ای کسانی که ایمان آوردهاید! افرادی که آیین شما را به باد استهزاء و بازی میگیرند -از اهل کتاب و مشرکان- ولی خود انتخاب نکنید و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید! (57)
آنها هنگامی که (اذان میگویید، و مردم را) به نماز فرا میخوانید، آن را به مسخره و بازی میگیرند; این بخاطر آن است که آنها جمعی نابخردند. (58)
بگو: «ای اهل کتاب! آیا به ما خرده میگیرید؟ (مگر ما چه کردهایم) جز اینکه به خداوند یگانه، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه پیش از این نازل گردیده، ایمان آوردهایم. و این، بخاطر آن است که بیشتر شما، از راه حق، خارج شدهاید.» (59)
بگو: «آیا شما را از کسانی که موقعیت و پاداششان نزد خدا برتر از این است، با خبر کنم؟ کسانی که خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ کرده،) و از آنها، میمونها و خوکهایی قرار داده، و پرستش بت کردهاند; موقعیت و محل آنها، بدتر است; و از راه راست، گمراهترند. » (60)
هنگامی که نزد شما میآیند، میگویند: «ایمان آوردهایم!» (اما) با کفر وارد میشوند، و با کفر خارج میگردند; و خداوند، از آنچه کتمان میکردند، آگاهتر است! (61)
بسیاری از آنان را میبینی که در گناه و تعدی، و خوردن مال حرام، شتاب میکنند! چه زشت است کاری که انجام میدادند! (62)
چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود، آنها را از سخنان گناهآمیز و خوردن مال حرام، نهی نمیکنند؟! چه زشت است عملی که انجام میدادند! (63)
و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است; هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت; و برای فساد در زمین، تلاش میکنند; و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (64)
و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، گناهان آنها را میبخشیم; و آنها را در باغهای پرنعمت بهشت، وارد میسازیم. (65)
و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده ( قرآن) برپا دارند، از آسمان و زمین، روزی خواهند خورد; جمعی از آنها، معتدل و میانهرو هستند، ولی بیشترشان اعمال بدی انجام میدهند. (66)
ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه میدارد; و خداوند، جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمیکند. (67)
ای اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحی ندارید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید. ولی آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، (نه تنها مایه بیداری آنها نمیگردد، بلکه) بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. بنابر این، از این قوم کافر، (و مخالفت آنها،) غمگین مباش! (68)
آنها که ایمان آوردهاند، و یهود و صابئان و مسیحیان، هرگاه به خداوند یگانه و روز جزا، ایمان بیاورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین خواهند شد. (69)
ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم; و رسولانی به سوی آنها فرستادیم; (ولی) هر زمان پیامبری حکمی بر خلاف هوسها و دلخواه آنها میآورد، عدهای را تکذیب میکردند; و عدهای را میکشتند. (70)
گمان کردند مجازاتی در کار نخواهد بود! از اینرو (از دیدن حقایق و شنیدن سخنان حق،) نابینا و کر شدند; سپس (بیدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذیرفت، دیگربار (در خواب غفلت فرو رفتند، و) بسیاری از آنها کور و کر شدند; و خداوند، به آنچه انجام میدهند، بیناست. (71)
آنها که گفتند: «خداوند همان مسیح بن مریم است»، بیقین کافر شدند، (با اینکه خود) مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید! زیرا هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است; و جایگاه او دوزخ است; و ستمکاران، یار و یاوری ندارند. (72)
آنها که گفتند: «خداوند، یکی از سه خداست» (نیز) بیقین کافر شدند; معبودی جز معبود یگانه نیست; و اگر از آنچه میگویند دست بر ندارند، عذاب دردناکی به کافران آنها (که روی این عقیده ایستادگی کنند،) خواهد رسید. (73)
یا به سوی خدا بازنمیگردند، و از او طلب آمرزش نمیکنند؟ (در حالی که) خداوند آمرزنده مهربان است. (74)
مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود; پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند، مادرش، زن بسیار راستگویی بود; هر دو، غذا میخوردند; (با این حال، چگونه دعوی الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!) بنگر چگونه نشانه را برای آنها آشکار میسازیم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده میشوند! (75)
بگو: «آیا جز خدا چیزی را میپرستید که مالک سود و زیان شما نیست؟! و خداوند، شنوا و داناست.» (76)
ادامه دارد.
بنام خداوند یگانه و فریادرس
سلام کاربران اندیشمند و بزرگوار.
خوانندگان محترم مجله آرامش ، برای ارسال نظرات،پیشنهادات و انتقادات سازنده خود-و بویژه برای ارسال شعر،مقاله،دل نوشته،عکس ، و .....در مورد تفسیر قرآن،بررسی و تحلیل تشیع علوی و بیان دستورات و احادیث معتبردینی 14معصوم ، تاریخ اسلام،نهج البلاغه، زندگی و فرمایشات گرانقدرپیامبر اکرم(ص)-امام علی(ع)-امام حسین(ع)و .....می توانید به آدرس ایمیل مدیریت مجله آرامش تماس حاصل نمایید.
بی شک مطالب زیبا و زندگی ساز شما در این وبلاگ و وبسایتهای دیگر انتشار می یابد،و بعد از جمع آوری مطالب با توجه به نوع مطلب در یک مجموعه کتاب منتشر و در دست دوستداران قرار خواهد گرفت.
کاربران گرامی،با نگارش نظرات در بخش عمومی و یا قسمت خصوص و یا از طریق ایمیل مجله، به ما انگیزه پرشور معنوی ببخشید تا ما هم با انرژی مضاعف به شما خوبان بهتر و زیباتر خدمت و یاری معنوی نماییم،و در آرامش شما سهم ناچیزی داشته باشیم.
آدرس ایمیل مجله آرامش::
دوستان عزیز :: با ارسال مطالب،مقاله،دلنوشته،شعر و.....در زمینه های روانشناسی، پزشکی ،جامعه شناسی، خانوادگی،علمی،تفسیر قرآن و معارف اسلامی،ادبیات،اقتصاد، و ..............ما را در پیشبرد اهداف خیرخواهانه در راستای سعادت و آرامش هموطنان اندیشمند کشور عزیزمان ایران یاری نمایید.متشکریم.
توجه-توجه :: هم وبلاگی های محترم ، هموطنان آزاده و مدیران خردورز وبلاگهای پارسی بلاگ و ...>>>این مجله آمادگی دارد،تا با شما به عنوان یک نویسنده رسمی در این وبلاگ گروهی همکاری نماید و مطالب شما یاران بزرگوار را در زمینه های شعر و ادبیات ، دلنوشته های زندگی ساز و آرامش بخش ، طنز ، داستان و داستانک ، مقاله ها و مطلب و خبر در مورد پزشکی/روانپزشکی/روانشناسی و سلامت ، مطالب مذهبی سعادت بخش و معتبر و ..... بصورت ماهانه و همیشگی در این وبلاگ و چند وب دیگر منتشر نماید.در صورت آمادگی از قسمت نظرات/بصورت خصوصی یا عمومی ما را در جریان قرار دهید ، تا اقدامات مقتضی صورت گیرد.شاد و سلامت باشید.آمین.
آدرس ایمیل وبلاگ گروهی مجله آرامش::
شادکام و پیروز باشید.
