سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! دوستی ات را محبوب ترین چیزها برایم قرار ده، ترس از خودت را ترس آورترین چیزها نزدم قرار ده وبا شوق به دیدارت، نیازهای دنیایی را از من بِبُر . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مجله آرامش-آبان1392-شماره نهم ، مجله آرامش-بهمن1392-شماره دهم ، «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}» ، « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} » ، مجله آرامش-اسفند1391-شماره اول ، مجله آرامش-اسفند1392-شماره یازدهم ، «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}» ، «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}» ، « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } » ، پهلوی اول ، شعر و ادبیات متعهد و مردمی ، « {ش18-اسفند1396خورشیدی} » ، قرآن،آزادی و حقوق بشر ، مشاوره و روانشناسی ، مجله آرامش-فروردین1392-شماره دوم ، تاریخ معاصر ایران ، رضاشاه ، پرتوی از قرآن ، تاریخ ایران زمین ، « مجله آرامش-شهریور1393-شماره17 » ، « مجله آرامش-مهر93-شماره18» ، مجله آرامش-فروردین1393-شماره دوازدهم ، مجله آرامش-خرداد1392-شماره چهارم ، مجله آرامش-خرداد1393-شماره چهاردهم ، مجله آرامش-اردیبهشت1393-شماره سیزدهم ، مجله آرامش-مهر1392-شماره هشتم ، مناسبتها ، (مجله آرامش-تیر1393-شماره 15) ، «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}» ، مجله آرامش-تیر1392-شماره پنجم ، رضاخان ، تاریخ عصر پهلوی ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، اخلاق در قرآن ، اخلاق در قرآن ، قرآن ، آزادی و حقوق بشر ، تاریخ ایران زمین ، پهلوی اول ، رضاشاه ، « {دوره جدید،ش11،اسفند 1395خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} » ، « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } » ، پهلویها ، مجله آرامش-مرداد1392-شماره ششم ، شبه مدرنیته مستبدانه ، مجله آرامش-اردیبهشت92-شماره سوم ، « {ش17-بهمن1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-آذر93-شماره19» ، احمد شاملو ، «مجله آرامش-مرداد1393-شماره16» ، آیاتی از کتاب نور و روشنایی ، پاسخ به سوالات و شبهات قرآنی ، « {ش16-آذر1396خورشیدی} » ، « {دوره جدید،ش9،دی1395} » ، « {دوره جدید،ش10،بهمن 1395خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } ، « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } » ، « {جدید-ش14-خرداد96ش} » ، « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } » ، روان شناسی،روان درمانی اگزیستانسیال ، مناسبتهای ملی و میهنی ، مناسبتهای ملی و دینی ، ویروس کرونا؟! ، سردار سپه ، سرگرمی ، تبریک و تهنیت دوستانه... ، رضاشاه ، پهلوی اول ، فروغ فرخزاد ، عکسهای یادگاری ، فال روزانه ، « { ش 29 ، فروردین 1399خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، #نیکا_شاکرمی ، #مهسا_امینی،#ژینا_امینی ، « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} » ، « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی ، تاریخ تحلیلی ایران زمین ، تاریخ تحلیلی ایران ما ، توحید و رهایی ، «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}» ، «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}» ، آرامش ، آرامش جسم و روان ، آرامش و زندگی ، احمدشاملو ، اخبارروانشناسی و روانپزشکی ، اختلالات خواب ، اندیشه های متعهد و انسانی ، انقلاب مشروطیت ایران ، توحید،عرفان،رهایی ، جملات زندگی ساز ، خسرو گلسرخی ، دکتر شفیعی کدکنی ، دکتر علی شریعتی،هیهات مناالذله ، دکتر محمد مصدق ، دکترشفیعی کدکنی ، راه انسانیت ، تاریخ دوران پهلوی ، تاریخ زندان، پهلویها، پهلوی دوم ، پرتوی از قرآن حکیم ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی » ، « {ش19-اردیبهشت ماه1397شمسی} » ، « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} » ، « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} » ، « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } » ، « { ش25 ، اردیبهشت 1398خورشیدی } » ، « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } » ، « { ش 28 ، دی ماه 1398خورشیدی } » ، #مهسا_امینی ، « { ش20- مرداد ماه1397خورشیدی } » ، فال روزانه حافظ ، فال ، فلسفه و عرفان ، گفتگو و مصاحبه ، رضاشاه ، پهلوی اول ، ، روان درمانی اگزیستانسیال ، روان شناسی ، تسلیت ، پیام توحید و رهایی ، سیاوش کسرایی ، شعر و زندگی ، علیمردان خان بختیاری ، روزها و یادها ، کلمات راهگشاء و طلایی ، مناسبتهای ملی و مذهبی ، هموطن تسلیت و یاری ، مناسبتهای غم انگیز ملی ، ، هنر و ادبیات متعهد ایران ، مناسبتها، مناسبتهای ملی و مذهبی ، مناسبتهای ملی و باستانی ، محمدرضاشاه پهلوی ، مرتضی کیوان ، مجله آرامش-شهریور1392-شماره هفتم ، مشاوره و روانشناسی ، رهایی از اعتیاد ، مطالب دینی و اعتقادی ، مطالب روانشناسی ، مقالات جامعه شناسی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :17
