« اسلام،اختیار،آزادی »
5- « عدم اجبار و اکراه در دین انسان ساز اسلام »
دین رهایی بخش اسلام ، دینی سراسر امید،آزادی، و عشق به خالق و مخلوق می باشد.
برخلاف نظر و شبهه افکنی های افراد ناآگاه و یا بعضا مغرض ، که چنین به دروغ به مخاطبان جوانشان القاء میکنند، که گویا اسلام دینی خشونت بار،تحمیلی و مربوط به دوران قدیم است، باید به این نکته مهم اشاره نماییم که دین انسان ساز اسلام آیینی سرشار از عشق به خالق یکتا و مخلوقش میباشد و احترام خاصی به حق و حقوق و کرامت نوع انسان،صرف نظر از جنسیت،نژاد،رنگ پوست،زبان،ملیت و باورهای متفاوت دارد.
برخی از افراد ناآگاه، و یا کسانی که به انواع مختلف از رفتار و گفتار شخص و یا اشخاصی که مدعی مسلمانی و دینداری بوده اند،گزیده و ناراحت شده و یا ناخالصی های گوناگون در بین برخی ازدوستان و آشنایان دیده اند، متاسفانه آن رفتارها و گفتارهای نابخردانه ای که با روح و جوهره انسانی و توحیدی دین مبین اسلام شدیدا مغایرت و تضاد دارد ، را به پای پیامبرعشق و رحمت حضرت محمد(ص} و امامان بزرگوار تشییع، که در واقع الگو و نمونه ای روشن از اسلام راستین محمدی و علوی بوده اند، می گذارند، که کاری بسیار نادرست و خطا میباشد.زیرا معیار شناخت اسلام در وهله اول کتاب انسان ساز قرآن کریم است،که با خواندن آیاتش همراه با تدبر و تعقل، می توانیم به حقیقت و راستی دست یابیم.
بویژه با مطالعه آیات محکم قرآن کریم و همچنین با پیروی از رفتار و کردار و گفتار نجات بخش حضرت امیر المومنین امام علی{ع} و .....که در کتابهای راهگشایی نظیر نهج البلاغه،تحف العقول،صحیفه سجادیه و .....متبلور و مشهود است، به شناختی درست و اساسی از اسلام محمدی و علوی برسیم.
البته ناگفته نماند متد اصلی شناخت احادیث و روایاتی که از امامان معصوم در کتابهای مختلف دینی از سوی راویان مختلف نقل شده است، با توجه به رهنمودهای مهم و اصولی حضرت امام علی(ع)که در خطبه201 نهج البلاغه(فیض الاسلام} بیان شده است، ارجاع دادن سخنان و روایات نقل شده به آیات محکم قرآن کریم و سنت صحیح و پسندیده پیامبر اسلام{ص}که وحدت زا و متواتر است، میباشد.
1-خداوند یگانه در قرآن مجید،سوره نساء، آیه 59 می فرماید:: ای ایمان آورندگان،از خدا و رسول و متصدیان امور که از خودتان هستند،اطاعت کنید و هرگاه در امری دچار اختلاف شدید،اگر به خدا و روز واپسین باور دارید،آن را به {کتاب}خدا و (روش) رسول ارجاع دهید ، که این بهتر و خوش فرجام تر است.{قرآن مبین-صفحه87}
2-امام صادق {ع} می فرماید : هر موضوعی باید به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حدیثی که وافق قرآن نباشد،دروغی است خوش نما.{ اصول کافی-جلد اول ، صفحه 89 }
3-رسول اکرم(ص) فرمود : ای مردم آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، آنرا من گفته ام، و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود، من آنرا نگفته ام. { اصول کافی-حدیث11-صفحه89}
4-رسول خدا(ص)می فرماید : هیچ گفتاری جز با کردار ارزش ندارد و هیچ گفتار و کرداری جز با نیت ارزش ندارد، و هیچ گفتار و کردار و نیتی جز با موافقت سنت ارزش ندارد. {اصول کافی-جلد اول-حدیث9-صفحه90}
در اینجا به اصل موضوع این گفتار،مبنی بر عدم اجبار و اکراه در دین اسلام بر می گردیم:
دعوت و گسترش دین اسلام دردوران پیامبر اسلام{ص} و در زمان امام علی{ع} در دوره کوتاه5ساله خلافتش، نشان دهنده اثبات آیات قرآن کریم، در عدم اجبار و اکراه بودن دین مبین اسلام و احترام ویژه به حق و حقوق و آزادی نوع انسان می باشد.
