همانان که از پروردگارشان در نهان میترسند، و از قیامت بیم دارند! (49)
و این (قرآن) ذکر مبارکی است که (بر شما) نازل کردیم; آیا شما آن را انکار میکنید؟! (50)
ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم; و از (شایستگی) او آگاه بودیم... (51)
آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: «این مجسمههای بیروح چیست که شما همواره آنها را پرستش میکنید؟!» (52)
گفتند: «ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند.» (53)
گفت: «مسلما هم شما و هم پدرانتان، در گمراهی آشکاری بودهاید!» (54)
گفتند: «آیا مطلب حقی برای ما آوردهای، یا شوخی میکنی؟!» (55)
گفت: «(کاملا حق آوردهام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده; و من بر این امر، از گواهانم! (56)
و به خدا سوگند، در غیاب شما، نقشهای برای نابودی بتهایتان میکشم!» (57)
سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب)، همه آنها -جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه کرد; شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)! (58)
(هنگامی که منظره بتها را دیدند،) گفتند: «هر کس با خدایان ما چنین کرده، قطعا از ستمگران است (و باید کیفر سخت ببیند)!» (59)
(گروهی) گفتند: «شنیدیم نوجوانی از (مخالفت با) بتها سخن میگفت که او را ابراهیم میگویند.» (60)
(جمعیت) گفتند: «او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، تا گواهی دهند!» (61)
(هنگامی که ابراهیم را حاضر کردند،) گفتند: «تو این کار را با خدایان ما کردهای، ای ابراهیم؟! سذللّه (62)
گفت: «بلکه این کار را بزرگشان کرده است! از آنها بپرسید اگر سخن میگویند!» (63)
آنها به وجدان خویش بازگشتند; و (به خود) گفتند: «حقا که شما ستمگرید!» (64)
سپس بر سرهایشان واژگونه شدند; (و حکم وجدان را بکلی فراموش کردند و گفتند:) تو میدانی که اینها سخن نمیگویند! (65)
(ابراهیم) گفت: «آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی به شما میرساند! (نه امیدی به سودشان دارید، و نه ترسی از زیانشان!) (66)
اف بر شما و بر آنچه جز خدا میپرستید! آیا اندیشه نمیکنید (و عقل ندارید)؟! (67)
گفتند: «او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است!» (68)
(سرانجام او را به آتش افکندند; ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!» (69)
آنها میخواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند; ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم! (70)
و او و لوط را به سرزمین (شام) -که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم! (71)
ادامه دارد.