با تشکر و قدردانی :: آرامش،مدیریت وبلاگ گروهی مجله آرامش و دیگر نویسندگان مجله.
پایان.
38. ص (از حروف مقطع رمز)
محور سوره، دعوت پیامبر به توحید و اخلاص در عبودیت است. از این رهگذر موضع موافقین و مخالفین و رویاروئی جبهه حق و باطل و سرانجام دو گروه است. قیامت و مسئله خلقت انسان و امر خدا به سجود برآدم در جهت اغواء و گمراه کردن و اینکه فقط مخلصین از دام شیطان میرهند، از مسائل دیگر این سوره است.
این سوره که 88 آیه دارد، حدود سالهای 4 و 5 بعثت پیامبر در مکه نازل شده است.
39. زُمَر (جمع زمره: گروهها ودستهها)
از آیه 70 تا آخر سوره، بیان میکند که در قیامت که روز کیفر و پاداش کافران و متقین است، گروه گروه مردم به سوی سرنوشت و جایگاه ابدی خودشان (دوزخ یا بهشت) سوق داده میشوند. نام دیگر سوره «غُرّف» (غرفهها) است. به این مناسبت که در آیه 20 از غرفههای چند طبقه متقین در بهشت یاد شده است.
در این سوره، در مورد اخلاص دین برای خدا و بیدار ساختن قلوب برای پذیرش حق، و مقایسه حال و سرنوشت مومنین ومشرکین در دنیا وآخرت، مطالبی بیان شده است. و در مجموع، سوره ،سوره پاداشها و کیفرها و نتایج اُخروی اعمال ما در دنیاست.
این سوره مکی است و 75 آیه دارد.
40. مؤمن (ایمان آورنده)
از آیه 27 به بعد از «مومن آل فرعون» یاد میکند.
مردی که در بطن نظام طاغوتی فرعون، مخفیانه به دعوت موسی گرویده بود و به نفع او در مجامع دولتی تبلیغ میکرد و از موسی درمقابل توطئههای خائنانه فرعون و وابستگانش دفاع می نمود.
نام دیگر سوره «غافر» است.یعنی بخشنده گناه و خطاپوش در آیه 3 با این صفت از خدا یاد شده است. نام دیگر سوره «طول» است یعنی نعمت پایدار و در همین آیه از خداوند با عنوان صاحب نعمت (ذی الطول) یاد شده است.
از مطالب دیگر این سوره، درگیری هواداران حق و باطل، قدرت مطلقه خدا در قیامت ، رمز سرنگونی قدرتهای باطل و جبار پیشین، دعوت موسی، تقسیم بندی مردم در رابطه با اعمالشان در قیامت و...میباشد.
این سوره مکی که دارای 85 آیه میباشد، در سالهای قبل از هجرت نازل شده است.
41. فُصَلَت (بخش بخش و فصل فصل شده)
درآیه 2 میگوید: «این قرآن کتابی است که آیاتش برای مردمی که علم وآگاهی دارند، بخش بخش نازل شده است.»
این سوره به نام «مصابیح» هم یاد شده زیرا در آیه 12 از زینت کردن و آراستن آسمان توسط ستارهها که چراغهائی هستند سخن به میان آمده است.
این سوره را بعضی هم به نام «حم. سجده» میشناسند.
قرآن، رسالت، خدا، آخرت، وحی، توحید، از مسائل دیگر این سوره میباشد. سوره فصلت، تجلی قدرت مطلقه خداوند است، هم در دنیا و در رابطه با هلاک کردن مکذبین و ظالمین و هم در آخرت و هنگام حسابرسی اعمال بندگان.
54 آیه دارد و در اوائل بعثت در مکه نازل گشته است.
42. شوری (مشورت و همفکری و نظرخواهی)
در آیه 38 اصل اجتماعی شورا در امور اجرائی، از صفات مومنانی به حساب آمده که اهل تقوا و نماز و انفاق و همیاری هنگام ستمدیدگی میباشند.
محور این سوره، وحی و محتوای پیام آنست و حالت پذیرش یا انکار مردم نسبت به آن وبرخی از نشانههای خدا و نیز نتایج اعمال و راه مستقیم الهی بیان شده است و باز، نقبی به آخرت و سرای ابدی درآنجهان، و همچنین بیان بعضی از نعمتهای الهی.
این سوره مکی که 53 آیه دارد یکسال قبل از هجرت نازل شده است.
43. زُخرُف (زینت و زیور)
در آیه 33 تا 35 در بیان بی ارزشی جلوههای مادی و فریبنده دنیا میخوانیم:
«اگر به خاطر این نبود که مردم امتی یکپارچه و همسان باشند، خداوند برای کافران، خانههائی با سقفهای نقره گون و بالاخانه ها و درها و تختها و زیورها و... قرار میداد.»
با بیان این معنی، خداوند ارزش را به آخرت وآنچه باقی است میدهد و نوعی جدل و بحث در مورد معتقدات بی اساس مشرکین انجام گرفته و از اتکاء آنان به اندیشههای خرافی که میراث نیاکان است انتقاد شده است تا زمینه قلبی برای ایمان، آماده گردد.
در بخشی دیگر از شیوه استخفافی فرعون و معیارهای غلط آنان در ارزشیابی یاد شده و به عنوان نمونه از دعوت عیسی یاد شده است.
از جمله مسائل دیگر این سوره، تصحیح اعتقادات خرافی، جدال توحیدی، آیات قیامت، فرستادن انبیاء به خصوص ابراهیم و موسی و عیسی میباشد.
این سوره مکی است. دارای 89 آیه بوده و حدود سالهای 5 و6 بعثت نازل شده است.
44. دُخان (دود)
در آیه 10 می گوید: «منتظر روزی باش که آسمان دودی فراگیرنده مردم را فراهم میآورد و عذابی دردناک است.»
بعضی این دود را از علائم رستاخیز و پیش درآمد قیامت دانستهاند، برخی گفتهاند در قیامت، بعنوان عذاب، دودی که چشم و گوش منافقان را پر میکند ظاهر خواهد شد.
بعضی هم این را تحقق یافته میدانند ومیگویند در اثر تکذیب و روگردانی مردم از دعوت پیامبر قحطسالی و تنگدستی چنان کرد که مردم وقتی با چشمهای ناتوان به آسمان نگاه میکردند،آنرا پرشده از دود، میدیدند. در هر صورت، سوره متضمن بیم دادن کسانی است که در قرآن و دعوت حق شک دارند وآنانرا نسبت به عذاب دنیا وآخرت، هشدار میدهد.
و داستان موسی و سرانجام فرعون را نمونهای از عذاب دنیوی، و کیفرهای گوناگون جهنم را نمونهای از عذاب آخرت بیان میکند.
این سوره 59 آیه دارد و در سال 4 بعثت، در مکه نازل گردیده است. توصیه شده که این سوره در نمازهای واجب و مستحب خوانده شود.
45. جاثِیه (به زانو افتاده)
اینکه در قیامت، هر امتی به زانو در میآیند و برای رسیدگی به حسابشان حاضر میشوند در آیه 28 ذکر شده است. مظهری است از سلطه کامله خداوند در قیامت.
