به نام خداوند بخشنده مهربان
به عصر سوگند، (1)
که انسانها همه در زیانند; (2)
مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده اند! (3)
آنها میخواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند; ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم! (70)
و او و لوط را به سرزمین (شام) -که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم! (71)
و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی بخشیدیم; و همه آنان را مردانی صالح قرار دادیم! (72)
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند; و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم; و تنها ما را عبادت میکردند. (73)
و لوط را (به یاد آور) که به او حکومت و علم دادیم; و از شهری که اعمال زشت و کثیف انجام میدادند، رهایی بخشیدیم; چرا که آنها مردم بد و فاسقی بودند! (74)
و او را در رحمت خود داخل کردیم; و او از صالحان بود. (75)
و نوح را (به یاد آور) هنگامی که پیش از آن (زمان، پروردگار خود را) خواند! ما دعای او را مستجاب کردیم; و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم; (76)
و او را در برابر جمعیتی که آیات ما را تکذیب کرده بودند یاری دادیم; چرا که قوم بدی بودند; از این رو همه آنها را غرق کردیم! (77)
و داوود و سلیمان را (به خاطر بیاور) هنگامی که درباره کشتزاری که گوسفندان بی شبان قوم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه کرده) بودند، داوری میکردند; و ما بر حکم آنان شاهد بودیم. (78)
ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان فهماندیم; و به هر یک از آنان (شایستگی) داوری، و علم فراوانی دادیم; و کوهها و پرندگان را با داوود مسخر ساختیم، که (همراه او) تسبیح (خدا) میگفتند; و ما این کار را انجام دادیم! (79)
و ساختن زره را بخاطر شما به او تعلیم دادیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند; آیا شکرگزار (این نعمتهای خدا) هستید؟ (80)
و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم، که بفرمان او بسوی سرزمینی که آن را پربرکت کرده بودیم جریان مییافت; و ما از همه چیز آگاه بودهایم. (81)
و گروهی از شیاطین (را نیز مسخر او قرار دادیم، که در دریا) برایش غواصی میکردند; و کارهایی غیر از این (نیز) برای او انجام میدادند; و ما آنها را (از سرکشی) حفظ میکردیم! (82)
و ایوب را (به یاد آور) هنگامی که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالی و مشکلات به من روی آورده; و تو مهربانترین مهربانانی!» (83)
ما دعای او را مستجاب کردیم; و ناراحتیهایی را که داشت برطرف ساختیم; و خاندانش را به او بازگرداندیم; و همانندشان را بر آنها افزودیم; تا رحمتی از سوی ما و تذکری برای عبادتکنندگان باشد. (84)
و اسماعیل و ادریس و ذاالکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند. (85)
و ما آنان را در رحمت خود وارد ساختیم; چرا که آنها از صالحان بودند. (86)
و ذاالنون ( یونس) را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت; و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت; (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها(ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزهی تو! من از ستمکاران بودم! » (87)
ما دعای او را به اجابت رساندیم; و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم; و این گونه مؤمنان را نجات میدهیم! (88)
و زکریا را (به یاد آور) در آن هنگام که پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندی به من عطا کن); و تو بهترین وارثانی!» (89)
ما هم دعای او را پذیرفتیم، و یحیی را به او بخشیدیم; و همسرش را (که نازا بود) برایش آماده (بارداری) کردیم; چرا که آنان (خاندانی بودند که) همواره در کارهای خیر بسرعت اقدام میکردند; و در حال بیم و امید ما را میخواندند; و پیوسته برای ما (خاضع و) خاشع بودند. (90)
و به یاد آور زنی را که دامان خود را پاک نگه داشت; و ما از روح خود در او دمیدیم; و او و فرزندش ( مسیح) را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم! (91)
این (پیامبران بزرگ و پیروانشان) همه امت واحدی بودند (و پیرو یک هدف); و من پروردگار شما هستم; پس مرا پرستش کنید! (92)
(گروهی از پیروان ناآگاه آنها) کار خود را به تفرقه در میان خود کشاندند; (ولی سرانجام) همگی بسوی ما بازمیگردند! (93)
