سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسود را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مجله آرامش-آبان1392-شماره نهم ، مجله آرامش-بهمن1392-شماره دهم ، «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}» ، « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} » ، مجله آرامش-اسفند1391-شماره اول ، مجله آرامش-اسفند1392-شماره یازدهم ، «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}» ، «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}» ، « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } » ، پهلوی اول ، شعر و ادبیات متعهد و مردمی ، « {ش18-اسفند1396خورشیدی} » ، قرآن،آزادی و حقوق بشر ، مشاوره و روانشناسی ، مجله آرامش-فروردین1392-شماره دوم ، تاریخ معاصر ایران ، رضاشاه ، پرتوی از قرآن ، تاریخ ایران زمین ، « مجله آرامش-شهریور1393-شماره17 » ، « مجله آرامش-مهر93-شماره18» ، مجله آرامش-فروردین1393-شماره دوازدهم ، مجله آرامش-خرداد1392-شماره چهارم ، مجله آرامش-خرداد1393-شماره چهاردهم ، مجله آرامش-اردیبهشت1393-شماره سیزدهم ، مجله آرامش-مهر1392-شماره هشتم ، مناسبتها ، (مجله آرامش-تیر1393-شماره 15) ، «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}» ، مجله آرامش-تیر1392-شماره پنجم ، رضاخان ، تاریخ عصر پهلوی ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، اخلاق در قرآن ، اخلاق در قرآن ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، تاریخ ایران زمین ، پهلوی اول ، رضاشاه ، « {دوره جدید،ش11،اسفند 1395خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} » ، « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } » ، پهلویها ، مجله آرامش-مرداد1392-شماره ششم ، شبه مدرنیته مستبدانه ، مجله آرامش-اردیبهشت92-شماره سوم ، « {ش17-بهمن1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-آذر93-شماره19» ، احمد شاملو ، «مجله آرامش-مرداد1393-شماره16» ، آیاتی از کتاب نور و روشنایی ، پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی ، « {ش16-آذر1396خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش9،دی1395} » ، « {دوره جدید،ش10،بهمن 1395خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } ، « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } » ، « {جدید-ش14-خرداد96ش} » ، « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } » ، روان شناسی،روان درمانی اگزیستانسیال ، مناسبتهای ملی و میهنی ، مناسبتهای ملی و دینی ، ویروس کرونا؟! ، سردار سپه ، سرگرمی ، تبریک و تهنیت دوستانه... ، رضاشاه ، پهلوی اول ، فروغ فرخزاد ، عکسهای یادگاری ، فال روزانه ، « { ش 29 ، فروردین 1399خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، #نیکا_شاکرمی ، #مهسا_امینی،#ژینا_امینی ، « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی ، تاریخ تحلیلی ایران زمین ، تاریخ تحلیلی ایران ما ، توحید و رهایی ، «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}» ، «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}» ، آرامش ، آرامش جسم و روان ، آرامش و زندگی ، احمدشاملو ، اخبارروانشناسی و روانپزشکی ، اختلالات خواب ، اندیشه های متعهد و انسانی ، انقلاب مشروطیت ایران ، توحید،عرفان،رهایی ، جملات زندگی ساز ، خسرو گلسرخی ، دکتر شفیعی کدکنی ، دکتر علی شریعتی،هیهات مناالذله ، دکتر محمد مصدق ، دکترشفیعی کدکنی ، راه انسانیت ، تاریخ دوران پهلوی ، تاریخ زندان، پهلویها، پهلوی دوم ، پرتوی از قرآن حکیم ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی} » ، « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} » ، « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } » ، « { ش25 ، اردیبهشت 1398خورشیدی } » ، « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، دی ماه 1398خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، « { ش20- مرداد ماه1397خورشیدی } » ، فال روزانه حافظ ، فال ، فلسفه و عرفان ، گفتگو و مصاحبه ، رضاشاه ، پهلوی اول ، ، روان درمانی اگزیستانسیال ، روان شناسی ، تسلیت ، پیام توحید و رهایی ، سیاوش کسرایی ، شعر و زندگی ، علیمردان خان بختیاری ، روزها و یادها ، کلمات راهگشاء و طلایی ، مناسبتهای ملی و مذهبی ، هموطن تسلیت و یاری ، مناسبتهای غم انگیز ملی ، ، هنر و ادبیات متعهد ایران ، مناسبتها، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتهای ملی و باستانی ، محمدرضاشاه پهلوی ، مرتضی کیوان ، مجله آرامش-شهریور1392-شماره هفتم ، مشاوره و روانشناسی ، رهایی از اعتیاد ، مطالب دینی و اعتقادی ، مطالب روانشناسی ، مقالات جامعه شناسی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :120
کل بازدید :501638
تعداد کل یاداشته ها : 483
103/9/23
5:50 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
aramesh[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
