1- با خدا ارتباط برقرار کنید. به همان میزان که جسم برای ادامه حیات به هوا و غذا نیازمند است ، روح و باطن نیز به هدایت الهی و روح ربانی نیازمند است.
2- از آنچه هستید راضی باشید. هر کدام از ما انسانها در این دنیا مأموریت خاصی داریم که با کمک دیگران ومهرورزی یه آنان باعث تکامل روحمان می شویم. رسالت اصلی ما در این دنیا بیدار شدن و بیدار کردن است.
3- مثبت فکر کنید. یاد بگیرید که احساساتتان را از طریق افکار مثبت مهار کنید. ذهن مثبت اوضاع مثبت را به خود جلب می کند. به خاطر داشته باشید که عالم به نیات ما پاسخ می دهد.
4- بر آرامش درونی تمرکز کنید. در دل توفان هم آرامش نهفته است. مهم نیست که در هر زمانی از روز چه اتفاقی می افتد فقط باید به خلوتگاه درون خویش برگردیم و آرامش درونی پیدا کنیم.
5- قضاوت خود را به تأخیر بیندازید.
6- صفت های مثبت خود را افزایش دهید.
7- به دستورات اخلاقی احترام بگذارید.
از کنجکاوی کردن در زندگی دیگران دوری کنید. سعی در اثبات درستی نظرات و عقاید خود به دیگران نداشته باشید.
8- حس ها را از یکدیگر جدا کنید. ذهنتان را برای بالا بردن آگاهی حسی پرورش دهید.
9- دید جدیدی پیدا کنید. اگر به هر مسأله ای از زاویه درست نگاه کنید در آن چیزهایی باشکوه و زیبا خواهید دید.
10- وسایل و لباسهای اضافی تان را به دیگران ببخشید. زیرا هر شیء انرژی خودش را دارد و اگر به کار نرود در خانه به آب راکد تبدیل می شود. پس مراقب باشید و بگذارید انرژی آزادانه جریان یابد و آب جاری گردد.
بنام خدا
کمپین هواداران اصول امامت و عدالت
شیعیان اندیشمند و راستین علوی: با عرض سلام و آرزوی سلامتی و شادکامی.
ای عاشقان و دوستداران مولای متقیان حضرت امام علی(ع)، ای پیروان دستورات عملی و زندگی ساز حضرت محمد(ص) و ائمه اطهار(ع) ، ای اندیشمندان و محققان علوی::
همه ما باید هوشیارتر و بیدارتر از هر زمانی باشیم ، زیرا شبهه افکنان، بیماردلان ، و مخالفان و دشمنان اصل مترقی و علمی امامت و رهبری ، اینک با شعارتوحید و یگانگی! ، در زیر نقاب شیطانی پنهان شده اند-تا هرچه امامان، علما، محققین و اندیشمندان شیعه راستین علوی در طول قرنها در ورطه زبان ، قلم، و عمل کوششها و مجاهدتها نمودند، و بعضا در راه آزادی و آزادگی و رساندن پیام امامت و عدالت علوی و فلسفه سرخ و راهگشای قیام حسینی به شهادت رسیدند، همه آن ارزشها،کوششها،خون دل خوردنها، شکنجه ها و شهادتها را بی ارزش و یا کم بهاء نمایند.
مولف و هواداران این کمپین ، به هیچ حزب و دسته و گروه سیاسی وابسته نبوده و نمی باشند، و تنها مانند هر شیعه علوی رسالت و مسئولیت اخلاقی، وجدانی و عملی خود می دانند-تا در مقابل این همه تحریف،دروغ،شبهه افکنی های غرض آلود و خیانتهای آشکار علمی به اصل مترقی امامت و عدل، و مسائل مهم و روشنی چون حدیث غدیر خم، شهادت حضرت فاطمه(س)، و.....بی تفاوت نباشیم، و در مقابل کسانی که دانسته و یا دانسته جاده صاف کن استعمار و استکبار و دشمنان دین و مذهب و اعتقاد صدها میلیون شیعه در جهان اسلام شده اند-با سلاح منطق و خرد و علم،قاطعانه ایستادگی نماییم و به وظیفه و رسالت مذهبی امان به عنوان یک شیعه علوی در راستای حفظ و حراست از اصول الهی امامت 12 امام (ع) و وصایت الهی حضرت محمد(ص) قیام نماییم و با جهاد فکری و قلمی مکر و خدعه دشمنان امامت و عدالت را خنثی و بی اثر سازیم.
ای هموطنان عزیز و آزاده ایران زمین:
مدتی است، مخالفان و دشمنان تشیع علوی با سوء استفاده از دهها هزار سایت و وبلاگ و بویژه چند کانال ماهواره ای فارسی زبان، بحث و بررسی تاریخ اسلام و...را به دشمنی،گستاخی،توهین-بی ادبی و حتی خیانت علمی کشانده اند، تا آنجا که مسئله مهم غدیر خم را افسانه و سراب و ...می نامند و بدترین توهینها را در غالب روایت و با مثالهای نادرست و کذایی به ائمه اطهار(ع) می نمایند.
آن شبهه افکنان و دشمنان امامت و عدالت، همراه با ژستهای کمدی گونه و دروغین،انگار که دلشان برای مسلمانان و شیعیان ایران دردناک شده است،هر روز بیشتر از روز قبل بار گناهان خود را نزد حضرت حق بیشتر و بیشتر می کنند و مانند مزدوری بی اجر و مواجب-بزرگترین خدمت را به مافیای غربی و صهیونیستی، و برخی از خاور شناسان و به اصطلاح اسلام شناسان شرق و غرب، و دشمنان پنهان و آشکار اسلام و مسلمانی می نمایند.
ای هم وبلاگی های عزیز ، ای هموطنان آزاده ، و ای شیعیان امام علی(ع) ::
1-بدلیل برخی از مشکلات مالی و اقتصادی که در کشور می باشد، دشمنان امامت را گمان برداشته است، که مردم از دین و مذهب خسته شده اند و بهترین زمان است در این برهه مهم تاریخی اعتقادات خود را به مردم ایران تحمیل نمایند، غافل و شاید هم آگاه هستند، که وقتی چند جوان مثلا از ایمان و تدین فاصله گرفته اند، شعارها و برنامه های گمراه کننده و کذب آنها،راه را برای بی دینی و قدم گذاشتن در جاده ماتریالیسم و ماده گرایی کاملا فراهم می کند، و در این بین گروه و سازمانهای مافیای دشمنان هدفمند اسلام در غرب و شرق بهترین بهره را می برند.
2-اسلام پناه و سید نمایی چون به اصطلاح سیدعقیل هاشمی،که انگار از نظر روانی و شخصیتی هیستریک خاصی به ائمه اطهار(ع)،غدیر خم و امامت دارد، مانند هنرپیشه های هالیودی ادا و شکلک در می آورد و فریاد وا اسلاما سر می دهد، و به دروغ و تزویرمی گوید:مذهب اهل بیت چیست، من می خواهم شیعه شوم؟
در واقع هدف و دستاورد عملی هاشمی،ملازاده و... و دوست نادانشان ملا الله یاری-دو روی یک سکه مخالفت،دشمنی و وارونه نشان دادن تشیع علوی می باشند.
هاشمی و ملازاده به دروغ از شریعتی و مطهری سخن می گویند،تا فرصت طلبانه مخالفان فکری خود را از گروه تشیع صفوی معرفی نمایند، ولی ظاهرا آنها وجدان علمی ندارند که بازگو نمایند، تشیع علوی که معلم شهیددکتر علی شریعتی و متفکر شهید استاد مرتضی مطهری از آن سخن می گفتند، چیزی جز امامت 12امام(ع)و پیرو عملی سیره چهارده معصوم(ع) بودن، غدیری و علی وار فکر کردن،علی وار زندگی نمودن و علی وار جان به جان آفرین تسلیم کردن،نمی باشد.
