نظر استاد شهید مطهرى درباره هر مساله اسلامى، آینه اسلام ناب محمدى(ص) است که با دلیل استوار و عبارات رسا و زیبا بیان کره است. عمده مباحث استاد درباره غدیر، در کتاب پر برگ و بار «امامت و رهبرى» ذکر شده است . به مناسبت عید غدیر به نقطه نظرات این اسلام شناس شهید و مرزبان فرهنگ علوی می پردازیم.
غدیر و آینه تبلیغ
استاد مطهری، در بحث «امامت در قرآن» به آیات مورد استدلال شیعه، توجه کرده و بعد از ذکر و شرح آیه «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون.» (مائده/ 55) به تفسیر آیه تبلیغ پرداخته و مىنویسد:
«… از آیاتى که در این مورد در سوره مائده وارد شده یکى این آیه است: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ( مائده/67) اینجا لحن، خیلى شدید است: اى پیامبر! آنچه را که بر تو نازل شد تبلیغ کن و اگر تبلیغ نکنى رسالت الهى را تبلیغ نکردهاى.
مفاد این آیه آنچنان شدید است که مفاد حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة.» اجمالا خود آیه نشان مىدهد که موضوع آنچنان مهم است که اگر پیغمبر تبلیع نکند، اصلا رسالتش را ابلاغ نکرده است.
سوره مائده به اتفاق شیعه و سنى، آخرین سورهاى است که بر پیغمبراکرم نازل شده و این آیات، جزء آخرین آیاتى است که بر پیامبر نازل شده یعنى در وقتى نازل شده که پیغمبر(ص) تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مکه و ده سال مدینه گفته بوده و این، جزء آخرین دستورات بوده است. شیعه سؤال مىکند: این دستورى که جزء آخرین دستورهاست و آنقدر مهم است که اگر پیغمبر آن را ابلاغ نکند، همه گذشتهها کان لم یکن [هیچ و پوچ] است چیست؟ یعنى شما نمىتوانید موضوعى نشان بدهید که مربوط باشد به سال هاى آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد که اگر ابلاغ نشود هچ چیز ابلاغ نشده است. ولى ما مىگوییم آن موضوع، مساله امامت است که اگر نباشد، همه چیز کان لم یکن است، یعنى شیرازه اسلام از هم مىپاشد. به علاوه شیعه از کلمات و روایات خود اهل تسنن، دلیل مىآورد که این آیه در غدیر خم نازل شده است.» (1)
غدیر و آیه اکمال دین
شهید مطهرى آیه اکمال را این چنین تفسیر مىنماید:
«در همان سوره مائده، آیه« الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا» (مائده/3)؛ امروز دین را به حد کمال رساندم و نعمت را به حد آخر، تمام کردم، امروز است که دیگر اسلام را براى شما به عنوان یک دین پسندیدم، نشان مىدهد که در آن روز، جریانى رخ داده که آن قدر با اهمیت است که آن را مکمل دین و متمم نعمت خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام، اسلام است و خدا این اسلام را همان مىبیند که مىخواسته و با نبودن آن، اسلام، اسلام نیست. شیعه به لحن این آیه که تا این درجه براى این موضوع اهمیت قائل است استدلال مىکند و مىگوید: آن موضوعى که بتواند نامش مکمل دین و متمم نعمت و آن چیزى باشد که با نبودنش، اسلام، اسلام نیست، چه بوده است؟ مىگوید ما مىتوانیم موضوعى را نشان بدهیم که در آن درجه از اهمیت باشد ولى شما نمىتوانید. به علاوه روایاتى هست که تایید مىکند این آیه هم در همین موضوع [غدیر خم] وارد شده است.» (2)
مراد از «الیوم» چه روزى است؟
درباره این که مقصود از«الیوم» در آیه اکمال دین، چه روزى است، استاد مطالبى پر بار و پر دامنه (3) عرضه مىدارد و به نقد و بررسى آراء در این موضع مىپرازد. او بعد از ذکر و نقد آراء دیگر (1- روز بعثت 2- روز فتح مکه 3- روز قرائت سوره برائت) به بیان و استدلال شیعه پراخته و مىگوید:
«… استدلال شیعیان یکى از جنبه تاریخى است که مىگویند وقتى ما مىبینیم در لفظ آیه: “الیوم اکملت لکم دینکم” این مطلب نیست که «امروز» کدام روز است، به تاریخ و شان نزول ها مراجعه مىکنیم در نتیجه مىبینیم [که روایات] نه یکى، نه دو تا و نه ده تا بلکه به طور متواتر مىگوید: این آیه در روز غدیر خم نازل شد که پیغمبر(ص)، على(ع) را به جانشینى خودش نصب کرد. ولى آیا قرائنى که در خود آیه هست، همین را که تاریخ تایید مىکند، تایید مىنماید یا نه؟ [مىبینیم که تایید مىکند] آیه این است: “الیوم یئس الذین کفروا من دینکم”؛ امروز( یا بگوییم آن روز) کافران از دین شما مایوس شدند. این را ما ضمیمه مىکنیم به یک سلسله آیات دیگرى در قرآن که مسلمین را تحذیر مىکند، مىترساند و مىگوید کافران دائما نقشه مىکشند و دوست دارند که شما را از دینتان برگردانند و علیه دینتان اقدام مىکنند… از طرف دیگر مىبینیم در آن آیه مىگوید ولى امروز دیگر مایوس شدند، از امروز دیگر فعالیت کافران علیه دین شما به پایان رسید “فلا تخشوهم” دیگر از ناحیه آنها بیمى نداشته باشید “واخشون” از من بترسید! …
پس معنى” الیوم یئس الذى کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون” این است که دیگر کافرهاى بیرون جامعه اسلامى [از این که دین شما را از بین ببرند] مایوسند، از ناحیه آنها دیگر خطرى براى عالم اسلامى نیست، از من بترسید، یعنى از خودتان بترسید. اى جماعت مسلمین! بعد از این اگر خطرى باشد آن است که خودتان با نعمت اسلام بد عمل بکنید، کفران نعمت بکنید، آن استفادهاى را که باید ببرید نبرید، در نتیجه، قانون من در مورد شما اجرا شود: “ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم.” از این روز، دیگر خطرى از خارج، جامعه اسلامى را تهدید نمىکند[ زیرا، امام و حافظ نظام، تعیین شد] خطر از داخل تهدید مىکند.» (4)