بازدید دیروز :149
کل بازدید :501232
تعداد کل یاداشته ها : 483
103/9/14
11:52 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
aramesh[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
« اسفند1391-شماره اول »[32] « فروردین1392-شماره دوم »[11] « اردیبهشت1392-شماره سوم »[4] خرداد1392-شماره چهارم[10] « تیر1392-شماره پنجم »[7] « مرداد1392-شماره ششم »[6] « شهریور1392-شماره هفتم »[1] « مهر1392-شماره هشتم »[8] « آبان1392-شماره نهم »[107] « بهمن1392-شماره دهم »[66] « اسفند1392-شماره یازدهم »[26] « فروردین1393-شماره دوازدهم »[10] « اردیبهشت1393-شماره سیزدهم »[9] « خرداد1393-شماره چهاردهم »[9] « مجله آرامش-تیر1393-شماره 15 »[7] « مجله آرامش-مرداد1393-شماره 16 »[3] « مجله آرامش-شهریور1393-شماره 17 »[11] « مجله آرامش-مهر93-شماره18»[13] « مجله آرامش-آذر93-شماره19»[5] « مجله آرامش-بهمن93-شماره20 »[4] «{دوره جدید،ش1،فروردین1395}»[45] «{دوره جدید،ش2،اردیبهشت1395}»[7] «{دوره جدید،ش3،خرداد1395}»[2] «{دوره جدید،ش4،تیرماه 1395}»[19] «{دوره جدید،ش5،مرداد 1395}»[2] «{دوره جدید،ش6،شهریور 1395}»[21] « {دوره جدید،ش7،مهر 1395} »[5] « {دوره جدید،ش8/ 30آذر95خورشیدی} »[1] « {دوره جدید،ش9،دی 1395} »[2] « {دوره جدید،ش10،بهمن1395} »[4] « {دوره جدید،ش11،اسفند1395} »[6] « {د ج،ش12،فروردین ماه1396خورشیدی} »[36] « {جدید،ش13،اردیبهشت1396خورشیدی} »[2] « {جدید-ش14-خرداد96ش} »[3] « {ش15-تیرماه1396خورشیدی} »[1] « {ش16-آذر1396خورشیدی} »[3] « {ش17-بهمن1396خورشیدی} »[4] « {ش۱۸-اسفند1396خورشیدی} »[16] « {ش19-اردیبهشت ماه1397خ»[4] « { ش20- تیرماه1397خورشیدی } »[3] « { ش21- مرداد ماه1397خورشیدی } »[1] « { ش22 ، بهمن ماه1397خورشیدی } »[2] « { ش23 ، اسفند ماه 1397خورشیدی } »[6] « { ش24 ، فروردین 1398خورشیدی } »[4] « { ش25 ، اردیبهشت1398خورشیدی } »[1] « { ش26 ، مرداد1398خورشیدی } »[1] « { ش27 ، شهریورماه1398خورشیدی } »[17] « { ش 28 ، آبان ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 29 ، دی ماه 1398خورشیدی } »[1] « { ش 30 ، فروردین 1399خورشیدی } »[7] « { ش 31 ، اردیبهشت 1399خورشیدی } »[2] 《 ش32-شهریور 1399خورشیدی 》[1] 《 ش33-مهر 1399خورشیدی 》[1] 《 ش34-آبان 1399خورشیدی 》[4] 《 ش35- آذر 1399خورشیدی 》[2] « ش36 ، اسفند 1399خورشیدی »[1] « شماره37، فروردین1400خورشیدی »[18] « شماره 38،اردیبهشت1400خورشیدی »[32] « شماره 39، خرداد 1400خورشیدی »[1] « شماره 40 ، مردادماه 1400خورشیدی »[3] « شماره 41 ، شهریور 1400خورشیدی »[3] « شماره 42 ، آبان ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره 43 ، دی ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره44 ، بهمن ماهِ 1400خورشیدی »[2] « شماره45 ، فروردین 1401خورشیدی »[1] « شماره46 ، خرداد ماه 1401خورشیدی »[5] « شماره47 ، مرداد ماه 1401خورشیدی »[2] « شماره48 ، شهریورِ1401خورشیدی »[6] « شماره49 ، مهرماه1401خورشیدی »[2] «شماره50،اسفندماه1401خورشیدی»[9] «شماره51،فروردین1402خورشیدی»[3] «شماره52،اردیبهشت1402خورشیدی»[1] «شماره53،خرداد1402خورشیدی»[7] «شماره54تیرماهِ1402خورشیدی»[3] «شماره55مرداد1402خورشیدی»[3] «ش56آبان1402خورشیدی»[2] «ش57-آذر1402خورشیدی»[4] «ش58-دی1402خورشیدی»[3] «ش59 -اسفند1402خورشیدی»[3] «ش60-فروردین1403خ»[1] «ش61-اردیبهشت1403خ»[1] «ش62-شهریور -1403خ»[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) مجله آرامش « تارنمای شخصی مهدی گل محمدی » لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani قاصدک جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مجله پیام توحید مهندس محی الدین اله دادی بلوچستان نشریه حضور مسیر عرشیان تراوشات یک ذهن زیبا پاتوق دوستان غزل عشق کلینیک تخصصی پوست و تناسب اندام-ایده آل بابای آسمانی محمد قدرتی یه دختره تنها شاه تورنیوز Note Heart غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... wanted دفتر احسان رویابین تینا!!!! عرفان وادب کاروجدان allah is my lord منتظر باران فرهنگی بهار عشق شناخت کافی ღای دریغاღ خط خطی ها عدالت جویان نسل بیدار سینا حاج زاده HADAFE SORKH ghamzade رویایی زندگی کردن... جامع ترین وبلاگ خبری مقاله های تربیتی ارتــــش ســــرخ///AK زازران ♥®♥شایگان خواندنی های ایران جهان دانشجو دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر آسمان آبی پنجره ای رو به باغ مجله پارسی نامه سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ مجله الکترونیکی گوناگون مجله جهان داستان آموزش زبان دات کام مجاز نیوز طب سنتی خبرگزاری آریا تارنمای مهدی گل محمدی-2 سرزمین عجایب-برترین ترفندهای وب آموزش بورس