سوره با بیان مطالب توحیدی و شریعت پیامبر و لزوم توجه به آیات و نشانههای الهی شروع شده و با بیان تهدید آمیز نسبت به مستکبران اعراضگر از آیات خدا و هوا پرست و گمراه ادامه مییابد و با بیان ثبت اعمال و بازبینی آن در قیامت و کیفرهای اخروی پایان میگیرد.
از نامهای دیگر سوره، «شریعت» و «دهر» است.
از سورههای مکی است و مشتمل بر 37 آیه بوده و در سال 8 بعثت نازل شده است.
46. اَحقاف (نام سرزمین قوم عاد در نزدیکی یمن)
درآیه 21میخوانیم: «حضرت هود، قوم خویش (عاد) را در سرزمین احقاف، از عذاب خدا بیم داد.» احقاف در قسمت جنوبی عربستان بوده و الان آثاری ازآن باقی نمانده است.
هلاکت قوم هود و اقوامی دیگر در پیرامون مکه و نیز ایمان آوردن گروهی از جن، همچنین مطالبی درباره معاد، توحید و نبوت، از مسائل دیگر این سوره است. و در پیام پایانی سوره، فرمان صبر و بردباری به پیامبر میدهد این سوره با 35 آیه، در مکه نازل شده است.
47. محمد (ص) (نام پیامبر بزرگ اسلام)
نام «محمد» «ص» در دومین آیه این سوره آمده است.
سوره توصیفی است از کافران و روشها و عملکردهای آنان و نیز توصیفی است از مؤمنان و اعمال نیک و صفات پاکشان، از نعمتهای نازله بر مومنین و عقوبتهای وارده بر کافران سخن میگوید. مقایسهایست میان این دو جناح حق و باطل در دنیا وآخرت. و بیانگر این است که مقابله و مخالفت آگاهانه کفار با پیامبر و دین خدا فقط به زیان خودشان خواهد بود.
نام دیگر این سوره «قتال» است. چرا که عنصر بارز جنگ با کفار و فرمان موضعگیری قاطع در برابرشان، از پیشانی این سوره انقلابی آشکار است، همچنانکه از لحن آیات هم پیداست این سوره در مدینه. در دوره قدرت وآمادگی رزمی مسلمین نازل شده است و 38 آیه دارد.
48. فَتح (پیروزی)
درآیه اول از پیروزی بزرگی که به یاری خدا نصیب پیامبر شد، یاد شده است. فتحی که در «صلح حدیبیه» فراهم آمد. پیامبر همراه 1400 نفر به جنگ مشرکین بیرون آمد. امیدی به بازگشت پیروزمندانه و بسلامت نبود ولی سرانجام با قرارداد آتش بس 10 ساله، بدون درگیری به مدینه باز گشتند.
همین قرار داد، پیروزیهای بزرگ دیگری بدنبال داشت، مانند فتح خبیر در سال هفتم هجری و فتح مکه به همراه 12 هزار سرباز مسلمان در سال 8 هجری و مسلمان شدن تعداد زیادی از مشرکین در این فاصله. (به فتح مکه در آیه 27 این سوره اشاره شده است.) اینهاست آن «فتح مبین» که سوره به آن نام، مشهور گشته است. سوره بیشتر مربوط است به امور داخلی مسلمین در ارتباط با بیعت مردم و سخنان عافیت طلبان و جوسازان و همچنین اشاره به خلق و خوی جاهلی مردم در گذشته و راه مبنی بر تقوا که پیامبر آورده درآخرین آیه ضمن بیان رسالت محمد، به خصوصیات اصحابش اشاره میکند از جمله به: «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» یاران پیامبر (ص) نسبت به کفار شدید و سخت گیرند اما نسبت به یکدیگر مهربان میباشند.
این سوره در سال 6 هجری در مدینه پس از قرارداد صلح حدیبیه نازل شده و دارای 29 آیه میباشد.
49. حجرات (حجرهها و اطاقها)
در آیه 4 نکوهشی از آندسته بی خردانی شده که بدون رعایت نکات اخلاقی از بیرون و پشت پنجره با فریاد پیامبر را صدا میکردند.
این سوره مشتمل است بر نکاتی از ادب و اخلاق مسلمان در رابطه با خدا و پیامبر و جلو نیفتادن از آنها، سفارش به اصلاح بین مسلمانان و همنوعان و برخی نظامات اجتماعی، و کلاً سورهای است اخلاقی، که از تمسخر و استهزاء سوءظن، تجسس و غیبت نهی میکند و از همه مردم، کسی را برتر میداند که با تقواتر است «ان اکرمکم عندالله اتقاکم»-آیه13.
این سوره که 18 آیه دارد، مدنی است و در سال 7 هجری نازل شده است.
50. ق (از حروف رمز اوائل سورهها)
بستر کلی این سوره، معاد و احوالات مردم در قیامت است و در کنار این مسئله، از خلقت انسان تا مرگش و پس خدا سخن به میان آمده است و یادی از بعضی اقوام تکذیب کننده که گرفتار عذاب خدا شدند.
45 آیه دارد و در سال پنجم بعثت در مکه نازل شده است. و دعوت سوره، به تحمل و استقامت و صبر، در برابر حرفهای مشرکین است.
ادامه دارد.
بی یقین کسانی که کافر شدند ، اگر تمام آنچه روی زمین است و همانند آن ، مال آنها باشد و همه آن را برای نجات از کیفر روز قیامت بدهند ، از آنان پذیرفته نخواهد شد ; و مجازات دردناکی خواهند داشت. (36)
پیوسته میخواهند از آتش خارج شوند، ولی نمیتوانند از آن خارج گردند; و برای آنها مجازاتی پایدار است. (37)
دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام دادهاند، بعنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و خداوند توانا و حکیم است. (38)
اما آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نماید، خداوند توبه او را میپذیرد; (و از این مجازات; معاف میشود، زیرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (39)
آیا نمیدانی که حکومت و فرمانروائی آسمانها و زمین از آن خداست؟ هر کس را بخواهد (و مستحق بداند)، کیفر میکند; و هر کس را بخواهد و شایسته بداند، میبخشد; و خداوند بر هر چیزی قادر است. (40)
ای فرستاده (خدا)! آنها که در مسیر کفر شتاب میکنند و با زبان میگویند: «ایمان آوردیم سذللّه و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و (همچنین) گروهی از یهودیان که خوب به سخنان تو گوش میدهند، تا دستاویزی برای تکذیب تو بیابند; آنها جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامدهاند; آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف میکنند، و (به یکدیگر) میگویند: «اگر این (که ما میخواهیم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داوری کرد،) بپذیرید، وگرنه (از او) دوری کنید!» (ولی) کسی را که خدا (بر اثر گناهان پیدرپی او) بخواهد مجازاتکند، قادر به دفاع از او نیستی; آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند; در دنیا رسوایی، و در آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد. (41)
آنها بسیار به سخنان تو گوش میدهند تا آن را تکذیب کنند; مال حرام فراوان می خورند; پس اگر نزد تو آمدند، در میان آنان داوری کن، یا (اگر صلاح دانستی) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرفنظر کنی، به تو هیچ زیانی نمیرسانند; و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن، که خدا عادلان را دوست دارد! (42)
چگونه تو را به داوری میطلبند؟! در حالی که تورات نزد ایشان است; و در آن، حکم خدا هست. (وانگهی) پس از داوریخواستن از حکم تو، (چرا) روی می گردانند؟! آنها مؤمن نیستند. (43)
ما تورات را نازل کردیم در حالی که در آن، هدایت و نور بود; و پیامبران، که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند، با آن برای یهود حکم میکردند; و (همچنین) علما و دانشمندان به این کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داوری مینمودند. بنابر این، (بخاطر داوری بر طبق آیات الهی،) از مردم نهراسید! و از من بترسید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! و آنها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمیکنند، کافرند. (44)