تواتر حدیث غدیر
استاد، یکى از ادله شیعه در امامت را تواتر حدیث غدیر شمرده و مىنویسد:
«… [خواجه نصیر] مىگوید:” و لحدیث الغدیر المتواتر”؛ حدیث غدیرى که متواتر است. متواتر در علم حدیث اصطلاحى است. تواتر یعنى [مقدار نقل خبر] فوق تبانى [بر دروغ] باشد. شیعه مدعى است که نقل خبر غدیر در حدى است که ما احتمال تبانى هم در آن نمىتوانیم بدهیم و بگوییم مثلا چهل نفر از صحابه پیغمبر تبانى کردند بر یک دروغ! خصوصا که بسیارى از ناقلان این خبر، جزء دشمنان على(ع) بوده یا از طرفداران ایشان شمرده نشدهاند… .» (5)
شهید مطهرى درباره این قسمت از روایت غدیر که «من کنت مولاه فهذا على(ع) مولاه» معتقد است که حتى شاید سنی ها هم نتوانند انکار کنند که متواتر است. (6)
حدیث غدیر در منابع تاریخى
در نظر استاد، گذشته از کتب روایى، حدیث غدیر در بسیارى از کتب تاریخى هم ذکر شده است که آن کتب از منابع معتبر و مهم تاریخ شمرده مىشوند:
” قدیمی ترین کتاب تاریخى اسلام از کتاب هاى تاریخ عمومى اسلامى و از معتبرترین کتاب هاى تاریخ اسلامى که شیعه و سنى آن را معتبر مىشمارند کتاب تاریخ یعقوبى است. مرحوم دکتر آیتى هر دو جلد این کتاب را ترجمه کردهاند، کتاب بسیار متقنى است و در اوایل قرن سوم هجرى نوشته شده است. ظاهرا بعد از زمان مامون و حدود زمان متوکل نوشته شده است. این کتاب که فقط کتاب تاریخى است و حدیثى نیست، از آن کتاب هایى است که داستان غدیر را نوشته است. کتاب هاى دیگرى که آنها را هم اهل تسنن نوشتهاند نیز حادثه غدیر خم را ذکر کردهاند.” (7)
غدیر در آیینه شعر
ادبیات و به ویژه شعر، آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است و حضور مسالهاى در ادبیات هر زمانى، نشانه مطرح بودن آن مىباشد. و غدیر در همه قرن ها در ادب و فرهنگ مردم حضور داشته است. استاد درباره توجه علامه امینى در الغدیر به این مساله مىنویسد: ” (الغدیر) از جنبه ادبى هم استفاده کرده است، چون در هر عصرى هر مطلبى که در میان مردم وجود داشته باشد، شعرا آن را منعکس مىکنند… [علامه امینى] مىگوید اگر مساله غدیر مسالهاى بود که به قول آنها مثلا در قرن چهارم به وجود آمده بود، دیگر در قرون اول و دوم و سوم، شعرا، این همه شعر، دربارهاش نگفته بودند. در هر قرنى ما مىبینیم که مساله غدیر، جزء ادبیات آن قرن است. بنابراین، چگونه مىتوانیم این حدیث را انکار کنیم؟!” (8)
شرح حدیث غدیر
استاد، این حدیث را که حدیث هدایت و روشنایى است؛ این چنین ذکر و شرح مىکند:
هنگامى که به غدیر خم که نزدیک جحفه (10) است رسیدند، قافله را متوقف و اعلام کردند که مىخواهم درباره موضوعى با مردم صحبت کنم. (این آیهها نیز در آنجا نازل شد.) بعد دستور داد که منبرى برایش درست کردند. از جحاز شتر و چیزهاى دیگر، مرکز مرتفعى ساختند. حضرت رفت بالاى آن و مفصل صحبت کرد:
“الست اولى بکم من انفسکم؟ قالوا: بلى. آنگاه فرمود: من کنت مولاه فهذا على مولاه.” بعد از این بود که این آیه نازل شد: “الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى…” اینها را در کتاب هایى مثل الغدیر یا ترجمههاى آن نوشتهاند. (11)
این مطلب گذری بود بر نظرات استاد شهید مرتضی مطهری (ره) که نسبت به امامت و عید غدیر بیان کرده بودند.
پىنوشت ها:
1- ، چاپ دوم 1364 ش، صص 61 – 62?
2- امامت و رهبرى، صص 62 -63?
3- مطالب استاد در 20 صفحه ذکر شده است: امامت و رهبرى، صص 118 -137?
4- امامت و رهبرى، صص 132 -137?
5- همان، صص 104 – 105?
6- همان، ص113?
7- امامت و رهبرى، ص 130?
8- امامت و رهبرى، ص 101?
9- حجة الوداع در سال آخر عمر حضرت رسول، دو ماه مانده به وفات ایشان، رخ داده است. وفات حضرت رسول در بیست و هشتم صفر یا به قول سنی ها در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاده است. در هجدهم ذى الحجه به غدیر خم رسیدند. مطابق آنچه که شیعه مىگوید حادثه غدیر خم دو ماه و ده روز قبل از وفات حضرت روى داده و مطابق آنچه که سنی ها مىگویند این حادثه دو ماه و بیست و چهار روز قبل از رحلت حضرت رسول اتفاق افتاده است. ( این مطلب از استاد شهید است).
10- … جحفه، میقات اهل شام است یعنى وقتى افراد از راه شام که شمال غربى [مکه] مىشود مىآمدند، پس از پیمودن اندکى از راه به جحفه مىرسیدند. پیغمبراکرم(ص) آنجا را میقات قرار دادند براى مردمى که از آن راه مىآیند. غدیر خم، نزدیک جحفه است و محلى بوده که مسلمین در بازگشت از مکه وقتى به آن نقطه مىرسیدند متفرق مىشدند، اهل مدینه به مدینه مىرفتند و دیگران نیز به شهرهاى خود. ( این مطلب هم استاد شهید است.)
11- امامت و رهبرى، صص 130 – 132 و صص 84 – 85?
منبع : http://kqe-nmtums.blogfa.com/post-45.aspx
"اذکرونی اذکرکم" ( سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 152)
مرا یاد کنید و به سوی من توجه نمایید تا شما را یاری کنم و به سویتان توجه نمایم.