« اسفند1391-شماره اول »[32] « فروردین1392-شماره دوم »[11] « اردیبهشت1392-شماره سوم »[4] خرداد1392-شماره چهارم[10] « تیر1392-شماره پنجم »[7] « مرداد1392-شماره ششم »[6] « شهریور1392-شماره هفتم »[1] « مهر1392-شماره هشتم »[8] « آبان1392-شماره نهم »[107] « بهمن1392-شماره دهم »[66] « اسفند1392-شماره یازدهم »[26] « فروردین1393-شماره دوازدهم »[10] « اردیبهشت1393-شماره سیزدهم »[9] « خرداد1393-شماره چهاردهم »[9] « مجله آرامش-تیر1393-شماره 15 »[7] « مجله آرامش-مرداد1393-شماره 16 »[3] « مجله آرامش-شهریور1393-شماره 17 »[11] « مجله آرامش-مهر93-شماره18»[13] « مجله آرامش-آذر93-شماره19»[5] « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 »[4] «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}»[45] «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}»[7] «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}»[2] «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}»[19] «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}»[2] «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}»[21] « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} »[5] « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} »[1] « {دوره جدید،ش9،دی 1395} »[2] « {دوره جدید،ش10،بهمن1395} »[4] « {دوره جدید،ش11،اسفند1395} »[6] « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} »[36] « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} »[2] « {جدید-ش14-خرداد96ش} »[3] « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} »[1] « {ش16-آذر1396خورشیدی} »[3] « {ش17-بهمن1396خورشیدی} »[4] « {ش۱۸-اسفند1396خورشیدی} »[16] « {ش19-اردیبهشت ماه1397خ»[4] « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } »[3] « { ش21- مرداد ماه1397خورشیدی } »[1] « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } »[2] « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } »[6] « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } »[4] « { ش25 ، اردیبهشت1398خورشیدی } »[1] « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } »[1] « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } »[17] « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 29 ، دی ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 30 ، فروردین 1399خورشیدی } »[7] « { ش 31 ، اردیبهشت 1399خورشیدی } »[2] 《 ش32-شهریور 1399خورشیدی 》[1] 《 ش33-مهر 1399خورشیدی 》[1] 《 ش34-آبان 1399خورشیدی 》[4] 《 ش35- آذر 1399خورشیدی 》[2] « ش36 ، اسفند 1399خورشیدی »[1] « شماره37، فروردین1400خورشیدی »[18] « شماره 38،اردیبهشت1400خورشیدی »[32] « شماره 39، خرداد 1400خورشیدی »[1] « شماره 40 ، مردادماه 1400خورشیدی »[3] « شماره 41 ، شهریور 1400خورشیدی »[3] « شماره 42 ، آبان ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره 43 ، دی ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره44 ، بهمن ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره45 ، فروردین 1401خورشیدی »[1] « شماره46 ، خرداد ماه 1401خورشیدی »[5] « شماره47 ، مرداد ماه 1401خورشیدی »[2] « شماره48 ، شهریورِ1401خورشیدی »[6] « شماره49 ، مهرماه1401خورشیدی »[2] «شماره50،اسفندماه1401خورشیدی»[9] «شماره51،فروردین1402خورشیدی»[3] «شماره52،اردیبهشت1402خورشیدی»[1] «شماره53،خرداد1402خورشیدی»[7] «شماره54تیرماهِ1402خورشیدی»[3] «شماره55مرداد1402خورشیدی»[3] «ش56آبان1402خورشیدی»[2] «ش57-آذر1402خورشیدی»[4] «ش58-دی1402خورشیدی»[3] «ش59 -اسفند1402خورشیدی»[3] «ش60-فروردین1403خ»[1] «ش61-اردیبهشت1403خ»[1] «ش62-شهریور -1403خ»[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) مجله آرامش « تارنمای شخصی مهدی گل محمدی » لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قاصدک جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مجله پیام توحید مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان نشریه حضور مسیر عرشیان تراوشات یک ذهن زیبا پاتوق دوستان غزل عشق کلینیک تخصصی پوست و تناسب اندام-ایده آل بابای آسمانی محمد قدرتی یه دختره تنها شاه تورنیوز Note Heart غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... wanted دفتر احسان رویابین تینا!!!! عرفان وادب کاروجدان allah is my lord منتظر باران فرهنگی بهار عشق شناخت کافی ღای دریغاღ خط خطی ها عدالت جویان نسل بیدار سینا حاج زاده HADAFE SORKH ghamzade رویایی زندگی کردن... جامع ترین وبلاگ خبری مقاله های تربیتی ارتــــش ســــرخ///AK زازران ♥®♥شایگان خواندنی های ایران جهان دانشجو دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر آسمان آبی پنجره ای رو به باغ مجله پارسی نامه سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ مجله الکترونیکی گوناگون مجله جهان داستان آموزش زبان دات کام مجاز نیوز طب سنتی خبرگزاری آریا تارنمای مهدی گل محمدی-2 سرزمین عجایب-برترین ترفندهای وب آموزش بورس