مولا و پیشوایمان علی-ع- در قسمتی از عهدنامه گهربارش به مالک اشتر،زمانی که اورابه استانداری مصر روانه می کرد ، در این ارتباط می فرماید : ای مالک.....و مبادا نسبت به ایشان { چون } جانور درنده بوده ، خوردنشان را غنیمت دانی، که آنان دو دسته اند: یا با تو برادر دینی اند،یا در آفرینش مانند تو هستند.....(نهج البلاغه،ترجمه مرحوم فیض الاسلام-صفحه936-جزء پنجم-تهران1381)
حرکات و رفتارهای ضد اسلامی و ضد انسانی برخی مدعیان دروغین و ریاکار و منافق در دوران اموی ها،عباسیها، صفوی ها، همچون معاویه ها،عمروعاصها، یزیدها،مروان بن حکم ها،،متوکل عباسیها،حجاج بن ثقفی ها ، که برای ارضای تمایلات نفسانی و دنیوی خود دست به کشور گشایی همراه با قتل و غارت، و تجاوز به جان و مال و ناموس مردم زدند، هیچ ارتباطی با دین سراسر رحمت،عدالت، و آزادی بخش اسلام و دستورات سعادت بخش قرآن و سنت گرانقدر پیامبر و زندگانی سرشار از انسانیت،تقوی و مردم داری ائمه اطهار{ع} نداشته،ندارد و هرگز نخواهد داشت.
دین اسلام، دین رحمت، دین صلح،عشق پروری و احترام به نوع انسان،همزیستی مسالمت آمیز ، شورا و دموکراسی می باشد، و در ایمان و یا عدم باور به آن هیچ اکراه ،تحمیل و اجباری نیست.
برای آشنایی بهتر و کامل تر در مورد عدم اجبار و اکراه در دین مبین اسلام، به نگارش چند نمونه از آیات مبارک و راهگشای قرآن کریم می پردازیم ::
1-قسمتی از سوره بقره،آیه256 : « در{پذیرش } دین اکراه {و اجباری}نیست ..... » قرآن مبین-صفحه42
2-سوره یونس،آیه99 :: « آیا پس تو مردم را با اکراه وامیداری تا از مومنان باشند؟ {در حالیکه} هیچکس را نرسد که جز به اذن خدا ایمان بیاورد و {خدا} پلیدی را بر کسانیکه تعقل نمی کنند قرار میدهد. » { کتاب آزادی در قرآن-صفحه 57}
3-سوره حج،آیه78 :: « و در راه خدا آنگونه که سزاوار اوست، تلاش کنید،او شما را برگزیده است و برای شما در امر دین ، هیچ تنگنایی پدید نیاورد.....» قرآن مبین-صفحه341
4-هود،28 :: « نوح} گفت : ای قوم من، به نظر شما اگر نشانه روشنی از جانب صاحب اختیارم داشته باشم و رحمتی از جانب خود به من داده باشد که بر شما پوشیده مانده باشد، چگونه{من و یارانم}شما را به { پذیرش } آن ملزم سازیم ، در حالی که از آن ناخشنود هستید؟ » قرآن مبین-صفحه224
5-سوره کافرون-آیات مبارکه 1 الی 6 :: « به نام خداوند بخشنده مهربان
1) بگو هان ای کافران.
2) من معبود شما را نمی پرستم.
3) و شما هم پرستندگان معبود من نیستید.
4)و من پرستنده آنچه شما می پرستید نیستم.
5) و شما هم پرستندگان معبود من نیستید.