" اختلالات تجزیه ای و تبدیلی" که برای سهولت بیان در این مقاله(1) مانند منابع قدیمی تر علمی، با اصطلاح کلی "هیستری"(hysteria) خوانده می شوند، دلالت بر طیف گسترده ای از انواع بیماری های جسمی و روانی دارد که در ارتباط با مفهوم "تلقین" هستند.
منفعت طلبی، جلب توجه اطرافیان، نیازمندی عمیق به مهر و محبت، حذف خاطرات بد و مقابله با تجربه های نامطلوب و تلخ زندگی و مسائل بسیار دیگری از این قبیل سبب می شوند شخص به صورت "ناخود آگاه" (یعنی بدون آن که خودش متوجه باشد) علائم بیماری های مختلف جسمی و روانی را تقلید کند و در واقع به یک حالت هیستریک مبتلا گردد؛ به عنوان مثال شخصی که در یک محیط بسیار پر سر و صدا و شلوغ ، کار یا زندگی می کند ممکن است به طور ناگهانی دچار ناشنوایی کامل(کری عصبی) گردد، حال آن که دستگاه شنوایی او کاملا طبیعی و سالم است و هیچ اشکالی در آن دیده نمی شود. یا کودکی را در نظر بگیرید که از ورود به مدرسه، متنفر است، اما هنگامی که مجبور به رفتن مدرسه می شود، هر صبح قبل از حرکت، دچار دردهای شدیدی می شود که با معاینات پزشکی، مشکلی دیده نمی شود. یا زن جوانی که دوست ندارد همسرش او را در خانه تنها بگذارد، به همین دلیل به طور ناخودآگاه، دچار حملات شدید تهوع و استفراغ و ... می گردد.
البته لازم به توجه است که حالات هیستریک معمولا در افرادی به وقوع می پیوندد که دارای شخصیت های خاص و به شدت تلقین پذیر(هیستریونیک) هستند.
ضمنا باید توجه داشت که مفهوم هیستری با مفهوم تمارض(تظاهر به بیماری کردن) به کلی متفاوت است، چرا که شخص هیستریک واقعا و بدون آن که خود بخواهد، علائم بیماری ها را تقلید می کند، اما شخص تمارض کننده، خود به خوبی می داند که بیمار نیست، اما به دلایلی تظاهر به بیماری می کند.
مبتلایان به اختلالات هیستریک، ممکن است علائم هر بیماری جسمی و روانی را تقلید نمایند، مثلا دچار فلج شوند، به حملات صرع مبتلا گردند، کور شوند، هویت خود را فراموش کنند و علائم بیماری های روانی مختلف را نشان دهند و ... .
لازم به توضیح است که این اختلال به شکل کم و بیش طبیعی، در افراد کاملا سالم نیز ممکن است به چشم بخورد؛ به عنوان مثال یکی از شایع ترین جلوه های آن در میان برخی از دانشجویان پزشکی دیده می شود که ضمن ورود به هر بخش آموزشی جدید در بیمارستان، علائم بیماران آن بخش را در خود می یابند! مثلا در ورود به بخش قلب، احساس می کنند که صدای قلبشان غیر طبیعی است، یا در ورود به بخش روماتولوژی(بیماری های روماتیسمی) احساس درد شدیدی در زانو و سایر مفاصل خود می کنند و یا در ورود به بخش روانپزشکی، گمان می کنند که دچار یک بیماری شدید روانی ، مثلا اسکیزوفرنی(جنون جوانی) هستند!
البته همانطور که گفته شد ارتباط ظریف حالات هیستریک با پدیده نیرومند تلقین، توجیه کننده قضیه در تمام موارد است.
صرف نظر از مشکلات مختلفی که اشخاص مبتلا به هیستریک برای خود و اطرافیانشان ایجاد می کنند، پیوسته هزینه های کلان و سرسام آوری از بودجه خانواده ها، بیمارستان ها و مراکز بهداشتی صرف آزمایشات تشخیصی و درمان بیهوده و بی نتیجه ی بیماری های ساختگی افراد هیستریک می گردد. لذا چنانچه روش های موثری، برای پرهیز از این قبیل اختلالات و پیشگیری از آنها پیدا شود، نتایج بسیار مطلوبی حاصل خواهد شد.
زیر بنای بروز اختلالات هیستریک این است که مبتلایان به این اختلال، نیاز مفرطی به جلب توجه اطرافیان دارند و حتی می خواهند مرکز همه توجهات قرار بگیرند. این افراد نیاز مبرمی به محبت و تایید اطرافیان در خود احساس می کنند که البته ارضای این نیاز برای اطرافیان بسیار دشوار است و احیانا هم اگر این توجه و محبت به وسیله کسی به آن ها داده شود ، آن وقت شروع به امتحان آن فرد می کنند، تا حدی که اغلب منجر به بازگرفتن محبت(توسط شخص محبت کننده) می شوند.(2)
بر این اساس چنانچه انسان، پیوسته کسی را در دسترس داشته باشد که آن شخص را قدرتمندترین قدرتمندان و در عین حال مهربان ترین مهربانان بداند و متوجه باشد که آن قدرتمند مهربان پیوسته به او نگاه می کند و به امور او بیش از هرکسی آگاه است و از هیچ نعمت و محبتی نسبت به او دریغ نمی کند، دیگر هرگز محبت و عشقی را از غیر او، انتظار نخواهد داشت، در نتیجه احتمال ابتلا به هیستری در مورد او بسیار کم خواهد بود و این صفت (انتظار نداشتن عشق و محبت جز از خدا) صفت بندگان خالص خدا و نمازگزاران حقیقی است. آنان که معنی "اذکرونی اذکرکم" را به خوبی دریافته اند و می دانند که در مقابل لبیک آنها به پروردگار عالم(در اقامه نماز و ذکر روزانه پروردگار)، خدای تبارک و تعالی نیز به آنان توجهی فوق حد تصور می کند.