و بر آنها ( بنی اسرائیل) در آن ( تورات)، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان میباشد; و هر زخمی، قصاص دارد; و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرفنظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب میشود; و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است. (45)
و بدنبال آنها ( پیامبران پیشین)، عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که کتاب تورات را که پیش از او فرستاده شده بود تصدیق داشت; و انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود; و (این کتاب آسمانی نیز) تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق میکرد; و هدایت و موعظهای برای پرهیزگاران بود. (46)
اهل انجیل ( پیروان مسیح) نیز باید به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند! و کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمیکنند، فاسقند. (47)
و این کتاب ( قرآن) را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتب پیشین را تصدیق میکند، و حافظ و نگاهبان آنهاست; پس بر طبق احکامی که خدا نازل کرده، در میان آنها حکم کن! از هوی و هوسهای آنان پیروی نکن! و از احکام الهی، روی مگردان! ما برای هر کدام از شما، آیین و طریقه روشنی قرار دادیم; و اگر خدا میخواست، همه شما را امت واحدی قرارمیداد; ولی خدا میخواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید; (و استعدادهای مختلف شما را پرورش دهد). پس در نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید! بازگشت همه شما، به سوی خداست; سپس از آنچه در آن اختلاف میکردید; به شما خبر خواهد داد. (48)
و در میان آنها ( اهل کتاب)، طبق آنچه خداوند نازل کرده، داوری کن! و از هوسهای آنان پیروی مکن! و از آنها برحذر باش، مبادا تو را از بعض احکامی که خدا بر تو نازل کرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حکم و داوری تو)، روی گردانند، بدان که خداوند میخواهد آنان را بخاطر پارهای از گناهانشان مجازات کند; و بسیاری از مردم فاسقند. (49)
آیا آنها حکم جاهلیت را (از تو) میخواهند؟! و چه کسی بهتر از خدا، برای قومی که اهل یقین هستند، حکم میکند؟! (50)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولی (و دوست و تکیهگاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند; و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند; خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند (51)
(ولی) کسانی را که در دلهایشان بیماری است میبینی که در (دوستی با آنان)، بر یکدیگر پیشی میگیرند، و میگویند: «میترسیم حادثهای برای ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آنها داشته باشیم!)» شاید خداوند پیروزی یا حادثه دیگری از سوی خود (به نفع مسلمانان) پیش بیاورد; و این دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشیمان گردند! (52)
آنها که ایمان آوردهاند میگویند: «آیا این (منافقان) همانها هستند که با نهایت تاکید سوگند یاد کردند که با شما هستند؟! (چرا کارشان به اینجا رسید؟!)» (آری،) اعمالشان نابود گشت، و زیانکار شدند. (53)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمیرساند; خداوند جمعیتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند; آنها در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) میدهد; و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست. (54)
سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند; همانها که نماز را برپا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند. (55)
و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند; (زیرا) حزب و جمعیت خدا پیروز است. (56)
ادامه دارد.
خصوصیات و ویژگی های بیماری بوردرلاین
BPS (Borderliner Personality Syndrom) (Borderline)
که در لیست بیماری های DSM قرار دارد.
1- دوست داشتن بدون ابراز آن.
2- تمام روز خنده ولی در ته قلب غم و غصه.
3- نیاز به هم آغوشی و محبت اما انکار آن...!
4- کتک کاری و ضرب و شتم ناگهانی دیگران و مخصوصا افراد خانواده.
5- لحظه ای نیاز به زندگی و لحظه ای دیگر نیاز به مرگ.
6- و بار دیگر در آغوش قرار گرفتن از درد و رنج و نیاز.
7- ترس بسیار شدید و گوشه گیری و انزوا و یا بر خلاف آن شرکت در جمع های خودمانی از ترس حادثه و عمل های غیر مترقبه.
8- کسانی که به این بیماری و اختلال دچار هستند- احساس تنهایی و بیگانگی پیوسته دارند.
9- افرادی که دچار این بیماری خطرناک هستند- پیوسته احساس عدم درک از دیگران و بیرون خود می کنند.
10- دنبال بحران و دعوا و ستیز و جنگ هستند.
11- از همه انتظار احترام دارند- اما خودشان کوچکترین احترامی به دیگران نمی گذارند.
12- یکی از مهمترین شاخصه این بیماری- در گمان زنی ها و مقایسه خود و غیر خود در ذهن و تصورشان است. یعنی همیشه در تصورات و تصویرها سیر می کنند.
13- ترسی که با خشم آن را مخفی می کنند.
14- احساس پوچی( نمی دانند که چه می خواهند و چه احساس می کنند).
15- یک فاصله بسیار عمیق و ژرف بین عقل و احساسات دارند.
16- لبریز از احساساتی که هیچ کاری از دستشان بر نمی آید.
17- دوره ای با افسردگی همراه با هیجانات شدید و احساس خودکم بینی.
18- اعتماد و عدم اعتماد ناگهانی به اطرافیان. تا دیروز دوستی همه چیز برایت بود ولی امروز هیچ معنی برایت نمی دهد.
19- حال و احوال بیماران بوردرلاینی به طور مرتب تغییر می یابد. در عرض چند ساعت اینان خود را خوشبخت و ساعتی بعد- بدبخت و احساس عدم امنیت و خشم و ساعتی بعد مهربان و ساعتی دیگر شکاک و دیگر بار- احساس تهدید شدن می کنند.
20- بیماران مورد مذکور اصولا مشکل هویت و کیستی دارند و به همین جهت امنیت را در دیگران جستجو می کنند و چیزی را که خودشان ندارند, را دیگران باید برای اینان مهیا بکنند.
21- یکی از ویژگی های خاص بیماران بوردرلاین, شیدایی و نفرت هست. یعنی چیزی و یا کسی یا بد است و یا خوب. میانه ای برای اینان وجود ندارد. رنگ ها برای اینان سیاه و یا سفید است.
22- ارتباطات زناشویی بیماران مذکور, به واسطه ایده آل و غیر ایده آل سازی, زیر فشار بسیار زیادی قرار می گیرد.
23- این بیماران نمی توانند خودشان را با واقعیات و روتین تطبیق بدهند. یعنی اگر دزدی به شهر آمده باشد, حتما به سراغ اینان آمده است! و اگر یک بار همسرشان به هردلیلی جارو نکشیده و یک تابستانی را به مسافرت نرفته اند, یعنی این که همسرشان اینان را هیچ وقت به مسافرت نمی برد و هیچ وقت جارو هم نمی کشد. از طریق قانون شکنی انتقام می گیرند.
24- همسران بیماران بوردرلاین هیچ کاری نمی توانند برای جلب اعتماد اینان انجام بدهند. هرکاری توسط همسران, منفی تعبیر و تلقی می شود.