رهروان حسینی اربعین تسلیت

هیهات منا الذله
راه پاک و سرخ حسینی تنها راه نجات نوع بشر.
اربعین سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) ، شاخص ، الگو و امامِ رهپویانِ حقیقت ، انسانیت و رهایی را ؛
به همه آزادگان ، آزادیخواهان ، عدالتجویان و موحدانِ راستین ایران و جهان ، و بویژه به تمامی شیعیان و مسلمانان علوی و محمدی در تمام نقاط عالم تسلیت باد.

  

جاودانه شدنِ زنده یاد #مهسا_امینی

مهسا امینی

درگذشت زنده یاد مهسا امینی

مهسا امینی درگذشت.
/ دایی او خبر را تایید کرد.
دایی مهسا امینی در گفت‌وگوی کوتاهی با سایت اعتمادآنلاین درگذشت او را تایید کرد.
مهسا امینی دختر سنندجی که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد دچار حادثه شده و به کما رفته بود ، دقایقی پیش درگذشت. دایی مهسا امینی در گفت‌وگوی کوتاهی با اعتمادآنلاین درگذشت او را تایید کرد.
به گزارش خبرآنلاین ، ساعاتی پیش تر ، دایی مهسا امینی در گفت و گوی دیگری با روزنامه اینترنتی فراز ، از فوت مهسا امینی خبر داده بود. مقامات و نهادهای مسئول ، هنوز درباره وضعیت حیات مهسا امینی ، اطلاع رسانه ای رسمی نکرده اند. ___________________________________
بنام خدایِ یاری رسان و فریاد رَسِ خلایق
پروازِ دریغ انگیز و سوزناک دختر جوان22ساله کرد ایران زمین، زنده یاد بانو مهساامینی را به خانواده و بستگان داغدارش ، بویژه به مادر و پدر سوگوارش از صمیم قلب ، تسلیت عرض مینمائیم ، و امیدواریم ما هموطنان اشکبار را در این درد و مصیبت وارده پذیرا باشید.
مهسا به سوی دیار حق و روشنایی پرواز کرد ، و نامش ، یادش و راهش در خاکِ پاک و مقدسِ میهن ما ، جاوادانه تاریخ زنده ایران زمین ، سرزمینِ عاشقانِ آزادی ، عدالت و آزادگی شد.
روانش شاد و آرام ، و یاد این نونهال و نوگلِ ایرانی هر دم ، سَرسبز و گرامی باد.
تارنمای گروهی مجله آرامش.
شهریور1401خورشیدی.

  

درگذشت عباس معروفی

‍ ‍ بیوگرافی عباس معروفی رمان نویس و همسرش با علت فوت + عکس زندگی و درگذشت-قسمت اول-1
عباس معروفی زاده? 27 اردیبهشت 1336 در تهران، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، شاعر، ناشر و روزنامه‌نگار و نویسنده ایرانی 10 شهریور 1401 درگذشت.
در ادامه بیوگرافی و زندگینامه عباس معروفی از سمفونی مردگان تا سال بلوا و همسر و فرزندانش همراه با سوابق و کتاب و رمان های عباس معروفی و آثار وی و علت فوت و درگذشت عباس معروفی نویسنده رمان سمفونی مردگان و سال بلوا و مجموعه اشعار را ببینیم.
او علاوه بر نویسندگی رمان، در زمینه نمایش نویسی و شعر و ادبیات و روزنامه نگاری نیز فعالیت داشت و مدیر مسئول مجلات گردون و آیینه اندیشه و مجله موسیقی بود. او فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد و در دهه شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصه ادبیات ایران به شهرت رسید.
عباس معروفی بچه بازارچه نایب السلطنه تهران و فرزند ایران بود. دیپلمه ریاضی از دبیرستان مروی، و فارغ‌التحصیل هنرهای زیبای تهران در رشته ادبیات دراماتیک است و حدود یازده سال معلم ادبیات در دبیرستان‌های هدف و خوارزمی تهران بود.