پس از نظر پیشگیری می توان گفت، امکان ابتلای نمازگزار واقعی به این قبیل اختلالات که ناشی از نیاز به توجه اطرافیان و غیر خدا می باشد، چیزی در حد صفر خواهد بود. اما از نظر درمان باید به خاطر داشت که بیماران هیستریک، تلقین پذیرند و به همان سهولت که به تلقین های مضر جواب می دهند، به تلقین های مفید نیز پاسخ می دهند.(3)
به این ترتیب تلقین های سازنده روانی توأم با نماز، به خصوص تلقینی که بوسیله نماز انسان در مقابل مهربان ترین، دلسوزترین و متوجه ترین و در عین حال تواناترین و موثرترین و قدرتمندترین موجود هستی به وجود می آید، می توانند به عنوان درمانگر این قبیل اختلالات مطرح باشند، زیرا با تکرار نمازهای یومیه، نمازگزار می آموزد برای آن که بتواند رحمت بیکران خالق آفرینش را به سمت خود متوجه سازد، چاره ای ندارد جز آن که دستورات سعادت بخش او را اجرا کند و در صدر این دستورات این است که پیوسته به اقامه نماز بپردازد. به قول حافظ شیرین سخن:
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
هر چند که ادامه همین سیر و سلوک عاشقانه و تبادل عشق و محبت میان عابد و معبود در نماز سبب می شود، انسان به جایی برسد که حد آن برای ذهن ها و اندیشه های حقیر و کوچک ما گنهکاران، غیر قابل تصور است.
جایی که پیشوای سوم شیعیان، حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) ، در دعای شریف عرفه آن را این گونه ترسیم می کنند:
انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبائک حتی لم یحبوا سواک و لم یلجئوا الی غیرک (4)
بار پروردگار! تو همان کسی هستی که اغیار و نامحرمان را از صحنه دل عاشقانت، چنان دور نمودی که آنان به جز تو دیگری را دوست نداشته باشند و به غیر تو پناه نبرند.
دکتر مجید ملک محمدی - تبیان
"وسواس" از اختلالات اضطرابی انسانهاست که پایه ی زیست شناختی دارد. وسواس گاهی از کودکی شروع می شود ولی نمونه های آن را در تمام گروههای سنی می توان مشاهده کرد.
این یکی از شایع ترین رفتارهای درونی انسان است و نیرویی بی ریشه ولی قویست که انسان را به انجام و یا بازداشتن از اعمالی وادار می کند. در آیاتی از قرآن کریم وسواس به معنی افکار بیهوده و مضری آمده که در ذهن خطور می کند. وسواس به عنوا بیماریی پیچیده ، آزار دهنده و اسارت آور معرفی شده است که شخص را مجبور می کند تا رفتاری بر خلاف میل و اراده انجام دهد و با آن که می داند افکار و رفتارش بیهوده است ولی خود را در رهایی از آن ناتوان می بیند.
مبتلا شدن یکی از اعضای خانواده به این اختلال، علاوه بر اینکه احتمال دارد الگوی دیگران مخصوصاً کودکان واقع شود. یقیناً اثر سویی در کارکرد نظام خانواده خواهد داشت؛ بطوریکه بیم آن می رود مسائل مهم زندگی مورد غفلت قرار گیرد و یا به علت ترس و شرمندگی از فاش شدن نشانه های وسواس نزد دیگران، خانواده از معاشرت با دوستان و اقوام دوری نماید. از این رو به شناسایی و راههای پیشگیری از آن می پردازیم به امید آنکه شاهد شکل گیری خانواده های سالم و بالنده باشیم.
به امید آن روز
تعریف وسواس :
"وسواس" عبارت است از رفتارها، عقاید ، افکار یا تصوراتی که تکرار شونده و پایدار هستند. برخی معتقدند که وسواس نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه است. حالتی که در ان فکر، میل یا عقیده ای خاص که اغلب وهم آمیز و اشتباه است، آدمی را در بند خود می گیرد، بطوریکه اختیار و اراده را از او سلب می کند.
نشانه های وسواس
1– ترس : فرد وسواسی همواره می ترسد که دچار حادثه ناگوار شود( اگر از خیابان عبور کنم، تصادف خواهم کرد) بیمار حتی گاهی برای رهایی از ترس خود که البته کاملاً بی دلیل است دست به کارهای خطرناک می زند.
2 – اجبار و لزوم : فرد در خود احساس الزام به انجام عملی دارد و ناچار است اعمال و رفتاری را به صورت اجباری انجام دهد، بطوریکه فرد با وجود آگاهی از بیماری اش خود را مجبور به انجام رفتارهای تکراری می داند.
3 – احساس ناتوانی : در مواجهه با مشکل، احساس ناتوانی و درماندگی می کند و قادر به کنترل آن نیست.
4 – دقت و نظم افراطی : فرد در تکرار رفتارهای وسواسی دقیقاً از نظم و ترتیب خاصی پیروی می کند که موجب آزار اعضای خانواده می شود.
5 – پرخاشگری : گاهی برای انجام رفتارهای وسواسی دست به کارهایی می زند که با پرخاشگری و عصبانیت و حتی خودآزاری همراه است.
6 – وارسی کردن : شخص وسواسی وقتی کاری می کند از انجام آن اطمینان ندارد. مثلاً موقع خروج از منزل دچار تردید می شود: «آیا در را قفل کرده ام؟» «آیا گاز را خاموش کرده ام ؟» و ...
7 – شک در انجام فرائض دینی : مثلاً هنگام نماز خواندن وقتی اعمال اولیه را انجام می دهد به این فکر می افتد که آیا تکبیرة الاحرام را گفته یا نه ؟ رکعت سوم است یا چهارم؟ وضو را صحیح انجام داده یا نه ؟
8 – تکرار : فرد عملی را بارها انجام می دهد، مثلاً دست خود را بارها و بارها می شوید تا شاید آرام بگیرد.
9 – آداب و رفتار خرافی : چنانچه فردی به این نوع وسواس مبتلا شده با شد به برخی از اشیاء خاص حساسیت نشان می دهد. ممکن است معتقد باشد اگر موقع خروج از منزل به شی ء خاص (قفل، دستگیره) دست نزند اتفاق بدی می افتد و یا اشیاء و روزهای خاصی را نحس و یا موجب بدشانسی می داند.
انواع وسواس
اختلال وسواس به صورتهای زیر نمایان می شود:
1 – وسواس فکری: افکار و تصاویر ذهنی که خارج از کنترل هستند و فرد را تحت تأثیر قرار داده ، موجب ناراحتی او می شوند، مانند نگرانی دائم از وقوع یک حادثه و یا ترس از آلوده شدن به میکروب، عفونت و بیماری.