6) شما را دین شما، و مرا دین من. ( قرآنکریم،صفحه603 ، ترجمه:بهاء الدین خرمشاهی )
6-سوره انعام، آیه107 :: « اگر خدا می خواست شرک نمی ورزیدند{ ولی نظام خلقت انسان را بر اساس اختیار قرار داد} ، و تو را نگاهبان آنان تعیین نکرده ایم ، و کارگزار آنان نیستی. » قرآن مبین-صفحه141
7-سوره انعام،آیه 104 :: « از جانب صاحب اختیارتان موجبات بصیرت برای شما آمده است، هر که دیده بصیرت گشاید، به سود اوست، و هر که دیده بربندد ، به زیان خود اوست ، و من نگاهبان شما نیستم. » {قرآن مبین-صفحه141}
8-سوره غاشیه،آیات21 و 22 :: « پس{مردم را} تذکر بده، که تو فقط تذکر دهنده ای.
سیطره بر آنان نداری. » قرآن مبین-صفحه 592
9-سوره ق-آیه 45 :: « ما انت علیهم بجبار=تو بر آنها جبار{تحمیل کننده}نیستی. » { کتاب آزادی در قرآن - صفحه38}
10-سوره نور،آیه54 :: « بگو: از خدا و رسول اطاعت کنید ، اگر روی برتابید، پیامبرمسئولیتهای خود را دارد و شما مسئولیتهای خود را ، و اگر از او اطاعت کنید، خود هدایت یافته اید ، رسول وظیفه ای جز ابلاغ آشکار ندارد. » قرآن مبین-صفحه357
توجه : منابع و ماخذی که مستقیم و یا غیر مستقیم در نگارش این گفتار کمک کار مولف بوده است،به ترتیب زیر می باشد ::
1-کتاب قرآن مبین،ترجمه-توضیح و تفسیر فشرده قرآن به قرآن:مهندس علی اکبر طاهری قزوینی
2-قرآن کریم-ترجمه: استاد بهاء الدین خرمشاهی
3-آزادی در قرآن، نویسنده: مهندس عبدلعلی بازرگان
4-نهج البلاغه، ترجمه: استاد مرحوم فیض الاسلام
5-حقوق بشر از نظر اندیشمندان-محمد بسته نگار
6-اصول کافی
کد مطلب :15 / کد مقاله : 1/4{ مقاله اول،قسمت چهارم و پایانی }
پایان.
مادر دهر نزاید چون تو
تو که همه عشقی و سرور-
من به تو می نازم-
ای نوازشگر سرهای یتیمان،
ای که با کیسه آذوقه بر دوش،-
بینوایان را دلگرم-
و بچه هایشان را خندان میخواستی،-
در آن دم دلم از غصه پر است-
به تو محتاج ترم.
*****
من ترا دوست دارم
ای همه عشق به خلق خدا-
ای همه انسانیت و یگرنگی-
ای تو شاخص و الگوی صداقت و فداکاری،-
آندم که ذهنم خط خطی است -
و مرا راهی به دیار روشنایی و مهر نیست،-
ترا فریاد می زنم-
ای تبلور حقیقت و آزادی-
ای که نام بلند آوازه ات جاویدان،-
ترا چگونه بنامم؟
و ترا چونه بخوانم؟
ای همه شور و تمنای وصال
تویی که عشق را معنی میکنی.
*****
ای جان جانانم مولا علی-
ای قامت بلندت-
به بلندی سپیدار بلند،
مادر دهر نزاید هم چون تو،-
یک بار دگر.
اما ،آری آری،-
از خوش اقبالی ما-
ما شیعیان علوی ،
منتظر امامی از نسل پاک توایم.
از خود می پرسم
با همه عشق و آگاهی و انتظار،
کدامین روز خواهی آمد!