نخستین مجموعه داستان او با نام «روبروی آفتاب» در سال 1359 در تهران منتشر شد. پیش از آن داستان‌های او در برخی مطبوعات به چاپ می‌رسید. در سال 1366 به عنوان مدیر اجراهای صحنه‌ای، مدیر ارکستر سمفونیک تهران، و مدیر روابط عمومی بیش از 500 کنسرت موسیقی از هنرمندان مختلف کشور به اجرا درآورد که از تلاش‌های شبانه‌روزی اوست. مجله? موسیقی «آهنگ» نیز به سردبیری او در همین دوران انتشار یافت.
سوابق سال های فعالیت
عباس معروفی نویسنده و رمان‌نویس ایرانی فعالیت های خود را از سال 1355 آغاز کرد و پس از مدتی با خلق آثاری چون سمفونی مردگان و سال بلوا به شهرت رسید. او از جمله شاگردان دکتر رضا براهنی در دهه چهل و یکی از چهره‌های اصلی ادبیات معاصر ایران بود. انتقال نشر گردون به اروپا و راه‌اندازی یک کتابفروشی بزرگ در خیابان «کانت» برلین از جمله فعالیت‌های غیر نوشتاری این نویسنده نسبتا جنجالی در خارج از ایران بود.
همسر و فرزند عباس معروفی :
مرحوم عباس معروفی با اکرم ابویی ازدواج کرد. در برخی رسانه ها نامی از پونه ایرانی به عنوان همسرش نام برده است که منبع موثقی ندارد. خانم اکرم ابویی در سال 1343 در تهران متولد شد. او فارغ التحصیل آکادمی هنر در آلمان است و در برلین زندگی می‌کند. اکرم ابویی علاوه بر تدریس نقاشی تاکنون نمایشگاه های انفرادی و گروهی مختلفی را برگزار کرده است هم چنین او سه کتاب از مجموعه آثار خود با نام‌های نگاهی به آن سوی جهان، طرح‌ها و اینک تولد منتشر کرده است. عباس معروفی یک دختر دارد که درباره مراسم تشییع و خاکسپاری پدرش گفتگو کرده است.
زندگی در آلمان ::
معروفی از سال‌ها پیش به آلمان مهاجرت کرده بود و در ایران زندگی نمی کرد و برای امرار معاش و گذران زندگی مدتی در پذیرش هتلی در یکی از شهرهای آلمان مشغول به کار بود. او پس از خروج از ایران ابتدا به پاکستان و سپس به آلمان رفت و مدتی از بورس «خانه هاینریش بل» بهره گرفت؛ و یک سال هم به عنوان مدیر در آن خانه کار کرد. پس از آن «خانه هنر و ادبیات هدایت» بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا را در خیابان کانت برلین، بنیاد نهاد و به کار کتابفروشی مشغول شد؛ و کلاس‌های داستان‌نویسی خود را نیز در همان محل تشکیل داد. چاپخانه و نشر گردون هم در همین مکان برقرار است او پس از مهاجرت نیز فعالیت های ادبی خود را ادامه داد و در آن‌جا هم نویسندگی را ادامه داد.
مجله گردون معروفی در سال 1369 مجله ادبی «گردون» را تاسیس کرد و سردبیری آنرا برعهده گرفت و به‌طور جدی به کار مطبوعات ادبی روی آورد. یکی از مهم‌ترین اقدامات مجله گردون طرح موضوع فعالیت مجدد کانون نویسندگان ایران بود.
او همچنین بنیان‌گذار سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان است.
بیماری سرطان عباس معروفی ::
عباس معروفی نویسنده، روزنامه‌نگار و ناشر برجسته ایرانی در یادداشتی که در صفحه شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده از آخرین وضعیت جسمانی پس از ابتلا به بیماری سرطان خود گفته است.

بیوگرافی عباس معروفی رمان نویس و همسرش با علت فوت + عکس زندگی و درگذشت-قسمت دوم و پایانی-2
بیماری سرطان عباس معروفی ::
عباس معروفی نویسنده، روزنامه‌نگار و ناشر برجسته ایرانی در یادداشتی که در صفحه شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده از آخرین وضعیت جسمانی پس از ابتلا به بیماری سرطان خود گفته است.
عباس معروفی نوشت: گفتی از حال خودم بنویسم. حالا دیگر هجده ماه است که از نان، عدس پلو با پنیر و نیمرو، پسته، و … فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است به قول پُل سلان صبح می‌نوشم و عصر می‌نوشم. یک سوپ آبکی که توش دو تا قارچ معلق می‌زند، یا شیرموزی که برام می‌فرستند. فقط می‌نوشم و می‌نوشم. و کدام‌شان نگفته بود: «لذتی در خوردن هست که در نوشیدن نیست»؟
سرطان ویرانگرست، و بدتر از آن جراحی‌هاش که بخش‌هایی از بدنت را بردارند دور بریزند. یک تکه استخوان ساقم را گذاشته‌اند جای فک، نصف زبانم را از انتها برداشته تکه‌ای از ماهیچه ر‌انم پیوند زده‌اند، هفت سانت شاهرگم را کوتاه کرده‌اند، دندان‌هام، و بعد هم متاستازی که تومور مغزی شد و از جمجمه‌ام بیرون کشیدند. اگر بزرگواری و مراقبت رفیق‌های نازنینم پروفسور رحمان‌زاده، و پزشک خوبم بهمن مصلحی نبود، نمی‌دانم چی می‌شد. وجود فرشتگان به من می‌گوید تو خوش‌اقبال‌ترین آدم این شهری، و زندگی سرشار از امید و زیبایی ست. می‌خواهم زنده بمانم، شهرزاد درونم را به‌هوش نگه دارم، داستان بنویسم و بلا از فرزندان مردم بگردانم دیروز سورملینا بال‌هاش را گشود، بغلش کردم.