 

 

عکس هنرمندارزنده شمالی استاد خوشرو، در مراسم هفتمین روز درگذشت،معلم عزیزمان،زنده یاد حاج یعقوب یعقوبعلی پور، در امامزاده اسماعیل(ع)شهرستان قائمشهر.استاد خوشرو روزگاری در آموزش و پرورش همکار آن یار سفر کرده بود.

یاد آن عاشق سفر کرده،گرامی باد و نام نیکش همیشه در قلب و جان دوستدارانش پاینده و برقرار باد.آمین.


  

آیا کافران پنداشتند می‏توانند بندگانم را به جای من اولیای خود انتخاب کنند؟! ما جهنم را برای پذیرایی کافران آماده کرده‏ایم! (102)

 

 

 بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ (103)

 

آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده; با این حال، می‏پندارند کار نیک انجام می‏دهند!» (104)

 

آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند; به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از این رو روز قیامت، میزانی برای آنها برپا نخواهیم کرد! (105)

 

 

 (آری،) این گونه است! کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند! (106)

 

اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، باغهای بهشت برین محل پذیرایی آنان خواهد بود. (107)

 

آنها جاودانه در آن خواهند ماند; و هرگز تقاضای نقل مکان از آن جا نمی‏کنند! (108)

 

بگو: «اگر دریاها برای (نوشتن) کلمات پروردگارم مرکب شود، دریاها پایان می‏گیرد. پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد; هر چند همانند آن (دریاها) را کمک آن قرار دهیم!» (109)

 

بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما; (تنها) به من وحی می‏شود که تنها معبودتان معبود یگانه است; پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! (110)

 

پایان.


95/6/24::: 6:40 ص
نظر()
  

به نام خدای یکرنگی،صداقت و مهربانی

 

عید سعید قربان،عید بزرگ اخلاص،صداقت،آزادگی،فداکاری و توحید را به همه مسلمانان آزاده و موحد ایران و جهان تبریک و تهنیت عرض می نماییم.

عیدتان مبارک باد.

بیاییم با خودسازی و پالایش انقلابی،درونمان را از هر گونه افکار،پندار، و اعمال کفرآلود،شرک آلود،منفی،زشت و نامردمی،پاک و تزکیه نماییم.

بیاییم با یک نیت پاک و آگاهانه انسانی و خدایی،قدم در وادی سبز توحید،اخلاص،صداقت،یگرنگی و یگانگی الهی گونه بگذاریم،و همگام با خودسازی درونی،خدایی فکر کنیم و مردمی و الهی گونه عمل نماییم،تا از نماز،روزه،حج و تمام شعائر دینی ما،خیر و برکت و منفعت مادی و معنوی،به خلق خدا و همه طبیعت برسانیم.و در آن صورت به سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی خواهیم رسید.انشاء الله.

عید قربان،عید توحید،صداقت و نزدیکی به خداوند یگانه عالم،برای نوع انسان آزاد و موحد است،تابا تکیه و توکل به حضرت حق،همراه با خودسازی و تزکیه نفس،توام با خیر و برکت و منفعت رسانی به خلق خدا،فارغ از رنگ،نژاد،زبان،مذهب و هر گونه موهومات طبقاتی،گام به گام به ترقی و تکامل دست یابیم.

عید بزرگ قربان را به همه مسلمانان جهان شادباش عرض می نماییم.مبارک.مبارک.مبارک.

 

نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش


  

 

 

اینجانب مدیر وبلاگ گروهی مجله آرامش،در گذشت آن معلم دلسوز و بزرگوار را،از طرف خود و دیگر نویسندگان این مجله به خانواده محترم زنده یاد دبیر حاج یعقوب یقوبعلی پور، و خصوصا به نویسنده عزیزمان،جناب آقای مهدی گل محمدی تسلیت عرض می نماییم.

 

 

امیدواریم خداوند یکتا و فریادرس به بازماندگان آن آموزگار سفر کرده،عمری طولانی همراه با صبر و شکیبایی عنایت اعطا فرماید.آمین.

ما را در این غم جانسوز،همراه و شریک بدانید.

روان معلم عزیزمان دبیر یعقوب یعقوبعلی پور شاد و یادش گرامی باد.

 

از طرف مدیریت و نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش.

شهریور1395خورشیدی.

 

 

 


  

بنام خدا

بدان یادت فراموشی ندارد 

چراغ عشق خاموشی ندارد

 

ای معلم و ای آموزگار نظم،تلاش و مهربانی،با تعلیم و تربیتهای ارزنده شما،ما با سواد شدیم،و اینک هرچه از رشد و ترقی داریم مدیون شما و افرادی چون شما،عزیز سفر کرده امان هست.

