در پاسخ به نظر چند دین ستیز و اهل ناسزا و ...به دین مبین اسلام :
چند نکته مهم ::
1-سوء استفاده نمودن ازاسلام تاریخی که در کتابهای مختلف ، آمده است،هیچ ربطی به اسلام راستین علوی و مردمی نداردو نخواهد داشت.حکام اموی،عباسی،عثمانی،و صفوی،در زیز پوشش نام اسلام دست به جنایتها و قتل و غارتها و کشورگشاییهای متعددی زدند، که در تاریخ تاحدودی بصورت صحیح و مستند ثبت است.
2-به عنوان مثال اگر در کوچه ما ، یک حادثه ای روی دهد، هر شخصی به فراخور فکر،حافظه و سواد و اعتقاداتی که در ضمیر ناخودآگاهش نهادینه شده ، و در غالب آرزو و یا تحلیلش شکل گرفته، سخنهایی ، حتی ضد و نقیض را نقل می کند.
3-اسلام راستین در همان کتاب قرآن مبین ، نهج البلاغه ، صحیفه سجادیه و .....می باشد.
غیر از قرآن کریم،هر نوشته و یاا سخنی را با ید با متد رجوع به آیات محکم قرآن و نه آیات متشابه ای که شرایط تحلیلی خاص خود را دارد و همچنین با ارجاع به سنت ثابت ، و متواترپیامبر اسلام ، که وحدت زا است سنجید.
4-ما دو نوع اسلام عمده و متضاد داشته و داریم ، اسلام امویان و یا تشیع سیاه ناله ، گریه،قمه،خرافات و اعتقاد تخدیری و باورهای تحمیلی سنتی،بدون تفکر و تدبر و خردورزی صفوی ، و اسلام راستین مردمی و عقلانی و توحیدی ، اسلام راستین علوی میباشد.
5-در اسلام تاریخی می بینیم، خاندان مروانها و اموی ها همچون یزید ها و معاویه ها و گماشتگان و مزدورانشان ، در وهله اول سر نوه همان پیامبرشان را بریدند و خاندانشان را لگد کوب سم اسبان نمودند ، و با نام اسلام ، ومثلث شوم زرو زور و تزویر ، آزادیخواهان عدالتجو را به قتل رساندند ، وبا انجام دادن جهان گشایی ها تا مرزاروپا و ... دست به غارت و کشتار بسیار زیادی زدند ، و همه این اعمال را بنام اسلام و مسلمانی انجام می دادند.
6-در اسلام تاریخی و نه اسلام توحیدی و مردمی ، بویژه دوران حاکمیت پیامبر اسلام{ص} و پیشوای آزادگان و عدالتجویان امام علی بن ابیطالب{ع}ما نه کشور گشایی داریم ، نه جنگ ابتدایی و تعرضی برای مسلمان کردن دیگر کشورها و نه زرو زور و تزویر.
7-افسانه قتل و عام بنی قریظه ، اولا سند تاریخی صحیح ندارد و دوما با آیات محکم و سنت ثابت ، متواتر، مشخص و خردپذیر حضرت محمد{ص} و حضرت امام علی{ع} کاملا مغایرت دارد.
به عنوان نمونه کتاب تاریخ تحلیلی اسلام ، نوشته:دکترجعفر شهیدی ، تا حدود زیادی به این افسانه سوزناک! و در عین حال دروغین از نوع اسرائیلیات تاریخی می پردازد و علاوه برآن نویسنده خارجی کتاب محمد پیامبری که از نو باید شناخت ، کشته شدگان جنگ بنی قریظه را در عین درگیری می داند و سوما، در تاریخ اسلام افراد وابسته و مزدور بسیاری بودند که جاعل حدیث بوده ، که دهها هزار حدیث را بنام محمد و علی و .....جعل نمودند ، که از جمله در جلد پنجم کتاب ارزنده الغدیر،نوشته مرحوم علامه امینی مکتوب شده است. توضیح بیشتر در مورد افسانه قتل صدها یهودی در جنگ بنی قریظه را ، در زمان مناسب می پردازیم.