عباس معروفی درگذشت + علت فوت و درگذشت و بیوگرافی :
عباس معروفی صبح 10 شهریور 1401 بر اثر بیماری سرطان در آلمان در سن 65 سالگی درگذشت. او در شهریور 1399 نخستین بار از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد و در ماه های اخر عمر وی خبرها از وخامت حال او حکایت داشت.
رمان های عباس معروفی
سمفونی مردگان (1368) سال بلوا (1371) پیکر فرهاد (1381) فریدون سه پسر داشت (1382) ذوب شده (1388) تماما مخصوص (1389) نام تمام مردگان یحیاست (1397)
مجموعه داستان
روبروی آفتاب (1359) آخرین نسل برتر (1365) عطر یاس (1371) دریاروندگان جزیره آبی‌تر (1382) شاهزاده برهنه (1397) چرخ گردون با گل‌ریز عباس پور (2015) کتاب دوم با گل‌ریز عباس پور (2015) نامه‌های عاشقانه و منظومه‌ی عین‌القضات و عشق (2011) چهل ساله تر از پیامبر(2008 )
جوایز و افتخارات ::
جایزه هلمن هامت (مشترکاً با هوشنگ گلشیری) 1996 جایزه روزنامه‌نگار آزاده سال، اتحادیه روزنامه‌نگاران کانادا، 1996 جایزه «بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سور کامپ»، برای رمان سمفونی مردگان 2001 برنده جایزه بنیاد ادبی آرتولد تسوایگ در سال 2002

پایان. 

  

روزپدرمبارک.....ولادت باسعادت مولای آزادگی و عدالت ، حضرت امیرالمومنان علی(ع) و روز پدر را به همه موحدان و آزادگان ایران و جهان ، و بخصوص به عموم پیروان و شیعیان آن امام هُمام تبریک و شادباش عرض مینمائیم. مبارک.مبارک.مبارک......

روزپدرمبارک.....مبارک.مبارک.مبارک......


  
  

آنها می‏خواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند; ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم! (70)

 


و او و لوط را به سرزمین (شام) -که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم! (71)

 


و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی بخشیدیم; و همه آنان را مردانی صالح قرار دادیم! (72)

 


و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‏کردند; و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم; و تنها ما را عبادت می‏کردند. (73)

 


و لوط را (به یاد آور) که به او حکومت و علم دادیم; و از شهری که اعمال زشت و کثیف انجام می‏دادند، رهایی بخشیدیم; چرا که آنها مردم بد و فاسقی بودند! (74)

 


و او را در رحمت خود داخل کردیم; و او از صالحان بود. (75)

 


و نوح را (به یاد آور) هنگامی که پیش از آن (زمان، پروردگار خود را) خواند! ما دعای او را مستجاب کردیم; و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم; (76)

 


و او را در برابر جمعیتی که آیات ما را تکذیب کرده بودند یاری دادیم; چرا که قوم بدی بودند; از این رو همه آنها را غرق کردیم! (77)

 


و داوود و سلیمان را (به خاطر بیاور) هنگامی که درباره کشتزاری که گوسفندان بی شبان قوم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه کرده) بودند، داوری می‏کردند; و ما بر حکم آنان شاهد بودیم. (78)

 


ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان فهماندیم; و به هر یک از آنان (شایستگی) داوری، و علم فراوانی دادیم; و کوه‏ها و پرندگان را با داوود مسخر ساختیم، که (همراه او) تسبیح (خدا) می‏گفتند; و ما این کار را انجام دادیم! (79)

 


و ساختن زره را بخاطر شما به او تعلیم دادیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند; آیا شکرگزار (این نعمتهای خدا) هستید؟ (80)

و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم، که بفرمان او بسوی سرزمینی که آن را پربرکت کرده بودیم جریان می‏یافت; و ما از همه چیز آگاه بوده‏ایم. (81)

 


و گروهی از شیاطین (را نیز مسخر او قرار دادیم، که در دریا) برایش غواصی می‏کردند; و کارهایی غیر از این (نیز) برای او انجام می‏دادند; و ما آنها را (از سرکشی) حفظ می‏کردیم! (82)

 


و ایوب را (به یاد آور) هنگامی که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالی و مشکلات به من روی آورده; و تو مهربانترین مهربانانی!» (83)

 


ما دعای او را مستجاب کردیم; و ناراحتیهایی را که داشت برطرف ساختیم; و خاندانش را به او بازگرداندیم; و همانندشان را بر آنها افزودیم; تا رحمتی از سوی ما و تذکری برای عبادت‏کنندگان باشد. (84)

 


و اسماعیل و ادریس و ذاالکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند. (85)

 


و ما آنان را در رحمت خود وارد ساختیم; چرا که آنها از صالحان بودند. (86)

 


و ذاالنون ( یونس) را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت; و چنین می‏پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت; (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها(ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزهی تو! من از ستمکاران بودم! » (87)

 


ما دعای او را به اجابت رساندیم; و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم; و این گونه مؤمنان را نجات می‏دهیم! (88)

 


و زکریا را (به یاد آور) در آن هنگام که پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندی به من عطا کن); و تو بهترین وارثانی!» (89)

 


ما هم دعای او را پذیرفتیم، و یحیی را به او بخشیدیم; و همسرش را (که نازا بود) برایش آماده (بارداری) کردیم; چرا که آنان (خاندانی بودند که) همواره در کارهای خیر بسرعت اقدام می‏کردند; و در حال بیم و امید ما را می‏خواندند; و پیوسته برای ما (خاضع و) خاشع بودند. (90)

 


و به یاد آور زنی را که دامان خود را پاک نگه داشت; و ما از روح خود در او دمیدیم; و او و فرزندش ( مسیح) را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم! (91)

 


این (پیامبران بزرگ و پیروانشان) همه امت واحدی بودند (و پیرو یک هدف); و من پروردگار شما هستم; پس مرا پرستش کنید! (92)