25- و خصوصیت بارزی که در اینان هست, احساس مالکیت و نیازمندی اینان به همسرشان است و به همین خاطر توجه کامل و صد در صد همسرانشان را به خود می خواهند.
26- و اما نمونه خطرناک و جالب توجه این بیماری, مسری بودن آن است. یعنی این که افرادی که به این بیماری دچار هستند, تا اطرافیان و مخصوصا خانواده درجه یک خود را همانند خود نکنند, دست بردار نیستند و موفق هم به این کار می شوند!! یعنی چنان می کنند, که شما هم مثل و همانند آنان باشید, تا اینان احساس تنهایی نکنند! در این مورد بسیار قوی و کارکشته و ماهر هستند. زیرا تنها مکانیزم دفاعی و توجیه رفتارهای آلوده خود می بینند که بگویند: ببینید ما تنها نیستیم!!
27- احساس تنهایی و بیگانگی کردن هر انسانی را از پای در می آورد. احساس تنهایی و بیگانگی کردن, در ما ترس و احساس غریبگی تولید می کند و یک غریبه خود را پیوسته در حال تهدید و شکننده تجربه می کند و به حق. کسی که تنهاست و یک تصویر ذهنی از خود و دیگران دارد. خود را پوچ و به دردنخور تجربه می کند و چه دردی بالاتر از این می تواند باشد!؟ درد و غم و بی قراری های مزمنی و دیرینه از این بیماری گسست ناپذیر هستند. این بیماری بسیار کهنه است!!
28- تمام خاطره ها و کردارهای نیک و خوب دیگران را فراموش می کنند.
29- بوردلاینی ها یک تیپ مشخص نیستند. بوردرلاینی های منزوی و افرادی که به هیچ قیمتی آماده شنیدن و پذیرش و بیماری خود نمی باشند. و دسته دیگری که که فعال هستند و زمین و زمان را دوست دارند از بیماری خود مطلع سازند و این مطلع سازی را تنها در بروز خشم و آزار و جستجو در ستیز و دعوا برای جایگزینی احساس پوچی و بیگانگی خود تجربه و توجیه می کنند. شکایت درونی اینان از یک سوراخ درونی می باشد. از یک پوچی درونی می باشد. اینان گمان می کنند که رها شده اند و طبیعت و همه کس و همه چیز- اینان را به تنهایی به بخت و اقبال خود رها کرده است. اینان خود را تنها و به جا مانده تجربه می کنند. اینان افرادی خشمگین و عصبانی که دنبال دعوا و بحران و ستیزه هستند. برای این که جاهای خالی پوچی خودشان را پر بکنند.
30- احساس پوچی و بیگانگی ریشه و علت اصلی این بیماری خطرناک می باشد.
دسته افسرده ی بوردرلاین ها از ارتباطات سرخورده هستند و نه می توانند کسی را دوست داشته باشند و نه دوست دارند که کسی اینان را دوست داشته باشد. این دسته از جامعه و انسان ها تا اندازه ممکن اجتناب می کنند. این دسته خود را بسیار پوچ و بی فایده می دانند و در این باور خود سماجت می کنند. اما در ته قلب و ناخودآگاهشان خود را مقصر و لایق دریافت محبت کردن نمی دانند.
نوع دیگر- بوردرلاین نارسیستی(خودشیفتگی) بیمارگونه اینان می باشد. اینان به هیچ قیمتی و هیچ ارزشی به دیگران قایل نیستند. و بی قراری مزمنی و بی حوصله گی, مشخصه این دسته از قربانیان این بیماری می باشد. اینان قادر به درک و فهم هیچ کس و چیزی نیستند. و به همین خاطر خشم ناگهانی و اغلب وقت ها پیش بینی نشده شامل این بیماری می شود. خشم در کوتاه مدت برای اینان ارضا کننده هست. زیرا که با ابتکار خود توانسته اند, توجه دیگران را جلب و شوکه بکنند. اطرافیان برای پیش گیری از خشم اینان حتی اگر پاورچین پاورچین راه بروند, باز هم کمکی نخواهد کرد. اینان هر کاری را که اطرافیان و نزدیکان انجام می دهند, منفی تلقی می کنند و چرخه زدن خشم- پایان ناپذیر است.
نقاط ضعف این نوع بیماران:.. 1- ترس سعی و تلاش خود و دیگران برای رفع احساس پوچی اینان...2- دیگر نمی خواهم قربانی باشم, به همین دلیل با خشمم دیگران را شوکه می کنم تا از تکرار قربانی شدن پیش گیری کنم...3- ترس از تنها ماندن و تنها رها شدن...
تا زمانی که خود این بیماران حاضر به تشریح احوال و تجارب خود نباشند, زندگی را برای خانواده و اطرافیان و هرکسی که چشمشان به آنان می افتد, شوکه و ترسناک خواهند کرد. درمان این بیماری در کوتاه مدت امکان پذیر نیست و این بیماران هیچ علاقه ای به دیوارها و زمان بلند مدت ندارند. اینان عاشق نتایج آنی هستند و حوصله شان از دراز مدت سر می رود و هر چیزی که مربوط به داراز مدت باشد را انکار می کنند.
اغلب این بیماران خودزنی می کنند,( مثلا قمه زنی)و ... تا با احساس درد فیزیکی, به دردهای درونی غلبه کنند و آن را فراموش کنند. و یا این که خود را مجازات کرده باشند. برای کنترل احساسات هم دست به خودزنی می کنند. که تمرین کنترل کرده باشند. و یا این که خشم را فروکش کنند. و یا این که تمام بدن خود را تاتو می کنند.
توضیحی کوتاه برای اطرافیان ::
سعی کنید, قرارهای شفاف با بیمار بگذارید.
برای بیمار شفاف سازی باید کرد که چه مواقعی در خدمت او هستید و در چه مواقعی نمی توانید در خدمت او باشید.
صبور و شکیبا باشید.
اغلب مواقع فقط یک گوش شنوا بیشتر لازم ندارید.
بیماری را به رسمیت بشناسید.
سعی کنید با بیماران مذکور فاصله ای میان گونه را حفظ بکنید.
روانپزشکی روانشناسی
1- بیماریهای خلقی :
خلق همان حالت هیجانی پایدار یک فرد است که گاهی به طور طبیعی در طیفی از شادی وغم در نوسان است . بیماریهای خلقی با احساسهای نابهنجار افسردگی و یأس مشخص میشوند که فرد به صورت مداوم دارای حالتهای مذکور می شود و انواع آن عبارتند از :
الف – بیماری افسردگی : خلق افسرده ، از دست دادن انرژی و علاقه ، احساس گناه ، کاهش تمرکز ، از دست دادن اشتها ، افکار خود کشی یا مرگ و مشکلات خواب و ... از علائم آن است که خود به چند دسته اختلال افسردگی اساسی ، افسردگی فصلی ، افسردگی اتیپیک یا غیرنرمال یا فیزئول ، افسردگی مضاعف ، اختلال افسرده خویی و... تقسیم می شود .
ب – بیماری اختلال دوقطبی : همچنان که از اسم آن پیداست دارای دو حالت است که یک حالت آن از علائمی مانند : خلق بالا ، پرش افکار ، کاهش خواب ، افزایش اعتماد به نفس ، خود بزرگ بینی ، افراط در فعالیت ، ولخرجی و افزایش میل جنسی و .... تشکیل شده است و حالت دوم برعکس ، احساس افسردگی می باشد که خود به چند دسته اختلال دو قطبی 1 ، اختلال دوقطبی 2، اختلال خلق ادواری و .. تقسیم میشود .