و هر کس چیزی از اعمال شایسته بجا آورد، در حالی که ایمان داشته باشد، کوشش او ناسپاسی نخواهد شد; و ما تمام اعمال او را (برای پاداش) مینویسیم. (94)
و حرام است بر شهرها و آبادیهایی که (بر اثر گناه) نابودشان کردیم (که به دنیا بازگردند;) آنها هرگز باز نخواهند گشت! (95)
تا آن زمان که «یاجوج» و «ماجوج» گشوده شوند; و آنها از هر محل مرتفعی بسرعت عبور میکنند. (96)
و وعده حق ( قیامت) نزدیک میشود; در آن هنگام چشمهای کافران از وحشت از حرکت بازمیماند; (میگویند:) ای وای بر ما که از این (جریان) در غفلت بودیم; بلکه ما ستمکار بودیم! (97)
شما و آنچه غیر خدا میپرستید، هیزم جهنم خواهید بود; و همگی در آن وارد میشوید. (98)
اگر اینها خدایانی بودند، هرگز وارد آن نمیشدند! در حالی که همگی در آن جاودانه خواهند بود. (99)
برای آنان در آن ( دوزخ) نالههای دردناکی است و چیزی نمیشنوند. (100)
(اما) کسانی که از قبل، وعده نیک از سوی ما به آنها داده شده ( مؤمنان صالح) از آن دور نگاهداشته میشوند. (101)
آنها صدای آتش دوزخ را نمیشوند; و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند. (102)
وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمیکند; و فرشتگان به استقبالشان میآیند، (و میگویند:) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد! (103)
در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم میپیچیم، (سپس) همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم، آن را بازمیگردانیم; این وعدهای است بر ما، و قطعا آن را انجام خواهیم داد. (104)
در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد! سذللّه (105)
در این، ابلاغ روشنی است برای جمعیت عبادتکنندگان! (106)
ادامه دارد.
همانان که از پروردگارشان در نهان میترسند، و از قیامت بیم دارند! (49)
و این (قرآن) ذکر مبارکی است که (بر شما) نازل کردیم; آیا شما آن را انکار میکنید؟! (50)
ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم; و از (شایستگی) او آگاه بودیم... (51)
آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: «این مجسمههای بیروح چیست که شما همواره آنها را پرستش میکنید؟!» (52)
گفتند: «ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند.» (53)
گفت: «مسلما هم شما و هم پدرانتان، در گمراهی آشکاری بودهاید!» (54)
گفتند: «آیا مطلب حقی برای ما آوردهای، یا شوخی میکنی؟!» (55)
گفت: «(کاملا حق آوردهام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده; و من بر این امر، از گواهانم! (56)
و به خدا سوگند، در غیاب شما، نقشهای برای نابودی بتهایتان میکشم!» (57)
سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب)، همه آنها -جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه کرد; شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)! (58)
(هنگامی که منظره بتها را دیدند،) گفتند: «هر کس با خدایان ما چنین کرده، قطعا از ستمگران است (و باید کیفر سخت ببیند)!» (59)
(گروهی) گفتند: «شنیدیم نوجوانی از (مخالفت با) بتها سخن میگفت که او را ابراهیم میگویند.» (60)
(جمعیت) گفتند: «او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، تا گواهی دهند!» (61)
(هنگامی که ابراهیم را حاضر کردند،) گفتند: «تو این کار را با خدایان ما کردهای، ای ابراهیم؟! سذللّه (62)
گفت: «بلکه این کار را بزرگشان کرده است! از آنها بپرسید اگر سخن میگویند!» (63)
آنها به وجدان خویش بازگشتند; و (به خود) گفتند: «حقا که شما ستمگرید!» (64)
سپس بر سرهایشان واژگونه شدند; (و حکم وجدان را بکلی فراموش کردند و گفتند:) تو میدانی که اینها سخن نمیگویند! (65)
(ابراهیم) گفت: «آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی به شما میرساند! (نه امیدی به سودشان دارید، و نه ترسی از زیانشان!) (66)
اف بر شما و بر آنچه جز خدا میپرستید! آیا اندیشه نمیکنید (و عقل ندارید)؟! (67)
گفتند: «او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است!» (68)
(سرانجام او را به آتش افکندند; ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!» (69)
آنها میخواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند; ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم! (70)
و او و لوط را به سرزمین (شام) -که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم! (71)
ادامه دارد.
