آه تو به ظاهر دوست!
که مرا غم دادی-
بی شمار-
بی حد.
از حق الناس چه می دانی؟؟؟!!!!
از عشق چه می دانی؟
تو که همه دنیایت-
از پشت عینک منفعت و پول می گذرد-
اصلا می دانی مکافات عمل چیست؟
خوردنی است یا پوشیدنی!
*****
ای دل ساده اندیش-
که می پنداشتی-
یاری و اعتماد
رسم همه یاران است
و چه زود دریافتی-
آنگاه که زمین گیر شده بودی.....
*****
ای دوست دیروز
و ای غریبه امروز-
مکر را- ریا را- و جوانمردی را
چگونه می بینی و معنی می کنی؟
ای در زیر پرده تزویر و زر پنهان!
گذشته خود را-
فراموش نمودی چه آسان...؟
ای بیگانه با انسان!
چرا پله های ترقی خود را-
در خرد کردن روانهای-
دوستان می خواهی؟
*****
ای بیگانه امروز
هیچ می دانی-
که می گذرد خداوند عدالت گستر
از حق خویش-
ولی اما از حق مردم
هرگز گذشتی ندارد-
و من شکایتم را می سپارم به او-
ولی اما تو در این اندیشه
لحظه ای بیندیش
که آیا آه مظلوم-
عالمی ویران کند؟؟؟!!!