8-برای آشنایی با روایات و احادیث جعلی ، در صورت علاقه و یا تحقیق ، می توانید به کتابهای :: تحف العقول ، صفحه405 به بعد + اصول کافی-جلد اول-صفحه85 به بعد + کتاب احتجاج-جلد اول-از صفحه 597 به بعد + جلد پنجم کتاب الغدیر، نوشته علامه امینی-درباره حدیث سازان و ..... + جلد چهارم کتاب ارزنده شرح نهج البلاغه ابن الحدید معتزلی + کتاب قرآن مبین،سوره نساء،آیه 83 + مقدمه ترجمه نهج البلاغه،دکتر افتخارزاده + مقدمه کتاب نهج الفصاحه + مقدمه کتاب پیام پیامبر، نوشته استاد خرمشاهی و استاد مسعود انصاری + اخلاق اسلامی در روابط سیاسی،نوشته مهندس عبدلعلی بازرگان،حدیث35 در مورد غلو و ... از صفحه39 الی52 + و مهمتر از همه سخنرانی و یا همان خطبه شماره 201 ، ترجمه مرحوم استاد فیض الاسلام(که البته در بعضی نسخه ها خطبه210میباشد) و ..... مراجعه نمایید. در همه منابع بالا که به فرمایش روشنگر پیشوا و رهبر آزادگان و عدالتجویان حضرت علی{ع}میپردازند ، دقیقا شناخت احادیث جعلی از غیر واقعی را مشخص نموده است.
9-حمله تازیان متعصب ، نا آگاه و بعضا نادان که اسلام قرآنی در قلبهایشان نهادینه نشده بود ، برای مشغول شدن آنها به منظور عدم واکاوی در مورد رهبری باصلاحیت امام علی(ع) و خانه نشینی او و دیگر مشکلات داخلی ، در دوران خلیفه دوم و بویژه در دوران خلیفه سوم که ایران تحت اشغال کامل اعراب در آمد ، { در واقع بخاطر فامیل دوستی افراطی ، پیری و عدم تسلط و تدبیر عثمان ، پیشکش کردن ثروت و اموال بیت المال ، و مال مردم خواری و سوءاستفاده نمودن مروانها و معاویه ها و ... ، که به قتل دردناکش منجر شد} ، دوران حاکمیت امویان در واقع درآنزمان شروع شد و برخلاف قبل از دوران فتح مکه که امویان در جبهه شرک و کفر بودند ، این بار چهره عوض نمودند و در زیر پوشش و دکان اسلام پناهی شروع به غارت-کشور گشایی و کشتار شیعیان علوی و دیگر آزادیخواهان نمودند.
فقط در دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) و دوران کوتاه زمامداری امام علی{کمتراز6سال} ، که هیچ گونه کشور ستانی و جنگ ابتدایی و تعرضی به ممالک همجوار صورت نگرفته بود ، امویان سفاک و جانی و نژاد پرست{پان عربیسم} با ادامه حملات نظامی و کشور ستانی برای کسب غنیمت و گسترش قدرت سیاسی بر مردم جهان ، مرتکب جنایتها و خیانتها ی بسیاری شدند، که استاد بزرگوار زنده یاد دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت آنرا تشریح نموده و همچنین استاد سعید نفیسی درآثارش و علاوه بر آنها دکتر محمد محمدی ملایری ، آن وطن دوست آگاه و منطقی و اندیشه ورز در 6جلدکتاب تاریخ و فرهنگ ایران ، بویژه جلد دوم وسوم آنرا بررسی و تحلیل نموده است ، که برای آشنایی با جنایت تازیان اموی که بنام اسلام و مسلمانی ، بدون هیچ دستور قرآنی و یا مطابقت با زندگی و فرمایشات محمد و علی ، دست به کسب غنیمت ، تجاوز به زنان و دختران پاک و نجیب ایرانی ، به اسارت گرفتن آنها ، و موالی خطاب کردن ایرانیان بافرهنگ و تدبیر( که از ظلم و ستم پادشاهان ناتوان ساسانی،بویژه چندسال آخر، و از جمله دریافتهای سنگین و طاقت فرسای مالیات و کفاره های به اصطلاح دینی موبدان زرتشتی! که هیچ ربطی به پیامبر بزرگ ایران زمین حضرت زرتشت(ع) ندارد ، به تنگ آمده بودند ، ندارد) زدند.
10-اندیشه و فکر را باید با استدلات منطقی و عقلانی و منطبق با سند درست ، همراه با تحلیل صحیح ، بدون هیچ حب و بغض، تعصب ، و پیشداوری جواب داد. با توهین،ناسزا و فحاشی نه تنها چیزی حل نمی شود ، بلکه مخاطب را در تفکرش هر چند نادرست باشد، ثابت تر و استوارتر می نماید.