2 – وسواس عملی : اعمالی اجباری هستند که بیمار بارها و برطبق نظم خاصی برای از بین بردن افکار وسواسی خود انجام می دهد، این کارها نه تنها جنبه منطقی ندارند بلکه کاملاً بیهوده به نظر می رسند، مانند:وارسی و یا شستشوی بیش از حد، شمارش ، دقت بیش از اندازه و ذخیره سازی یا انبار نمودن و ... بطور کلی وسواس عملی همانند ترمزی فرد را از انجام کارها باز می دارد.
ریشه های خانوادگی وسواس :
علت وسواس دقیقاً شناخته نشده است ولی برخی از عوامل مؤثر در بروز آن را می توان ذکر کرد:
1 – وراثت : فرزندانی که والیدن آنها به وسواس مبتلا بوده اند بیش از افراد دیگر به این عارضه دچار می شوند.
2 – عوامل بیولوژیکی: در بیماری های خاص، بخشی از مغز دچار آسیب شده و فرد رفتار وسواسی از خود نشان می دهد که کاملاً جنبه بیولوژیکی دارد. اینگونه افراد حتماً باید برای دارو درمانی به روانپزشک مراجعه نمایند.
3- یاد گیری : فرزندانی که با افراد وسواسی در خانواده تعامل بیشتری داشته باشند احتمال بروز بیماری در آنها زیادتر است.
4 – سخت گیری : کنترل بیش از حد والدین نسبت به فرزندان احتمال برانگیخته شدن (شکل گیری) بیماری وسواس را در آنها بیشتر می کند.
5 – بیماری دوران کودکی : گاهی آسیب های مغزی در دوران کودکی به دلیل ابتلا به بیماریهای مختلف نیز در بروز وسواس مؤثر است.
ویژگیهای اختلال شخصیت افراد وسواسی :
- معمولاً توانایی بیان عواطف گرم و لطیف را ندارند.
- به احساسات دیگران توجه نمی کنند و بر آنچه خود قبول دارند اصرار می ورزند.
- در انجام کار و مثمرثمر بودن، تمرکز افراطی دارند.
- سخت کوش هستند ولی به علت توجه زیاد به جزئیات ، قادر نیستند به اصل مسائل بپردازند.
- به علت ترس از اشتباه کردن، دچار تردید در تصمیم گیری هستند و احساس بلاتکلیفی می کنند.
- معمولاً کارها را ناتمام می گذارند.
- اغلب افرادی خشک به نظر می رسند.
- چون به شیوه ای از پیش تعیین شده بارها رفتاری را تکرار می کنند، عده ای آنها را ماشینهای زنده توصیف کرده اند.
توصیه های اساسی پیشگیری و درمان :
1 – شرایط پرتنش خانوادگی ، بیماری وسواس را تشدید می کند، سعی کنیم محیط خانواده را آرام سازیم.
2 – اعضای خانواده از قضاوت، انتقاد یا مسخره کردن رفتارهای وسواسی بیمار خودداری نمایند.
3 – خانواده باید بپذیرد که وسواس نیز یک بیماری است، با درک این موضوع بهتر می توان به بیمار کمک کرد.
4 – در بسیاری از موارد نباید منتظر پاسخ های درمانی سریع و آنی بود، بلکه باید هر گونه پیشرفتی (حتی اندک) را در درمان موفقیتی بزرگ دانست و آن را تقویت کرد.
5 – در برخورد با بیمار از سرزنش های کلامی مانند «نکن» ، «نشور» و «مگر نمی دانی این کار را نباید بکنی: اکیداً پرهیز نمائیم، زیرا به جای کمک کردن موجب تشدید بیماری می شویم.
6 – از مراقبت بیش از حد فرد مبتلا خودداری کنیم، اغلب بهتر است کاری با او نداشته باشیم.
7 – سعی کنیم اعتماد به نفس بیمار را تقویت کنیم.
8 – وسواس یک بیماری اضطرابی است با پذیرش بی قید و شرط و همدلی بیمار در تقلیل اضطراب او بکوشیم.
9 – همکار و همیار بیمار باشیم تا زودتر به نتیجه برسیم، حمایت یکی از اعضای خانواده و یا یک دوست خوب می تواند روند درمانی را سرعت ببخشد.
10 – رفتار درمانی نیازمند شکیباییش، بردباری و ... است ، پس در بالا بردن پایداری، دانش و بردباری فرد بیمار تلاش کنیم.
11 – ثبات و پایداری خود را در کمک به بیمار حفظ کنیم.
12 – در روزهایی که بیمار آرامش دارد او را دلگرم و تشویق کنیم تا بتواند راه مثبت مبارزه با افکار ناخوشایند را تا انتها ادامه دهد.
آنچه که در بالا گفته شد عوامل کاهش دهنده و پیشگیری کننده است ؛ باید بدانیم که وسواس بیماری ای است که با خود درمانی از بین نمی رود و برای درمان باید به متخصص (روانشناس بالینی و یا روانپزشک) مراجعه کرد.
درمان وسواس
الکلیسم
الکلیسم عبارت است از وابستگی فیزیولوژیک (جسمانی) و روانی به الکل، که موجب بروز بیماریهای مزمن و بروز مشکل در روابط بین فردی و مشکلات خانوادگی و کاری میشود.
علایم شایع
مراحل اولیه
کم بودن تحمل نسبت به بروز اضطراب
نیاز به الکل در آغاز روز، یا در زمانهای استرس
بیخوابی؛ کابوس
بروز یک حالت ناخوشایند و سردرد صبح روز بعد از مصرف زیاد الکل و نیز بیشتر شدن موارد غیبت و حاضر نشدن سرکار
مشغولیت ذهنی زیاد برای تهیه الکل و پنهان کردن نوشیدنی الکلی از خانواده و دوستان
احساس گناه یا آزردگی و تحریکپذیری وقتی که دیگران میگویند که وی الکل مصرف میکند. مراحل پیشرفته
از هوش رفتنهای کوتاه مدت به دفعات؛ کاهش حافظه
بروز یک حالت هذیانی همراه با لرزش (علایم در این حالت عبارتند از لرزش، توهمات، گیجی، عروق ریزش، تندشدن ضربان قلب). این حالت اغلب در اثر نرسیدن الکل رخ میداد.
