (4 جلدی)، لبنان ـ‌بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1413 هـ/1993 م.
2. همان/481 ، 482.
3. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، 3/911‌،913 (الرسل و الملوک)، بیروت، مؤسسة عز الدّین، چ 2‌،1407.
4. ابن اثیر، عز الدّّین، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، 2/928، ترجمه? سید حسین روحانی، بی‌جا، چ 1، انتشارات اساطیر، 1370 هـ.
5. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، 2/135، نشر بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی با همکاری نشر فرهنگی رجاء و انتشارات امیر‌کبیر، چ 5‌،1370.
6. مفید، محمد بن نعمان، الأرشاد، 2ـ1/51، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، بی‌جا، انتشارات علمیه اسلامیه، بی‌تا.
7. سیره? ابن هشام، 4/272‌، 273.
8. تاریخ طبری، 3/16.
9. تفسیر المیزان، 20/800‌، 801.
10. همان، 2/566.
11. همان، 20/364‌، 365.
12. همان، 6/6.
13. همان، 6/30‌، 31.
14. ابن سعد، ابو عبدالله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، 1/375‌،358، لبنان، دار بیروت، 1405هـ، ابن واضح، تاریخ الیعقوبی، 2/82‌،83، دار بیروت، بی‌تا.
15. تاریخ طبری، 2/865 ـ 867؛ تاریخ ابن اثیر، 2/877 ـ 879.
16. سیره? ابن هشام، 4/163.
17. امینی، عبد‌الحسین، الغدیر، ترجمه اکبر ثبوت و محمد شریف رازی، 5/334‌ و 14/14، تهران، نشر کتابخانه? بزرگ اسلامی، 1363، قشیری نیشابوری، ابوالحسن مسلم‌بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق موسی شاهین لاشین و احمد عمر هاشم، 5/22، ح2404، بیروت، مؤسسة عز الدّین، 1407 هـ.
18. سیره? ابن هشام، 4/248 ـ 253.
19. همان/252.
20. تاریخ طبری، 4/1311؛ تاریخ ابن اثیر، 3/1172 ـ 1174.
21. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، 1/211.
22. «من کنت مولاهُ فهذا علیّ? مولاهُ» ر. ک: طبرسی، ابو منصور احمد بن علی، الاحتجاج، تعلیق سید محمد باقر موسوی خراسانی، 1/60، بیروت‌ـ لبنان، مؤسسة الاعلمی، چ 3‌، 1410؛ المسند حنبل، 2/57، احادیث/95و641 و961و964و1310؛ کلینی، یعقوب بن اسحاق، اصول کافی، ترجمه و شرح سید هاشم رسولی محلاتی، 2/43، انتشارات چهارده معصوم «علیها‌السلام»، بی‌تا، تاریخ یعقوبی، 2/112.
23. مفید، محمد بن نعمان، أمالی، ترجم? حسین استاد ولی/29، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1364.
24. طبرسی الاحتجاج، 1/60؛ اصول کافی، 2/43؛ سایر منابع آمده در پانوشت شماره 22.
25. تاریخ طبری، 3/867؛ سیره? ابن هشام، 1/240؛ تاریخ ابن اثیر، 2/871 ـ 875.
26. تاریخ یعقوبی، 2/41.
27. طبقات الکبری، 8/11.
28. تاریخ یعقوبی، 2/41.
29. سیره? ابن هشام، 2/393.
30. همان، 3/85.
31. همان/106.
32. تاریخ طبری، 3/1022.
33. همان/1026.
34. سیره? ابن هشام، 3/349 ، 350؛ تاریخ طبری، 3/1146‌، 1147؛ تاریخ ابن اثیر، 3/1069‌، 1070.
35. سیره? ابن هشام، 3/350.

پایان.