ای آقا معلم،و ای آقای ناظم،هرگز فراموشت نخواهیم کرد،زیرا یاد نیکوی بزرگان و نام آوران هرگز از صفحه تاریخ محو نخواهد شد.

یاد تو در دلهایمان و عشق و روش و منش زیبا و انسانی ات در قلبهایمان حک شده و در رفتار و گفتارمان برای همیشه متصور و برقرار است.

روانت شاد و یادت نیکویت گرامی باد.

 

در اینجا فرصت را غنیمت میدانیم و مراتب همدردی و تسلیت خود را با خانواده محترم مرحوم حاج یعقوب یعقوبعلی پور،و آشنایان،دوستداران،شاگردان،و بخصوص به دوست گرامی و اندیشمندمان آقای مهدی گل محمدی،اعلام مینماییم.

برای همه شما بازماندگان صبوری و پایداری و عمری طولانی همراه با سلامتی ماندگار را آرزومندیم.

 

با تشکر و قدردانی ::

نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش= امید،علی،سید محمد حسینی،بهار،آزاده،و مازیار صفدری.


  

و از تو درباره «ذو القرنین‏» می‏پرسند; بگو: «بزودی بخشی از سرگذشت او را برای شما بازگو خواهم کرد.» (83)

 


ما به او در روی زمین، قدرت و حکومت دادیم; و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم. (84)

 


او از این اسباب، (پیروی و استفاده) کرد... (85)

 


تا به غروبگاه آفتاب رسید; (در آن جا) احساس کرد (و در نظرش مجسم شد) که خورشید در چشمه تیره و گل‏آلودی فرو می‏رود; و در آن جا قومی را یافت; گفتیم: «ای ذو القرنین! آیا می‏خواهی (آنان) را مجازات کنی، و یا روش نیکویی در مورد آنها انتخاب نمایی؟» (86)

 


گفت: «اما کسی را که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد; سپس به سوی پروردگارش بازمی‏گردد، و خدا او را مجازات شدیدی خواهد کرد! (87)

 


و اما کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت; و ما دستور آسانی به او خواهیم داد.» (88)

 


سپس (بار دیگر) از اسبابی (که در اختیار داشت) بهره گرفت... (89)

 


تا به خاستگاه خورشید رسید; (در آن جا) دید خورشید بر جمعیتی طلوع می‏کند که در برابر (تابش) آفتاب، پوششی برای آنها قرار نداده بودیم (و هیچ گونه سایبانی نداشتند). (90)

 


(آری) اینچنین بود (کار ذو القرنین)! و ما بخوبی از امکاناتی که نزد او بود آگاه بودیم! (91)

 


(باز) از اسباب مهمی (که در اختیار داشت) استفاده کرد... (92)

 


(و همچنان به راه خود ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید; و در کنار آن دو (کوه) قومی را یافت که هیچ سخنی را نمی‏فهمیدند (و زبانشان مخصوص خودشان بود)! (93)

 


(آن گروه به او) گفتند: «ای ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می‏کنند; آیا ممکن است ما هزینه‏ای برای تو قرار دهیم، که میان ما و آنها سدی ایجاد کنی؟!» (94)

 


(ذو القرنین) گفت: «آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‏کنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سد محکمی قرار دهم! (95)

 


قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید (و آنها را روی هم بچینید)!» تا وقتی که کاملا میان دو کوه را پوشانید، گفت: «(در اطراف آن آتش بیفروزید، و) در آن بدمید!» (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، و گفت: «(اکنون) مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزم!» (96)

 


(سرانجام چنان سد نیرومندی ساخت) که آنها ( طایفه یاجوج و ماجوج) قادر نبودند از آن بالا روند; و نمی‏توانستند نقبی در آن ایجاد کنند. (97)

 


(آنگاه) گفت: «این از رحمت پروردگار من است! اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد، آن را در هم می‏کوبد; و وعده پروردگارم حق است!» (98)

 


و در آن روز (که جهان پایان می‏گیرد)، ما آنان را چنان رها می‏کنیم که درهم موج می‏زنند; و در صور ( شیپور) دمیده می‏شود; و ما همه را جمع می‏کنیم! (99)

 


در آن روز، جهنم را بر کافران عرضه می‏داریم! (100)

 


همانها که پرده‏ای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایی نداشتند! (101)

 

ادامه دارد.


  

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

انا لله و انا الیه راجعون.