بیماری کبدی (پوست یا چشمها زرد میشوند)
اختلال رشتههای عصبی دست و پا و نیز دستگاه عصبی (کرخت شدن و سوزن سوزن شدن در دستها و پاها، کاهش علاقه و توانایی جنسی، گیجی، کُما)
علل
هنوز به طور کامل مشخص نشدهاند، اما موارد زیر را میتوان ذکر کرد:
عوامل شخصیتی، به خصوص وابسته بودن، عصبانیت، جنون و سرخوشی، افسردگی یا در خود فرورفتن
تأثیرات خانوادگی، به خصوص الکلی بودن والدین یا طلاق آنها
عوامل ارثی
فشار اجتماعی یا فرهنگی برای نوشیدن الکل
اختلالات شیمیایی در بدن (شاید)
عوامل افزایش دهنده خطر
عوامل فرهنگی. در برخی از گروههای قومی میزان الکلیسم بالا است که ممکن است به دلایل اجتماعی یا زیستشناختی باشد.
استفاده از مواد مخدر تفریحی
بروز بحران در زندگی، مثلاً بیکاری، نقل مکان مداوم، یا از دست دادن دوستان یا خانواده
عوامل محیطی مثل در دسترس بودن، مناسب بودن قیمت، و پذیرش اجتماعی الکل در گروه فرهنگی، کاری یا اجتماعی که فرد بدان تعلق دارد.
پیشگیری
اگر احیاناً الکل مصرف میکنید، سعی کنید مصرف آن را قطع کنید. در این حالت خود را به عنوان یک فرد نمونه سالم به دیگران معرفی خواهید کرد. به تدریج محدودیتهایی برای مصرف در نظر بگیرید، سعی کنید به تدریج کمتر بنوشید، تا کاملاً آن را قطع کنید.
در صورت الکلی شدن همسر، دوست، یا همکار خود، به وی کمک کنید تا مشکل خود را بپذیرد و درخواست کمک کند.
عواقب مورد انتظار
با اجتناب از الکل یا موادمخدر، مست یا معتاد نبودن را تجربه خواهید کرد. این تغییر مثبت در شیوه زندگی چندان آسان به دست نمیآید و بازگشت به عادت بد قدیمی به دفعات رخ خواهد داد. اما اگر مصممم باشید، میتوانید الکل را به کلی ترک کنید.
عوارض احتمالی
بیماری مزمن و پیش رونده کبدی
زخم معده همراه با خونریزی؛ التهاب معده
التهاب رشتههای عصبی، لرزش، حملات صرعی و اختلال مغزی، زمین خوردن در خانه
التهاب لوزالعمده
التهاب قلب
آسیب ذهنی و جسمانی به جنین، در صورتی که مادر به هنگام بارداری الکل بنوشد.
اعضای خانواده افراد الکلی ممکن است دچار مشکلات روانی شوند. این مشکلات احتیاج به درمان دارند.
درمان
اصول کلی
درمان شامل اقدامات کوتاهمدت برای متوقف کردن نوشیدن الکل و کمک بلندمدت برای رفع مشکلاتی است که باعث الکلی شدن فرد شدهاند.
ممکن است نیاز به سمزدایی وجود داشته باشد. سمزدایی عبارت است از مراقبت پزشکی در زمانی که فرد نوشیدن الکل را متوقف کرده و نتیجتاً دچار علایم محرومیت از الکل شده است، تا به این ترتیب فرد بتواند این مرحله را بدون مشکل پشت سر بگذارد.
گاهی اوقات نیاز به بستری شدن در یک مرکز تخصصی وجود دارد.
به قرار ملاقات خود با پزشک و مشاور پایبند باشید.
به ارزیابی مجدد نحوه زندگی، دوستان، کار، و خانواده خود بپردازید و در این ارزیابی، عواملی که باعث تشویق به نوشیدن الکل میشوند را شناسایی و تغییر دهید.
داروها
دی سولفیرام. با مصرف این دارو، فرد به هنگام نوشیدن الکل دچار علایم جسمانی ناخوشایندی میشود که وی را از نوشیدن الکل بیزار میکند. نالتِرِکسون نیز دارویی است که لذت نوشیدن الکل را کاهش میدهد.
داروهایی که برای کنترل علایم محرومیت از الکل مصرف میشوند عبارتند از بنزودیازپینها، آرامبخشها، داروهای ضد روانپریشی، و داروهای ضدصرع (در صورت بروز حمله صرعی)
فعالیت
هرگز وقتی الکل نوشیدهاند رانندگی نکنید.
رژیم غذایی
رژیم غذایی عادی و متعادل داشته باشید. امکان دارد توصیه شود که مکملهای ویتامین مصرف نمایید.
در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده الکلی هستید
مشکلات جنسی معتادان
تعداد زیادی از معتادان.. مصرف مواد مخدر را در ابتدا با انگیزه افزایش توانائی جنسی مصرف میکنند. یکی از اثرات مواد
مخدر این است که انزال را به تاخیر می اندازد. احتما لا یکی از مکانیسم های این اثر فعالین مهار کننده مواد مخدر بر لوکوس سرلوئوس در ساقه مغز است. این اثر باعث کاهش رها شدن نور اپی نفرین می شود. و فعالیت سیستم سمپاتیک نیز جزء اساسی
در انزال است. بنا براین در ابتدای مصرف مواد مخدر تاخیر انزال باعث طولانی شدن زمان مقاربت میشود.. طولانی شدن زمان
نزدیکی به چند دیلی مطلوب تلقی می گردد.
یکی از دلایل مهم عدم آگاهی افراد از روابط جنسی سالم است. میدانیم که چرخه فعالیت جنسی زن و مرد متفاوت است. مردان با سرعت بیشتری به اوج لذت جنسی یا ارگاسم میرسند.. رسیدن به ارگاسم در بسیاری از زنان دیرتر از مردان ایجاد میشود.. از سوی دیگر رسیدن به ارگاسم در بیشتر زنان نیازبه تحریک کلیتوریس دارد و تحریک وازن به تنهائی باعث ارگاسم نمیشود. پس در یک رابطه جنسی طبیعی لازم است که مرد قبل از شروع نزدیکی ... مدتی را صرف پیش نوازی نماید.. این پیش نوازی باعث میشود که زن به سکوی ارگاسمس نزدیک شود و از سوی دیگر کلیتوریس نیز که معمولا در حین مقاربت به حد کافی تحریک نمی گردد مورد تحریک واقع شود و در نتیجه پس از دخول ارگاسم زن نیز تقریبا به زمان ارگاسم مرد نزدیک میشود.. و رابطه جنسی با رضایت طرفین ختم میشود.