و صدباره می گویم ،می خوانم -
به راستی کدامین روز خواهد آمد،
در بهاری زیبا-
یا تابستانی گرم و سوزان-
و یا در پاییزی رویایی-
و یا در زمستانی سرد و بارانی،
که غمها جهان را فرا می گیرد،-
او می آید-
آن تجلی الهی،
مردی از جنس صداقت،
همه یگرنگی و وفا-
آید آن روز که دلها غمگین-
و جهان در جنگ و دود و آهن
مردمان همه گرفتار،-
گرفتار تجمل-
پول پرستی و روز مرگی-
و در آن لحظه ناب،
همه مردم آزاده،خنده به لب-
و شیعیان پاکباز علوی-
همان پیروان راستین-
در قلب و نیت والایشان-
دوستدار مولایشان-
همه عاشق -،
عاشق خدمت به خلق خدا-
در پندار و گفتار و کردار ،
همچون شاخص عدالت،تقوی و آزادی،-
امیر مومنان علی بن ابیطالب(ع)-
همه شادان و غزل خوانان-
همه دوستان ، همه پاکان روزگار-
همه یک سره فریاد شوند،
همگی داد بر سینه بیداد شوند-
همه سرمست برخیزند،
و با دل و جانی پر عشق-
دادزنند، همه فریاد زنند،-
آهای ای خلایق ناباور جهان-
آهای ای همه عاشقان هشیار-
منتظر،آگاه، عاشق-
همگی بیدار،بیدار-بیدار
او آمد،
یار آمد،
عشق آمد،
ناز آمد،
منجی عالم انسانی،-
همان مهدی موعود آمد.....
نویسنده:ایرانی،مدیریت وبلاگ گروهی مجله آرامش
بدرود.
پایان.
« اسلام ، اختیار ، آزادی-3 »
4-«.....ما تورا نگاهبان آنان نفرستادیم. / سوره نساء،آیه80 »
پیامبر اسلام(ص)با توجه به دستورات مکرر خداوند در قرآن مجید، در ارتباط با ابلاغ رسالت که به او وحی می گردید، تنها تذکر دهنده ،بیم دهنده، و هشدار دهنده به مردم معرفی شده است.
پروردگار متعال به رسولش امر میکند، که در مقابل اعراض و روی گردانی کفار و مشرکان، خونسرد و شکیبا باشد، و خود را محافظ، وکیل،نگهبان و تحمیل کننده بشارت الهی به مردم نداند ، و تنها به هشدار،تذکر و نشان دادن راه از چاه بسنده نماید.
در آیات بسیاری حضرت حق به حضرت محمد(ص) توصیه می نماید، که از مشرکان و کافرانی که برای عدم پذیرش توحید و دین رهایی بخش اسلام ، پافشاری میکنند ، و به انواع دروغ ، افترا و برچسب زدن مبادرت می نمایند، دوری گرداند و آنها را به حال خودشان بگذارد، زیرا خدا تنهابه عنوان شاهد ، ناظر و حسابرس اعمال و کردار بندگانش کافی می باشد.
برای آشنایی بهتر و بیشتر با فرامین خداوند یکتا در مورد مطالب نگارش شده بالا ، به آیاتی چند از قرآن کریم اشاره می نماییم ::
1-سوره نساء،آیه 81 : « .....فاعرض عنهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا=.....پس از آنها روی بگردان و بر خدا توکل کن و خدا در کارگزاری امور کافی است.{آزادی در قرآن،صفحه55}
2-سوره احزاب آیه48 : « و لا تطع الکافرین و المنافقین ودع اذئهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا :: و از انکارورزان و دورویان اطاعت مکن و به آزارشان بی توجه باش و بر خدا توکل کن ، که خدا به عنوان کارساز کافی است. » /{قرآن مبین-صفحه424-ترجمه=مهندس علی اکبر طاهری قزوینی}
3- « سوره نساء ، آیه79 : « ..... و ارسلناک للناس رسولا و کفی بالله شهیدا : ..... تو را برای مردم(تنها بعنوان) رسولی فرستادیم و خدا بعنوان شاهد و ناظر کافی است.{آزادی در قرآن-55}