Image result for ?إنا لله وإنا إلیه راجعون?‎

 

هر که آمد به جهان اهل فنا خواهد بود

آنکه پاینده و باقیست خدا خواهد بود

 

عروج ملکوتی آموزگاری اهل مدیریت و نظم و تلاش، و پدری مهربان و دلسوز،و هموطنی آزاده،مردمی و وطن دوست،مرحوم مغفور شادروان حاج یعقوب یعقوبعلی پور را به همه فرهنگیان و دبیران محترم ، بازاریان و مغازه داران شرافتمندشهرستان قائمشهر و بابل، و همه دوستان،آشنایان،بستگان، و بخصوص به خانواده محترم و داغدار آن معلم گرانقدر با صد تاسف و دریغ تسلیت عرض می نماییم،و صبر و بردباری را برای آنها آرزو داریم.

 

دوستان عزیز :: به مناسبت درگذشت نابهنگام مرحوم حاج یعقوب یعقوبعلی پور،در روز دوشنبه 15شهریور،مراسمی با دعوت عمومی در مسجد ولی عصر قائمشهر به صرف نهار برگزار شد.

همچنین در روز سه شنبه 16 شهریور،در مسجد ولی عصر از ساعت 5 الی 7 بعد از ظهر با حضور فرهنگیان محترم و آشنایان،بستگان و .....مراسم ختم و یادبودی همراه با تلاوتی از آیات قرآن کریم،سخنرانی و بیان خاطراتی از آن آموزگار از دست رفته،برگزار گردید.

 

علاه بر آن در روزپنشبه مورخ18/6/1395 ، بر سر مزارش واقع در قائمشهر،خیابان ساری،چشمه سر،امام زاده اسماعیل(ع)، با حضور گسترده دوستان،بستگان،اعضای خانواده،نمایندگان صنف مغازه داران، دبیران و فرهنگیان و .....با قرآئت آیات روح بخش قرآن کریم،استماع سخنرانی و هنرمندی استادخوشرو برگزار شد.

 

 در ادامه برنامه ها بعد از ترانه های غمگین مازندرانی توسط استاد خوشرو ،نوشته ای زیبا و حزن انگیز توسط دختر داغدار و کوچک آن عزیز، سرکار خانم مارینا یعقوبعلی پور قرآئت شد،که به دلیل احساس و عاطفه راستین زیبایی که،در تک تک کلمات سوزناک و ادبی اش نهفته بود،موجب همدردی عمیق و تاثر و اشک حضار شد.

 

 بعد از آن دل مویه های ادبی از سر عشق و سوز درون توسط نوه دختری اش رومینا ، و متنی  هم توسط نوه کوچکش پویان خوانده شد ، که هر 3 متن،مورد تاثر و قبول قلبی حضار گردید و اشک دوستداران آن زنده یاد مرحوم یعقوب یقوبعلی پور را بر گونه هایشان هویدا نمود.

در آخر برنامه با صلوات و فاتحه خوانی روح آن عزیز سفر کرده را شاد نمودند.

 

لازم به ذکر است ، به مناسبت درگذشت مرحوم حاج یعقوب یعقوبعلی پور،از طرف شرکت قدس خراسان، و نمایندگی آن در استان مازندران فروشگاه قدس خرسان واقع در قائمشهر،سازمان بازنشتگان قائمشهر،اداره شیلات شیراز،صنف مغازه داران و بازاریان قائمشهر و .....بیانیه های برای تسلیت آن عزیز سفر کرده صادر نمودند، که در اختیار حضار قرار گرفت.

 

بدان یادت فراموشی ندارد

چراغ عشق خاموشی ندارد

 

اینجانب مدیر وبلاگ گروهی مجله آرامش،در گذشت آن معلم دلسوز و بزرگوار را،از طرف خود و دیگر نویسندگان این مجله به خانواده محترم زنده یاد دبیر حاج یعقوب یعقوبعلی پور، و خصوصا به نویسنده عزیزمان،جناب آقای مهدی گل محمدی تسلیت عرض می نماییم.

امیدواریم خداوند یکتا و فریادرس به بازماندگان آن آموزگار سفر کرده،عمری طولانی همراه با صبر و شکیبایی عنایت اعطا فرماید.آمین.

ما را در این غم جانسوز،همراه و شریک بدانید.

روان معلم عزیزمان دبیر یعقوب یعقوبعلی پور شاد و یادش گرامی باد.

 

بدان یادت فراموشی ندارد

چراغ عشق خاموشی ندارد

 

از طرف مدیریت و نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش.

شهریور1395خورشیدی.