عدم وجود آموزش صحیح در مورد روابط جنسی باعث میشود..که بسیاری از زوجها همین اطلاعات ساده را نیز نداشته باشند. بنابراین از سوئی عدم ارضاء زن باعث نارضائی او از رابطه جنسی میشود.. و از سوئی تصور غلط مرد باعث میشود او خود را به دلیل ارضاء سریع و عدم توانائی در ارضاء شریک جنسی دچار ناتوائی جنسی فرض کند. متاسفانه کمتر پیش می آید که افراد برای مشاوره در مسائل جنسی به متخصصان مراجعه کنند. این افراد از کسانی که به اندازه خودشان ناآگاهند کمک می خواهند..و بسیاری از این مشاوران نا آگاه نیز مصرف تریاک را راه حل مشکل می دانند. بنا براین مرد شروع به مصرف تریاک میکند.. غافل از اینکه خیلی زود این سوء مصرف که در ابتدا فقط محدود به زمان رابطه جنسی است به سرعت به زمانهای دیگر نیز سرایت میکند.. و بتدریج وابستگی به مواد مخدرپیش می آید. نکته مهم اینجاست که مصرف مدام مواد مخدر کاهش میل جنسی
و حتب ناتوانی جنسی ایجاد میکند. بنابراین دقیقا آنچه پیش می آید مخالف چیزی است که مورد انتظار بوده است.
برخی افراد نیز واقعا دچار اختلالی هستند که انزال آنها از حد طبیعی زودتر ایجاد میشود و حتی قبل از دخول دچار انزال میشوند. این حالن انزال زودرس نام دارد. این اختلال هم به طریقه داروئی و هم از طریق تکنیکهای رفتار درمانی (behaviroral sex therapy) قابل درمان است. اما متاسفانه بسیاری از بیماران راه درست مقابله با بیماری را نمیدانند و به جای مراجعه به روانپزشکان یا متخصصان دیگری که این اختلالات را درمان میکنند به سوی مصرف تریاک یا استفاده از مخدر های دیگر یا مصرف خود سرانه داروها و مواد قاچاق و غیر قانونی روی می آورند. که بسیاری از این مواد اعتیاد آورند و عوارض سوء جدی نیز به همراه دارند.
پس از ترک اعتیاد یکی از علل عود نیز همین مسائل جنسی است. فردی که مدتها معتاد بوده و انزال دیررسی داشته پس از
ترک اعتیاد دچار انزال زودرس می شود. بنا براین لازم است که درمانگر هم با بیمار وهم با شریک جنسی او در این مورد
صحبت کند.. .و به آنها آموزشهای لازم را ارائه دهد و حتی در صورت لزوم برای حل مشکل دارو تجویز کند. در غیر اینصورت بی توجهی به همین مساله موجب خواهد شد که یک ترک اعتیاد موفق دچار شکست شود.
متادون چیست؟
دکتر زهرا عباسپور:
متادون از خانواده مواد شبه افیونى است و بیشتر در درمان وابستگى به سایر شبهافیونىها نظیر هروئین، کدئین و مورفین کاربرد دارد
متادون یک شبه افیونى (اپیوئید) مصنوعى است، یعنى از مواد شیمیایى در آزمایشگاه به دست مى آید. سایر شبه افیونىها یا طبیعى هستند مانند مرفین و کدئین که فرآوردههاى طبیعى بوته خشخاش هستند و یا شبهافیونیهاى نیمهمصنوعى هستند مانند هروئین، که مرفینى است که به طریقه شیمیایى پردازش شده است. (دى استیل مورفین)
متادون در طى جنگ دوم جهانى در آلمان ساخته شد و اولین بار براى تسکین درد به کار رفت. درمان با دوز نگهدارنده متادون که از بروز علائم ترک تریاک جلوگیرى کرده و تقاضاى آن را کاهش داده و یا از بین مىبرد، براى اولین بار در سالهاى 1960 برای درمان اعتیاد به این ماده متداول شد.
استفاده از دوز نگهدارنده متادون به تنهایی منجر به معالجه فرد معتاد نمى شود، بلکه به عنوان جزئی از فرآیند درمان معتادان به مواد افیونی مورد استفاده قرار میگیرد. این افراد از حمایت هاى طبى و اجتماعى لازم براى تثبیت و بهبود زندگى بهره مند و تشویق مى شوند مادامى که این دارو در مورد آنها موثر است، به درمان ادامه دهند.
بیشتر کسانى که متادون برایشان تجویز مىشود، براى وابستگى به مواد افیونى ها تحت درمان قرار گرفتهاند.
این افراد شامل کسانى هستند که به داروهاى غیرقانونى مانند تریاک و هروئین و داروهاى تجویز شده توسط پزشک نظیر کدئین وابستگى پیدا کردهاند.
افراد معتاد به مواد شبه افیونى هاى کوتاه اثر مانند هروئین باید متادون را به طور منظم دریافت کنند تا از بروز علائم ترک جلوگیرى شود.
همچنین متادون براى کسانى که به طور مرتب از مواد شبه افیونى به طو رتزریقی استفاده مىکنند و آلوده به ویروس ایدز HIV یا هپاتیت C هستند، تجویز مىشود تا به ادامه روند ترک در این افراد کمک کند و خطر انتشار عفونت را از طریق استفاده از سوزن مشترک کاهش دهد.
متادون گاه در تسکین درد افراد مبتلا به درد شدید مزمن یا درد همراه با بیمارى هاى علاج ناپذیرى که منجر به مرگ مى شوند، به کار مى رود.
متادون چه احساسى در فرد ایجاد مىکند؟
برخى از افرادى که درمان با متادون را شروع مىکنند، سرخوشى و آرامشى را احساس مىکنند که در میان تمامى داروهاى شبه افیونى مشترک است.
با ادامه درمان و رسیدن به یک دوز ثابت، تحمل به این اثرات ایجاد مىشود. کسانى که در حال درمان با متادون هستند، غالباً احساس خویش را از استعمال متادون، "طبیعى" عنوان مىکنند.