11-یک دختر نجیب ، آگاه و وطندوست ایرانی ، و یا یک پسر و یا مرد آزاده و میهن دوست ایران زمین ، جدا از باور و مذهبش ، اهل فحاشی سنتی و یا در کلمات به اصطلاح امروزی و آنچنانی نمیباشد ، و گرنه هر چند در برخی موارد حرفی و یا تحلیلی درست و منطقی به مخاطبانش ارائه نماید ، کسی وقعی و یا احترامی به گفته ها و نوشته هایش نمی گذارد.
12- ودر پایان بهتر است بجای پیشداوریها ، فحاشی ها و عقده پراکنی ها - گفتار، افکار و اعمالمان انسانی و پسندیده و خردورزانه باشد. با عذرخواهی صمیمانه ، به این دلیل که مزاحم اوقات گرانبهایتان شدم.
بدرود.شاد و پیروز باشید. کد مقاله :: ./3
« دل متن های آزاد :: -4 »
تشیع چیست؟
جز یک باور،
درقلب و زبان و عمل.
شیعه یعنی پاک بودن ، پاک ماندن.
شیعه یعنی انسانی موحد بودن،
پشت به هر شرک و کفر ونامردمی.
شیعه یعنی یک باور
باوری زیبا و رحمانی ،-
ظلم ستیز ، صبور و استوار
شرک زدا و ایمانی،-
عاشق طبیعت و سرسبزی-
دوستدار نور و روشنایی،-
و بیزار از سیاهی،تاریکی و تباهی.
شیعه راستین علوی کیست؟
جز یک پیرو اهل عمل ،
رهرو محمد و علی.
شیعه یعنی،
از غم و ناامیدی گریزان-
همدرد با دردمندان،-
خندان با دوستان -
بخشنده نادانان ،
و هشیار، اما صبور و اهل تفکر ،-
در برابر دشمنان پیدا و پنهان.
شیعه یعنی-
عاشق مردم،
همه عشق و احساس پاک انسانی.
ای دین ستیزان پیدا و پنهان،
روی صحبتم باشماست-
نه حتی فریب خوردگان و یا نادانان!
بلکه با شما
که عامدانه دیانت را نشانه گرفته اید.
ای خاورشناسان دین ستیز-
ای قلم به دستان نا آزاده -
که ما را زار می خواهید،
و شیعیان راستین علوی را ،-
بیمار می خواهید.
تشیع ما اسلام راستین علوی-
اسلامی عاشقانه و آگاهانه،
همان اسلام ناب
شریعت خالص محمدی می باشد.
تشیع علوی ، پیرو راه محمد،علی- راه سرور آزادگاه حسین بن علی همان راه ابوذر ، - راه سلمان ایرانی. تشیع هر زمان زنده و پویا و شیعیان جاویدان و برقرار و هر دم امیدوار و پایدار.....
دل متن های آزاد :: 3
ای آنکه می پنداری
نیست از پس امروز
هرگز فردایی جاویدان.
ای آنکه می اندیشی دمادم ،
همیشه مرگ از برای پسرهمسایه است
نه نه نه!
بیخبری و نادانی
باشد خود جرم بزرگ.
*****
ای انسان عاصی
ای اسیر نفس سوداگر!
که هر دم ،
به دنبال -
گناهی، ربایی ، بلایی ، .....
و یا مال مردم خواری.
ای آنکه پله های ترقی تو
بر روی قلب دوست منست ،-
و پرش مردم آزارانه ات
بر روی آن دل-
دل دردگرفته آن کودک یتیم می باشد،-
برحذر باش از ظلم و گناه-
که چرا،-
کاخ آرزوهایت ویرانه خواهد گردید.
توچنین مست و شادان مباش!
خوابهای طلایی امروزت
عذاب سوزنده فرداها است-
و جایگاه یاس آلود فردایت،
دادگاه عدل الهی و جهنم سوزانده-
درپس فرداهای نادانسته است.
از آتش اعمال نفس پلیدت-
و یا در دادگاه عدالت الهی اسیر
و یا در دادگاه مردمان شهر ما
در همین دنیا-
آن لحظه که انتظارش را نخواهی داشت،
خشم الهی پرشتاب خواهد آمد-
و از تو تنها نام شهوت آلوده ات می ماند-
و سری پست که تنها فقط پایین است.
*****
تا دیر نگشته برخیز
راه چاره ای تو پیدا کن
چاره اش آگاهی، و کمی هم ایمان
و آنگاه یک توبه بی بازگشت-
پس برخیز
همین حالا
و نه حتی فردا
چون مرگ هر لحظه درکمین،
و پشیمانی و لب گزیدن،-
ندارد هیچ اثر.