  

این شهرها و آبادیهایی است که ما آنها را هنگامی که ستم کردند هلاک نمودیم; و برای هلاکتشان موعدی قرار دادیم! (آنها ویرانه‏هایش را با چشم می‏بینند، و عبرت نمی‏گیرند!) (59)

 


به خاطر بیاور هنگامی را که موسی به دوست خود گفت: دست از جستجو برنمی‏دارم تا به محل تلاقی دو دریا برسم; هر چند مدت طولانی به راه خود ادامه دهم! (60)

 


(ولی) هنگامی که به محل تلاقی آن دو دریا رسیدند، ماهی خود را (که برای تغذیه همراه داشتند) فراموش کردند; و ماهی راه خود را در دریا پیش گرفت (و روان شد). (61)

 


هنگامی که از آن جا گذشتند، (موسی) به یار همسفرش گفت: «غذای ما را بیاور، که سخت از این سفر خسته شده‏ایم!» (62)

 


گفت: «به خاطر داری هنگامی که ما (برای استراحت) به کنار آن صخره پناه بردیم، من (در آن جا) فراموش کردم جریان ماهی را بازگو کنم -و فقط شیطان بود که آن را از خاطر من برد- و ماهی بطرز شگفت‏آوری راه خود را در دریا پیش گرفت!» (63)

 


(موسی) گفت: «آن همان بود که ما می‏خواستیم!» سپس از همان راه بازگشتند، در حالی که پی‏جویی می‏کردند. (64)

 


(در آن جا) بنده‏ای از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم. (65)

 


موسی به او گفت: «آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟» (66)

 


گفت: «تو هرگز نمی‏توانی با من شکیبایی کنی! (67)

 


و چگونه می‏توانی در برابر چیزی که از رموزش آگاه نیستی شکیبا باشی؟! (68)

 


(موسی) گفت: «به خواست خدا مرا شکیبا خواهی یافت; و در هیچ کاری مخالفت فرمان تو نخواهم کرد!» (69)

 


(خضر) گفت: «پس اگر می‏خواهی بدنبال من بیایی، از هیچ چیز مپرس تا خودم (به موقع) آن را برای تو بازگو کنم.» (70)

 


آن دو به راه افتادند; تا آن که سوار کشتی شدند، (خضر) کشتی را سوراخ کرد. (موسی) گفت: آن را سوراخ کردی که اهلش را غرق کنی؟! راستی که چه کار بدی انجام دادی!» (71)

 


گفت: «آیا نگفتم تو هرگز نمی‏توانی با من شکیبایی کنی؟!» (72)

 


(موسی) گفت: «مرا بخاطر این فراموشکاریم مؤاخذه مکن و از این کارم بر من سخت مگیر!(73)

 


باز به راه خود ادامه دادند، تا اینکه نوجوانی را دیدند; و او آن نوجوان را کشت. (موسی) گفت: س‏خ‏للّهآیا انسان پاکی را، بی آنکه قتلی کرده باشد، کشتی؟! براستی کار زشتی انجام دادی!  (74)

 


(باز آن مرد عالم) گفت: «آیا به تو نگفتم که تو هرگز نمی‏توانی با من صبر کنی؟!» (75)

 


(موسی) گفت: «بعد از این اگر درباره چیزی از تو سؤال کردم، دیگر با من همراهی نکن; (زیرا) از سوی من معذور خواهی بود!» (76)

باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریه‏ای رسیدند; از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند; ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند; (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که می‏خواست فروریزد; و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لااقل) می‏خواستی در مقابل این کار مزدی بگیری!» (77)

 


او گفت: «اینک زمان جدایی من و تو فرا رسیده; اما بزودی راز آنچه را که نتوانستی در برابر آن صبر کنی، به تو خبر می‏دهم. (78)

 


اما آن کشتی مال گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار می‏کردند; و من خواستم آن را معیوب کنم; (چرا که) پشت سرشان پادشاهی (ستمگر) بود که هر کشتی (سالمی) را بزور میگرفت! (79)

 


و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان بودند; و بیم داشتیم که آنان را به طغیان و کفر وادارد! (80)

 


از این رو، خواستیم که پروردگارشان به جای او، فرزندی پاکتر و با محبت‏تر به آن دو بدهد! (81)

 


و اما آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود; و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو وجود داشت; و پدرشان مرد صالحی بود; و پروردگار تو می‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج کنند; این رحمتی از پروردگارت بود; و من آن (کارها) را خودسرانه انجام ندادم; این بود رازکارهایی که نتوانستی در برابر آنها شکیبایی به خرج دهی!» (82)

 

ادامه دارد.


  

 نتایج تحقیقات جدید محققان دانشگاههای سوانسی و میلان نشان داده که صرف وقت زیاد در دنیای آنلاین، خطر ابتلا به آنفلوآنزا را افزایش می‌دهد.

محققان دریافته‌اند که استفاده بیش از حد از اینترنت به سیستم ایمنی بدن آسیب می‌زند. به گزارش میرور، طبق یافته‌های این دانشمندان، صرف وقت طولانی در اینترنت باعث می‌شود کاربران بیشتر از افراد دیگر در معرض ابتلا به آنفلوآنزا قرار بگیرند.