 


(گروهی از پیروان ناآگاه آنها) کار خود را به تفرقه در میان خود کشاندند; (ولی سرانجام) همگی بسوی ما بازمی‏گردند! (93)

 


و هر کس چیزی از اعمال شایسته بجا آورد، در حالی که ایمان داشته باشد، کوشش او ناسپاسی نخواهد شد; و ما تمام اعمال او را (برای پاداش) می‏نویسیم. (94)

 


و حرام است بر شهرها و آبادیهایی که (بر اثر گناه) نابودشان کردیم (که به دنیا بازگردند;) آنها هرگز باز نخواهند گشت! (95)

 


تا آن زمان که «یاجوج‏» و «ماجوج‏» گشوده شوند; و آنها از هر محل مرتفعی بسرعت عبور می‏کنند. (96)

 


و وعده حق ( قیامت) نزدیک می‏شود; در آن هنگام چشمهای کافران از وحشت از حرکت بازمی‏ماند; (می‏گویند:) ای وای بر ما که از این (جریان) در غفلت بودیم; بلکه ما ستمکار بودیم! (97)

 


شما و آنچه غیر خدا می‏پرستید، هیزم جهنم خواهید بود; و همگی در آن وارد می‏شوید. (98)

 


اگر اینها خدایانی بودند، هرگز وارد آن نمی‏شدند! در حالی که همگی در آن جاودانه خواهند بود. (99)

 


برای آنان در آن ( دوزخ) ناله‏های دردناکی است و چیزی نمی‏شنوند. (100)

 


(اما) کسانی که از قبل، وعده نیک از سوی ما به آنها داده شده ( مؤمنان صالح) از آن دور نگاهداشته می‏شوند. (101)

 


آنها صدای آتش دوزخ را نمی‏شوند; و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند. (102)

 


وحشت بزرگ، آنها را اندوهگین نمی‏کند; و فرشتگان به استقبالشان می‏آیند، (و می‏گویند:) این همان روزی است که به شما وعده داده می‏شد! (103)

 


در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می‏پیچیم، (سپس) همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم، آن را بازمی‏گردانیم; این وعده‏ای است بر ما، و قطعا آن را انجام خواهیم داد. (104)

 


در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته‏ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد! س‏ذللّه (105)

 


در این، ابلاغ روشنی است برای جمعیت عبادت‏کنندگان! (106)

 

ادامه دارد.


  

همانان که از پروردگارشان در نهان می‏ترسند، و از قیامت بیم دارند! (49)

و این (قرآن) ذکر مبارکی است که (بر شما) نازل کردیم; آیا شما آن را انکار می‏کنید؟! (50)

 

ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم; و از (شایستگی) او آگاه بودیم... (51)

 

آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: «این مجسمه‏های بی‏روح چیست که شما همواره آنها را پرستش می‏کنید؟!» (52)

 

گفتند: «ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت می‏کنند.» (53)

 

گفت: «مسلما هم شما و هم پدرانتان، در گمراهی آشکاری بوده‏اید!» (54)

 

گفتند: «آیا مطلب حقی برای ما آورده‏ای، یا شوخی می‏کنی؟!» (55)

 

گفت: «(کاملا حق آورده‏ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده; و من بر این امر، از گواهانم! (56)

و به خدا سوگند، در غیاب شما، نقشه‏ای برای نابودی بتهایتان می‏کشم!» (57)

 

سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب)، همه آنها -جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه کرد; شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)! (58)

 

(هنگامی که منظره بتها را دیدند،) گفتند: «هر کس با خدایان ما چنین کرده، قطعا از ستمگران است (و باید کیفر سخت ببیند)!» (59)

 

(گروهی) گفتند: «شنیدیم نوجوانی از (مخالفت با) بتها سخن می‏گفت که او را ابراهیم می‏گویند.» (60)

 

(جمعیت) گفتند: «او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، تا گواهی دهند!» (61)

 

(هنگامی که ابراهیم را حاضر کردند،) گفتند: «تو این کار را با خدایان ما کرده‏ای، ای ابراهیم؟! س‏ذللّه (62)

 

گفت: «بلکه این کار را بزرگشان کرده است! از آنها بپرسید اگر سخن می‏گویند!» (63)

 

آنها به وجدان خویش بازگشتند; و (به خود) گفتند: «حقا که شما ستمگرید!» (64)

 

سپس بر سرهایشان واژگونه شدند; (و حکم وجدان را بکلی فراموش کردند و گفتند:) تو می‏دانی که اینها سخن نمی‏گویند! (65)

 

(ابراهیم) گفت: «آیا جز خدا چیزی را می‏پرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی به شما می‏رساند! (نه امیدی به سودشان دارید، و نه ترسی از زیانشان!) (66)

 

اف بر شما و بر آنچه جز خدا می‏پرستید! آیا اندیشه نمی‏کنید (و عقل ندارید)؟! (67)

 

گفتند: «او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است!» (68)

 

(سرانجام او را به آتش افکندند; ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!» (69)

 

آنها می‏خواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند; ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم! (70)

 

و او و لوط را به سرزمین (شام) -که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم! (71)

 

ادامه دارد.