برخیز پاک شو،آگاه شو، توبه نما
مردمی باش-
و خدایی حرف بزن.
راه برو
و کار کن-
با نان بازو و عقل خدادی ات.
برخیز این هوای نفس اسارت زا است.
برخیز،
آری برخیز،-
که فردا بسیار دیر خواهد شد.
نویسنده :: مهدی گل محمدی
عکس هنرمندارزنده شمالی استاد خوشرو، در مراسم هفتمین روز درگذشت،معلم عزیزمان،زنده یاد حاج یعقوب یعقوبعلی پور، در امامزاده اسماعیل(ع)شهرستان قائمشهر.استاد خوشرو روزگاری در آموزش و پرورش همکار آن یار سفر کرده بود.
یاد آن عاشق سفر کرده،گرامی باد و نام نیکش همیشه در قلب و جان دوستدارانش پاینده و برقرار باد.آمین.
یک انسان بافرهنگ ، خردورز ، آگاه ، و بخصوص یک شیعه راستین علوی(نه یک شیعه صفوی به قول دکتر علی شریعتی) اهل بی منطقی ، فحاشی و سبکسری نیست.
آنکه اندیشه و منطق درست دارد به فحاشی و توهین و ناسزا که کاری به غایت غیر انسانی و ضد اسلامی است مبادرت نمی ورزد.
حضرت امیر المومنین علی(ع) الگو و امام موحدان ، عدالتجویان و آزادگان جهان ، در خطبه 197نهج البلاغه ، هنگامی که شنید یارانش درجنگ صفین به لشکر شام ،دشنام میدهند، بسیار برآشفت و با لحنی توبیخ آمیز خطاب به یارانش فرمود :
من برای شما نمی پسندم که دشنام دهنده باشد ، اما اگر بجای دشنام،کردارآنها را بیان کرده و حالشان(مواضع و اندیشه های آنها )را یادآوری نمائید،اینکار از نظر گفتار بهتر و در مقام حجت و عذر موثرتر است.
و بهتر است که به جای دشنام چنین بگویید : بارخدایا خونهای ما و ایشان را از ریختن حفظ فرما و میان ما و آنها را اصلاح کن و آنانرا از گمراهیشان برهان تا کسانیکه نادان به حق است،آنرا بشناسد و آنکه حریص و شیفته گمراهی و دشمنی است از آن باز ایستد. {خطبه 197 نهج البلاغه-ترجمه : فیض الاسلام}
سرور و مولای آزاداندیشان و موحدان راستین محمدی و علوی،در نامه 14نهج البلاغه ، ترجمه : مرحوم استاد سید علینقی فیض الاسلام ، در وصیت نامه ای راهگشا ، به لشگر خود پیش از روبرو شدن با دشمن در جنگ صفین از جمله فرمود : با آنها نجنگید تا اینکه ایشان جنگ با شما را آغاز نمایند. زیرا -سپاس خدا را-که شما دارای حجت و دلیل هستید ......پس اگر به امر و خواست خداوند فرار و شکست روی داد،گریخته را نکشید، و درمانده را زخمی نکنید ، و زخم خورده را از پا در میاورید ، و زنان را با آزار رساندن(به آنها )بر میانگیزید ، هر چند دشنام به شرافت و بزرگواری شما داده ، و به سرداران و بزرگانتان، ناسزا و دشنام گویند ......در زمان جاهلیت اگر مردی،زنی را به سنگ یا چماغ می زد، بر اثر آن او را و بعد از او فرزندانش را سرنش می نمودند. { جلد پنجم-نامه ها-صفحه 800}
حالا با توجه به سخنان امام اول شیعیان راستین علوی ، ببینیم ما در کجا ی این خط و راه خدایی و مردمی ایستاده ایم، در خط پیشوای آزادگان و موحدان هستیم ، و یا خدای ناکرده در جبهه دروغ و دشنام و نفاق صفوی و امویانی چون معاویه و عمروعاص های مکار .
انشاءالله خداوند یگانه و مهربان ، همه ما انسانها را، صرف نظر از هر باور و مذهب به راه مستقیم ، هدایت نماید، و ما را ازهر گونه انحراف ، آلودگی و اعمال، پندار، و گفتارهای زشت،کفرآلود،شرک آلود، ضد خردوزی و ترقی ، وضد تکامل انسانی ، نجات دهد. آمین.