درمان با متادون بر تفکر آنها تاثیرى ندارد، مى توانند کار کنند، به مدرسه بروند و یا از خانواده مراقبت کنند. متادون همچنین از تاثیر نشئه آور هروئین و سایر شبه افیونیها ممانعت مىکند و بدین ترتیب اثر این داروها را کاهش مىدهد.
درمان با متادون، عوارض جانبى هم ممکن است به همراه داشته باشد از جمله تعریق، یبوست و افزایش وزن.
اثرات متادون براى چه مدت باقى مىماند؟
متادون مادهای طولانیاثر است .شخصى که به مواد شبه افیونى وابستگى دارد با یک دوز متادون در شبانهروز از علائم ترک مصون مىماند. در مقابل کسى که به هروئین براى پرهیز معتاد است، برای جلوگیری از بروز علائم ترک در خود باید سه تا چهار بار در روز این ماده را مصرف کند.
درمان روزانه با متادون مى تواند تا بى نهایت ادامه یابد اما اگر فردى که متادون دریافت مى کند و پزشک با وى براى پایان درمان به توافق برسد، از دوز متادون به تدریج در طول هفته ها یا ماه هاى متعدد کاسته مى شود و فرآیند ترک تسهیل مىشود.
در صورت قطع ناگهانى متادون علائمى چون دل پیچه، اسهال و دردهاى عضلانى و استخوانى بروز خواهند کرد.
این علائم در طول یک تا سه روز پس از آخرین دوز شروع شده، در طول سه تا پنج روز به اوج خود رسیده و سپس به تدریج از بین مى روند، گر چه سایر علائم مانند اختلال خواب و تمایل به مصرف دارو مى تواند براى ماه ها ادامه یابد.
آیا متادون خطرناک است؟
زمانى که متادون طبق تجویز پزشک دریافت مى شود، بسیار بى خطر بوده و آسیبى به اعضاى داخلى و یا قدرت تفکر وارد نمى کند، حتى اگر براى سال ها به طور روزانه مصرف شود.
از سوى دیگر متادون یک داروى قوى است و مىتواند براى کسانى که آن را به طور منظم دریافت نمى کنند فوق العاده خطرناک باشد، چرا که این افراد نسبت به اثرات آن تحمل پیدا نکرده اند.این دارو حتى دوزهاى بسیار پائین نیز مىتواند براى کودکان کشنده باشند.
از این رو تجویز متادون با دقت پایش و کنترل مى شود.
یک مزیت مهم متادون این است که این ماده مصرف هروئین را کاهش مىدهد. خطرات مصرف هروئین شامل مرگ بر اثر دریافت دوز بى رویه، ابتلا به عفونت HIV و هپاتیت C از راه کاربرد سوزن مشترک است. درمان متادون کمک مى کند که فرد از فجایع ناشى از استعمال هروئین مصون بماند.
آیا متادون اعتیادآور است؟
تعاریف جدید از "اعتیاد"، عوامل متعددى را در ارزیابى مصرف دارو توسط فرد مدنظر قرار مى دهند. این عوامل شامل "تحمل" یا نیاز به افزایش مداوم دوز دارو براى رسیدن به اثر یکسان؛ "وابستگى جسمی" یا بروز علائم ترک با قطع مصرف و "استعمال همراه با اضطرار" به رغم نتایج منفى حاصل از ادامه مصرف دارو هستند.
برخى مى گویند که متادون به همان اندازه هروئین اعتیادآور است. کسانى که متادون مصرف مى کنند، مسلماً نسبت به برخى اثرات آن تحمل پیدا کرده و در صورتى که دارو را به شکل منظم دریافت نکنند، دچار علائم ترک مى شوند.
اما اگر چگونگى و علت مصرف دارو را مورد توجه قرار دهیم، متادون در تعریف کامل "ماده اعتیادآور" نمى گنجد. اول از همه این که تجویز متادون برای بیماران به عنوان یک درمان طبى در نظر گرفته مى شود و تنها براى کسانى تجویز مى شود که خود هم اکنون وابسته به داروهاى شبهافیونى مانند هروئین هستند
. براى این افراد، متادون یک جایگزین مطمئن براى روش هاى خطرناکى چون استفاده از هروئین به شمار مى رود. متادون ایشان را از اضطرار براى مصرف ماده مخدر رها کرده و بدان ها امکان بهبود زندگى شان را مى بخشد.
متادون گاه به عنوان داروى خیابانى مورد استفاده قرار مى گیرد، اما استعمال آن بیشتر به منظور پیشگیرى از علائم ترک هروئین است. اثرات متادون کندتر از آن ظاهر مى شوند و بیشتر از آن مى پایند که بتوان از آن به عنوان ماده اى مناسب براى سوء مصرف یاد کرد.
اثرات طولانى مدت متادون
درمان با دوز نگهدارنده متادون یک درمان طولانى مدت است. درمان از یک تا دو الى بیست سال و یا بیشتر به طول مىانجامد. این درمان طولانى مدت به لحاظ پزشکى بى خطر و موثرترین درمان موجود براى وابستگى به مواد شبهافیونى است.
عید سعید قربان را به همه ایرانیان موحد و آزاده تبریک و شادباش عرض می نماییم.
عید فرخنده قربان را به همه رهروان و پویندگان راه توحیدی حضرت ابراهیم خلیل الله و پیامبر رحمت و آزادگی حضرت محمد(ص) تبریک عرض می نماییم.
عید بزرگ قربان را به همه مسلمانان ایران و جهان تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
امیدواریم همیشه در پناه حضرت حق،سلامت و پیروز باشید.آمین.
تبریک و صد هزار تبریک.
عیدتان مبارک،مبارک،مبارک.
آغاز فصل پاییز و اول مهر1392،بازگشایی مدارس و دانشگاهها و دیگر مکانهای علمی و آموزشی،به همه عاشقان و دوستداران علم و فرهنگ و اندیشه مبارک باد.
باز گشایی مدارس و دانشگاهها و آموزش عالی، و شروع به کار معلمان بزرگوار،اساتید محترم و فرهنگیان عزیز،و آغاز سال تحصیلی جدید را به دانش آموزان و دانشجویان اندیشمند ایران، و همه طالبان علم و ترقی،تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
مدیریت و نویسندگان مجله آرامش