«پرتوی از قرآن103-سوره الانبیاء-3»
سوره 21: الأنبیاء - جزء 17 - ترجمه : شادروان محمدمهدی فولادوند.
وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ (32)
و آسمان را سقفى محفوظ قرار دادیم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه هاى آن اعراض مى کنند (32)
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (33)
و اوست آن کسى که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مدارى [معین] شناورند (33)
وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ (34)
و پیش از تو براى هیچ بشرى جاودانگى [در دنیا] قرار ندادیم آیا اگر تو از دنیا بروى آنان جاویدانند (34)
کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ (35)
هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوى ما بازگردانیده مى شوید (35)
وَإِذَا رَآکَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی یَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ وَهُمْ بِذِکْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ کَافِرُونَ (36)
و کسانى که کافر شدند چون تو را ببینند فقط به مسخره ات مى گیرند [و مى گویند] آیا این همان کس است که خدایانتان را [به بدى] یاد مى کند در حالى که آنان خود یاد [خداى] رحمان را منکرند (36)
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ (37)
انسان از شتاب آفریده شده است به زودى آیاتم را به شما نشان مى دهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهید (37)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38)
و مى گویند اگر راست مى گویید این وعده [قیامت] کى خواهد بود (38)
لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لَا یَکُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ (39)
کاش آنان که کافر شده اند مى دانستند آنگاه که آتش را نه از چهره هاى خود و نه از پشتشان بازنمى توانند داشت و خود مورد حمایت قرار نمى گیرند [چه حالى خواهند داشت] (39)
بَلْ تَأْتِیهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ (40)
بلکه [آتش] به طور ناگهانى به آنان مى رسد و ایشان را بهتزده مى کند [به گونه اى] که نه مى توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى شود (40)
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ (41)
و مسلما پیامبران پیش از تو [نیز] مورد ریشخند قرار گرفتند پس کسانى که آنان را مسخره میکردند [سزاى] آنچه که آن را به ریشخند مى گرفتند گریبانگیرشان شد (41)
قُلْ مَنْ یَکْلَؤُکُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ (42)
بگو چه کسى شما را شب و روز از [عذاب] رحمان حفظ مى کند [نه] بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانند (42)
أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنَا لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَلَا هُمْ مِنَّا یُصْحَبُونَ (43)
[]آیا براى آنان خدایانى غیر از ماست که از ایشان حمایت کنند [آن خدایان] نه مى توانند خود را یارى کنند و نه از جانب ما یارى شوند (43)
بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ (44)
[نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید آیا نمى بینند که ما مى آییم و زمین را از جوانب آن فرو مى کاهیم آیا باز هم آنان پیروزند (44)
قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُکُمْ بِالْوَحْیِ وَلَا یَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا یُنْذَرُونَ (45)
بگو من شما را فقط به وسیله وحى هشدار مى دهم و[لى] چون کران بیم داده شوند دعوت را نمى شنوند (45)
وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ (46)
و اگر شمه اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت اى واى بر ما که ستمکار بودیم (46)
وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ (47)
و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مى نهیم پس هیچ کس [در] چیزى ستم نمى بیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مى آوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم (47)
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاءً وَذِکْرًا لِلْمُتَّقِینَ (48)
و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و [کتابشان] براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است (48)
ادامه دارد.