2-بیماری های اضطرابی :
اضطراب در بعضی شرایط و مواقع امری طبیعی است اما اگر به صورت احساس فراگیری از نگرانی یا وحشت درآید بیماری تلقی می گردد که انواع آن عبارت است از:
الف – اختلال هول (پانیک ) : دوره ای از ترس یا ناراحتی شدید است که ابتدا و انتهای آن مشخص میباشد که اغلب با بازار هراسی همراه می باشد که علائم آن به صورت تپش قلب ، تعریق ، لرزش ، احساس خفگی ، درد سینه ، تهوع ، سرگیجه ، ترس از دیوانه شدن ویا مردن ، مورمور شدن ، سرما لرزه و.. می باشد .
ب – هراس های بیمارگونی (فوبیا) : فرد، ترس مداوم و شدید از موقعیتهای معین یا اشیاء خاص و یا مکانهای خاص دارد و انواع مختلفی مانند هراس اختصاصی ، جمعیت هراسی ، بازار هراسی و ... دارد .
ج – اختلال وسواسی – اجباری : وسواس عبارت است از : فکر ، احساس ، اندیشه یا حسی عود کننده و مزاحم و اجبار نیز فکر یا رفتاری آگاهانه ، معیارمند و عود کننده است مانند : شمارش ، وارسی ، اجتناب ، شستشو و ... که این افکار وسواسی باعث اضطراب و رفتارهای اجباری باعث کاهش اضطراب می شود .
د- اختلال فشار روانی پس از آسیب (PTSD): مجموعه ای از علائم که پس از مواجهه (دیدن یا شنیدن ) با یک عامل فشار آسیب زای بی نهایت شدید برای فرد بوجود می آید که فرد به صورت ترس و درماندگی به این تجربه پاسخ می دهد و واقعه را دائماً در ذهن خود مجسم می کند و در عین حال می خواهد از یادآوری آن اجتناب کند .
هـ - اختلال اضطرابی فراگیر : اضطراب و نگرانی مفرط در اکثر اوقات روز درباره چندین واقعه یا فعالیت ، طی یک دوره حداقل شش ماهه تعریف می شود.
3-اختلالات روان پریشانه (سایکوز):
این گونه بیماران به صورت چشمگیر حس واقعیت سنجی آنان مختل می شود و فرد علی رغم داشتن توهم یا هذیان نسبت به بیماری خود بصیرت و آگاهی ندارد که انواع آن عبارتند از :
الف – اسکیزوفرنی : فرد از علائم هذیان ، توهم ، تکلم نابسامان ، رفتار نابسامان ، علائم منفی حداقل 2 تای آن را به مدت 6ماه یا بیشتر داشته باشد درصورتیکه علائم کمتر از 6 ماه باشد به آن اسکیزوفرنی فرم اطلاق می شود .
ب – عاطفه گسیختگی( اسکیزوافکتیو ) : در این بیماری فرد هم خصایص اختلال خلقی و هم خصایص اختلال روانپریشی را دارد .
ج – اختلال هذیانی : اختلالی است که بیمار علامت غالبش عمدتاً یک هذیان ثابت می باشد و سایر حوزه های کارکرد او مشکلی ندارد که انواع مختلفی مانند : بدگمانی یا پارانوئید ، خودبزرگ بینی ، عاشقی ، حسادت و.... دارد .
د- اختلال روانپریشی گذرا: فرد در عرض یک روز تا حداکثر یک ماه به دنبال یک فشار شدید روانی ، اجتماعی ، حس واقعیت سنجی او مختل شده باشد .
4- اختلالات شبه جسمی :
این نوع اختلالات عبارتند از : نشانه های جسمانی که عارضه ای طبی را تداعی می کنند ولی با هیچ عارضه طبی یا مصرف موادی خاص یا اختلال روانی دیگر قابل توجیه نمی باشند که انواع مختلف آن :
الف – اختلال جسمانی کردن : علائم مختلف جسمی متعدد است که با معاینات جسمانی و بررسی آزمایشات کافی قابل توجیه نمی باشند .
ب – اختلال تبدیلی : یک یا چند نشانه عصبی ( مثلاً ، فلجی ، کوری ، لنگیدن ، بی حسی ، غش کردن ) که با یک اختلال طبی یا عصبی شناخته شده قابل توجیه نبوده و با عوامل روانشناختی واسترس شروع و تشدید شود .
ج – خودبیمارانگاری : اشتغال ذهنی بیمار با ترس از بیمارشدن یا اعتیاد وی مبنی بر ابتلا به یک بیماری جدی .
د- اختلال بدریختی بدن : اشتغال ذهنی یا نقص تخیلی (مثل بینی بدریخت ) یا تحریف مبالغه آمیز یک عیب خفیف و جزیی در ظاهر جسمانی است .
هـ - اختلال درد : وجود دردی که مرکز اصلی توجه بالینی است . عوامل روانشناختی نقش مهمی در این اختلال به عهده دارند .
در تمام اختلالات ذکر شده اختلال ناشی ا زمصرف مواد و اختلال ناشی از طبی عمومی نیز باید به آنها اضافه کرد .
اختلالات جنسی : اختلالات تجزیه ای ، اختلالات خوردن ، اختلالات خواب ، اختلالات شخصیت ، اختلالات ناشی از سوء مصرف مواد ، اختلالات فراموشی و دمانس و .... از دیگر اختلالات مربوط به بیماریهای اعصاب و روان می باشد .