3-دشمنان امامت در شبکه های فارسی زبان ماهواره، وقتی که از جواب به شیعیان محقق و آگاه درمانده می شوند، سریعا گوشی بیننده را قطع نموده و مخاطب را وابسته و مزدور و...می خوانند،زهی خیال باطل که نمی دانند،برای دفاع ازامامت و رهبری،کمترین هزینه یک شیعه جان دادن در راه حضرت حق و امام برحقش مولای متقیان حضرت امام علی(ع)می باشد.
4-بر دوستان عزیز شیعه است که هیچ گزکی به دست مخالفان و دشمنان هدفمند و سیستماتیک تشیع ندهند،و مانند یک شیعه آگاه علوی با سلاح اندیشه،متانت،صبوری، و متن و سند علمی و صحیح، به رسالت و وظیفه وجدانی و مذهبی خود قیام نمایند-زیرا شیعه حضرت علی بن ابطالب(ع)بودن،چیزی جز یک فهم درست و اسلامی و انسانی از قرآن و سنت نمی باشد-و آنگاه یک شیعه به وظایفش قیام می کند که،اقرار قلبی،اقرار زبانی، و مهمتر دراقرار عملی،یک هوادار و پیرو راستین ائمه اطهار(ع)باشد،که قطعا چنین است.
5-ای شیعیان فارسی زبان، ای هموطنان شیعه علوی امان، در این برهه حساس تاریخی که دشمنان عقل،استقلال،مذهب و اعتقاد، با سلاح تزویر و خیانت علمی به جنگ آزادگی، ومذهب و اعتقادمان آمده اند، بر ما است که با سلاح پرتوان عقل-ایمان و عمل از کمپین هواداران امامت و عدالت حمایت معنوی نماییم-و با نگارش مقاله ها، اشعار،دل نوشته ها ، ساختن کلیپهایی در مضمون امامت و تشیع علوی ، نگارش کتبهای ارزشمند و راهگشای علمی و تحقیقی و ..... به وظایفمان به اندازه توان،استعداد و هنرمان کاملا عمل نماییم و به همگان در جهان ثابت نماییم-شیعیان علوی همیشه در هر برهه تاریخ آگاه،هوشیار و بیدارند.
6-دوستان عزیز،هم وبلاگی های محترم، کاربران آگاه و اندیشمند، به هر طریق ممکن عقلی و اسلامی در رساندن پیام غدیر و تبلیغ و آگاهی بخشی در مورد اصول مترقی امامت و عدالت، و سایر آموزه های اسلامی و علوی بیشتر و با انگیزه تر از قبل بکوشیم-زیرا اینک بخش آشکار شده دشمن،غلاف از شمشیر بیرون کشیده و به جنگ و ستیز رودر روی فکری شیعیان علی(ع)آمده است.
7-یاران بزرگوار:فکر نکنیم،تنهایی و مظلومیت علی-ع-مربوط به قرون گذشته است،منطق علی،راه علی و وجود نازنین علی امروز تنهاتر و مظلوم تر است-زیرا دهها هزار وبلاگ و وبسایت و دهها کانالهای فارسی،عربی،انگلیسی و ...به جنگ مکتب الهی و انسانی علی و حسین آمده اند.
8-خوانندگان و کاربران عزیز: ما که می گوییم،حق علی پایمال شد، چنین نیست-علی خود حق بود و حق پایمال شدنی نیست، این حق ما و این حق مردم بود که از 1400سال قبل تا همیشه تاریخ پایمال شده است-پس ای شیعیان علی به یاری دین خدا بشتابیم و بیش از این نگذاریم، باز هم علی و فرزند بزرگوارش حضرت مهدی موعود(ع)تنها و مظلوم تاریخ خود باشد.بشتابیم تا دیر نشده است.
9-یاران محترم:از کمپین هواداران امامت و عدالت برای مبارزه و جهاد فکری و قلمی با دشمنان پیدا و پنهان تشیع علوی، از طریق نوشتن نظرات، مقاله ها و..... در این وبلاگ و یا وبلاگ و وبسایتهای خود حمایت نماییم.
10-هم وبلاگی های محترم :: خواهشمندیم لطف نمایید و متن بالا را در وبلاگهای خود بصورت گسترده برای اطلاع دیگران منتشر نمایید.متشکریم.
منتظر نظرات،پیشنهادات و انتقادات ارزنده شما عزیزان هستیم.
{ کمپین هواداران امامت و عدالت }
پایان.
100- اُذْکُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازینَ وَالُْمحاسَبَةَ بَیْنَ یَدَىْ رَبِّ الْعالَمینَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثیبَ عَلَیْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَیْسَ لَهُ فِى الجِنانِ نَصیبٌ.
یاد آورید مرگ و قیامت را ، حساب و ترازوها (براى توزین اعمال) را ، محاسبهى در برابر پروردگار جهانیان و پاداش و کیفر را . پس آنکه نیکى کرد ، پاداش گیرد و آنکه بدى کرد ، بهرهاى از بهشت نخواهد برد .
(11) 101- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونى بِکَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ أَمیرِالْمُؤْمنینَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتى مِنْ صُلْبِهِ. هان مردمان! شمار شما بیش از آن است که در یک زمان با یک دست ، با من بیعت کنید ؛ از این روى خداوند عزّوجلّ دستور فرموده که از شما اقرار زبانى گیرم و پیمان سرپرستى على امیرالمؤمنین را محکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند ؛ چرا که گفتم: فرزندانم از نسل اویند . 102- فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّکَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبایِعُکَ عَلى ذالِکَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیْدینا. على ذالِکَ نَحْیى وَ عَلَیْهِ نَموتُ وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَیِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُکُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْمیثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ فى عَلِىٍّ أَمیرِالْمؤْمِنینَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیتِکَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْمیثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَیْدینا. مَنْ أَدْرَکَها بِیَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغی بِذالِکَ بَدَلاً وَلایَرَى اللَّهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّی ذالِکَ عَنْکَ الّدانى والقاصى مِنْ اَوْلادِنا واَهالینا، وَ نُشْهِدُاللَّهَ بِذالِکَ وَ کَفى بِاللَّهِ شَهیداً وَأَنْتَ عَلَیْنا بِهِ شَهیدٌ». پس همگان بگویید: " البتّه که سخنان تو را شنیده ، پیروى مىکنیم و از آن خشنود و بر آن گردن گذاریم و بر آنچه از سوى پروردگارمان و پروردگار تو در امامت اماممان على امیرالمؤمنین و دیگر امامان - از صلب او - به ما ابلاغ کردى ، با تو پیمان مىبندیم ؛ پیمانى با دل و با جان و با زبان و دستانمان . با این پیمان زندهایم و با آن خواهیم مرد و با این اعتقاد برانگیخته مىشویم و هرگز آن را دگرگون نکرده ، شکّ و انکار نخواهیم داشت و هرگز از عهد خود برنگشته ، پیمان نشکنیم . (اى رسول خدا!) ما را به فرمان خدا پند دادى دربارهى على امیرمؤمنان و امامان پس از او ، فرزندانت از نسل او ، حسن و حسین و پیشوایان پس از آن دو که خداوند برپایشان کرده . اینک براى آنان عهد و پیمان از ما گرفته شد ، از دلها و جانها و زبانها و درونها و از دستانمان . هر کس توانست با دست ، وگرنه با زبان بیعت نمود .دیگر پیمان نخواهیم شکست و خداوند دگرگونى از ما نبیند و از این پس فرمان تو را به نزدیک و دور از فرزندان و خویشان خواهیم رساند و خداوند را بر آن گواه گیریم و او بر گواهى کافى است و تو نیز بر ما گواه باش . " 103- مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ کُلَّ صَوْتٍ وَ خافِیَةَ کُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها)، وَمَنْ بایَعَ فَإِنَّما یُبایِعُ اللَّهَ، (یَدُاللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ). هان مردمان! اکنون چه مىگویید؟ البتّه خداوند هر صدایى را مىشنود و بر اسرار دلها آگاه است . " هر آنکس که هدایت پذیرد ، به خیر خویش پذیرفته و آنکه گمراه شد ، به زیان خود رفته " . (زمر / 41) و آنکس که بیعت کند ، حتماً با خداوند پیمان بسته که " دست خدا بالاى دست آنهاست" .(فتح / 10) 104- مَعاشِرَالنّاسِ، فَبایِعُوا اللَّهَ وَ بایِعُونى وَبایِعُوا عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِىالدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) کَلِمَةً باقِیَةً. یُهْلِکُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ یَرْحَمُ مَنْ وَ فى، (وَ مَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَیْهُاللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً). هان مردمان! آنک با خداوند بیعت کنید و با من پیمان ببندید و با على امیرمؤمنان و حسن و حسین و با امامان از نسل آنان که پس از ایشان خواهند بود . امامانى که فرمانى پایدار در دنیا و آخرتاند . خداوند مکّاران را تباه مىکند و به باوفایان ، مهر مىورزد . " هر کس پیمان شکند ، البتّه به زیان خود گام نهاده و آنکه بر عهدش پابرجا ماند ، به زودى خدا او را پاداش بزرگى خواهد داد " . (فتح / 10) 105- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَکُمْ وَسَلِّمُوا عَلى عَلىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ) . هان مردمان! بگویید هر آنچه به شما گفتم و به على با لقب " امیرالمؤمنین " سلام کنید و اکنون بگویید: " شنیدیم و فرمان مىبریم . پروردگارا! آمرزشت خواهیم و به سوى توست بازگشت" . (بقره / 285)و بگویید: " تمام ستایش و سپاس ، خدایى راست که ما را به این راه هدایت فرمود وگرنه راه نمىیافتیم و البتّه فرستادگان پروردگارمان به درستى آمدهاند " . (اعراف / 43) 106- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ـ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِىالْقُرْآنِ ـ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. هان مردمان! برترىهاى علىّبن ابىطالب نزد خداوند عزّوجلّ - که در قرآن نازل فرموده - بیش از آن است که من یکباره برشمارم ؛ پس هر کس از مقامات او خبر داد و آنها را شناخت ، او را باور کنید . 107- مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یُطِعِاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَکرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً. هان مردمان! " فرمانبردار از خدا و فرستادهى او" (احزاب / 71) و از على و امامان که نام بردم ، " به رستگارى بزرگى دست یافته است " . (احزاب / 71) 108- مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلى مُبایَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْلیمِ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ أُولئکَ هُمُ الْفائزُونَ فى جَنّاتِ النَّعیمِ. هان مردمان! سبقتجویان به بیعت و پیمان و سرپرستى او و سلامکنندگان بر او با لقب " امیرالمؤمنین " ، رستگاراناند و در بهشتهاى پربهره خواهند بود . 109- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما یَرْضَىاللَّهُ بِهِ عَنْکُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمیعاً فَلَنْ یَضُرَّاللَّهَ شَیْئاً. هان مردمان! آنچه خدا را خشنود مىکند بگویید و اگر شما و تمامى زمینیان کفران ورزند ، " خدا را زیانى نخواهد رسید " . (آلعمران / 144) 110- اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ (بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَى (الْجاحِدینَ) الْکافِرینَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. خداوندا! بیامرز ایمانآورندگان به آنچه را ادا کرده و فرمان دادم و بر انکارکنندگان کافر ، خشم گیر! و سپاس مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است . غدیر / پایان.
عید سعید غدیر را به همه شیعیان علوی در ایران و جهان تبریک و شادباش عرض می نماییم.
عید بزرگ غدیر،عید امامت و رهبری را به همه کسانی که حضرت محمد(ص) و امام علی(ع)را می شناسند،عشق و محبت آنها را در دل دارند، و مهمتر پیرو خالص و یگرنگ راه پیامبر اکرم(ص) ، علی بن ابیطالب(ع) و همه ائمه اطهار(ع)هستند،تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
مبارک،مبارک،مبارک .....
51- مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَىَّ بِإِسْلامِکُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَىاللَّهِ فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَیَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّکُمْ لَبِا الْمِرْصادِ. هان مردمان! " اسلامتان را بر من منّت نگذارید " ؛ (حجرات / 17) و بر خدا نیز ، که اعمالتان را بیهوده و تباه خواهد کرد و او بر شما خشم خواهد گرفت و شما را به " شعلهاى از آتش و مس گداخته" (الرحمن / 35) گرفتار خواهد کرد . به یقین پروردگار شما در " کمینگاه است " . (فجر / 14) 52- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدى أَئمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَىالنّارِ وَیَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرونَ. هان مردمان! بهزودى پس از من امامانى خواهند آمد و " شما را به آتش خواهند خواند . آنان در روز رستاخیز ، تنها و بىیاور خواهند بود" . (قصص / 41) 53- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ. هان مردمان! آگاه باشید که خداوند و من از آنان بیزاریم . 54- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ فِى الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ. هان مردمان! حتماً آنان و یاران و پیروان و تابعانشان " در پستترین جایگاه آتش خواهند بود " (نساء / 145) و " چه جایگاه بدى است منزل متکبران ". (نحل / 29) 55- أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحیفَةِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ فى صَحیفَتِهِ!! هان! که آنان اصحاب صحیفهاند. اکنون هر کس در صحیفهى خود نظر کند !! 56- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّى أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فى عَقِبى إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْلیغِهِ حُجَّةً عَلى کُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلى کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ یَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ یُولَدْ، فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ. هان مردمان! اینک جانشینى خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جاى مىگذارم در نسل خود تا برپایى روز رستاخیز و اکنون ، مأموریت تبلیغى خود را انجام دادم تا برهان بر هر شاهد و غایب باشد و نیز بر همهى آنان که زاده شده یا نشدهاند . " پس بایسته است ، این سخن را حاضران به غایبان و فرزنداران به فرزندان تا برپایى رستاخیز ابلاغ کنند . " 57- وَسَیَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْکاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ)، وَعِنْدَها سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ یَفْرُغُ) وَیُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ. و به زودى گروهى پس از من ، امامت را چپاول کرده ، با پادشاهى جابهجا کنند . هان! خشم خدا بر غاصبان و چپاولگران و البتّه به زودى " به کار شما ، جن و انس " (الرحمن / 31) خواهد پرداخت . آنکه مىپردازد - عذاب خواهد کرد - و " شعلههاى آتش و مس گداخته بر سر شما ریخته خواهد شد و در آن هنگام هرگز یارى نمىشوید " . (الرحمن / 35) 58- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّى یَمیزَالْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ. هان مردمان! همانا خداوند عزّوجلّ شما را به خود رها نخواهد کرد " تا ناپاک را از پاک جدا کند و هر آینه خداوند شما را بر غیب آگاه نمىسازد " . (آلعمران / 179) 59- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِکُها بِتَکْذیبِها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ مُمَلِّکُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِىَّ وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ. هان مردمان! هیچ سرزمینى نیست مگر اینکه خداوند به خاطر تکذیب اهل آن - حق را - آن را پیش از برپایى رستاخیز نابود خواهد کرد و آن سرزمین را به امام مهدى خواهد سپرد و حتماً خداوند وعدهى خود را انجام خواهد داد . 60- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَکُمْ أَکْثَرُالْأَوَّلینَ، وَاللَّهُ لَقَدْ أَهْلَکَ الْأَوَّلینَ، وَهُوَ مُهْلِکُ الْآخِرینَ. قالَ اللَّهُ تَعالى: (أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلینَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرینَ، کذالِکَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمینَ، وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ). هان مردمان! شمار فزونى از گذشتگان شما ، گمراه شدند و خداوند نابودشان کرد و همو نابودکنندهى آیندگان است . خداوند فرموده: " آیا پیشینیان را تباه نکردیم؟ و در پس آنان ، آیندگان را نابود نساختیم؟ آرى با مجرمان این چنین کنیم . واى بر ناباوران در روز رستاخیز " . (مرسلات / 19 - 16) 61- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنى وَنَهانى، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِیّاً وَنَهَیْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُىِ لَدَیْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْیِهِ تَرشُدُوا، (وَصیرُوا إِلى مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ. هان مردمان! همانا خداوند مرا فرمان داده و بازداشته و من نیز به دستور او به على امر و نهى کردهام ؛ پس دانش امر و نهى در نزد على است . فرمان او را بشنوید تا سلامت مانید و اطاعتش کنید تا هدایت شوید و از آنچه باز مىدارد ، خوددارى کنید تا راه یابید و به سوى مقصد او حرکت کنید " و هرگز راههاى پراکنده ، شما را از راه او بازندارد " . (انعام / 153) (7)
62- مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذى أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى. ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدى)، یَهْدونَ إِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِالْعالَمینَ ، الرَّحْمن الرَّحیمِ ، مالِکِ یَوْمِ الدّینِ ، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضّالّینَ» ، وَقالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ (وَاللَّهِ) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِیَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئکَ أَوْلِیاءُاللَّهِ الَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُالْغالِبُونَ. هان مردمان! خداوند را صراط مستقیم منم که فرمان به پیروى آن داده و سپس على و آنگاه فرزندانم از نسل او ، پیشوایان هدایتاند که به راستى و درستى راه مىبرند " و با حق دادگرى مىکنند " . (اعراف / 159) سپس چنین خواند: " به نام خداوند همه مهرِ مهرورز " " تمامى ستایشها ویژهى پروردگار جهانیان است . همو که به همهى آفرینش مهر مىورزد و به ویژگان ، مهر ویژه دارد . فرمانرواى روز جزاست . خداوندا! تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى مىجوییم . ما را به صراط مستقیم راهنمایى کن . راه آنان که بر ایشان منّت نهاده ، نعمتشان بخشیدى ؛ نه راه خشمشدگان و نه راه گمراهان! " (حمد / 7 - 1) و آنگاه ادامه داد: این سوره دربارهى من نزول یافته و به خدا سوگند شامل امامان است و به آنان اختصاص یافته . آناناند اولیاى خدا که " ترس و اندوهى برایشان نباشد " . (یونس / 62) هان! " همانا حزب الاهى چیره خواهد بود ". (مائده / 56) 63- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّیاطینِ یوحى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. هان! ستیزندگانِ آنان گمراه و نابخرد و همکاران شیاطیناند که " براى گمراهى مردمان ، سخنان بیهوده را به یکدیگر مىرسانند " . (انعام / 112) 64- أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ اللَّهُ فى کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً یُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْکانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشیرَتَهُمْ، أُولئِکَ کَتَبَ فى قُلوبِهِمُ الْإیمانَ وَ أیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یَدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأنهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أوُلئِکَ حِزْبُ اللهِ الا اِنَ حزبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . هشدار! خداوند در کتاب خود از دوستان امامان چنین یاد کرده: " (اى پیامبر ما!) نمىیابى ایمان آورندگان به خدا و روز بازپسین را که ستیزهگرانِ خدا و رسول او را دوست بدارند ؛ گرچه پدران ،فرزندان ، برادران و خویشانشان باشند . خداوند ایمان را در دلهایشان تثبیت فرموده و با روحى از سوى خود ، ایشان را تأیید نمود و آنان را جاودانه در بهشتهایى درخواهد آورد که از زیر درختان آنها ، نهرها جارى است . خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند . هماناناند حزب خدا . هشدار که حزب الاهى رستگاراناند " . (مجادله/ 22) 65- أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). هان! دوستداران امامان، مؤمنانى هستند که خداوند عزّوجلّ چنین توصیف فرموده: " آنان که ایمان آورده ، باور خود را به شرک نیالودهاند؛ پس ایشان در اماناند و راه یافتگان " . (انعام / 82) 66- (أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَرْتابوا). هشدار! یاران پیشوایان به باور رسیدگاناند و " دور از تردید و انکار " . (حجرات / 15) 67- أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنینَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِکَةُ بِالتَّسْلیمِ یَقُولونَ: (سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدینَ). هشدار! ایشان با آرامش و سلامت به بهشت درخواهند شد . " و فرشتگان ، با رفاه و تسلیم آنان را پذیرفته " (انبیاء / 103) مىگویند: " درود بر شمایان، اکنون پاکیزه شدهاید! در بهشت ، جاودانه درآیید" (زمر / 73) 68- أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ یُرْزَقونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ. هان! بهشت پاداش دوستان امامان است که " در آن بىحساب روزى داده خواهند شد " . (غافر / 40) 69- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَصْلَونَ سَعیراً. هشدار! دشمنان امامان " در آتش درآیند " . (نساء / 10) 70- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَ هِىَ تَفورُ وَ یَرَوْنَ لَهازَفیراً. هشدار! که " نالهى افروزش جهنّم را - در حالى که شعلههاى آن زبانه مىکشد - مىشنوند و زفیر (صداى بازدم) آن را درمىیابند " . (ملک / 7) 71- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَاللَّهُ فیهِمْ: (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی اِذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ اُخْریهُمْ لِاوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ ، قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ و لکِنْ لا تَعْلَمُونَ) . و خداوند در وصفشان فرماید: " هرگاه امّتى در جهنّم درآید، همتاى خود را نفرین کند تا آنکه تمامى آنان به یکدیگر بپیوندند ؛ پسینیان به پیشینیان گویند: پروردگارا! اینان ما را گمراه کردند ؛ پس بر آنان کیفر دو چندان از آتش فرود آور . خداوند فرماید: براى هر دو گروه ، کیفر دو چندان خواهد بود ولیکن شما نمىدانید " . (اعراف / 38) 72- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (کُلَّما أُلْقِىَ فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ یَأتِکُمْ نَذیرٌ، قالوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فى ضَلالٍ کَبیرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیرِ ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِاصْحابِ السَّعیرِ) . هشدار! که خداوند دربارهى دشمنان امامان فرماید: " هر گروه از آنان که در جهنّم انداخته شوند ، نگاهبانان از آنان مىپرسند: مگر بر شما ترسانندهاى نیامد؟ گفتند: چرا! لیکن تکذیب کرده، گفتیم: خداوند خبرى نداده و شمایان نیستید مگر در گمراهى بزرگ و نیز مىگویند: اگر سخن خدا را مىشنیدیم یا اندیشه مىکردیم ، اکنون در میان اهل آتش نبودیم . پس اینان به گناه خود اعتراف نمودند ، پس دور باد دوزخیان از رحمت خدا " (ملک / 11 - 8) 73- أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبیرٌ. هان! یاران امامان " در نهان ، از پروردگار خویش ترسانند . آمرزش و پاداش بزرگ برایشان خواهد بود " .(ملک / 12) 74- مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَیْنَ السَّعیرِ وَالْأَجْرِ الْکَبیرِ. هان مردمان! چه بسیار راه است میان شعلههاى آتش و پاداش بزرگ . 75- (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِیُّنا (کُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ. هان مردمان! ستیزهجوى ما کسى است که خداوند او را ناستوده و نفرین فرموده و یاران و دوستان ما آناناند که خدا ایشان را ستوده و دوست مىدارد . 76- مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّى (أَنَا) النَّذیرُ و عَلِىٌّ الْبَشیرُ. هان مردمان! همانا من انذارگرم و على بشارتدهنده ! 77- (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّى مُنْذِرٌ وَ عَلِىٌّ هادٍ. هان مردمان! من بیمدهندهام و على راهنماست . 78- مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّى نَبىٌّ وَ عَلِىٌّ وَصِیّى. هان مردمان! من پیامبرم و على وصىّ من است . 79- (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّى والِدُهُمْ وَهُمْ یَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). هان مردمان! من رسولام و على ، امام و وصىّ پس از من است و پس از او امامان ، فرزندان اویند . آگاه باشید! من والد آنان و ایشان از صلب اویند . (8)
80- أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَىالدِّینِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها. آگاه باشید! همانا آخرین امام ، قائم مهدى ، از ماست . هان! او بر تمامى ادیان ، چیره خواهد بود . هشدار! اوست انتقامگیرندهى از ستمکاران . هشدار! اوست فتحکنندهى دژها و منهدمکنندهى آنها . هشدار! اوست چیره بر تمامى قبایل مشرکان و رهنماى آنان . 81- أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِاللَّهِ. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ اللَّهِ. هشدار! اوست خونخواه تمامى اولیاى خدا . هان! همانا او یاور دین خداست . 82- أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ. أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ. هان! او از دریایى ژرف ، پیمانههایى افزون گیرد . هشدار! او هر ارزشمندى را به اندازهى ارزش او و هر نادان و بىارزشى را به اندازهى نادانىاش نشاندار کند . هان! او نیکو و برگزیدهى خداست . هشدار! اوست میراثدار دانشها و احاطهدار بر اِدراکها . 83- أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ. هان! او از پروردگارش خبر دهد و نشانههاى او را برپا کند و استحکام بخشد . هشدار! اوست بالیده و استوار . آگاه باشید! هموست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده . 84- أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ. هان! پیشینیان از قرنها ظهور او را پیشگویى کردهاند . 85- أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ. هشدار! اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتى نخواهد بود .(30) راستى و روشنایى جز با او نیست . 86- أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِىُاللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ. هان! کسى بر او پیروز نخواهد شد و ستیزندهى او ، یارى نخواهد گشت . هشدار! او ولىّ خدا در زمین ، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است . (9)
87- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّى قَدْبَیَّنْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَ هذا عَلِىٌ یُفْهِمُکُمْ بَعْدى. هان مردمان! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده ، تفهیم نمودهام و این على است که پس از من ، شما را آگاه مىکند . 88- أَلاوَإِنِّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى أَدْعُوکُمْ إِلى مُصافَقَتى عَلى بَیْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. اینک شما را مىخوانم که پس از پایان خطبه ، براى انجام بیعت با او و اقرار به امامتش ، با من و سپس با او دست دهید . 89- أَلاوَإِنَّى قَدْ بایَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بایَعَنى. وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ، یَدُاللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً). هشدار! من با خدا بیعت کردهام و على با من پیمان بسته است و اکنون از سوى خداى عزّوجلّ بر امامت او از شمایان پیمان مىگیرم . " (اى پیامبر!) آنانکه با تو بیعت کنند ، هر آینه با خدا بیعت کردهاند . دست خدا بر فراز دست آنان است و آنکس که بیعت شکند ، به زیان خود شکسته و خداوند آن را که بر پیمان الاهى وفادار باشد ، پاداش بزرگى خواهد داد " .(فتح / 10) (10)
90- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، (فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ) . هان مردمان! همانا حج و عمره از شعایر و آداب خدایى است . " پس زایران خانهى خدا و عمرهکنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند و آنکس که در انجام کار خیر ، فرمانبردارى کند حتماً خداوند سپاسگزار داناست " . (بقره / 158) 91- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَیْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتِرُوا وَ افْتَقَرُوا. هان مردمان! در خانهى خدا حج به جاى آورید ؛ هیچ خاندانى داخل آن نشد مگر بىنیاز شد و مژده گرفت و آنکه روى از آن برتافت ، بىبهره و نیازمند گشت . 92- مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَاللَّهُ لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلى وَقْتِهِ ذالِکَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَاللَّهُ لایُضیعُ أَجْرَالُْمحْسِنینَ. هان مردمان! مؤمنى در موقف (عرفات و مشعر و منا) نماند مگر اینکه خداوند گناهان گذشتهى او را آمرزید . پس بایسته است که پس از پایان اعمال حج (با پاکى) کار خود را از سر گیرد . هان مردمان! حاجیان از سوى خداوند کمک شده و هزینههاى سفرشان جاىگزین خواهد شد و البتّه، خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد فرمود . 93- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ. هان مردمان! خانهى خدا را با دین کامل و ژرفاى دانش دیدار کنید و از زیارتگاهها جز با توبه و بازایستادن (از گناهان) برنگردید . 94- مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِیُّکُمْ وَمُبَیِّنٌ لَکُمْ، الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَکُمْ بَعْدى أَمینَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتى یُخْبِرونَکُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لاتَعْلَمُونَ. هان مردمان! نماز را بهپا دارید و زکات پردازید ؛ همانسان که خداوند عزّوجلّ امر فرموده است . پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهى کردید و یا از یاد بردید ، على صاحب اختیار و تبیینکنندهى بر شماست . همو که خداوند عزّوجلّ پس از من ، او را امانتدار خویش در میان آفریدگان نهاده است . او از من و من از اویم . همانا او و جانشینانش از فرزندان من به پرسشهایتان پاسخ داده، آنچه را نمىدانید ، به شما مىآموزند . 95- أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَى عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى یَوْمٍ یَلْقَى اللَّهَ الَّذى یُقَدِّرُ وَ یَقْضی. هان! روا و ناروا بیش از آن است که آنها را شمارش کرده ، یکباره به روا فرمان دهم و از ناروا باز دارم ؛ از این روى مأمورم که از شما پیمان بگیرم که دست دردست من نهید در پذیرش آنچه از سوى خداوند عزّوجلّ دربارهى على امیرمؤمنان آوردهام و دربارهى اوصیاى پس از او که از من و اویند . این امامت در میان آنان پایدار است و فرجام آنان ، مهدى است و استوارى پیشوایى تا روزى است که او با خداوندِ قدر و قضا دیدار کند (قیامت). 96- مَعاشِرَالنّاسِ، وَ کُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکُمْ عَلَیْهِ وَکُلُّ حَرامٍ نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ فَإِنِّى لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِکَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْکُرُوا ذالِکَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَیِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّى اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ. هان مردمان! شمایان را به هر روا و ناروا (حلال و حرام) رهنمایى کردم و از آن برنمىگردم . هان! آنها را یاد آورید و نگه دارید و یکدیگر را به آن توصیه کنید و احکام خدا را دگرگون نسازید . هشدار! دوباره یاد مىآورم: هان! نماز به پا دارید و زکات بپردازید و به معروف فرمان دهید و از منکر بازدارید . 97- أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْىَ عَنْ مُنْکَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ. هشدار! برترین بخش امر به معروف این است که به گفتهى من - دربارهى امامت و ولایت على و فرزندان او - برسید و سخنم را به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگارى با من بازدارید که این سخنان ، فرمان خدا و من است . (هان!) هیچ امر به معروف و نهى از منکرى جز با امام معصوم تحقّق و کمال نمىیابد . 98- مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ یُعَرِّفُکُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُکُمْ إِنَّهُمْ مِنِّى وَمِنْهُ، حَیْثُ یَقُولُاللَّهُ فى کِتابِهِ: (وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فى عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما». هان مردمان! قرآن بر شما روشن مىکند که امامان پس از على ، فرزندان اویند و من به شما معرّفى کردم که آنان از او و از مناند ؛ چرا که خداوند در کتاب خود مىگوید: " امامت را فرمانى پایدار در نسل او قرار داد " (زخرف / 28) و من نیز گفتهام: " مادام که به آن دو - قرآن و امامان - تمسّک کنید ، گمراه نخواهید شد . " 99- مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ کَما قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْءٌ عَظیمٌ). هان مردمان! پرهیزکارى! پرهیزکارى! از سختى رستخیز بپرهیزید ؛ آنسان که خداوند عزّوجلّ فرموده: " البتّه زمینلرزهى رستاخیز ، حادثهاى بزرگ است " (حج / 1)
|
15- وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّى سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّاىَ وَ إِقْبالى عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَىالَّذینَ یَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. و نیز از آن روى که منافقان ، بارها مرا آزار رسانیدهاند تا بدانجا که مرا اُذُن (سخن شنو و زودباور) نامیدهاند ؛ به خاطر همراهى افزون و تمایل و پذیرش على از من و توجّه ویژهى من به او ، تا بدانجا که خداوند آیهاى فرو فرستاده: " و از آناناند کسانى که پیامبر خدا را آزرده و گویند: او سخنشنو و زودباور است . بگو: آرى ، او سخن شنوست " . (توبه / 61) علیه آنان که گمان مىکنند او تنها سخن مىشنود ؛ " لیکن به خیر شماست . او (پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم) به خدا ایمان دارد و اهل ایمان را تصدیق کرده ، راستگو مىانگارد؛ و هم او رحمت است براى ایمانیان شما و البتّه براى آنان که او را آزار دهند ، عذابى دردناک خواهد بود " . (توبه / 61) و اگر مىخواستم نام گویندگان چنین سخنى را بر زبان آورم و به آنان اشارت کنم و مردم را به سویشان هدایت کنم (که آنان را شناسایى کنند) مىتوانستم ؛ لیکن به خدا سوگند در کارشان کرامت نموده ، لب فروبستم . 16- وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ). با این حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ کنم . آنگاه پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم چنین خواند: " اى پیامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده " (مائده / 67) در حقّ على، " ابلاغ کن وگرنه رسالت او را انجام ندادهاى و البتّه خداوند تو را از آسیب مردمان ، نگاه مىدارد" . (مائده / 67) (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَىالْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَىالْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى کُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. هان مردمان! بدانید این آیه دربارهى اوست . ژرفاى آن را بفهمید و بدانید که خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پیروىاش را بر مهاجران و انصار واجب کرده و بر پیروان آنان در نیکى، و بر صحرانشینان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و هر یکتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پیرو و باورکنندهاش در مهر است . البتّه که خداوند ، او و شنوایان سخنش و پیروان راهش را آمرزیده است . 