بنام هستی بخش یگانه و مهربان دوستان عزیز،خوانندگان گرامی :: در اینجا مراتب تشکر و قدردانی خودم را،از شما دوستان و سروران محترمی که با ایمیلها و نظرات و تلفنهایتان،این کمترین را مورد لطف و همدردی، بابت درگذشت معلم بزرگوارمان زنده یاد حاج یعقوب یعقوب علیپور، قرار دادید،اعلام می نمایم.
برای همه شما یاران ارجمند،عمری طولانی همراه با سلامتی،بهروزی و موفقیت در تمام امور زندگانی، در راه خدمت رسانی هر چه بهتر،پاکتر و مردمی تر، به همنوعان خویش، توام با سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی از خدای عالم آرزومندم.
هموطنان مهربان، وجود پر خیر و برکت پدران و مادران،آنقدر ارزنده و مهم است،که خداوند یگانه در کتاب زندگی ساز و خواندنی قرآن مبین، به همه انسانهای مترقی،روشنفکر و یگرنگ،یعنی همان مومنان راستین،در مورد والدین توصیه های بسیاری می کند،و به ما حتی امر می نماید، که در مقابل والدینمان،حتی در برابر پدران و مادران کافر و حق پوش،ادب و متانت و مهربانی را فراموش نکنیم،و از بکار بردن کلمه ای مانند اوف هم خودداری نماییم،تا دلهایشان نشکند.
باید تا زمانی که والدینمان در قید حیات هستند،قدرشان را بدانیم،زیرا بعد از مرگ پشیمانی دگر سودی در بر نخواهد داشت.
به مناسبت درگذشت نابهنگام عزیز و معلم و مربی گرانقدرمان،شادروان آقای یعقوب یعقوبعلی پور،شعرواره آزاد زیر را ، تقدیم حضور شما،عاشقان-پدران و مادران دلسوز ایران زمین،می نمایم، بخصوص آنهایی که وجود گرم و پشتیبان پدر را از دست داده اند.
پدر در نزد من،نوری از خدا بود
وجودش در کنار من بقا بود
به قلب سرد من نور امید بود
میان جمله پاکان روسفید بود
فدای قلب بی تابش بگردم
فدای چشم بی خوابش بگردم
بهشت جاودانی خانه تو
تمام قلب من کاشانه تو
همیشه تا ابد یادت بمانم
همیشه از دل پاکت بخوانم
پدر،ای عشق من،ای جان پناهم
بیا در خواب من،باز بین نگاهم
پدر رفت از این دنیای فانی
چه رسمی دارد،عجب این زندگانی
پدر والاترین مرد زمان بود
برایم او بزرگ و مهربان بود
صدای او برایم زندگی بود
پدر الگوی نظم و دلدادگی بود
پدر عشق بود و نور بود و صفا بود
پدر هر لحظه با من همنوا بود
پدر،مادرم را عاشقانه دوست می داشت
به قلب بچه هایش،گل عشق می کاشت
پدر یک گوهری بس قیمتی بود
پدر جانم عجب،ناب گوهری بود
بخوانم فاتحه تا شادش ببینم
همی در خواب، روی بی تابش ببینم
دوستان مهربان،عصر امروز 14روز عروج عاشقانه و عارفانه، زنده یاد دبیر یعقوبعلی پور،از این سرای گذر بود.عصر امروز، جمعی از آشنایان، دوستداران و بویژه اعضای خانواده محترم و داغدار آن سفر کرده،در امامزاده اسماعیل(ع)قائمشهر،بر روی مزارش با تلاوت آیات ایمان بخش قرآن کریم، و خواندن فاتحه و .....یاد آن یار عزیز را گرامی داشتند.
روانش شاد.یادش گرامی و نامش بر دلهای عاشقانش برقرار و پاینده باد.
با تشکر و قدردانی :: مهدی گلمحمدی،1395/6/25
آیا کافران پنداشتند میتوانند بندگانم را به جای من اولیای خود انتخاب کنند؟! ما جهنم را برای پذیرایی کافران آماده کردهایم! (102)
بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ (103)
آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده; با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند!» (104)
آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند; به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از این رو روز قیامت، میزانی برای آنها برپا نخواهیم کرد! (105)
(آری،) این گونه است! کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند! (106)
اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، باغهای بهشت برین محل پذیرایی آنان خواهد بود. (107)
آنها جاودانه در آن خواهند ماند; و هرگز تقاضای نقل مکان از آن جا نمیکنند! (108)
بگو: «اگر دریاها برای (نوشتن) کلمات پروردگارم مرکب شود، دریاها پایان میگیرد. پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد; هر چند همانند آن (دریاها) را کمک آن قرار دهیم!» (109)
بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما; (تنها) به من وحی میشود که تنها معبودتان معبود یگانه است; پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! (110)
پایان.