ارسطو می گوید: خود کشی عملی است که به وسیله شخص برای معدوم ساختن خودش انجام گرفته باشد، درحالیکه این عمل به معنی فداکاری نمی باشد، یعنی فرد برای قربانی شدن[1] به انتحاردست نمی زند. (اسلامی نسب، 1371). واژه خودکشی در برگیرنده ی هر نوع مرگی است که نتیجه ی مستقیم یا غیر مستقیم عمل مثبت یا منفی شخص قربانی باشد و قربانی نیز پیشاپیش از نتیجه عملش آگاه باشد.(دورکهیم، 1858) اشنایدمن در کتاب مرگهای انسان، خودکشی را چنین تعریف کرده:"هر نوع مرگ خود آورده که در آن شخص تلاشی عمدی، آگاهانه و مستقیم برای پایان دادن به زندگی اش انجام می دهد. (کامر، 1999) داگلاس (Douglas) در تعریف خودکشی 6 نکته را حائز اهمیت می داند: (شیخ مونسی، 1381) 1- جدیت عمل 2- عملی که به مرگ منجر شود 3- خواست خود نسخیریی 4- فقدان اراده 5- انگیزه مردن 6- آگاهی از پتانسیل عمل با توجه به تعریف دیگری که سازمان بهداشت جهانی (who) در مورد خودکشی ارائه داده است. خودکشی را به عنوان عمل خاتمه دادن عمدی، آگاهانه و ارادی به زندگی خویش می داند، به عبارت دیگر خودکشی می تواند به عنوان: 1- عملی با پیامدهای مرگ آور 2- فعلی عمدی که به دست خرد شروع را انجام می شود. 3- عملی که فرد از آن آگاه پیامد مهلک آن را دارد تعریف می شود. (1993, who) موارد مهم بالینی بطور نمادین بیماری ذهنی محسوب می شوند. همچون عقاید، باورهای نادرست درباره ی زندگی، کشاکشهای عاطفی و شکست در مهارتهای تقلیدی. در DSM.IV.R خودکشی بیماری ذهنی محسوب نمی شود اما در عین حال ، خودکشی به عنوان عملی که شخص برای معدوم ساختن خود،درحالی که اختیار مرگ و زندگی دارد و از لحاظ اخلاقی نیز به انجام آن موظف نیست، آمده است. (آشیل دمماز[2] به نقل از اسلاغمی نسب، 1371). رفتارهای خودکشی گرا را می توان به افکار و فرآیندهای ذهنی[3] ، خودکشی انجام شده[4] یا پیامدهای مهلک و مرگ آور و اقدام به خودکشی[5] طبقه بندی کرد. (فولادی ، 1381). علاوه بر این، سطوح مختلفی از آرزوی مرگ[6] و اندیشیدن به مرگ برای هر کسی وجود دارد، مثلاً کسانی که می گویند آرزو دارند بمیرند، اما برای انجام آن هدف ندارند یا ممکن است آرزوی مرگ کردنشان حقیقی نباشد و چه بسا از دیگران تقاضای کمک دارند. (کامر، 1999) شبه خودکشی[7] یا اقدام به خودکشی، یعنی اقدام به عملی غیر مهلک که در آن فرد از روی عمد یا از روی نقشه قبلی قصد خود- آسیبی (مجروح و معدوم ساختن خود) را دارد اما منجر به مرگ وی نمی شود. (منبع قبلی) اصطلاحات رایج در بحث خودکشی: - اقدام به خودکشی:[8] عمل اقدام به خودکشی انجام ولی منجر به مرگ نمی شود. تحقیقات بیانگر آن است که در مقابل هر یک جوانی که خود را می کشد، تقریباً 100 تا 200 جوان اقدام به خودکشی می کنند. (لیننگ، 2000) - خودکشی موفق یا کامل: عمل کشتن خود و پایان دادن موفق به زندگی به دست خود فرد. - افکار خودکشی[9]:افکار و ذهنیاتی در مورد خودکشی، گاهی ممکن است بیان نشود اما بالقوه وجود دارد. - تهدید به خودکشی[10]: نشانه های رفتاری حاکی از آسیب رساندن به خود است که گاهی ممکن است به خودکشی منجر نشود اما باید جدی گرفته شود. - ژست خودکشی گرا[11]: حالتی حاکی از آسیب زدن به خود که بسیار جدی نیست و خطر خودکشی در این حالت کمتر از تهدید بوده و هدف بیشتر جلب توجه است. - رفتار خودکشی گرا[12]: تمام رفتارهایی را که فرد از روی قصد و آگاهانه برای آسیب رساندن انجام می دهد چه به مرگ منجر شود و چه نشود. - پیمان خودکشی[13]: عهد و پیمانی که نادر است و دو یا چند نفر یا گروهی با هم می بندند که در یک زمان و یک جا به زندگی خود پایان دهند. - خودکشی گروهی[14]: کشتن دسته جمعی که در برهه ای از زمان و منطقه ای محدود صورت می گیرد ، همچون خودکشی هایی که در جنگ ها صورت می گیرد. - نشانگان ورتر[15]: تمایل نوجوانان آشفته به تقلید از خودکشی های بسیار مشهور. - مرگ گرایی[16] : یعنی اینکه یک انسان چقدر احتمال دارد در آینده ای نزدیک خودش را بکشد، در واقع مترادف خودکشی گرایی[17] است، یعنی انسان چقدر برای خودش خطرناک است؟ اشناید من (ascheneidman) ده ویژگی اصلی خودکشی را بیان داشته است که در ادامه این ده ویژگی را ذکر خواهیم کرد: 1. شایع ترین هدف خودکشی جستجوی راه حل است. 2. هدف معمول در خودکشی وقفه و قطع هوشیاری است. 3. رایج ترین محرک در خودکشی، در دوران شناختی غیر قابل تحمل است. 4. عده ترین فشار زا در خودکشی نیازهای روانی ناکام شده است. 5. عمده ترین هیجان در خودکشی ناامیدی – درماندگی است. 6. عمده ترین حالت شناختی در خودکشی دو سوگرایی است. 7. شایع ترین حالت اِدراکی در خودکشی احساس بن بست است. 8. شایع ترین عمل در خودکشی خروج است. 9. عمل مرسوم در خودکشی، بیان و ابراز کردن (کلامی و غیر کلامی ) قصد خودکشی است. 10. همسانی معمول در خودکشی دشواری الگوهای مقابله ای مداوم است. (دیوسون ونیل، 1998، سینگ، 2000) (به نقل از: سادوک و سادوک، 1933- پورافکاری، 1375- اشنایدفن، 1918) [1] -Suri Face [2] - Achill Delmas [3] -suicide idea [4] - Compliteel suicide [5] -Suicide attempt [6] -Death wish [7] -Para suicide [8] - suicide attempt or Act [9] - Thogt or Ideation . suicide [10] - suicide threat [11] - suicide Gesture [12] - suicide Behavior [13] - suicide Pact [14] - Cluster suicide [15] - Werther
دیازپام DIAZEPAM
دیازپام برای تسکین اضطراب ، اختلالات خواب ، و اختلالات هراس تجویز می شود. این دارو همچنین به عنوان ضد تشنج و شل کننده ماهیچه اسکلتی استفاده می شود.
چگونگی مصرف
دیازپام بسته به شرایط متفاوت و در افراد متفاوت با مقادیر متفاوتی تجویز می شود. هیچگاه بیشتر یا کمتر از مقدار تجویز شده مصرف نکنید.
از دستورات پزشکتان به دقت پیروی کنید. شکل های مایع دیازپام را می توان با غذاهای مایع یا نیمه جامد مثل پوره مخلوط کرده نگذارید دیازپام مایع یخ بزند.
اگر یک نوبت را فراموش کردید ، به مجردی که آن را به یاد آوردید مصرفش کنید. اگر تقریباً موقع نوبت بعدی مصرف دارو رسیده است ، نوبت فراموش شده را رها کرده به برنامه دارویی منظمتان بازگردید. مقدار دارو را دوبرابر نکنید.
هشدارها و عوارض جانبی
در صورت بروز هریک از علایم نادر ولی جدی زیر، مصرف دیازپام را قطع کرده ، با پزشکتان تماس بگیرید:
افت قوای ذهنی ؛ خواب آلودگی شدید؛ تکلم نامفهوم ؛ ضربان قلب کند؛ تنگی نفس ؛ عدم تعادل ؛ بثورات جلدی ؛ گلودرد؛ تب ؛ لرز؛ کبودی یا خونریزی غیرعادی ؛ زخم های دهانی ؛ زردی پوست یا چشمان ؛ از دست رفتن حافظه ؛ بی خوابی ؛ اضطراب ؛ یا تحریک پذیری .
دیازپام می تواند اعتیادآور باشد، و علایم ترک دارو ممکن است در صورت قطع ناگهانی آن روی دهد؛
علایم ترک دارو عبارتند از:
گیجی ، افت قوای ذهنی ، دردهای شکمی ، افزایش تعریق ، تهوع ، استفراغ ، حساسیت به نور و صدا، یا احساس سوزن سوزن شدن یا گزگز. اگر می خواهید مصرف دیازپام را قطع کنید با پزشکتان تماس بگیرید تا شاید این کار تدریجی انجام گیرد.