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُّهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّیَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى یَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. هان مردمان! براى آخرین بار در این اجتماع به پا ایستاده ، (با شما سخن مىگویم .) سخنم را شنیده ، پیروى کنید و فرمان پروردگارتان را گردن گذارید که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون با شما سخن مىگوید و پس از من به فرمان او ، على ولى و امام شماست . سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپایى رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید . 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ. روا نیست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموختههایم را از کتاب خدا و حلال و حرام او را در اختیار على گذاشتهام . 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُاللَّهُ فِىَّ، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذى ذَکَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَىْءٍ أَحْصَیْناهُ فى إِمامٍ مُبینٍ). هان مردمان! او را برتر دانید ؛ هیچ دانشى نیست مگر اینکه خداوند در جان من نبشته و من تمامى آن را در جان على ، امام پرهیزکاران ، ضبط کردهام و دانشى نبوده مگر آنکه به على آموختهام . او پیشواى روشنگر است که خداوند در سورهى یاسین از او گفتوگو کرده: " و علم هر چیز را در امام مبین برشمردیم " . (یس / 12) 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذى یَهدی إِلَى الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِىاللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. هان مردمان! او را فراموش نکنید و از امامتش برنتابید و از سرپرستىاش نگریزید ؛ چرا که شما را به درستى و راستى خوانده و خود نیز بدان عمل مىکند . او باطل را نابود کرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نکوهشِ نکوهشگران او را از کار خدا بازندارد . 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَى الْایمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَاللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى کانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ یَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسى در ایمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسولخدا کرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسولخدا عبادت مىکرد و جز او از مردان کسى چنین نبود . 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِاللّهِ أَنْ یَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِیاً لى بِنَفْسِهِ). على اوّلین نمازگزار و پرستشکنندهى همراه من است . از جانب خدا بهاو دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده ، پذیرفت که جان خود را فداى من کند . 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. هان مردمان! او رابرتر بدانید که خداوند او را برترى داده و پیشوایى او را پذیرا باشید که خداوند او را (به امامت) نصب کرده است . 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ یَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ یَفْعَلَ ذالِکَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ. هان مردمان! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبهى منکر او را نپذیرد و چنین کسى را نیامرزد . این است روش قطعىخداوند دربارهى ناسازگار با امامت على و حتماً او را به عذاب دردناک جاودانه کیفر خواهد کرد . پس ، از مخالفت او بهراسید ؛ و گرنه خواهید افتاد " در آتشى که آتشگیرهى آن مردماناند و سنگ" (تحریم / 6) " که براى حقستیزان آماده شده است" . (آلعمران / 131) 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلى جَمیعِ الَْمخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ. فَمَنْ شَکَّ فى ذالِکَ فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَکَّ فى شَىْءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَکَّ فى کُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَکَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِى الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاکُّ فینا فِىالنّارِ. هان مردمان! به خدا که پیامبران پیشین به ظهورم بشارت دادهاند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفریدگانِ آسمانیان و زمینیانم . آنکس که راستى و درستى مرا باور نکند ، به کفر جاهلى گذشته درآمده و تردید در سخنان امروزم ، همسنگ تردید در تمامى محتواى رسالت من است و ناباورى در امامت یکى از امامان ، بهسان ناباورى در تمامى آنان است و جایگاه ناباوران امامت ما ، آتش دوزخ خواهد بود . 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدینَ وَدَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلى کُلِّ حالٍ. هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روى منّت و احسان خویش ، این برترى را به من پیشکش کرده و خدایى جز او نیست . هشدار که تمامى ستایشهاى من در تمامى روزگاران و هر حال و مقام، ویژهى اوست . 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ). هان مردمان! على را برتر دانید که او برترینِ مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام که آفرینش برپاست و روزىشان فرود آید . دورِ دور باد ، از مهر خداوند و خشمِ خشم باد ، بر آنکه این گفتهام را نپذیرد و با من سازگار نباشد . هان! آگاه باشید جبرئیل از سوى خداوند خبرم داد: هر که با على ستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد ، نفرین و خشم من بر او باد . " البتّه بایست هر کس بنگرد که براى فرداى خویش چه پیش فرستاده . پس تقوا پیشه کنید " (حشر / 18) و از ناسازى با على بپرهیزید ؛ " مباد که گامهایتان پس از استوارى درلغزد" (نحل / 94) " و همانا خداوند بر کردارتان آگاه است " . (حشر / 18) 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَکَرَ فى کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالى (مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). هان مردمان! او همجوار و همسایهى خداوند است که در کتاب گرانقدر خود (قرآن) او را یاد کرده و دربارهى ستیزندگان با او فرموده: " مبادا کسى در روز قیامت بگوید: افسوس که دربارهى همجوار و همسایهى خداوند کوتاهى کردهام" . (زمر / 56) 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَىَّ) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِیّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفاى آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهات آن پیروى ننمایید . به خداوند سوگند که باطنها و تفسیر آن را روشن نمىکند مگر همینکه دست و بازوى او را گرفته و بالا آوردهام و اعلام مىدارم: هر آنکس که من سرپرست اویم ، این على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابىطالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولایت و سرپرستى او حکمى از سوى خداست که بر من فروفرستاده است . 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَالْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فى أَرْضِهِ. هان مردمان! همانا على و پاکان از فرزندانم از نسل او ، یادگار گرانسنگ کوچکترند و قرآن ، یادگار ارزشمند بزرگتر . هر یک از این دو از دیگر همراه خود حکایت مىکند و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند . هان! آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او ، در زمیناند . 32- أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، هان! آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او ، در زمیناند . هشدار که من وظیفهى خود را ادا کردم . وظیفهام را ابلاغ کردم و به گوش شما رساندم . هشدار که روشن نمودم . بدانید که این سخن خدا بود و من از سوى او سخن گفتم . 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَیْرِهِ. هان بدانید! هرگز به جز این برادرم ، کسى نباید " امیرالمؤمنین " خوانده شود . هشدار که پس از من ، امارت مؤمنان براى کسى جز او روا نباشد . (4) 34- ثم قال: «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. سپس فرمود: مردمان! کیست سزاوارتر از شمایان به شما؟ گفتند: خداوند و رسول او . آنگاه فرمود: آنکه من سرپرست اویم ، پس این على ولى و سرپرست اوست . خداوندا! پذیراى ولایت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار و یار او را یارى کن و رهاکنندهى او را تنها گذار . 35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصیىّ وَ واعی عِلْمى، وَ خَلیفَتى فى اُمَّتى عَلى مَنْ آمَنَ بى وَعَلى تَفْسیرِ کِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِما یَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلى طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. هان مردمان! این على است برادر و وصى و نگاهبان دانش من و جاىنشین من در میان امّت و ایمان آورندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا . او مردمان را به سوى خدا بخواند و به آنچه موجب خشنودى اوست ، عمل کند و با دشمنان او ستیز نماید . او سرپرست فرمانبردارى خدا باشد و بازدارنده از نافرمانى او . 36- إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَاللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِاللَّهِ. همانا اوست جانشین رسولاللَّه و فرمانرواى ایمانیان و از سوى خدا ، پیشواى هدایتگر . اوست پیکارکنندهى با پیمانشکنان و رویگردانان از راستى و درستى و بهدررفتگان از دین . 37- یَقُولُاللَّهُ: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. خداوند فرماید: "فرمان من دگرگونى نمىپذیرد " . (ق / 29) پروردگارا! اکنون به فرمان تو مىگویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار و دشمنانش را دشمن . پشتیبانان او را پشتیبانى و یارانش را یارى کن و خوددارىکنندگان از یارىاش را رها کن . ناباورانش را از مهرت بِران و خشم خود را بر آنان فرود آور . 38- اَللَّهُمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فى عَلِىٍّ وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). معبودا! تو خود در هنگام بیان ولایت على و برپایى او فرمودى: " امروز آیین شما را به کمال و نعمتم را براى شما تمام نمودم و با خشنودى ، اسلام را دین شما قرار دادم" . (مائده / 3) و فرمودى: " همانا ، دین نزد خدا تنها اسلام است " (آلعمران / 19) و نیز فرمودى: " و آنکه به جز اسلام دینى بجوید ؛ از او پذیرفته نبوده ، در جهان دیگر ، در شمار زیانکاران خواهد بود" . (آلعمران / 85) 39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُکَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. خداوندا! تو را گواه مىگیرم که پیام تو را به مردمان رساندم. (5) 40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَىاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِىالدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لایُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ یُنْظَرونَ). هان مردمان! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت على تکمیل نمود . اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایى رستاخیز و عرضهى بر خدا -پیروى نکنند ، " کردههایشان در دو جهان بیهوده بوده" ؛ (بقره / 217) " و در آتش دوزخ جاودانه خواهند بود ". (توبه / 17) " به گونهاى که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتى براى نجات خواهد بود " . (بقره / 162) 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُکُمْ لى وَأَحَقُّکُمْ بى وَأَقْرَبُکُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّکُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِىالْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ. هان مردمان! این على است یاورترین ، سزاوارترین ، نزدیکترین و گرانقدرترین شما نزد من و خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم . آیهى رضایتى در قرآن نیست مگر دربارهى او و هرگاه خداوند ایمانیان را خطابى نموده ، به او آغاز کرده و آیهى ستایشى نازل نگشته مگر دربارهى او و در سورهى " هل أتى على الإنسان " گواهى بر بهشت نداده مگر براى او و آن را در حقّ غیر او فرو نیاورده و بهوسیلهى آن جز او را نستوده است . 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِاللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبىٍّ وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَیْرُالْأَوْصِیاءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتى مِنْ صُلْبِ (أَمیرِالْمُؤْمِنینَ) عَلِىٍّ. هان مردمان! على یاور دین خدا و دفاعکنندهى از رسول اوست و هم او پرهیزکار ، پاکیزه و رهنماى ارشاد شده به دست خود خداست . پیامبرتان برترین پیامبران ، جانشینش در میان شما برترین جانشینان و فرزندانش برترین اوصیایند . هان مردمان! فرزندان پیامبران از نسل آناناند و فرزندان من از نسل امیرالمؤمنین على . 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَىالْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُاللَّهِ، هان مردمان! بهراستى که شیطانِ اغواگر ، آدم را با رشک ، از بهشت راند . مباد شما به على رشک ورزید که آنگاه کردههایتان نابود و گامهایتان لغزان خواهد شد . آدم به خاطر یک اشتباه ، به زمین هبوط کرد ، حال آنکه برگزیدهى خداى عزّوجلّ بود ؛ پس چگونه خواهید بود که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند . 44- أَلاوَإِنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا یُوالى عَلِیّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلایُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). هشدار! که با على نمىستیزد مگر شقى و سرپرستىاش را نمىپذیرد مگر رستگار پرهیزکار و به او نمىگرود مگر ایماندار بىآلایش و به خدا سوگند سورهى " والعصر " دربارهى او نازل شده است: " به نام خداوند همه مهرِ مهرورز ، به زمان سوگند که انسان در زیان است" . (والعصر / 2 - 1) مگر على که ایمان آورده و به درستى و شکیبایى آراسته است . 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ. هان مردمان! خدا را گواه مىگیرم که پیام او را به شما رساندم و " بر فرستاده ، وظیفهاى جز بیان روشن نیست " . (عنکبوت / 18 - نور / 54) 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). هان مردمان! " تقوا پیشه کنید همانگونه که بایسته است و نمیرید جز با شرفِ اسلام" . (آلعمران / 102) (6) 47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآیَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلى مایَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ). هان مردمان! " ایمان آورید به خدا و رسول او و نورى که " (تغابن / 8) همراهش فرود آمده " پیش از آنکه چهرهها را تباه و باژگونه کنیم ، یا چونان اصحاب روز شنبه (یهودیانى که بر خدا نیرنگ آوردند) رانده شوید" . (نساء / 47) به خدا سوگند که مقصود خدا از این آیه ، گروهى از صحابهاند که آنان را با نام و نَسَب مىشناسم ؛ لیکن به پردهپوشى کارشان مأمورم . آنک هر کس پایهى کار خویش را مهر یا خشم على در دل قرار دهد و بداند که ارزش عمل او ، وابسته به آن است . 48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالُْمخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ. هان مردمان! نور از سوى خداوند عزّوجلّ در جان من ، سپس در جان علىّبن ابىطالب و آنگاه در نسلاو تا قائم مهدى - که حقّ خدا وتمامى حقّ ما را مىستاند - جاى گرفته است ؛ چرا که خداوند عزّوجلّ ما را دلیل و حجّت قرار داده بر کوتاهىکنندگان به عمد ، ستیزهگران ، ناسازگاران ، خائنان و گنهکاران و ستمگران و غاصبان از تمامى جهانیان . 49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أَنّی رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ؟ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّاللَّهَ شَیْئاً وَسَیَجْزِى اللَّهُ الشّاکِرینَ (الصّابِرینَ). هان مردمان! هشدارتان مىدهم: همانا من رسول خدایم . پیش از من نیز رسولانى آمده و سپرى شدهاند . پس آیا اگر بمیرم یا کشته شوم ، به جاهلیت برمىگردید؟ " و آنکه به قهقرا برگردد ، هرگز خدا را زیانى نخواهد رسانید و او سپاسگزاران شکیبا را پاداش خواهد داد " . (آلعمران / 144) 50- أَلاوَإِنَّ عَلِیّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ. هان! على و فرزندان من از نسل او ، داراى کمال شکیبایى و سپاسگزارىاند .
خطبه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر
(1)
1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَىْءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ).
ستایش خداى را سزاست که در یگانگىاش بلند مرتبه و در تنهایىاش به آفریدگان نزدیک است ؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینشش بزرگ است . بر همه چیز احاطه دارد بىآنکه مکان گیرد و جابهجا شود و بر تمامى آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است . همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگى او را پایانى نیست . آغاز و انجام از او و برگشت تمامى امور بهسوى اوست .
2- بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضینَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ. کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَىْءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. اوست آفرینندهى آسمانها و گسترانندهى زمینها و حکمران آنها . دور و منزّه از خصایص آفریدههاست و در منزّهبودن خود نیز ، از تقدیس همگان برتر . هموست پروردگار فرشتگان و روح ؛ افزونى بخش بر آفریدگان و بخشندهى بر همهى موجودات است . به نیمنگاهى دیدهها را ببیند و دیدهها هرگز او را نبینند .کریم و بردبار و شکیباست . رحمتش جهانشمول و عطایش منّتگذار . در انتقام و کیفر سزاواران عذاب ، بىشتاب است . 3- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَىْءٍ، والغَلَبَةُ على کُلِّ شَىءٍ والقُوَّةُ فى کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى کُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَىْءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْءِ حینَ لاشَىْءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ. بر نهانها آگاه و بر درونها دانا ، پوشیدهها بر او آشکار و پنهانها بر او روشن است . بر هر هستى فراگیر و چیره ، نیروى آفریدگان از او و توانایى بر هر پدیده ویژهى اوست . او را همانندى نیست . در تاریکستان لاشَىء ، او هستىبخش هر هستى است ؛ جاودانه و زنده و عدلگستر . خداوندى جز او نباشد و اوست ارجمند و حکیم . 4- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ. لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى نَفْسِهِ. دیدهها را بر او راهى نیست و اوست که دیدهها را دریابد و اوست بر پنهانىها آگاه و بر کارها دانا . از دیدن ، کسى وصفش را نیابد و بر چگونگى او ، از نهان و آشکار دست نیازد ؛ مگر او - عزّوجلّ - راه نماید و خود بشناساند . 5- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى یَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى یُنْفِذُ أَمْرَهُوَ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ وَلامَعَهُ شَریکٌ فى تَقْدیرِهِ وَلایُعاوَنُ فى تَدْبیرِهِ. گواهى مىدهم که او " اللَّه " است ؛ همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگرفته و پرتواش ابدیّت را شامل است . فرمانش را بىمشاور اجرا کند و تقدیرش را بىشریک امضاء و هستى را بىیاور سامان دهد . 6- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلى غَیْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَاللَّهُ الَّذى لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ، الْعَدْلُ الَّذى لایَجُوُر، وَالْأَکْرَمُ الَّذى تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ. صورت آفرینش او را الگویى نبوده؛ آفریدگان را بدون یاور و سختى و حیله ، هستى بخشیده است . جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است . پس اوست " اللَّه " و معبودى جز او نیست ؛ همو که صُنعش استوار و ساختمان آفرینشش زیباست . دادگرى که ستم روا نمىدارد و بخشندهترینى که کارها به او بازمىگردد 7- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذى تَواضَعَ کُلُّ شَىْءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَىْءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَىْءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَىْءٍ لِهَیْبَتِهِ. و گواهى مىدهم او اللَّه است که هر هستى در برابر بزرگىاش فروتن و در مقابل ارجمندىاش رام و به توانایىاش تسلیم و به هیبتش خاضع است . 8- مَلِکُ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، کُلٌّ یَجْرى لاَِجَلٍ مُسَمّىً. یُکَوِّرُالَّلیْلَ عَلَىالنَّهارِ وَیُکَوِّرُالنَّهارَ عَلَى الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً. قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ. پادشاه هستىها و چرخانندهى سپهرها و رامکنندهى آفتاب و ماه که هریک تا اَجَل معیّن جریان یابند . " او پردهى شب را به روز و پردهى روز را به شب بپیچد" (زمر / 5) " که شتابان در پى روز است " (اعراف / 54) هم او شکنندهى هر ستمگر باطلگرا و نابودکنندهى هر شیطان سرکش است . 9- لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَم یلِد و لَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِکُ وَیُبْکی، (وَیُدْنی وَ یُقْصی) وَیَمْنَعُ وَ یُعْطى، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ. نه او را ناسازى باشد و نه برایش مانندى و انبازى . یکتا و بىنیاز ، " نه زاده و نه زاییدهشده و او را همتایى نبوده " . (اخلاص / 4 - 3) خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است . بخواهد و به انجام رساند ؛ اراده کند و حکم نماید ؛ بداند و بشمارد ؛ بمیراند و زنده کند ؛ نیازمند و بىنیاز گرداند ؛ بخنداند و بگریاند ؛ نزدیک آورد و دور برد ؛ بازدارد و عطا کند . اوراست پادشاهى و ستایش . به دست تواناى اوست تمام نیکى و هموست بر هر چیز توانا . 10- یُولِجُ الَّلیْلَ فِى النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّلیْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَىْءٌ، وَ لایَضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلى کُلِّ حالٍ). " شب را در روز و روز را در شب فرو برد " . (حدید / 6) جز او خداوندى نباشد ؛ گرانقدر و آمرزنده ؛ پذیرندهى دعا و افزایندهى عطا ؛ بر شمارندهى نَفَسها و پروردگار پرى و انسان . چیزى بر او مشکل ننماید . فریادِ فریادکنندگان ، او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان ، او را به ستوه نیاورد . نیکوکاران را نگاهدار و رستگاران را یار ، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است ؛ همو که در همهى احوال ، سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است . 11- أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلى کُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ. او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه مىگویم در شادى و رنج و آسایش و سختى و به او و فرشتگان و نبشتهها و فرستادههایش ایمان داشته .فرمان او را گردن مىگذارم و اطاعت مىکنم و بهسوى هر آنچه مایهى خشنودى اوست ، مىشتابم و به حکم و فرمان او تسلیم ؛ چرا که به فرمانبرى او ، شایق و از کیفر او ، ترسانم ؛ زیرا او خدایى است که کسى از مکرش در امان نبوده و از ستمش ترسان نباشد (زیرا او را ستمى نیست). (2) 12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى نَفْسى بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَکَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْکافِى الْکَریمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ــ فى عَلِىٍّ یَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ). و اکنون به بندگى خویش و پروردگارى او گواهى مىدهم و وظیفهى خود را در آنچه وحى شده ، انجام مىدهم ؛ مباد از سوى او عذابى فرود آید که کسى را یاراى دور ساختن آن از من نباشد ، هر چند توانش بسیار و دوستىاش با من خالص باشد . - خداوندى جز او نیست - چرا که به من هشدار داده که اگر آنچه در حق على نازل کرده به مردم ابلاغ نکنم ، وظیفهى رسالتش را انجام ندادهام . و خود او تبارک و تعالى امنیّت از آزار مردم را برایم تضمین کرده و البتّه که او بسنده و بخشنده است . پس آنگاه خداوند چنین وحىام فرموده: " به نام خداوند همه مهرِ مهرورز" ، " اى فرستادهى ما! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرو فرستادیم " (مائده / 67) دربارهى على و جانشینى او " به مردم برسان ؛ وگرنه رسالت خداوندى را به انجام نرساندهاى و او تو را از آسیب مردمان نگاه مىدارد" . (مائده / 67) 13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِیّى وَ خَلیفَتى (عَلى أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى عَلَىَّ بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِیُّکُمُاللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ و وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَىالزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى کُلِّ حالٍ. هان مردمان! در تبلیغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده، کوتاهى نکردهام و اکنون سبب نزول آیه را بیان مىکنم: همانا جبرئیل از سوى سلام ، پروردگارم - که تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانى آورد که در این مکان بهپا خیزم و به هر سفید و سیاهى اعلام کنم که علىّبن ابىطالب ، برادر و وصىّ و جانشین من در میان امّت و امام پس از من است . همو که جایگاهاش نسبت به من ، بهسان هارون نسبت به موسى است ؛ مگر اینکه پیامبرى پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختیار شماست و خداوند تبارک و تعالى آیهاى بر من نازل فرموده که: " همانا تنها ولى و سرپرست و صاحب اختیار شما ، خداوند و پیامبرش و مؤمنانىاند که نماز بهپا مىدارند و در رکوع زکات مىپردازند " . (مائده / 55) و قطعاً علىّبن ابىطالب ، نماز بهپا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است. 14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُاللَّهُ فى کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظیمٌ. و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از مأموریت تبلیغ به شما معاف دارد ؛ زیرا کمى پرهیزکاران و فزونى منافقان و دسیسهى ملامتگران و مکر مسخرهکنندگان اسلام را مىدانم ؛ همانان که خداوند در وصفشان در کتاب خود فرموده: " به زبان مىگویند آن را که در دلهایشان نیست" (فتح / 11) و مىشمارند " آن را اندک و آسان ، حال آنکه نزد خداوند بس بزرگ است " . (نور / 15)