4-ما انت علیهم بوکیل :تو بر آنها وکیل نیستی.(انعام-107 / آزادی در قرآن،صفحه 38}
5-ما انا علیکم بحفیظ : من بر شما حفیظ نیستم.{سوره انعام،آیه104 / کتاب آزادی در قرآن،صفحه38}
6-ما انت علیهم بجبار : تو بر آنها جبار(تحمیل کننده) نیستی.{سوره ق ، آیه 45 / آزادی در قرآن،صفحه38}
7-لست علیهم بمصیطر : تو بر آنها سیطره گر نیستی.{سوره غاشیه،آیه22 / آزادی در قرآن38}
8-ما انا من المتکلفین : من اهل تکلف{ و تصنع } نیستم. ( سوره ص ، آیه 86 / آزادی در قرآن38 )
9-سوره انعام،آیه 35 :: اگر اعراض آنها بر تو سنگین و ناگوار است{خونسرد وشکیبا باش،وگرنه}اگرمیتوانی نقبی در زمین یا نردبانی در آسمان بزنی تا معجزه ای {دیگر برای آنان}بیاوری.{بزن،ولی}اگر خدا می خواست همه را {به اجبار}به راه هدایت جمع می کرد{اما اختیار را مقرر داشت}پس در زمره جاهلان مباش.(قرآن مبین-صفحه131}
11-سوره نساء ، آیه 80 :: هر که از رسول اطاعت کند،مسلما از خدا اطاعت کرده است، و هر که {از اطاعت او} روی برتابد،{توفیق را از خودش سلب کرده است} ما تو را نگاهبان آنان نفرستادیم.(قرآن مبین-91)
12-سوره ق ، آیه 45 :: ما به گفتارشان داناتریم و تو بر آنان{رسولی} خودکامه نیستی پس هر کس را که از اعلام خطر من ترس دارد، بدین قرآن اندرز بده.{قرآن مبین-520}
13-.....فا عرض عنهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا : « ..... از آنان روی بگردان و بر خدا توکل کن، که خدا به عنوان کارگزار کافی است./سوره نساء-آیه81/ قرآن مبین،صفحه91 »
5- « تو فقط تذکر دهنده ای! »
خداوند یگانه مکرا به رسول اکرم{ص} توصیه نموده است، که در قبال هدایت یا عدم هدایت کافران و مشرکان مسئول نیست، و فقط بعنوان پیام آور و ابلاغ کننده دستورات الهی همراه با بیم و هشدار و تذکر به آنها وظیفه دیگری ندارد ، و هر کسی مسئول اعمال و دستاوردهای شخصی خود می باشد.
آیات نمونه ::
1-سوره غاشیه-آیات 21 و 22 :: پس( مردم را) تذکر ده ، که تو فقط تذکر دهنده ای.سیطره بر آنان نداری.{قران مبین-صفحه 592}
2-کهف-29 :: « بگو: سخن حق از جانب صاحب اختیارتان {آمده} است ، هر که خواهد، ایمان آورد و هر که خواهد کفر ورزد ..... » ( قرآن مبین،صفحه297 )
3-سوره انسان-آیه3 :: « راه را به او ارائه دادیم، خواه سپاسگزار {و پذیرای آن} باشد ، خواه ناسپاس. ( قرآن مبین-صفحه578 )
4-سوره یونس، آیه 41 :: « اگر تو را دروغ پرداز شمردند، بگو:{نتایج}تلاش من برای خودم و{نتایج} تلاش شما برای خود شماست، شما با روش من بیگانه اید و من {هم}با روش شما بیگانه هستم.(قرآن مبین-صفحه213)
5- « سوره یونس،آیه99 :: « اگر صاحب اختیارت تو می خواست ، همه اهل زمین{جبرا}ایمان می آوردند{ ولی پدیده اختیار را به انسان تفویض کرد }، آیا تو می خواهی مردم را وادار کنی که ایمان آورند؟(قرآن مبین،صفحه220)
در اینجا لازم به تذکر است، مقوله جنگ و جهاد پیامبر با متجاوزان مشرک و کافر، که تماما جنبه تحمیلی و دفاعی داشت، موضوعی قابل بحث و بررسی دیگری است ، که در زمان خود، به آن خواهیم پرداخت.انشاءالله.
کد مقاله : 1/3
ادامه دارد.