  
#آیاتی_از_کتاب_نور_و_روشنایی

سوره حمد فاتحه -سوره الفاتحه SURA 1. Fatiha
( سوره الفاتحه -سوره 1- تعداد آیه7 )



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (1)

الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (2)

 الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (3)

 مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (4)

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5)

 اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (6)

 صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ (7)




ترجمه فارسی سورة الفاتحة ::

 به نام خداوند بخشنده و مهربان (1)

ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. (2)

(خداوندی که) بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته). (3)

(خداوندی که) مالک روز جزاست. (4)

(پروردگارا!) تنها تو را می‏پرستیم; و تنها از تو یاری می‏جوییم. (5)

ما را به راه راست هدایت کن... (6)

راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی; نه کسانی که بر آنان غضب کرده‏ ای; و نه گمراهان. (7)



ترجمه انگلیسی قرآن کریم ::
 

SURA 1. Fatiha, or the Opening Chapter

1. In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.

2. Praise be to Allah, the Cherisher and Sustainer of the worlds;

3. Most Gracious, Most Merciful;

4. Master of the Day of Judgment.

5. Thee do we worship, and Thine aid we seek.

6. Show us the straight way,

7. The way of those on whom Thou hast bestowed Thy Grace, those whose [portion]

is not wrath, and who go not astray.

 
#آیاتی_از_قرآن_کریم

100/2/10::: 10:47 ص
نظر()
  

آیاتی از کتاب نور و روشنایی ؛


این قسمت ::


( سورة مبارکه لقمان )


 


به نام خداوند بخشنده و مهربان



الم (1)



این آیات کتاب حکیم است (کتابی پرمحتوا و استوار)! (2)



مایه هدایت و رحمت برای نیکوکاران است. (3)



همانان که نماز را برپا می‏دارند، و زکات را می‏پردازند و آنها به آخرت یقین دارند. (4)



آنان بر طریق هدایت از پروردگارشانند، و آنانند رستگاران! (5)



و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می‏خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند; برای آنان عذابی خوارکننده است! (6)



و هنگامی که آیات ما بر او خوانده می‏شود، مستکبرانه روی برمی‏گرداند، گویی آن را نشنیده است; گویی اصلا گوشهایش سنگین است! او را به عذابی دردناک بشارت ده! (7)



(ولی) کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، باغهای پرنعمت بهشت از آن آنهاست; (8)




جاودانه در آن خواهند ماند; این وعده حتمی الهی است; و اوست عزیز و حکیم (شکست‏ ناپذیر و دانا). (9)




(او) آسمانها را بدون ستونی که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه‏هایی افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‏ ای روی آن منتشر ساخت; و از آسمان آبی نازل کردیم و بوسیله آن در روی زمین انواع گوناگونی از جفتهای گیاهان پر ارزش رویاندیم. (10)




این آفرینش خداست; اما به من نشان دهید معبودانی غیر او چه چیز را آفریده‏اند؟! ولی ظالمان در گمراهی آشکارند. (11)




ما به لقمان حکمت دادیم; (و به او گفتیم:) شکر خدا را بجای آور هر کس شکرگزاری کند، تنها به سود خویش شکر کرده; و آن کس که کفران کند، (زیانی به خدا نمی‏رساند); چرا که خداوند بی‏ نیاز و ستوده است. (12)




(به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه می‏کرد- گفت: س‏خ‏للّه پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.» (13)




و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم; مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه‏ای را متحمل می‏شد)، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می‏یابد; (آری به او توصیه کردم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما)به سوی من است! (14)




و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری (بلکه می‏دانی باطل است)، از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنیا به طرز شایسته‏ ای رفتار کن; و از راه کسانی پیروی کن که توبه‏ کنان به سوی من آمده‏ اند; سپس بازگشت همه شما به سوی من است و من شما را از آنچه عمل می‏کردید آگاه می‏کنم. (15)




پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی (کار نیک یا بد) باشد، و در دل سنگی یا در (گوشه‏ای از) آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت برای حساب) می‏آورد; خداوند دقیق و آگاه است! (16)




پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو می‏رسد شکیبا باش که این از کارهای مهم است! (17)




(پسرم!) با بی‏ اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد. (18)




(پسرم!) در راه‏ رفتن، اعتدال را رعایت کن; از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‏ ترین صداها صدای خران است. (19)




آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره خدا مجادله می‏کنند! (20)




و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید!»، می‏گویند: «نه، بلکه ما از چیزی پیروی می‏کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم!»آیا حتی اگر شیطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان کند (باز هم تبعیت می‏کنند)؟! (21)




کسی که روی خود را تسلیم خدا کند در حالی که نیکوکار باشد، به دستگیره محکمی چنگ زده (و به تکیه‏گاه مطمئنی تکیه کرده است); و عاقبت همه کارها به سوی خداست. (22)




و کسی که کافر شود، کفر او تو را غمگین نسازد; بازگشت همه آنان به سوی ماست و ما آنها را از اعمالی که انجام داده‏ اند (و نتایج شوم آن) آگاه خواهیم ساخت; خداوند به آنچه درون سینه‏ هاست آگاه است. (23)




ما اندکی آنها را از متاع دنیا بهره‏مند می‏کنیم، سپس آنها را به تحمل عذاب شدیدی وادار می‏سازیم! (24)




و هرگاه از آنان سؤال کنی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما می‏گویند: «الله س‏ذللّه، بگو: «الحمد لله (که خود شما معترفید)!» ولی بیشتر آنان نمی‏دانند! (25)




آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، چرا که خداوند بی‏ نیاز و شایسته ستایش است! (26)




و اگر همه درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام می‏شود ولی کلمات خدا پایان نمی‏گیرد; خداوند عزیز و حکیم است. (27)




آفرینش و برانگیختن (و زندگی دوباره) همه شما (در قیامت) همانند یک فرد بیش نیست; خداوند شنوا و بیناست! (28)




آیا ندیدی که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل می‏کند، و خورشید و ماه را مسخر ساخته و هر کدام تا سرآمد یعنی به حرکت خود ادامه می‏دهند؟! خداوند به آنچه انجام می‏دهید آگاه است. (29)




اینها همه دلیل بر آن است که خداوند حق است، و آنچه غیر از او می‏خوانند باطل است، و خداوند بلند مقام و بزرگ مرتبه است! (30)



#آیاتی_از _کتاب_قرآن_مبین


والسلام.