سوره 21: الأنبیاء - جزء 17 - ترجمه : شادروان محمدمهدی فولادوند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَکَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْیَةٍ کَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِینَ (11)
و چه بسیار شهرها را که [مردمش] ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها قومى دیگر پدید آوردیم (11)
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا یَرْکُضُونَ (12)
پس چون عذاب ما را احساس کردند بناگاه از آن مى گریختند (12)
لَا تَرْکُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْأَلُونَ (13)
[هان] مگریزید و به سوى آنچه در آن متنعم بودید و [به سوى] سراهایتان بازگردید باشد که شما مورد پرسش قرار گیرید (13)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ (14)
گفتند اى واى بر ما که ما واقعا ستمگر بودیم (14)
فَمَا زَالَتْ تِلْکَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِیدًا خَامِدِینَ (15)
سخنشان پیوسته همین بود تا آنان را دروشده بى جان گردانیدیم (15)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ (16)
و آسمان و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم (16)
لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ کُنَّا فَاعِلِینَ (17)
اگر مى خواستیم بازیچه اى بگیریم قطعا آن را از پیش خود اختیار میکردیم (17)
بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ (18)
بلکه حق را بر باطل فرو مى افکنیم پس آن را در هم مى شکند و بناگاه آن نابود مى گردد واى بر شما از آنچه وصف مى کنید (18)
وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا یَسْتَحْسِرُونَ (19)
و هر که در آسمانها و زمین است براى اوست و کسانى که نزد اویند از پرستش وى تکبر نمى ورزند و درمانده نمى شوند (19)
یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُونَ (20)
شبانه روز بىآنکه سستى ورزند نیایش مى کنند (20)
أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ یُنْشِرُونَ (21)
آیا براى خود خدایانى از زمین اختیار کرده اند که آنها [مردگان را] زنده مى کنند (21)
لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ (22)
اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا خدایانى [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه مى شد پس منزه است خدا پروردگار عرش از آنچه وصف مى کنند (22)
لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ (23)
در آنچه [خدا] انجام مى دهد چون و چرا راه ندارد و[لى] آنان [=انسانها] سؤال خواهند شد (23)
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَنْ مَعِیَ وَذِکْرُ مَنْ قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ (24)
آیا به جاى او خدایانى براى خود گرفته اند بگو برهانتان را بیاورید این است یادنامه هر که با من است و یادنامه هر که پیش از من بوده [نه] بلکه بیشترشان حق را نمى شناسند و در نتیجه از آن رویگردانند (24)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ (25)
و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه به او وحى کردیم که خدایى جز من نیست پس مرا بپرستید (25)
وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُکْرَمُونَ (26)
و گفتند [خداى] رحمان فرزندى اختیار کرده منزه است او بلکه [فرشتگان] بندگانى ارجمندند (26)
لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ (27)
که در سخن بر او پیشى نمى گیرند و خود به دستور او کار مى کنند (27)
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ (28)
آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است مى داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد شفاعت نمى کنند و خود از بیم او هراسانند (28)
وَمَنْ یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَهٌ مِنْ دُونِهِ فَذَلِکَ نَجْزِیهِ جَهَنَّمَ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ (29)
و هر کس از آنان بگوید من [نیز] جز او خدایى هستم او را به دوزخ کیفر مى دهیم [آرى] سزاى ستمکاران را این گونه مى دهیم (29)
أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ (30)
آیا کسانى که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زنده اى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمى آورند (30)
وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِیهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ (31)
و در زمین کوههایى استوار نهادیم تا مبادا [زمین] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههایى فراخ پدید آوردیم باشد که راه یابند (31)
ادامه دارد.