علایم زیر ممکن است مشاهده شوند اما فقط در صورتی که مشکل ساز شوند نیاز به گزارش دارند:
سرگیجه ، خواب آلودگی ، خشکی دهان ، سردرد، تهوع ، یبوست ، اسهال ، ضربان قلب سریع و شدید، یا لرزش .
موارد احتیاط
در صورت وجود هریک از موارد زیر پیش از مصرف دیازپام ، پزشکتان را مطلع سازید:
حساسیت به دیازپام ، بنزودیازپین های دیگر، یا هرگونه ماده غذایی ، رنگ های خوراکی ، یا نگه دارنده ها.
بارداری یا شیردهی .
مصرف داروهای دیگر، به ویژه الکل ، آرامبخش ها، داروهای ضدافسردگی ، یا داروهای ضدتشنج .
سابقه اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، گلوکوم (افزایش فشار داخل چشم )، میاستنی گراویس ، بیماری انسدادی ریوی مزمن شدید، یا آمفی زم یا ابتلا به این موارد.
هنگام مصرف دیازپام توصیه می شود
به پزشکتان به طور منظم مراجعه کنید تا بهبود شما را زیر نظر داشته باشد.
تا مشخص شدن پاسخ بدنتان به دارو در رانندگی و کار با وسایل خطرناک احتیاط کنید. برخی افراد با مصرف این دارو دچار خواب آلودگی و افت سطح هوشیاری می شوند.
در صورت شک به مصرف بیش از حد دارو، بلافاصله تقاضای کمک پزشکی کنید.
اگر در هنگام مصرف دیازپام دچار افکار یا احساسات عجیب شدید با پزشکتان مشورت کنید.
یک برگه شناسایی پزشکی به همراه داشته باشید که نشان دهد دیازپام مصرف می کنید.
دیازپام را دور از دسترس کودکان ، و دور از گرما، نور مستقیم و حرارت مرطوب نگه دارید (در این شرایط دیازپام فاسد می شود).
دیازپام تاریخ مصرف گذشته را دور از دسترس کودکان در توالت دور بریزید.
هنگام مصرف دیازپام نباید
داروهای آرامبخش دیگری مصرف کنید.
الکل بنوشید.
دیازپام را به عنوان قرص خواب مصرف کنید، مگر اینکه برنامه شما اجازه دهد 8-7 ساعت خواب داشته باشید؛ در غیر این صورت ممکن است تا بی اثر شدن دارو خواب آلوده باشید و فراموشکار شوید .
آزمون رورشاخ و اختلال شخصیت مرزی
در بررسی ارتباط بین رورشاخ و اختلال شخصیت مرزی تا حدی نتایج محکمی بدست آمده است. برای مثال ، آکلین (1995) مشخص کرد که بیماران این گروه به طور خاص چندین ویژگی متمایز را در رورشاخ نشان می دهند. این آزمون در ارزیابی دقیق و آشکار کردن ساختار زیربنایی ، خصوصیات عاطفی و بیانگر دنیای درونی بیماران مرزی و نقش بی همتای آن در مشخص کردن پویای های درونی بیماران مرزی که در ابزار تشخیص گذاران سرآمد است نقش دارد.
در یک مطالعه ، چندین گروه از بیماران بستری مقایسه شدند که شامل (51 بیمار مرزی ، 14 بیمار اسکیزوتایپی ، 17 بیمار با حالت ترکیبی مرزی-اسکیزوتایپی و 30 بیمار که در مرحله اولیه اسکیزوفرنی بودند) با 20 بیمار نرمال مقایسه شدند که تمام بیماران بستری نمرات بالاتری را در مقیاس اختلال فکر رورشاخ نشان دادند.
لادولف و ویستن(1993) مقایسه ای را مابین 35 دختر بزرگسال مرزی با 17 افسرده و دختران غیر مرزی انجام دادند که دختران مرزی نمرات بالاتری را از دختران افسرده در مقیاس وابستگی دهانی و پرخاشگری دهانی رورشاخ کسب کردند.
ریچمن و سولوکف (1992) ، 20 بیمار سرپایی با اختلال شخصیت مرزی را با 20 بیمار سرپایی نوروتیک مقایسه کردند که مشخص شد که گروه مرزی نمرات پائین تری را از گروه نوروتیک در مقیاس سطح رشدی کسب کردند.
در مطالعه ای نشان داده شد که یافته های رورشاخ در حیطه ی آسیب روانی افراد دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی شاخص های بیشتری را در ارتباط با سازماندهی شخصیت مرزی و خودشیفته ایجاد می کند و نشان دهنده ی دلبستگی و اضطراب کم در بیماران دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی بدون آسیب روانی است.
آزمون رورشاخ و اختلال شخصیت وابسته
دو گروه از نمرات رورشاخ به طور کلی اشاره به وابستگی دارند:
اول: حتی یک پاسخ به غذا نشانهی وابستگی است. البته داده ها در رابطه با این ادعا ضعیف است و مطالعاتی که ارتباط بین این دو را بیان کند گزارش نشده است.
دوم ، مقیاس رورشاخ در زمینه وابستگی اشاره به وابستگی دهانی دارد. اگرچه پژوهش های قابل توجهی در زمینه مقیاس وابستگی دهانی و رفتار وابسته گزارش نشده است تنها یک مطالعه رابطه مقیاس وابستگی دهانی و اختلال شخصیت وابسته را بررسی کرده است.
بورنستاین (1998)، از پرسشنامه تشخیصی شخصیت-اصلاح شده(PDQ-R) برای تشخیص اختلالات شخصیت استفاده کرد. او نشان داد که که دانشجویان لیسانسی که نمرات بالاتر از آستانه را در اختلال شخصیت وابسته در این پرسشنامه می گیرند نمرات بالاتری در مقیاس وابستگی دهانی نسبت به دیگر انواع اختلالات شخصیت می گیرند.
در پژوهشی با هدف بررسی اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر بینش در وابستگی و کاهش افسردگی مراجع از آزمون رورشاخ استفاده گردید، پژوهش مذکور از نوع مطالعه موردی بود. یک آزمودنی 26 ساله دختر که با استفاده از مصاحبه بالینی، ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR و آزمون رورشاخ مبتلا به اختلال شخصیت وابسته تشخیص داده شد، شرکت کرد و با استفاده از مقیاس افسردگی بک (بک, 1978) و پرسشنامه مکانیسم های دفاعی (آندروز و همکاران, 1993) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثربخشی درمان با استفاده از مشاهده, خود گزارشی مراجع و تکرار پرسشنامه افسردگی انجام شد. در میزان وابستگی بیمار کاهش قابل ملاحظه ای مشاهده شد و در مقیاس افسردگی بک, نمره مراجع از 19 در جلسات اول به 8 در جلسه آخر کاهش یافت روان درمانی بینش مدار با تکیه بر تداعی آزاد و تخلیه هیجانی در درمان اختلال شخصیت وابسته مؤثر می باشد که در این راستا برای تشخیص بهبود می توان از آزمون رورشاخ استفاده نمود.