  

«پرتوی از قرآن103-سوره الانبیاء-3»

 

 

سوره 21: الأنبیاء - جزء 17 - ترجمه : شادروان محمدمهدی فولادوند.

 

 

 

 

وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ (32)

 

و آسمان را سقفى محفوظ قرار دادیم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه‏ هاى آن اعراض مى کنند (32)

 

 

 

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (33)

 

و اوست آن کسى که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مدارى [معین] شناورند (33)

 

 

 

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ (34)

 

و پیش از تو براى هیچ بشرى جاودانگى [در دنیا] قرار ندادیم آیا اگر تو از دنیا بروى آنان جاویدانند (34)

 

 

 

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ (35)

 

هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوى ما بازگردانیده مى ‏شوید (35)

 

 

 

وَإِذَا رَآکَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی یَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ وَهُمْ بِذِکْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ کَافِرُونَ (36)

 

و کسانى که کافر شدند چون تو را ببینند فقط به مسخره‏ ات مى‏ گیرند [و مى‏ گویند] آیا این همان کس است که خدایانتان را [به بدى] یاد مى ‏کند در حالى که آنان خود یاد [خداى] رحمان را منکرند (36)

 

 

 

خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ (37)

 

انسان از شتاب آفریده شده است به زودى آیاتم را به شما نشان مى‏ دهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهید (37)

 

 

 

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (38)

 

و مى‏ گویند اگر راست مى‏ گویید این وعده [قیامت] کى خواهد بود (38)

 

 

 

لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لَا یَکُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ (39)

 

کاش آنان که کافر شده‏ اند مى‏ دانستند آنگاه که آتش را نه از چهره ‏هاى خود و نه از پشتشان بازنمى‏ توانند داشت و خود مورد حمایت قرار نمى‏ گیرند [چه حالى خواهند داشت] (39)

 

 

 

بَلْ تَأْتِیهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ (40)

 

بلکه [آتش] به طور ناگهانى به آنان مى ‏رسد و ایشان را بهت‏زده مى ‏کند [به گونه‏ اى] که نه مى‏ توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى ‏شود (40)

 

 

 

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ (41)

 

و مسلما پیامبران پیش از تو [نیز] مورد ریشخند قرار گرفتند پس کسانى که آنان را مسخره میکردند [سزاى] آنچه که آن را به ریشخند مى‏ گرفتند گریبانگیرشان شد (41)

 

 

 

قُلْ مَنْ یَکْلَؤُکُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ (42)

 

بگو چه کسى شما را شب و روز از [عذاب] رحمان حفظ مى ‏کند [نه] بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانند (42)

 

 

 

أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنَا لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَلَا هُمْ مِنَّا یُصْحَبُونَ (43)

 

[]آیا براى آنان خدایانى غیر از ماست که از ایشان حمایت کنند [آن خدایان] نه مى‏ توانند خود را یارى کنند و نه از جانب ما یارى شوند (43)

 

 

 

بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ (44)

 

[نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید آیا نمى ‏بینند که ما مى ‏آییم و زمین را از جوانب آن فرو مى ‏کاهیم آیا باز هم آنان پیروزند (44)

 

 

 

قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُکُمْ بِالْوَحْیِ وَلَا یَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا یُنْذَرُونَ (45)

 

بگو من شما را فقط به وسیله وحى هشدار مى‏ دهم و[لى] چون کران بیم داده شوند دعوت را نمى ‏شنوند (45)

 

 

 

وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ (46)

 

و اگر شمه‏ اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت اى واى بر ما که ستمکار بودیم (46)

 

 

 

وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ (47)

 

و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مى ‏نهیم پس هیچ کس [در] چیزى ستم نمى ‏بیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مى ‏آوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم (47)

 

 

 

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاءً وَذِکْرًا لِلْمُتَّقِینَ (48)

 

و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و [کتابشان] براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است (48)

 

 

 

ادامه دارد.


  
من پذیرفتم شکست خویش را،
پندهای عقل دوراندیش را،
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است
 میروم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم آغوشت کنم
 میروم از رفتن من شاد باش
 از عذاب دیدنم آزاد باش
گرچه تو تنهاتر از من میشوی
آرزو دارم شبی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را
 آرزو دارم خدا شادت کند
بعد شادی تشنه‌ی نامم کند
(حمید مصدق)
___________________________________
با همه‌ی بی سر و سامانی ام 
باز به دنبال پریشانی ام
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدن آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی ام
دل خوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطش سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانمت
خوب ترین حادثه می دانی ام؟
(محمدعلی بهمنی)
_____________________________________
امروز تو را دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
(خیام)

  
<      1   2   3   4   5   >>   >