این پژوهش بر روی 500 نفر با سنین 18 تا 101 سال انجام شد. 40 درصد از شرکت‌کنندگان اذعان کردند که به شکل خفیف یا قابل توجهی به اینترنت اعتیاد دارند. این گروه 30 درصد بیشتر از افرادی که وابستگی کمتری به اینترنت داشتند، علائم سرماخوردگی یا آنفلوآنزا را نشان دادند. محققان دریافتند این علائم تحت تاثیر این واقعیت قرار داشتند که کاربران اینترنت در زمانی که از دنیای وب جدا می شدند، استرس می‌گرفتند. این چرخه استرس و آرامش به نوسان در سطوح هورمون کورتیزول منجر می‌شد که بر عملکرد سیستم ایمنی بدن تاثیر می‌گذارد.

به گفته پرفسور فیل رید از دانشکده علوم انسان و بهداشت دانشگاه سوانسی، تاثیر اینترنت بر سلامت انسان جدا از عوامل دیگر مانند افسردگی، بی‌خوابی و تنهایی بود که با سطوح بالای استفاده از جهان آنلاین مرتبط هستند. در این تحقیق، میانگین زمان صرف شده در دنیای آنلاین شش ساعت بود. اما اقلیت قابل توجهی روزانه 10 ساعت آنلاین بوده و بیشتر در سایت‌های شبکه‌های اجتماعی حضور داشتند.

در این تحقیق، جنسیت تاثیر بر سطوح اعتیاد به اینترنت نداشت اما زنان و مردان برای چیزهای متفاوتی از اینترنت استفاده می‌کردند. زنان بیشتر از اینترنت برای رسانه‌های اجتماعی و خرید استفاده ‌کردند، در حالیکه مردان بازی را ترجیح می‌دادند. اما این امر در تاثیر مخرب آن بر سیستم ایمنی تفاوتی ایجاد نمی‌کند.

منبع : اخبار علمی روز دنیا


95/6/18::: 4:8 ص
نظر()
  

 

نیازهای انسان از منظر نظریه کارن هورنای

 

خانم کارن هورنای، در سال 1885 در هامبورگ آلمان متولد شد. کودکی هورنای، اصلا تعریفی نداشت. مادرش او را طرد می‌کرد و برادر بزرگترش را بیشتر دوست می‌داشت. هورنای از 1914 تا 1918 در انستیتوی روان‌کاوی برلین به تحصیل در روان‌کاوی سنتی پرداخت. او در سال 1919 طبابت خصوصی‌اش را آغاز کرد و به عضویت هیأت علمی انستیتو درآمد. هورنای از شاگردان فروید بود اما بر خلاف فروید، نقش برتر عوامل جنسی را انکار کرده و از اعتبار نظریه ادیپی او انتقاد می‌کرد. هورنای، مفهوم لیبیدو و ساختار شخصیت فرویدی را کنار گذاشت. 

البته اینجا، قصد نداریم از نظریه شخصیت هورنای سخنی به میان آوریم بلکه هدف از نگارش این نوشتار، آشنایی با نظریه نیازهای هورنای است که شاید کمتر از نظریه شخصیت وی، شناخته شده باشد.

کارن هورنای

نظریه نیازهای هورنای

هورنای، می گوید انگیزه مهم انسانها، نیازهای آنهاست. وی در سال 1942 میلادی، ده نیاز اساسی انسانها را مطرح می کند. این نیازها، در همه افراد آدمی وجود دارند و کم و بیش، ایفای نقش می کنند.

هورنای معتقد است همه ی این نیازها، در همه ی انسانها وجود دارند اما وجه شدید آنها، حالتی روان نژندی دارد. هورنای، نیازهای افراطی روان نژندان را نیازهای نابهنجار می خواند چرا که فرد، برای رفع آنها، واکنشها، رفتارها، تصمیمات ناکارامدی خواهد داشت و برای رفع مشکلات خود، و حل مسادلش، نامعقول عمل خواهد کرد. این واکنش نامعقول، نه تنها منجر به ارضای نیاز نخواهد شد، بلکه خود، عاملی برای تشدید مشکلات و نیازها خواهد بود.

کارن هورنای، روانکاو نئوفرویدی، ده نیاز انسان را شامل این موارد می داند:

1- نیاز به محبت و تصدیق: مورد پسند دیگران بودن، نیاز همه ی انسانهاست. هرکسی علاقمند است و نیاز دارد که مورد محبت، تشویق و موافقت دیگران واقع شود و این یک نیاز طبیعی انسان محسوب می شود. اما افراط در ارضای این نیاز، باعث می شود فرد به عقیده های دیگران بیش از حد اهمیت بدهد و نمی تواند کوچکترین انتقاد یا نامهربانی را تحمل کند.