هر کس از آن روی گردان شود، روز قیامت بار سنگینی (از گناه و مسؤولیت) بر دوش خواهد داشت! (100)
در حالی که جاودانه در آن خواهند ماند; و بد باری است برای آنها در روز قیامت! (101)
همان روزی که در «صور» دمیده میشود; و مجرمان را با بدنهای کبود، در آن روز جمع میکنیم! (102)
آنها آهسته با هم گفتگو میکنند; (بعضی میگویند:) شما فقط ده (شبانه روز در عالم برزخ) توقف کردید! (و نمیدانند چقدر طولانی بوده است!) (103)
ما به آنچه آنها میگویند آگاهتریم، هنگامی که نیکوروشترین آنها میگوید:«شما تنها یک روز درنگ کردید!» (104)
و از تو درباره کوهها سؤال میکنند; بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشی کرده) برباد میدهد! (105)
سپس زمین را صاف و هموار و بیآب و گیاه رها میسازد... (106)
به گونهای که در آن، هیچ پستی و بلندی نمیبینی!» (107)
در آن روز، همه از دعوت کننده الهی پیروی نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگی از قبرها برمیخیزند); و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع میشود; و جز صدای آهسته چیزی نمیشنوی! (108)
در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمیبخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است. (109)
آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را (در دنیا) پشت سرگذاشتهاند میداند; ولی آنها به (علم) او احاطه ندارند! (110)
و (در آن روز) همه چهرهها در برابر خداوند حی قیوم، خاضع میشود; و مایوس (و زیانکار) است آن که بار ستمی بر دوش دارد! (111)
(اما) آن کس که کارهای شایسته انجام دهد، در حالی که مؤمن باشد، نه از ظلمی میترسد، و نه از نقصان حقش. (112)
و این گونه آن را قرآنی عربی ( فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذارها) را در آن بازگو نمودیم، شاید تقوا پیشه کنند; یا برای آنان تذکری پدید آورد! (113)
پس بلندمرتبه است خداوندی که سلطان حق است! پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مکن، پیش از آنکه وحی آن بر تو تمام شود; و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن!» (114)
پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم; اما او فراموش کرد; و عزم استواری برای او نیافتیم! (115)
و به یاد آور هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» همگی سجده کردند; جز ابلیس که سرباز زد (و سجده نکرد)! (116)
پس گفتیم: «ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و (دشمن) همسر توست! مبادا شما را از بهشت بیرون کند; که به زحمت و رنج خواهی افتاد! (117)
(اما تو در بهشت راحت هستی! و مزیتش) برای تو این است که در آن گرسنه و برهنه نخواهی شد; (118)
و در آن تشنه نمیشوی، و حرارت آفتاب آزارت نمیدهد!» (119)
ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت: «ای آدم! آیا میخواهی تو را به درخت زندگی جاوید، و ملکی بیزوال راهنمایی کنم؟!» (120)
سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتیشان فرو ریخت،) و عورتشان آشکار گشت و برای پوشاندن خود، از برگهای (درختان) بهشتی جامه دوختند! (آری) آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و از پاداش او محروم شد! (121)
سپس پروردگارش او را برگزید، و توبهاش را پذیرفت، و هدایتش نمود. (122)
(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود! (123)
و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت; و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم!» (124)
میگوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم!» (125)
میفرماید: «آن گونه که آیات من برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی; امروز نیز تو فراموش خواهی شد!» (126)
و این گونه جزا میدهیم کسی را که اسراف کند، و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد! و عذاب آخرت، شدیدتر و پایدارتر است! (127)
آیا برای هدایت آنان کافی نیست که بسیاری از نسلهای پیشین را (که طغیان و فساد کردند) هلاک نمودیم، و اینها در مسکنهای (ویران شده) آنان راه میروند! مسلما در این امر، نشانههای روشنی برای خردمندان است. (128)
و اگر سنت و تقدیر پروردگارت و ملاحظه زمان مقرر نبود، عذاب الهی بزودی دامان آنان را میگرفت! (129)
پس در برابر آنچه میگویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن; تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور; و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی; باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی! (130)
و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادی، که به گروههایی از آنان دادهایم، میفکن! اینها شکوفههای زندگی دنیاست; تا آنان را در آن بیازماییم; و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است! (131)
خانواده خود را به نماز فرمان ده; و بر انجام آن شکیبا باش! از تو روزی نمیخواهیم; (بلکه) ما به تو روزی میدهیم; و عاقبت نیک برای تقواست! (132)
گفتند: «چرا (پیامبر) معجزه و نشانهای از سوی پروردگارش برای ما نمیآورد؟! (بگو:) آیا خبرهای روشنی که در کتابهای (آسمانی) نخستین بوده، برای آنها نیامد؟! (133)
اگر ما آنان را پیش از آن (که قرآن نازل شود) با عذابی هلاک میکردیم، (در قیامت) میگفتند: «پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکهذلیل و رسوا شویم!» (134)
بگو: «همه (ما و شما) در انتظاریم! (ما در انتظار وعده پیروزی، و شما در انتظار شکست ما!) حال که چنین است، انتظار بکشید! اما بزودی میدانید چه کسی از اصحاب صراط مستقیم، و چه کسی هدایت یافته است! (135)
پایان سوره مبارکه طه.
ادامه دارد.