به نام خدای یکرنگی،صداقت و مهربانی
عید سعید قربان،عید بزرگ اخلاص،صداقت،آزادگی،فداکاری و توحید را به همه مسلمانان آزاده و موحد ایران و جهان تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
عیدتان مبارک باد.
بیاییم با خودسازی و پالایش انقلابی،درونمان را از هر گونه افکار،پندار، و اعمال کفرآلود،شرک آلود،منفی،زشت و نامردمی،پاک و تزکیه نماییم.
بیاییم با یک نیت پاک و آگاهانه انسانی و خدایی،قدم در وادی سبز توحید،اخلاص،صداقت،یگرنگی و یگانگی الهی گونه بگذاریم،و همگام با خودسازی درونی،خدایی فکر کنیم و مردمی و الهی گونه عمل نماییم،تا از نماز،روزه،حج و تمام شعائر دینی ما،خیر و برکت و منفعت مادی و معنوی،به خلق خدا و همه طبیعت برسانیم.و در آن صورت به سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی خواهیم رسید.انشاء الله.
عید قربان،عید توحید،صداقت و نزدیکی به خداوند یگانه عالم،برای نوع انسان آزاد و موحد است،تابا تکیه و توکل به حضرت حق،همراه با خودسازی و تزکیه نفس،توام با خیر و برکت و منفعت رسانی به خلق خدا،فارغ از رنگ،نژاد،زبان،مذهب و هر گونه موهومات طبقاتی،گام به گام به ترقی و تکامل دست یابیم.
عید بزرگ قربان را به همه مسلمانان جهان شادباش عرض می نماییم.مبارک.مبارک.مبارک.
نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش
اینجانب مدیر وبلاگ گروهی مجله آرامش،در گذشت آن معلم دلسوز و بزرگوار را،از طرف خود و دیگر نویسندگان این مجله به خانواده محترم زنده یاد دبیر حاج یعقوب یقوبعلی پور، و خصوصا به نویسنده عزیزمان،جناب آقای مهدی گل محمدی تسلیت عرض می نماییم.
امیدواریم خداوند یکتا و فریادرس به بازماندگان آن آموزگار سفر کرده،عمری طولانی همراه با صبر و شکیبایی عنایت اعطا فرماید.آمین.
ما را در این غم جانسوز،همراه و شریک بدانید.
روان معلم عزیزمان دبیر یعقوب یعقوبعلی پور شاد و یادش گرامی باد.
از طرف مدیریت و نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش.
شهریور1395خورشیدی.
بنام خدا
بدان یادت فراموشی ندارد
چراغ عشق خاموشی ندارد
ای معلم و ای آموزگار نظم،تلاش و مهربانی،با تعلیم و تربیتهای ارزنده شما،ما با سواد شدیم،و اینک هرچه از رشد و ترقی داریم مدیون شما و افرادی چون شما،عزیز سفر کرده امان هست.
ای آقا معلم،و ای آقای ناظم،هرگز فراموشت نخواهیم کرد،زیرا یاد نیکوی بزرگان و نام آوران هرگز از صفحه تاریخ محو نخواهد شد.
یاد تو در دلهایمان و عشق و روش و منش زیبا و انسانی ات در قلبهایمان حک شده و در رفتار و گفتارمان برای همیشه متصور و برقرار است.
روانت شاد و یادت نیکویت گرامی باد.
در اینجا فرصت را غنیمت میدانیم و مراتب همدردی و تسلیت خود را با خانواده محترم مرحوم حاج یعقوب یعقوبعلی پور،و آشنایان،دوستداران،شاگردان،و بخصوص به دوست گرامی و اندیشمندمان آقای مهدی گل محمدی،اعلام مینماییم.
برای همه شما بازماندگان صبوری و پایداری و عمری طولانی همراه با سلامتی ماندگار را آرزومندیم.
با تشکر و قدردانی ::
نویسندگان وبلاگ گروهی مجله آرامش= امید،علی،سید محمد حسینی،بهار،آزاده،و مازیار صفدری.