2- نیاز به پشتیبان: کسی که این نیاز را در حد نابهنجار دارد، کاملاً تسلیم دیگران است و خود را تحت حمایت قوی تر از خود قرار می دهد. در برابر مراجع قدرت، ابراز کوچکی و ارادت بیش از حدی می کند و همچون عاشقی دلباخته، به مدح آنان می پردازد. او همواره نگران است که حامی و پشتیبان خود را از دست بدهد.

3- نیاز به محدود ساختن زندگی: شاید در نگاه اول، به نظر برسد که هیچ کس چنین نیازی ندارد و همه افراد به به دنبال رشد و گسترش وضعیت زندگی خود هستند. اما این جستجوگری رشد و پیشرفت، همواره منجر به لحظه های عدم تعادل است. بنابراین، همه ی ما به نقاط پایداری در زندگی خود نیازمندیم. این نیاز، در حد افراطی منجر می شود که فرد، مدام در راستای حفظ شرایط موجود و دوری جستن از هرگونه تغییر و تفنن باشد. این نیاز در افراد، به صورت قناعت کامل، عدم حرکت به سوی تغییر و بستده کردن به آنچه که هست، می انجامد.

4- نیاز به قدرت: این نیاز، به صورت ستودن، زورمندی و توانایی و حقیر شمردن، ضعف و ناتوانی مشاهده می شود. فردی با نیاز افراطی به قدرت، علاوه بر حقیر دانستن خود در درون، دیگران را حقیر می داند تا قدرت بیشتری را جلوه گر شود، ضمن آنکه در جستجوی منابع قدرت است. صاحب این نیاز، تصور می کند که فقط با قوه و قدرت اراده، می تواند از عهده هر کاری برآید.

5- نیاز به بهره برداری از دیگران: وجود این نیاز در حالتی افراط گونه، منجر می شود فرد دائماً در فکر این باشد که از دیگران به نفع خود بهره برداری کند. و در معاملات و بازی ها هموراه برنده باشد. این گونه می تواند بر دیگران مزیت داشته باشد. طبیعی است که هر فردی، تا حدی تمایل و نیاز دارد که دیگران، خواسته هایی از وی را برآورده کنند اما جنبه های افراطی این نیاز، حالتی نوروتیک پیدا می کند.

6- نیاز به داشتن آبرو: زبانزد و مورد تأیید دیگران بودن در هر جامعه انسانی، مورد نیاز است. خصوصاً که همواره از طرف جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، پیامهایی دریافت می کنیم که به گونه ای باید بود تا دیگران ما را تأیید کنند. اما انسانی که نیاز نوروتیک به داشتن آبرو و حیثیت درد، ارزش و اعتبار خود را در تأیید دیگران می بیند و وقتی این منبع بیرونی تأیید نباشد، روان نژندی شکل می گیرد.

7- نیاز به تحسین: فردی با نیاز نابهنجار به تحسین، کسی است که برای خود، ارزش بیشتری نسبت به دیگران قابل است. خود را بسیار مورد پسند می بیند و محتاج است تا دیگران نیز او را این گونه بشناسند و همواره مورد ستایش قرار دهند.

8- نیاز به پیروزی: نیاز به پیروزی و موفقیت، یک نیاز طبیعی است اما حالت نوروتیک آن، عمدتاً از احساس ناامنی سرچشمه می گیرد. فردی که احساس ناامنی دارد، مدام تلاش می کند تا هر روز موفق باشد. به دنبال پیروزی های جدید می رود و مایل است ثروت بیشتر، قدرت بیشتر، امنیت بیشتر، موفقیت بیشتر، علم بیشتر و مدام، بیشتر و بیشتر داشته باشد تا احساس امنیت کند. هر چند که این مداوم خواستن ها، به ضرر وی تمام می شود و فشار زیادی بر وی ایجاد می کند.

9- نیاز به استقلال: نیاز به استقلال، تتقریبا از سنین کودکی شکل می گیرد و کودکی دوساله ، نیاز دارد تا حدی مستقل باشد و کم کم استقلال را که منجر به احساس توانمند بودن می شود، تجربه کند. اما فرد نوروتیک، هیچگاه نمی خواهد زیر دن دیگران باشد. همواره تمایل دارد مستقل زندگی کند. این نیازمندی، مخکوم به شکست است چرا که تأثیر نامطلوبی بر معاشرت فرد خواهد داشت.

10- نیاز به کمال: یعنی نیاز به بی عیب بودن. دارنده نابهنجار این نیاز، پیوسته بیم این دارد که مبادا مرتکب اشتباه شود و مورد انتقاد قرار گیرد. او می ترسد نقطه ضعفی از خود نشان دهد، نقصی داشته باشد که منجر به طرد وی شود. لذا تلاش می کند تا موجودی بی عیب و نقص باشد تا مورد پسند همگان قرار گیرد و ایراد و انتقادی در میان نباشد.

 منبع: تئوری های نیاز و انگیزش، تألیف اعظم رحیمی نیک.


  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >